برگرفته از تریبون زمانه *  

مطالب این بخش برگرفته از «تریبون زمانه» هستند. تریبون زمانه، آنچنان که در پیشانی آن آمده است، تریبونی است در اختیار شهروندان. همگان می‌توانند با رعایت اصول دموکراتیک درج شده در آیین‌نامه تریبون آثار خود را در آن انتشار دهند. زمانه مسئولیتی در قبال محتوای این مطلب ندارد.

اخیراً ناهید افراخته، خواهر وحید افراخته، یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق در دهه‌ی پنجاه، در پیرانه‌سری، در مصاحبه‌ای با سایت رادیو زمانه، از شکنجه‌هایی که در زندان‌های رژیم شاه به او و در برابر چشمان برادرش و به‌قصد اعتراف گیری از او، روا داشته‌اند، روایت کرد و تصاویری را نیز با آن همراه نمود. در پی آن، شخصی به نام دکتر علی صنعتی که گویا “یکی از طبیبان حاذق و جراحان طراز اول” کشور است، به این “ادعا” ازنظر پزشکی و دانش آناتومی پاسخ داده و آن را دروغ نامید.

انکار شکنجه و جنایت از سوی جنایتکاران و شکنجه گرانِ حکومتی چیز تازه‌ای نیست. نازی‌های هیتلری، نه‌تنها شکنجه‌ها و جنایات خود را در زمان اجرای آن پنهان و انکار می‌کردند، بلکه ده‌ها سال پس‌ازآن نیز همچنان انکار می‌کنند. در این میان حتی شبه مورخانی نیز به آنان پیوسته‌اند که می‌کوشند به شکل‌ها و شیوه‌های مختلف، آشکارترین جنایات را که هنوز گواهان آن زنده‌اند و شهادت می‌دهند، انکار کنند. یکی از این راه‌ها توسل به به‌اصطلاح دانش پزشکی و آناتومی است. چنین تلاش‌هایی در میان هم‌وطنان ما نیز البته بارها شده و می‌شود. چه کارگزاران و وابستگان جمهوری اسلامی و چه وابستگان و دل‌بستگان نظام شاهنشاهی می‌کوشند به هر شیوه‌ای که شده، شکنجه‌ها و جنایات خود را در وهله‌ی نخست، پنهان و اگر قابل پنهان نبود، توجیه و تبیین کنند و یا آن را به گردن دیگران و حتی خودِ قربانیان بیندازند.

حالا این “پزشک” محترم که به خودشان کلی زحمت دادند تا شکنجه‌های پنجاه سال پیش را انکار کنند، چه هدفی را دنبال می‌کنند و چه سودی از این کار عایدشان می‌شود؟
می‌خواهند بگویند در نظام پیشین اساساً شکنجه‌ای در کار نبوده و همه‌اش داستان سازی است؟

می‌خواهند بگویند شکنجه بوده، اما این‌یکی شکنجه نبوده؟!

می‌خواهند بگویند شکنجه بوده، این‌یکی شکنجه هم بوده، اما تا این اندازه نبوده؟!

حالا به فرض که این‌یکی واقعیت نداشته، ده‌ها و صدها مورد دیگر چطور؟ مواردی که خود شکنجه گران رژیم پیشین در دادگاه‌های علنی به آن اعتراف کرده‌اند، چطور؟

فرض بگیریم که شما شکنجه‌های جسمی را می‌توانید اندازه‌گیری کنید، شکنجه‌های روحی را چطور؟

کابوس‌هایی که ماه‌ها و سال‌ها شکنجه‌شدگان را آزار می‌داده و آن‌ها را همچون خوره، ذره‌ذره از درون نابود کرده، چطور؟

ترس‌ها و دلهره‌هایی که تمام وجودشان را فراگرفته و لحظه‌ای آرامشان نمی‌گذارند، چطور؟
توهین‌ها و بی‌حرمتی‌ها و تعرض‌ها و تجاوزها چطور؟

ضجه‌ی شکنجه‌شدگانی که پس از سال‌ها، هنوز در گوش شان طنین‌انداز است، چطور؟
صحنه‌های اعدام‌های مصنوعی چطور؟

فهرست انواع شکنجه‌ها بسیار است و در این مقال نمی‌گنجد، چنانکه خلاقیت شکنجه گران را نیز مرزی نیست!

ولی جدای از همه‌ی این توجیهات و استدلالات، در سراسر تاریخ و این جهان پهناور، همیشه یک قاعده برقرار بوده:

اگر قرار باشد مردم میان روایت شکنجه‌شدگان و شکنجه گران، کشته‌شدگان و جنایتکاران و محکومان و حاکمان تردید و به‌ناچار، یکی را انتخاب کنند، روایت شکنجه‌شدگان، کشته‌شدگان و محکومان را انتخاب خواهند کرد. این اعتماد، کمترین دینی است که می‌توانند به آنان ادا کنند.

خرداد ۱۴۰۱۲

لینک این مطلب در تریبون زمانه

منبع: عصر نو