با اینکه می‌داند موانعی پیش‌ رویش قرار دارد که اگر هفت‌ خان رستم برای امروز نوشته می‌شد کم از آن مراحل نداشت، تصمیم گرفته است امروز را تنها و با اتوبوس و مترو به تماشای شهری برود که عمر ۳۰ ساله‌اش را در آن گذرانده است. آسانسور خانه چهار طبقه‌شان آن‌قدری بزرگ نیست که بتواند به‌ راحتی ویلچر را درونش هل بدهد. بعد از کلی تقلا، به طبقه همکف و ورودی آپارتمان می‌رسد. جایی که باید با احتیاط از شیب ۶۰ درجه‌ای رمپ بدون آنکه لیز بخورد خود را به پیاده‌رو برساند. پیاده‌راهی که دستک‌هایش آن‌قدر پرتعداد و به ‌هم نزدیک است که به ناچار گوشه خیابان را برای رسیدن تا ایستگاه اتوبوس انتخاب می‌کند اما پیش از آن که گردش شهری‌اش را شروع کند، خسته و بیش از آن، کلافه شده است.

افراد دارای معلولیت در شماری از کشورها از جمله در منطقه‌ای چون خاورمیانه، نه سهمی از خدمات شهری می‌برند و نه جایگاهی برابر با دیگر شهروندان دارند. اما آیا ایران و ترکیه با وجود شباهت‌های فرهنگی و جغرافیایی و البته سیاست‌های بین‌المللی متفاوت، در آسان‌سازی زندگی اجتماعی افراد دارای معلولیت مانند هم عمل کرده‌اند؟

تجمع اعتراضی معلولان در ترکیه
تجمع اعتراضی افراد دارای معلولیت در ترکیه

دست خالی افراد دارای معلولیت ایران از بودجه عمومی

ایران برای ما زندان است …

این حرفی است که از افراد دارای معلولیت در ایران بسیار شنیده‌ایم؛ در تجمعات اعتراضی پی‌ در پی‌شان یا در شبکه‌های اجتماعی. آن‌ها در چاهی از مشکلات افتاده‌اند که در سال ۱۴۰۲ و با تغییرات اساسی در لایحه بودجه، عمیق‌تر هم شده است چرا که دولت ایران ردیف بودجه مستقل «قانون حمایت از حقوق معلولان» را حذف کرده و در پاسخ به انتقادات، این‌طور توجیه کرده که بودجه کلی سازمان بهزیستی را افزایش داده است.

منتقدان اما می‌گویند مشخص نیست چه‌قدر از این «بودجه بی‌عنوان»، به افراد دارای معلولیت اختصاص پیدا می‌کند و اصلا آیا بهزیستی افراد دارای معلولیت را برای صرف این مبلغ اضافه شده، نسبت به دیگر گروه‌های نیازمندِ حمایت در اولویت قرار می‌دهد یا خیر؟

«میثم»، کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی و دارای معلولیت جسمی است. او به زمانه می‌گوید با وجود کم‌کاری‌های فراوانی که دولت در برابر جامعه افراد دارای معلولیت داشته، حذف این ردیف بودجه مستقل، تیر آخر به همان اندک پروژه‌هایی است که زیر عنوان «قانون حمایت از حقوق معلولان» در دستور کار قرار داشتند.

کمک ‌هزینه‌هایی که کفاف هیچ هزینه‌ای را نمی‌دهند

آمار تعداد افراد دارای معلولیت در ایران دقیق نیست و برای سنجش بزرگی این جامعه، عمدتا به افراد تحت پوشش سازمان بهزیستی اتکا می‌شود. بر اساس آخرین سرشماری‌ها، در ایران حدود یک ‌میلیون‌ و ۴۶۸ هزار ‌فرد دارای معلولیت تحت پوشش بهزیستی هستند که بین ۹۰۰ هزار تا یک میلیون نفر آنان در تهران زندگی می‌کنند که تنها بخش کوچکی از آن‌ها مشمول قوانین سخت‌گیرانه بهزیستی برای دریافت کمک‌هزینه و مستمری هستند.

میثم درباره این کمک‌هزینه‌ها می‌گوید:

برخی افراد دارای معلولیت شغلی ندارند و خانواده‌هایشان به صورت تمام‌وقت از آن‌ها نگهداری می‌کنند. قانون برای آنان مستمری ماهانه‌ای برابر با حداقل دستمزد یک کارگر تعیین کرده است اما آنچه امروز یک فرد دارای معلولیت شدید از دولت دریافت می‌کند، رقمی برابر ماهانه ۷۰۰ هزار تومان است که با آن حتی نمی‌توان هزینه رفت و آمد و خورد و خوراک را پرداخت چه رسد به تأمین یا نو کردن وسایل توانبخشی، ویلچر، پرداخت کرایه خانه و ده‌ها خرج دیگر.

زلزله ترکیه؛ داغی تازه بر دل جامعه افراد دارای معلولیت

به نظر می‌رسد همین مشکل با کیفیتی نسبتا مشابه در ترکیه هم وجود دارد و با وجود بحران اقتصادی این کشور، افراد دارای معلولیت هر ماه کمک هزینه‌ای ناچیز -حدود هزار و ۷۰۰ لیر- می‌گیرند اما خانواده‌های آنان نیز مستمری جداگانه‌ای دارند.

با این‌حال دریافتی افراد دارای معلولیت کمتر از پایه حقوق ماهانه کنونی در این کشور یعنی حدود هشت هزار لیر است.

تعداد افراد دارای معلولیت هم در این کشور کم نیست و حدود ۱۲ درصد از جمعیت ترکیه را تشکیل می‌دهند که زلزله بزرگ بهمن ‌ماه سال گذشته نیز اوضاع را از این نظر و برای آن‌ها بدتر هم کرده است.

دغدغه‌های افراد دارای معلولیت در ایران و ترکیه فهرستی بلندبالاست و علاوه بر ناکافی بودن کمک‌هزینه و مستمری‌هایی که دولت پرداخت می‌کند، شامل عدم تعهد دولت به مناسب‌سازی فضای شهری، نداشتن حق برابر در تحصیل و آموزش، پای‌بند نبودن مراکز دولتی و خصوصی به «قانون به‌کارگیری معلولان در مشاغل» و … می‌شود

بر اساس گزارش «کنفدراسیون معلولان ترکیه»، بیش از دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از افراد دارای معلولیت ساکن استان‌های زلزله‌زده هستند که معلولیت حدود یک‌سوم آنان در ردیف «شدید» دسته‌بندی می‌شود.

ورزشکار زن ترکیه‌ای دارای معلولیت در حال ورزش
ورزشکار زن ترکیه‌ای دارای معلولیت در حال ورزش

نیافتن فرصت برای داشتن یک زندگی مستقل

«مَروه»، دانش‌آموخته جامعه‌شناسی و دارای معلولیت است. او به زمانه می‌گوید که افراد دارای معلولیت و خانواده‌هایشان در چند سال گذشته که بحران اقتصادی ترکیه شدت گرفته، روزهای سختی را سپری کرده‌اند اما اساسی‌ترین مشکل این است که یک فرد دارای معلولیت، فرصت بسیار محدودی برای زندگی مستقل دارد.

مروه می‌گوید:

۹۰ درصد افراد دارای معلولیت شدید، بیشتر وقت خود را در خانه می‌گذرانند و نگهداری از آن‌ها به‌ عنوان شغلی تمام‌وقت و ۲۴ ساعته، به عهده مادرانشان است. مادرانی که عملا فرصت زندگی اجتماعی و داشتن شغل بیرون از خانه را از دست می‌دهند و در مقابل، دولت به آن‌ها ماهانه حدود چهار هزار لیر به‌ عنوان مستمری نگهداری از افراد دارای معلولیت می‌پردازد؛ مبلغی حدود نصف حداقل دستمزد در ترکیه.

سهمِ اندک افراد دارای معلولیت از حقِ تحصیل و آموزش برابر

دغدغه‌های افراد دارای معلولیت در هر دو کشور ایران و ترکیه فهرستی بلندبالاست و علاوه بر ناکافی بودن کمک‌هزینه و مستمری‌هایی که دولت پرداخت می‌کند، شامل عدم تعهد دولت به مناسب‌سازی فضای شهری، نداشتن حق برابر در تحصیل و آموزش، پای‌بند نبودن مراکز دولتی و خصوصی به قانون به‌کارگیری معلولان در مشاغل و … می‌شود.

داشتن شغل و پیش از آن امکان تحصیل و مهارت‌آموزی، دغدغه‌ای مشترک بین کنشگرانی است که در حوزه افراد دارای معلولیت کار می‌کنند.

بر اساس قوانین کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق افراد دارای معلولیت، دولت‌ها باید محیط آموزش یکپارچه و واجد شرایطی را فراهم کنند که کودکان دارای معلولیت بتوانند با دیگر همسالان خود در گرفتن آموزش و یادگیری شرکت کنند

وحید رجبلو، بنیانگذار استارت‌اپ توانیتو و دارای ۹۸ درصد معلولیت، پیش‌تر گفته بود:

تعداد نیروی‌های حرفه‌ای دارای معلولیت به دلایل مختلف از جمله نبود امکان تحصیل در شرایطی برابر، کم است.

کنشگران در ترکیه هم می‌گویند شمار مدارس و مراکز آموزشی ویژه افراد دارای معلولیت در این کشور «بسیار اندک» است که مانع از آموزش بخش بزرگی از آنان و آماده‌سازیشان برای ورود به بازار کار می‌شود.

نتیجه باز ماندن از تحصیل و آموزش هم محروم ماندن بخش بزرگی از نیروی کار جامعه افراد دارای معلولیت از ورود به بازار کار در بخش‌های مختلف اقتصادی و در نتیجه تأمین همیشگی آن‌ها از سوی خانواده است.

بر اساس قوانین کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق افراد دارای معلولیت، دولت‌ها باید محیط آموزش یکپارچه و واجد شرایطی را فراهم کنند که کودکان دارای معلولیت بتوانند با دیگر همسالان خود در گرفتن آموزش و یادگیری شرکت کنند.

این قوانین می‌گویند نیروی انسانی شاغل در این محیط‌های آموزشی به ویژه معلمان باید واجد شرایط باشند و وضعیت معقولی در مدارس با در نظر گرفتن نیازهای فردی کودکان در نظر گرفته شود و فضاها، اطلاعات و فن‌آوری باید در دسترس «همه کودکان» قرار بگیرد.

در ایران آمار دقیق و به‌روزی از تعداد کودکانی که به دلیل داشتن معلولیت ترک تحصیل می‌کنند وجود ندارد اما سازمان‌های مردم‌نهاد فعال در ترکیه می‌گویند این کشور با وجود تاکیدی که قانون اساسی‌اش بر «حق تحصیل دانش‌آموزان دارای معلولیت» داشته است، با ۶۰ درصد، یکی از بالاترین آمار را در میان کشورهای اتحادیه اروپا در زمینه «نرخ ترک تحصیل کودکان دارای معلولیت پس از مقطع ابتدایی» دارد.

در زمینه اشتغال افراد دارای معلولیت هم در ایران آمار دقیقی وجود ندارد در حالی‌که بر اساس آمار منتشر شده از سوی کنوانسیون معلولان ترکیه، نرخ مشارکت نیروی کار دارای معلولیت در این کشور تنها ۲۲,۱ درصد است که این نرخ برای زنان دارای معلولیت در سطح ۱۲,۵ درصد قرار دارد.

ایران؛ دشواری‌های آمد و شد برای افراد دارای معلولیت در خیابان‌ها
ایران؛ دشواری‌های آمد و شد برای افراد دارای معلولیت در خیابان‌ها

شهرهای دسترس‌ناپذیر و اجبار به خانه‌نشینی

ترکیه اما سال‌ها قبل از ایران، قانون حمایت از افراد دارای معلولیت را تصویب کرده است. این کشور از سال ۲۰۱۲ میلادی، مصوب کرد که دسترسی به تمامی فضاهای زندگی، وسایل نقلیه عمومی و خصوصی، فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات و …، باید برای افراد دارای معلولیت قابل دسترسی باشد.

هر چند کنشگران می‌گویند آنچه در عمل در ترکیه اجرا شده با استانداردهای پیش‌بینی شده در قانون هنوز فاصله بسیاری دارد اما در این کشور ابزارها و تجهیزات ویژه معلولان، ارتزها، پروتزها، ویلچرها، سمعک‌ها و سایر وسایل پزشکی که زندگی افراد دارای معلولیت را تسهیل می‌کنند از مالیات معاف هستند و حداقل‌های مناسب‌سازی و ایجاد امکانات فیزیکی برای آن‌ها در اتوبوس‌ها، پیاده‌روها، ساختمان‌ها، مراکز هنری و فرهنگی فراهم شده است.

در ایران اما بیمه‌های پایه همچنان خدمات ارتز و پروتز را پوشش نمی‌دهند و حتی ساختمان‌های اداری، بانک‌ها و مراکز تجاری نیز یا رمپ طراحی نکرده‌اند یا در صورت طراحی، با شیب نامناسب، افراد دارای معلولیت را در خطر سقوط قرار می‌دهند.

ایران؛ رمپ غیراستاندارد برای معلولان با شیب زیاد
ایران؛ رمپ غیراستاندارد برای معلولان با شیب زیاد

«قانون حمایت از حقوق معلولان» در ایران نیز سال ۱۳۹۶ شکل گرفت؛ یعنی حدود پنج سال بعد از ترکیه. این قانون شماری از دستگاه‌های دولتی و نهادهای عمومی را موظف ‌کرد فضاهای شهری را در راستای ایجاد فرصت‌های برابر برای همه شهروندان بازنگری کنند اما امروز و بر اساس آمارهای رسمی تنها ۳,۲ درصد از معابر شهر تهران برای افراد دارای معلولیت مناسب‌سازی شده است.

بسیاری از ایستگاه‌های مترو در ایران بر خلاف ترکیه به آسانسور و ویلچربر مجهز نیستند و پله‌برقی‌های موجود در برخی از ایستگاه‌های مترو نیز با نقص‌های فنی هر روزه، تقریبا همیشه خاموش هستند و اتوبوس‌ها هم تجهیزات ساده‌ای را مانند رمپ‌های متحرک ندارند.

اما به همه این مشکلات باید به موانع و دستک‌های پرتعداد پیاده‌راه‌ها اشاره کرد که با هدف ایجاد مانع برای تردد موتورسیکلت‌ها نصب شده‌اند اما در عمل، مانع عبور و مرور افراد دارای معلولیت، سالمندان و دیگر شهروندان شده‌اند.

نشانه‌های یک «شهر دسترس‌پذیر»، حضور پرشمار افراد دارای معلولیت در خیابان‌ها و اماکن عمومی است. شهری که چیدمان تمام فضاهای زندگی مطابق با استانداردهای دسترسی را برای «همه» شهروندانش رعایت کرده باشد و بخشی از آن‌ها را به بهانه داشتن «معلولیت» به گوشه‌گیری و زندگی در چهاردیواری خانه‌ها محکوم نکرده باشد.