Opinion-small2

تعدادی از زندانیان ایالت کالیفرنیای آمریکا دست به اعتصاب غذا زده‌اند. تعداد آنها چند نفر است؟ سی نفر؟ سیصدنفر؟ سه هزار نفر؟ نه، سی هزار نفر.

این خبر چرا در رسانه‌های مهم جهان منعکس نشده است و بهایی به آن داده نمی‌شود؟ چرا وب‌سایت‌ها و تلویزیون‌های فارسی‌زبان به آن نمی‌پردازند؟ نیویورک تایمز روز دهم جولای ۲۰۱۳ نوشت که ۲۹ هزار زندانی در اعتصاب غذا شرکت کرده‌اند و هزاران زندانی هم در سر کار در زندان‌ها حاضر نشده‌اند. به گفته‌ یکی از مقامات زندان، این بزرگ‌ترین اعتصاب غذای تاریخ کالیفرنیا است. در اعتصاب غذای قبلی، شش هزار نفر شرکت داشته‌اند. نگهداری طولانی‌مدت در سلول‌های انفرادی دلیل آغاز اعتصاب غذا بود، اما به مرور، تمیز شدن زندان‌ها، غذای بهتر، دسترسی به کتابخانه‌ زندان و… به مطالبات افزوده شد.

جولز لوبل- از مرکز حقوق قانون اساسی- در این خصوص گفته است: “آخرین بار آنها [زندانیان] وعده بهبود شرایط را پذیرفتند، ولی‌ این بار این کار را نخواهند کرد، به خاطر این که وعده‌های دو سال پیش اجرا نشد.”

شرایط غیر انسانی زندان‌ها

در سال ۲۰۱۱، دادگاه عالی آمریکا به ایالت کالیفرنیا دستور داد تا به دلیل شرایط غیر انسانی زندان‌ها، ده هزار تن از زندانیان را کاهش دهد.

در گزارشی مربوط به سال ۲۰۱۱ آمده است که در زندانی در پلیکان بی سه هزار و ۴۰۰ نفر زندانی وجود دارد. یک سوم آنان در سلول انفرادی به سر می‌برند. ۵۰۰ تن از این تعداد، بیش از ده سال است که در انفرادی زندانی هستند. ۷۸ تن از آنان هم بیش از ۲۰ سال است که در چنین شرایطی به‌سر می‌برند.

نیویورک تایمز ۱۴ جولای ۲۰۱۳ نوشت که نمایندگان مجلس ایالت کالیفرنیا خواستار تشکیل کمیسیونی به منظور رسیدگی به این اتهام شده‌اند که طی ده سال گذشته، ۱۵۰ زندانی به زور اخته شده‌اند. جولز لوبل گفته است: “زندانیان بر این باورند که کالیفرنیا تغییرناپذیر است، حتی وقتی دادگاه عالی آمریکا فرمان صادر می‌کند.”

به گفته‌ کارشناسان، زندان‌های کالیفرنیا، نسبت به دیگر زندان‌ها، تغییراتی بسیار اندک کرده‌اند. برخی ده‌ها سال در سلول‌های انفرادی بوده‌اند. دادگاه فدرال در ماه گذشته حکمی صادر کرد که شش هزار زندانی، به دلیل بودن در معرض خطر ابتلا به بیماری “تب دره”، به زندان دیگری منتقل شوند. در عین حال، جفری برد- رئیس کمیسیون زندان‌ها- مدعی است که اعتصاب غذای کارگروه‌های آشوبگر (گنگ) است و مسئله‌ مهمی وجود ندارد. بیماران روانی در حال دیوانه شدن هستند.

روزنامه‌ لس آنجلس تایمز روز هشتم جولای ۲۰۱۳ همین نکات را تأیید کرده است. لس آنجلس تایمز ۱۲ جولای ۲۰۱۳ هم نوشته است که مقامات زندان‌ها، زندانیان را تهدید کرده‌اند که اگر به اعتصاب غذا پایان ندهند، به “آشوب دست جمعی” متهم خواهند شد. نتیجه‌ این اتهام هم این است که احتمالاً از خروج از سلول انفرادی برای هواخوری و دریافت غذا از منابع خصوصی و احتمال بخشودگی در آینده محروم خواهند شد.

اعتصاب زندانیان کالیفرنیا

یکی از دلایل زندانی کردن زندانیان در سلول‌های انفرادی- به تعبیر مصطلح زندانیان غیرسیاسی ایران- “آدم‌فروشی” است. یعنی از زندانی خواسته می‌شود که علیه گنگ‌ها به مقامات زندان گزارش دهد. زندانی که می‌داند اگر چنین کند با خطر کشته شدن به دست گنگ‌ها مواجه خواهد شد، میان مرگ و زندگی در سلول انفرادی، دومی را انتخاب می‌کند. به گزارش CNN یکی از مطالبات اعتصاب‌کنندگان، پایان بخشیدن به این فرایند- جاسوسی یا انفرادی- است.

در گزارشی مربوط به سال ۲۰۱۱ آمده است که در زندانی در پلیکان بی سه هزار و ۴۰۰ نفر زندانی وجود دارد. یک سوم آنان در سلول انفرادی به سر می‌برند. ۵۰۰ تن از این تعداد، بیش از ده سال است که در انفرادی زندانی هستند. ۷۸ تن از آنان هم بیش از ۲۰ سال است که در چنین شرایطی به‌سر می‌برند.

هافینگتون پست از یک زندانی صحبت می‌کند که به مدت ۱۶ سال در انفرادی است و در طی این مدت فقط و فقط چهار مرتبه خورشید را دیده است. او همچنان در سلول انفرادی به سر می‌برد و روشن نیست در چه زمانی از آن بیرون خواهد آمد. خانواده‌های اینگونه زندانیان، این رفتار را مصداق شکنجه به شمار آورده‌اند. حامیان اعتصاب‌کنندگان نیز گفته‌اند که این عمل نقض صریح اصل هشتم متمم قانون اساسی آمریکا است که می‌گوید یک زندانی نباید به صورت غیرعادی و بی‌رحمانه مجازات شود.

برخی از فعالان سیاسی – اجتماعی و رسانه‌های فارسی‌زبان، بر این گمانند که طرح نقض حقوق بشر در آمریکا و غرب به سود جمهوری اسلامی است و موجب سوء استفاده‌ رژیم خواهد شد. این مدعا اخلاقاً ناموجه و از نظر معرفتی کاذب است.

سلول‌های انفرادی زندان‌های ایران و آمریکا

شین بائر، یکی‌ از سه‌ آمریکایی که مدتی پیش در کوه‌های کردستان دستگیر شده و مدتی در زندان بود، در میزگردی با حضور ایمی گودمن، خوان گنزالز و تری ترنتن- سخنگوی زندان‌های کالیفرنیا- شرکت کرده است. ترنتن در این میزگرد گفته است که با زور نمی‌توان وضع زندان‌ها را تغییر داد، اما کارهای کوچکی برای بهبودشان می‌توان انجام داد.

شین بائر پس از آزادی از زندان های ایران، شروع به تحقیق و مقایسه‌ سلول‌های انفرادی زندان‌های ایران و آمریکا کرده و در میزگرد یادشده درباره آن سخن گفته است. او به عنوان خبرنگار در سال گذشته به زندان های آمریکا رفته و ویدئویی هم در این زمینه تهیه کرده است. او از افسر پلیس زندان می‌پرسد: چرا سلول‌های انفرادی فاقد پنجره‌اند؟ افسر پاسخ می‌دهد که نمی‌دانم. بائر البته اذعان دارد که گنگ‌های خطرناکی در زندان‌ها وجود دارد، اما به گفته‌ او، ملاک‌های زندانی کردن در سلول انفرادی بسیار مبهم‌اند. به عنوان نمونه، افرادی را که کتاب‌های نوشته شده توسط چپ‌های رادیکال را درخواست کرده‌اند، به عنوان اعضای گنگ به سلول انفرادی انداخته‌اند؛ اما این مسئله هیچ ربطی به گنگ‌ها نداشته و درباره‌ تاریخ سیاهپوستان آمریکاست. بائر با فردی ملاقات کرده که ۱۲ سال در چنین شرایطی به سر برده‌اند. بائر می‌گوید، زندان‌های ایران وحشتناک است، اما هیچکس را سال‌ها به صورت ایزوله شده در انفرادی نگاه نمی‌دارند. همسر بائر- سارا شورد- ۱۳ ماه و نیم در ایران در سلول انفرادی بوده است، اما بائر می‌گوید این مدت انفرادی در مقایسه‌ با کالیفرنیا هیچ است که فرد ممکن است سال‌های بسیار در آن به سر ببرد. میانگین زندانی کردن افراد در سلول‌های انفرادی در کالیفرنیا هفت سال و نیم است. به علاوه، سلول‌های انفرادی کالیفرنیا کوچکتر از سلول‌های انفرادی ایران و در ضمن فاقد پنجره هستند. بائر ضمن اعلام درصد بالای خودکشی در زندان‌های کالیفرنیا می‌گوید، ۴۰ درصد خودکشی‌ها از آن زندانیان سلول‌های انفرادی است.

زندان های کالیفرنیا

موضوع دیگری که سر و صدای بسیاری برپا کرده، موضوع زندان گوانتانامو است. یکی از وعده‌های انتخاباتی اوباما در سال ۲۰۰۷ این بود که این زندان خارج از قوانین را تعطیل خواهد کرد. با این همه، این زندان همچنان پا برجا است. تعدادی از زندانیان مدت‌هاست که دست به اعتصاب غذا زده‌اند (رجوع شود به مقاله‌ ۱۴ جولای ۲۰۱۳ نیویورک تایمز و مقاله‌ واشنگتن پست). مسئولان زندان، به زور به دهان آنها غذا می‌ریزند. این هم عملی است که در ایران درباره‌ زندانیانی که اعتصاب غذا می‌کنند صورت نمی‌گیرد. کدامیک از نظر اخلاقی و حقوقی قابل دفاع است؟

جامعه‌ آمریکا همچنان اسیر تبعیض نژادی است. با صدها شاهد و قرینه می‌توان این مدعا را تائید کرد. به عنوان آخرین نمونه، هماهنگ کننده یک کمیته‌ محلی برای نگهبانی از یک محله، جورج زیمرمن سفید پوست، تریون مارتین ۱۷ ساله‌ سیاهپوست را کشته است. دادگاه پلیس را تبرئه کرده و این امر موجب اعتراض مردمی در آمریکا شده است. اوباما مردم را به خویشتنداری دعوت کرده و در واشنگتن پست ۱۵ جولای ۲۰۱۳ به او اعتراض شده که از مارتین لوترکینک و ماندلا بیاموزد.

چرا رسانه‌های جهان و رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور به این مسائل نمی‌پردازند؟ مگر زندانیان آمریکایی انسان نیستند؟ مگر حقوق بشر شامل حال آنان نمی‌شود؟ تا حدی که من می‌فهمم:

یکم- حقیقت و منفعت

سیاست قلمرو “حقیقت” نیست، قلمرو “منافع” است. اگر در ایران یک یا ده یا بیست یا سی یا ۴۰ تن اعتصاب غذا کنند، همه به آن خواهند پرداخت. آری جمهوری اسلامی نظامی استبدادی و سرکوبگر است، اما تنها رژیم استبدادی و سرکوبگر جهان نیست؟ آیا فقط و فقط جمهوری اسلامی شیرزنان و آزادمردان بی‌گناه را زندانی کرده است؟ هر قدر درباره‌ بی‌گناهی و ستمی که درباره‌ زندانیان سیاسی ایران می‌رود، گفته شود، کم خواهد بود. همه‌ ما مدیون آنان هستیم که پرچم آزادیخواهی را- نه با شعارهای بدون کمترین هزینه- که با زندگی خود برافراشته نگاه داشته‌اند. مردم ایران هم قدر آنان را می‌دانند. به همین دلیل از آنان قهرمان ساخته و سخنان‌شان دارای نفوذ اجتماعی است.

کدام نظریه‌ اخلاقی سکوت در برابر نقض سیستماتیک حقوق بشر را موجه می‌سازد؟ کدام نظریه‌ اخلاقی توجیه اینگونه رفتارها را که دولت آمریکا مرتکب آنها می‌شود، موجه می‌سازد؟

اگر نزاع نابخردانه‌ جمهوری اسلامی با دولت‌های غربی وجود نداشت، مسئله‌ زندانیان ایران تا این حد برجسته و جهانی نمی‌شد. اگر چه روابط فعلی ایران و دولت‌های غربی به زیان “منافع ملی” ایران است، اما حداقل به سود زندانیان سیاسی تمام شده است که توجه جهانی را به خود معطوف کرده‌اند.

دوم- سوء استفاده‌ی رژیم

 برخی از فعالان سیاسی- اجتماعی و رسانه‌های فارسی‌زبان، بر این گمانند که طرح نقض حقوق بشر در آمریکا و غرب به سود جمهوری اسلامی است و موجب سوء استفاده‌ رژیم خواهد شد. این مدعا اخلاقاً ناموجه و از نظر معرفتی کاذب است. برای اینکه اولاً: این نوع خبرها سری نیست که جمهوری اسلامی از آن خبر نداشته باشد. ثانیاً: رسانه‌های رژیم به شدت اینگونه خبرها را رصد می‌کنند و دائماً بر آنها تأکید می‌ورزند. ثالثاً: روزنامه‌ سپاه گزارشی مبسوط درباره‌ اعتصاب غذای ۳۰ هزار زندانی در کالیفرنیا منتشر کرد.

سوم- یک بام و دوهوایی

 مدعی دفاع از دموکراسی و حقوق بشر نمی‌تواند (نباید) یک بام و دو هوایی باشد. مدافع حقوق بشر با موارد نقض حقوق بشر در همه‌جا برخورد خواهد کرد. به نهادهایی چون عفو بین‌الملل، دید‌بان حقوق بشر و شورای حقوق بشر سازمان ملل بنگرید. آنان نمی‌گویند فقط و فقط باید به ایران پرداخت و گزارش نقض حقوق بشر در دیگر کشورها موجب سوء استفاده‌ جمهوری اسلامی خواهد شد. آنان به همه‌ انسان‌ها به عنوان “شهروندان آزاد و برابر” می‌نگرند که فی نفسه ارزشمند هستند.

همه اما مانند ما یک بام و دو هوایی نیستند. به این سایت بنگرید که برای حمایت از زندانیان به راه افتاده است. زندانیان فلسطینی در اسرائیل که بارها دست به اعتصاب غذا زده‌اند، گفته‌اند که به دلیل شرایط مشابه، قصد دارند اقدام به اعتصاب غذا کنند.

چهارم- تجربه‌ سلول انفرادی

سلول انفرادی مانند عالم قبر است. بسیاری از افراد به سرعت از درون ویران می‌شوند و ویرانی درونی به صورت ویرانی برونی خود را به نمایش خواهد گذاشت.

مشهورترین زندانی سیاسی جهان، نلسون ماندلا که بیش از همه‌ زندانیان سیاسی در سلول انفرادی بوده است، در کتاب “راه آزادی” می‌گوید بسیاری از ما حاضر بودیم که همه‌روزه شلاق بخوریم، اما از سلول انفرادی بیرون بیاییم. برای اینکه سلول انفرادی انسانیت آدمی را از او سلب می‌کند. چون انسانیت ما در روابط جمعی با دیگر انسان‌ها شکل می‌گیرد.

مشکل ریگان، بوش، کلینتون، اوباما، اعضای کنگره و سنا این است که زندانی نبوده‌اند. مشکل آنان این است که یک هفته در سلول انفرادی نبوده‌اند تا “زمان ابدی تکرار مطلق” را تجربه کنند. به همین دلیل ده‌ها هزار تن را ده، بیست سال در سلول انفرادی زندانی می‌کنند. به همین دلیل به فردی که ۱۶ سال در سلول انفرادی فاقد پنجره زندانی است، فقط چهاربار اجازه داده‌اند که آفتاب را ببیند.

کدام نظریه‌ اخلاقی سکوت در برابر نقض سیستماتیک حقوق بشر را موجه می‌سازد؟ کدام نظریه‌ اخلاقی توجیه اینگونه رفتارها را که دولت آمریکا مرتکب آنها می‌شود، موجه می‌سازد؟