آه خدایا، هوش مصنوعی. ماه‌هاست بهت توجه نکردم؛ چرا هنوز اینجاست؟ چون مشغول این بوده که همه‌جا باشد، همه‌چیز را تغییر دهد، برای همیشه. تام هنکس در پادکست ادم باکستون گفت: همین فردا ممکنه با یک اتوبوس تصادف کنم و همه‌اش همین، اما اجراهایم می‌تواند ادامه پیدا کند و ادامه پیدا کند و ادامه پیدا کند.

این بخشی از یادداشت تام هنکس، فیلم‌ساز و بازیگر فوق‌ستاره هالیوود در سایت گاردین با این عنوان است: «درگذشته: آیا تام هنکس مدت‌ها پس از مرگش هم به ساخت فیلم‌هایش ادامه خواهد داد؟». در شروع مطلب نوشته شده:

این هنرپیشه در حال کار بر روی فیلمی است که با استفاده از فن‌آوری دیپ‌فیک (جعل عمیق) برای جوان‌تر نشان دادن هنرپیشه‌هایش سود می‌برد – اما این تازه شروع بلندپروازی‌های او است.

دیپ‌فیک (deepfake) یک فن‌آوری است که تا پیش از این بیشتر در دست متخصص‌های ساخت فیلم قرار داشت: اینکه داده‌های موجود از یک نفر، به‌عنوان مثال دونالد ترامپ یا باراک اوباما را برداری و سپس از صدای او استفاده کنی تا هرچه به او می‌گویی بیان کند. درنهایت، تصویر نهایی چندان تفاوتی با یک فیلم خبری ندارد.

مخاطب هم به صورت گسترده، آن را به‌عنوان یک خبر که رسانه‌های جریان اصلی نادیده‌اش گرفته‌اند، در شبکه‌های اجتماعی دست به‌دست می‌کند. خبر جعلی به این شکل به عمق وجود مخاطب می‌رود و او را برای همیشه تغییر می‌دهد: مخاطب دیگر نمی‌تواند واقعیت مشترک ما را درک کند. در ذهن او، واقعیت و دروغ یکی شده‌اند.

امسال، وقتی هوش‌های مصنوعی شرکت‌های آمریکایی یکی پس از دیگری، از اوپن‌ای‌آی (چت جی‌پی‌تی ChatGPT) تا گوگل، مایکروسافت، آدوبی و… آماده ارائه به مخاطب عام شدند، راه برای این باز شد که در تنها چند دقیقه تا چند ساعت کلنجار رفتن با یک هوش مصنوعی، هر کسی بتواند آنچه می‌خواهد را بسازد و عرضه کند.

آینده صنعت سرگرمی، از فیلمسازی تا مجله‌های عامه‌پسند تا سیاست در قالب برنامه‌های تلویزیونی می‌تواند برای همیشه با هوش مصنوعی تغییر کند. تغییری که می‌تواند بیش از همه به نفع سرمایه‌دار، سیاست‌مدار قدرت‌طلب و تلاش برای کنترل عمومی جامعه تمام شود.

Ad placeholder

هنرپیشه ابدی جوان یا بدترین شیوه سانسور

استیون هاوکینگ، در آخرین کتاب خود که پس از مرگش منتشر شد، «پاسخ‌هایی کوتاه به سوالاتی بزرگ» (Brief Answers to the Big Questions) در موضوع هوش مصنوعی به صنعت سرگرمی هم اشاره کرد:

در جوانی‌ام اوج‌گیری فن‌آوری نشانگر آینده‌ای بود که در آن همه ما وقت فراغت بیشتری برای لذت خواهیم داشت. هرچند این حقیقت وجود دارد که هرچه گزینه‌های بیشتری داشته باشیم، زندگی شلوغ‌تری خواهیم داشت. شهرهایمان لبریز از ماشین‌هایی است که توانایی‌های ما را افزایش می‌دهد، اما چه می‌شود اگر در لحظه در دو مکان باشیم؟ ما به پیام‌های خودکار در تلفن‌ها و فضای عمومی عادت کرده‌ایم. حالا دنیل کرافت (Daniel Kraft) مخترع در پژوهش این است که چگونه می‌توانیم از لحاظ بصری خودمان را تکثیر کنیم. سوال اصلی این است که آواتار (Avatar) ما چقدر می‌تواند برای بقیه قانع‌کننده باشد؟

هاوکینگ در ادامه نوشته: «معلم‌های تعاملی (interactive) توانسته‌اند برای دوره‌های آن‌لاین با مخاطب بالا (massive open online courses or MOOCs)  یا برای سرگرمی موثر باشند. این ایده واقعا می‌تواند هیجان‌انگیز باشد – هنرپیشه‌های دیجیتالی که تا ابد جوان باقی می‌مانند و می‌توانند اجراهای ناممکن را بازی کنند. چهره‌های ایده‌آل آینده ما شاید حتی واقعی هم نباشند.»

هنرپیشه‌ای که همیشه می‌تواند جوان‌ترین و زیباترین باشد، هم‌زمان نیز در روندی فزاینده بهترین اجراها را ارائه دهد. می‌تواند خواننده‌ای باشد که آواتار سه‌بعدی او هم‌زمان در سراسر جهان کنسرت اجرا می‌کند. می‌تواند چهره‌ای دوست‌داشتنی متفاوت برابر سلیقه‌های متفاوت مخاطبان باشد و همینطور این توانایی را دارد که خبرها را آنگونه‌ای بگوید که به سلیقه و خواست مخاطب نزدیک‌تر است.

نمونه‌اش را «کویت‌نیوز» آماده کرده: مجری مجازی که به زبان عربی خبرها را می‌خواند.

نمونه دیگرش را این روزها به‌عنوان خبر در رسانه‌های اجتماعی دست بدست می‌کنند، بااینکه چند ماهی از انتشار آن می‌گذرد و رسانه‌های جریان اصلی مانند رویترز گفته‌اند فن‌آوری‌اش را هنوز نداریم و یک ایده است: ویدیوی اکتولایف (EctoLife) یک مزرعه کشت مصنوعی نوزاد را معرفی می‌کند که قادر است همزمان ۳۰هزار نوزاد تولید کند.

اما این جلوی کاربران شبکه‌های اجتماعی را نمی‌گیرد که بگویند این فن‌آوری واقعی است و از آن برای پیشبرد تعصب‌های فردی‌شان سود ببرند. مانند توییت زیر که در آن یک فیلم کوتاه که بر پایه نظریه‌های توطئه در موضوع نخستین سفر انسان به فضا است، تلاش می‌کند ایده سازنده را به‌عنوان واقعیت‌هایی بر اسرار نیل آرمسترانگ (نخستین انسانی که در ماه گام برداشت) عرضه کند. اگر ساخت هوش مصنوعی را از ابتدایش حذف کنید، می‌تواند ویدیویی پرمخاطب با زیرنویس فارسی در گروه‌های تلگرامی باشد، درحالی که فقط یک تخیل است که در آن آرمسترانگ به جمجه یک انسان در ماه می‌رسد.

کاربران این شبکه‌های اجتماعی به کنار، مجری، هنرپیشه یا خواننده‌ای که مانند یک برده تنها آنچه به او گفته می‌شود می‌خواند، اخلاق کاری را می‌تواند کنار بگذارد و دروغ را به‌جای واقعیت ارائه دهد. هوش مصنوعی در دنیای سرگمی می‌تواند در گذر چند سال پیش رو واقعیت مشترک ما را نابود کند. چگونه می‌توانیم از این پس بگوییم که فلانی واقعا این را گفته، وقتی تصویرش جلوی چشم‌هایمان است، اما نمی‌دانیم ضبط شده یا هوش مصنوعی آن را ساخته است.

در این آینده نزدیک ممکن است حتی یک دیکتاتور بگوید معترضان به پلیس حمله کرده‌اند، شلیک کرده‌اند و پلیس‌ها را کشته‌اند و به مخاطب در شبکه‌های تلویزیونی یا رسانه‌های مجازی ویدیوهای دیپ فیک بر اساس ای ادعا را نشان دهند و این همه در حالی‌ است که واقعیت درست برعکس آن است. پروپاگاندا با هوش مصنوعی می‌تواند به کل متفاوت شود. در آینده‌ای نزدیک چگونه می‌خواهیم واقعیت را تشخیص بدهیم و آن را از ساخته‌های مصنوعی جدا کنیم؟

این‌ها از جمله سوال‌هایی است که سیاستمداران از آمریکا تا اتحادیه اروپا در تلاش برای فهمیدنش هستند تا بتوانند مقررات و قانون برایش بنویسند. تا زمانی که این قوانین تولید شوند، در سراسر جهان کسی که به اینترنت آزاد دسترسی داشته باشد، می‌تواند آنچه می‌خواهد تولید کند، منتشر کند و واقعیت را به نفع خود تغییر دهد.

یا آنگونه که تام هنکس در یادداشت خود در گاردین نوشته است:

«راستش را بگویم، فکر می‌کنم این فقط مساله خود هنکس باشد. بعد مرگم آخر چه کسی می‌خواهد صورتم را توی یک فیلم بگذارد. حداقل، فیلم خوبی از آب درنخواهد آمد.

این طور بگویید: با پیشرفت‌های سریع فن‌آوری هوش مصنوعی، امیدواریم یک روز زود بتوانیم کمبود تراژیک فیلم‌های تام هنکس را جبران کنیم.

این طور نگویید: یک اجرای مزخرف دیگر از تام هنکس. روحش شاد.»

Ad placeholder