بر اساس آخرین آمار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تعداد مبتلایان به ویروس ایدز در ایران تا پایان فروردین ماه سال ۱۳۹۲، ۲۶ هزار و ۱۲۵ نفر است. این در حالی است که خبرگزاری ایرنا در گزارشی به تاریخ یازدهم تیر ماه سال جاری، برآورد کارشناسان از تعداد مبتلایان به ایدز را بیش از ۹۳ هزار نفر اعلام کرده است. یعنی حدود ۷۰ هزار نفر از ابتلای خود به بیماری ایدز آگاه نیستند.

ایدز در ایران در حال گسترش است و تغییر الگوی سرایت این بیماری در کنار ترکیب جنسیتی مبتلایان، از مسائلی است که نگرانی بیشتر کارشناسان را به دنبال داشته است. بر اساس آمار رسمی، انتقال ویروس «اچ‌آی‌وی» در بیش از ۶۴ درصد موارد، از راه اعتیاد تزریقی بوده است و در حدود ده درصد موارد هم به دنبال رابطه جنسی.

مسئولان وزارت بهداشت ایران در آبان‌ماه سال گذشته اعلام کردند که بر اساس شواهد، این الگو در حال تغییر بوده و موارد ابتلا به اچ‌آی‌وی از طریق روابط جنسی رو به افزایش است. عباس صداقت، رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت در اولین کنگره بین‌المللی تحقیقات ایدز در تهران گفته بود که ابتلا به ایدز از طریق روابط جنسی در ایران ۲۰ درصد افزایش یافته است.

ابراهیم ترکی: «متاسفانه در کشور اطلاع‌رسانی مطلوبی در مورد پیشگیری از ایدز انجام نمی‌شود و به دلیل شرم و حیای کاذبی که در این زمینه وجود دارد، خانواده‌ها به فرزندان‌شان آموزش‌های لازم را نمی‌دهند. علاوه بر این در مدارس و دانشگاه‌ها نیز فعالیت موثری در زمینه آموزش پیشگیری از ایدز از طریق رابطه جنسی انجام نمی‌شود.»

با توجه به این شرایط، به نظر می‌رسد که فعالان جامعه مدنی می‌توانند بر تغییر این وضعیت تاثیر‌گذار باشند، اما حاکمیت در ایران در دولت نهم و دهم روی خوشی به آنان نشان نداده است. آیا با تغییر دولت در ایران، این اوضاع تغییر خواهد کرد؟

***

تهران، ششم شهریور ماه سال ۱۳۸۳ خورشیدی. فعالان مدنی در بیانیه پایانی نشست «اقدام جامعه مدنی برای اهداف توسعه هزاره»، به طور مشخص به بیماری ایدز اشاره می‌کنند. آنان با تاکید بر ضرورت اطلاع‌رسانی در این مورد می‌نویسند: «کمبود آگاهی سازمان‌های غیردولتی در زمینه ایدز و ضعف اطلاع‌رسانی در این حوزه، یکی از عوامل نپرداختن این سازمان‌ها به موضوع ایدز است. به همین دلیل،‌ اجرای‌ برنامه‌های مشترک‌ در زمینه ایدز ‌توسط‌ سازمان‌های غیردولتی فعال در این حوزه با سایر سازمان‌های غیردولتی می‌تواند به گسترش فعالیت‌های جامعه مدنی در این زمینه کمک کند.»

در همین نشست، بر این امر نیز تاکید می‌شود که با توجه به آمار‌ها، «اپیدمی‌ متمرکز ایدز ناشی‌ از اشتراک‌ در سرنگ‌ و سوزن‌ در معتادان‌ است. به همین دلیل توصیه می‌شود آموزش راه‌های پیشگیری از ایدز به معتادان به عنوان یکی از اولویت‌های سازمان‌های غیر‌دولتی فعال در این زمینه مورد توجه قرار بگیرد.»

این گزارش را بخوانید:

خطر ایدز؛ آنچه درباره آن حرف نمی‌زنند

اینها در حالی است که تا این سال، میزان مرگ و میر ناشی از ایدز، رسما ۸۹۴ نفر گزارش شده بود در حالی که هیچ آمار دقیقی از تعداد مبتلایان به ایدز وجود نداشت.

تهران، دوم تیرماه سال ۱۳۹۲ خورشیدی. مدیر عامل انجمن پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی با انتقاد از عدم حمایت دولت نهم و دهم از سازمان‌های مردم‌نهاد و انجمن‌های تخصصی می‌گوید: «متاسفانه مدت‌هاست دستگاه‌های دولتی دیگر حمایتی از سازمان‌های مردم‌نهاد نمی‌کنند.»

به این ترتیب با وجود گذشت نزدیک به یک دهه (نه سال) از نشست سال ۸۳، به نظر می‌رسد جامعه مدنی در ایران در مواجهه با بیماری ایدز همچنان از ضعف‌های بسیاری رنج می‌برد.

مقصر اصلی، نهاد‌های فرهنگی

به تازگی، ابراهیم ترکی، مدیر عامل انجمن پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، انتقادات خود از دولت را در عدم حمایت از سازمان‌های مردم‌نهاد، در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا مطرح کرده است. او با اشاره به شناسایی حدود ۲۶ هزار نفر مبتلا به بیماری ایدز در ایران می‌گوید: «البته براساس برآوردی که سازمان بهداشت جهانی و وزارت بهداشت سال‌های پیش ارائه داده‌اند، حدود ۸۳ هزار نفر در کشور به بیماری ایدز مبتلا هستند که به اعتقاد بنده این آمار درستی نیست و به نظر می‌رسد آمار واقعی بیشتر از این‌ها باشد.»

ابراهیم ترکی با هشدار درباره امکان گسترش بیماری ایدز به دلیل نبود یا کمبود اطلاعات در مورد روابط درست جنسی می‌گوید: «متاسفانه در کشور اطلاع‌رسانی مطلوبی در مورد پیشگیری از ایدز انجام نمی‌شود و به دلیل شرم و حیای کاذبی که در این زمینه وجود دارد، خانواده‌ها به فرزندان‌شان آموزش‌های لازم را نمی‌دهند. علاوه بر این در مدارس و دانشگاه‌ها نیز فعالیت موثری در زمینه آموزش پیشگیری از ایدز از طریق رابطه جنسی انجام نمی‌شود. رسانه‌ها و دستگاه‌های فرهنگی هم دچار سکوتی مرگبار شده‌اند.»

با توجه به تغییر سیاست‌های جمهوری اسلامی برای افزایش جمعیت، وسایل پیشگیری از بارداری در خانه‌های بهداشت دیگر به طور رایگان در اختیار مادران قرار نمی‌گیرد، گرچه مدیر‌کل سلامت خانواده وزارت بهداشت گفته است که ارائه خدمات به افراد دارای رفتارهای پرخطر، مادرانی که بارداری‌های پرخطر دارند و اقشار آسیب‌پذیر همچون سال‌های گذشته ادامه دارد.

از آنجا که بهترین راهکار برای مبارزه با ایدز، آموزش افراد جامعه، مخصوصاٌ گروه‌های در معرض خطر و به‌ویژه‌ گروه‌های‌ سنی‌ نوجوان‌ و جوان ‌است، یکی‌ از مهم‌ترین‌ وظایف‌ سازمان‌های غیر دولتی، آموزش‌ همگانی‌ برای شناخت‌ ایدز است،‌ به‌خصوص که در خانواده‌های ایرانی به‌طور معمول صحبتی از آموزش جنسی به فرزندان نمی‌شود. این مسئله خاص گروه‌های سنتی یا مذهبی هم نیست و به نظر می‌رسد فضای عرفی جامعه ایرانی به گونه‌ای است که کار را در این زمینه دشوار کرده است. گفت‌و‌گو‌ها درباره مسائل جنسی اغلب سر‌بسته است و همه چیز در لفافه مطرح می‌شود. این شیوه برخورد، در خارج از ایران هم طرفدارانی دارد. شیوه‌ای که مبنای آن، پاک کردن صورت مسئله‌ است.

یکی از ایرانیان مقیم سوئد در خاطره‌ای از برخورد با پسر نوجوانش می‌گوید: «توی خیابان پسرم خانم‌هایی را دید که داشتند عاشقانه همدیگر را می‌بوسیدند. از من پرسید که این خانم‌ها چه کار می‌کنند؟ من گفتم که این‌ها با هم دوست هستند. مدت‌هاست همدیگر را ندیده‌اند و حالا دل‌شان برای هم تنگ شده و همدیگر را می‌بوسند. چند روزی بعد از این ماجرا، پسرم وقتی از مدرسه برگشت، پیش من آمد و گفت که بابا! آن خانم‌ها را یادت هست که چند روز پیش توی خیابان دیدیم؟ گفتم که بله. پسرم گفت که شما اشتباه کردی. آنها همجنس‌گرا بودند. گفتم که تو از کجا فهمیدی؟ گفت که در مدرسه یادمان داده‌اند.»

این آقای ایرانی، این شیوه آموزش را نمی‌پسندد و نگران است که این آموزش‌ها، نوجوان‌ها را به رابطه جنسی ترغیب کند. او که قصد داشته موضوع را در ذهن پسرش پاک کند، معتقد است شیوه‌ای که خودش با این مسائل آشنا شده، به مراتب بهتر است؛ شیوه‌ای که نهاد‌های مدنی و آموزش در آن نقشی نداشته‌اند. گرچه به نظر می‌رسد او بیش از آنکه موضوع را از ذهن پسرش پاک کرده باشد، در ذهن خودش پاک کرده است.

سازمان پزشکان بدون مرز اما با طرح پرسش‌هایی این مسئله را به چالش کشیده و بر اهمیت اطلاع‌رسانی تاکید کرده‌ است: «کودکان و نوجوانان ایرانی اطلاعات خود درباره رابطه جنسی را چگونه به دست می‌آورند؟ شما به یاد می‌آورید اولین اطلاعات خود را از چه منبعی به دست آوردید؟ در گوشی از همسالان؟ پورنوگرافی؟ چه کسی مسئول ارائه اطلاعات صحیح و علمی به آنهاست؟ خانواده‌های ایرانی چه سهمی در این آگاهی‌رسانی ایفا می‌کنند؟ مدارس چطور؟ رسانه‌ها چطور؟ آیا تجربه رابطه جنسی بین درصدی از نوجوانان را می‌توان انکار کرد؟ قانونی که ازدواج کودکان را مجاز می‌شمارد، چطور آموزش بهداشت جنسی به آنان را ضروری نمی‌داند؟ در نبود آموزش، کودکان چگونه باید از خود در برابر سو‌ استفاده جنسی که از عوامل ابتلای آنان به بیماری‌هایی چون ایدز است، دفاع کنند؟

پژوهش‌های متعدد در برخی کشورها نشان داده که آموزش بهداشت جنسی، احتمال وقوع رابطه جنسی در کودکان و نوجوانان را افزایش نمی‌دهد و سن شروع فعالیت جنسی را نیز تغییر نمی‌دهد.

برای جلو‌گیری از گسترش اپیدمی ایدز در ایران، چاره‌ای نیست جز آموزش صحیح و صریح بهداشت جنسی به کودکان و نوجوانان. اطلاعات کلی و سر‌بسته نمی‌تواند موجب تغییر رفتار جنسی شود. هر روز تاخیر در این امر فاجعه آفرین است.»

ایدز، جامعه مدنی، حکومت

بر پایه خبر‌ها و گزارش‌ها، آمار بیماری‌های آمیزشی در ایران از سال ۸۰ تا ۸۶ افزایش داشته است. برخی یافته‌های علمی هم نشان می‌دهند فاصله شیوع بیماری‌های آمیزشی مثل سوزاک، سفلیس و … با همه‌گیری ایدز، یک دوره ده ساله است.

به نظر می‌رسد در ایران استفاده از کاندوم در روابط جنسی همچنان کمتر معمول است. ضمن اینکه در تهران و بعضی دیگر از شهرهای بزرگ ایران، زنان و دخترانی که از آنان با عنوان خیابانی و فراری یاد می‌شود و مردان، برای برقراری روابط جنسی به آنها مراجعه می‌کنند، می‌توانند به گسترش بیماری ایدز کمک کنند.

از آنجا که بهترین راهکار برای مبارزه با ایدز، آموزش افراد جامعه، مخصوصاٌ گروه‌های در معرض خطر و به‌ویژه‌ گروه‌های‌ سنی‌ نوجوان‌ و جوان ‌است، یکی‌ از مهم‌ترین‌ وظایف‌ سازمان‌های غیردولتی، آموزش‌ همگانی‌ برای شناخت‌ ایدز است،‌ به‌خصوص که در خانواده‌های ایرانی به‌طور معمول صحبتی از آموزش جنسی به فرزندان نمی‌شود.

از سوی دیگر با توجه به تغییر سیاست‌های جمهوری اسلامی برای افزایش جمعیت، وسایل پیشگیری از بارداری در خانه‌های بهداشت دیگر به طور رایگان در اختیار مادران قرار نمی‌گیرد، گرچه مدیر‌کل سلامت خانواده وزارت بهداشت گفته است که ارائه خدمات به افراد دارای رفتارهای پرخطر، مادرانی که بارداری‌های پرخطر دارند و اقشار آسیب‌پذیر همچون سال‌های گذشته ادامه دارد.

علی سنگی درباره اینکه افراد دارای رفتارهای پرخطر چه کسانی هستند توضیحی نداده اما گفته: «در استان‌هایی که نرخ رشد جمعیت پایین است، دیگر به خانمی که تازه ازدواج کرده مانند قبل خدمات پیشگیری ارائه نمی‌شود بلکه آموزش فاصله‌گذاری‌های مناسب برای بارداری و آگاهی لازم برای فرزند‌‌پروری قبل، ‌حین و بعد از بارداری داده می‌شود.»

در حال حاضر گرچه وضعیت چندان مساعدی بر فعالیت‌های سازمان‌های مردم‌نهاد در زمینه ایدز حاکم نیست، اما سازمان مردم‌نهاد جمعیت افرای سبز، در سال ۲۰۱۲ برنده جایزه روبان قرمز نوزدهمین کنفرانس بین‌المللی ایدز شد. به نوشته وب‌سایت عرصه‌سوم، «جایزه روبان قرمز مهمترین جایزه در سطح جهان در زمینه فعالیت‌های جامعه‌محور شاخص و مبتکرانه در پاسخ به همه‌گیری ایدز است».

تا پنج سال پیش هم سازمان دیده‌بان حقوق بشر، برنامه ایدز- اچ‌آی‌وی ایران را برای مقابله جدی با همه‌گیری این بیماری، معتبر دانسته و گفته بود که دولت ایران متوجه شده است برای مبارزه با ایدز باید با تعهد، با تلاش‌های جهانی برای مبارزه با این بیماری همراه شود، با جامعه مدنی همکاری کند و با مسائل تابو از جمله مسائل جنسی و مواد مخدر مواجه شود، اما به گفته این سازمان، دستگیری بر‌ادران علائی به عنوان چهره‌های شاخص مبارزه با ایدز در ایران، تاثیر ناامید کننده‌ای روی تمامی این تلاش‌ها داشت.

به عنوان یک نمونه موثر از فعالیت‌های جامعه مدنی که با فشارهای حکومت ایران مواجه شد، دکتر آرش علایی، متخصص ایدز و اعتیاد و یکی از بنیانگذاران کلینیک‌های مثلثی برای درمان ایدز و اعتیاد و هپاتیت در ایران، همراه برادرش کامیار علایی، در سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۳ خورشیدی)، موسسه غیر دولتی پارس را راه‌اندازی کردند که در زمینه پژوهش‌های ایدز و اعتیاد فعال بود. این موسسه خیریه با کمک‌های مردمی اداره می‌شد، اما آرش و کامیار علایی، پنجم تیرماه سال ۱۳۸۷، بازداشت شدند. این دو پزشک به اتهام براندازی نرم به ترتیب به شش و سه سال حبس محکوم شدند. کامیار علایی دو سال و نیم در حبس بود. آرش علایی هم شهریور ماه ۱۳۹۰، با اعتراض‌های جهانی به ادامه بازداشتش آزاد شد.

او در گفت‌و‌گویی با رادیو فردا، درباره رابطه میان ایدز، حاکمیت در ایران و جامعه مدنی گفته است: «یک جایی حاکمیت نمی‌خواهد به این مسئله توجه نشان دهد ولی بدنه جامعه متوجه اهمیت موضوع شده است. این وضعیتی است که در جامعه ایران به انجام رسیده است. یعنی سال‌ها قبل که ما در کنار سایر همکارانمان برنامه‌های آموزشی خود را آغاز کردیم. الان هم همکاران عزیزمان دارند این برنامه‌ها را ادامه می‌دهند ولو اینکه دولت و حاکمیت به تلاش‌های آنان توجهی نکند. من از دو جنبه به این ماجرا نگاه می‌کنم؛ نخست اینکه آیا حاکمیت این موضوع را جزو اولویت‌هایش می‌داند؟ اصلاً نمی‌داند. ولی دوم اینکه آیا الان تمام برنامه‌های مربوط به ایدز در ایران خوابیده است؟ خیر. برنامه‌هایی وجود دارد و کماکان دوستان دارند این برنامه‌ها را گسترش می‌دهند.»

به گفته آرش علایی، هستند فعالان اجتماعی‌ای که به صورت خودجوش در زمینه پیشگیری از ایدز فعالند و به افراد مبتلا هم کمک می‌کنند: «من چند موسسه را می‌شناسم که در زمینه زنان دارند فعالیت می‌کنند. چند موسسه دیگر را می‌شناسم که به کودکان مبتلا به ایدز یاری می رسانند. ولی مسئله اینجاست که حاکمیت این موضوع را جزو اولویت‌های خودش نمی داند و برای همین است که روز ایدز را از تقویم رسمی پاک می‌کند و گسترش برنامه‌ها را انجام نمی‌دهد.»