بایگانی بخش هنر و ادبیات
روایت عشقهای دوران جوانی و مردان پابهسن گذاشته
در پشت جلد "پاریس" نوشته نوید کرمانی گفته شده که این اثر، رمانی ژرف درباره عشق است. "وراجیهای دو خاطرخواه پیشین"؟ فهیمه فرسایی بررسی میکند.
قرار بود «اردتمند؛ نازنین، بهاره، تینا» در تورنتو به نمایش درآید، اما تهیهکننده ناگزیر صرفنظر کرد. شورای پروانه نمایش زیر نظر برادر خامنهای اداره میشود.
حمید نامجو - نگاهی به رمان «زلیخا چشمهایش را باز میکند» نوشته گوزل یاخینا به ترجمه زینب یونسی. اثری درباره تلاش یک زن روستایی سختکوش برای زنده ماندن.
شهزاده سمرقندی - فیلمی درباره خشونت علیه زنان افغان. این بار اما زنان منفعل نیستند: پیامی به نسلهای آینده. با رویا سادات، کارگردان این فیلم گفتوگو کردهایم.
احد پیراحمدیان - نقش اصلی در نمایشنامه یونسکو را صندلیها بازی می کنند نه پیرزن و پیرمرد. صندلیها جای آدمها را میگیرند و از تسلط اشیاء در جهان انسان مدرن خبر میدهند.
سابقه دشمنی آقای احمدی با آقای سرهنگزاده به ۲۵ سال قبل میرسد. همزمان با هم به آلمان آمده بودند. یکی طرفدار انقلاب جهانی بود، دیگری مفتخر به حکومت پادشاهی.
هوپ لیتوف، برای درک خودکشی و رهایی از غم خودکشی خواهرش مستندی ساخته است به نام: ۳۲ قرص: خودکشی خواهرم.
موسیقیدان، آهنگساز و خواننده برجسته بر اساس شعری از م. آزاد ترانهای اجرا کرده. او این ترانه را برای گوشزد به «نظام» به زلزلهزدگان پیشکش کرده.
ای مرگاندیش، فقیه فتواها! ای دشمن عطر و رنگ و هرچه نوا! بر برزخ «دیستوپیا»ی تو، «اتوپیایی» میکنم به پا با ریتم چندلاچنگ نغمههایم، در بهار ترانههایم.
کبری قاسمی - کارگردان شناخته شده تئاتر ایران میگوید جشنواره کلن امکان گفتوگوی هنرمندان ایرانی تئاتر با یکدیگر و با تماشاگرانشان و سنجش آثارشان را فراهم کرده.
کبری قاسمی – بیست و چهارمین دوره نخستین جشنواره تئاتر ایرانی در خارج از ایران آغاز میشود. سوسن فرخنیا میگوید این جشنواره ایرانیان مهاجر را با تئاتر آشنا کرد.
کبری قاسمی - مهمترین رویداد تئاتر تبعیدی ایران برای نخستین بار در غیاب بنیانگذار فقیدش، مجید فلاحزاده برگزار میشود. با بهرخ حسین بابایی گفتوگو کردهایم.
فهیمه فرسایی – این نویسندگان از شکستهای نسل پیش از خود سخن میگویند، با زبانی خالی از شکوه و شکایت و لحنی غیر احساساتی.
شهزاده سمرقندی - جایزه اروآسیا فرصتی فراهم میکند برای شاعران و نویسندگان آسیای میانه که با آثار هم آشنا شوند. با یکی از شرکت کنندگان در این جشنواره گفتوگو کردهایم.
آنها لکههای خون تو را از دستشویی زندان گوهردشت شستهاند و پیکر نیمهجانت را با هزاران قربانی تابستان ۶۷ در گورستانِ کُفرآباد چال کردهاند.
جواد موسوی خوزستانی – چه فاصلهای وجود دارد میان سیمرغ در شاهنامه و سیمرغ عطار؟ چگونه سیمرغ جلوه این−جهانیاش را از دست میدهد و رمزآلود و بینشان میگردد؟
داستانی که نویسنده فقید ایرانی در گلزار خاوران برای خانوادههای اعدامیان میخواند، نمایانگر تلاش او برای آشتی دادن دو جریان ادبی در ایران است: تعهدگرایی و فرمگرایی.