شمار زنان سالمند سرپرست خانوار رو به افزايش است؛ به طوری‌که تعداد زنان سرپرست خانوار ۶۵ سال به بالا به ۳۶/۹ درصد رسيده‌ است. اين زنان به حمايت های فراگیر اجتماعی نياز دارند.

zanan22

عليرضا زاهديان، پژوهشگر حوزه جمعيت، ضمن اعلام این نکته در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران، ترويج بيمه عمر را به عنوان يک راه حل برای پيشگيری از فقر خانوارهای دارای سرپرست زن می‌داند.

بر اساس آمارهايی که در سال ۱۳۹۰ به دست آمده، حدود دو ميليون و ۵۰۰ زن سرپرست خانوار در ايران وجود دارد که شمار آنان نسبت به سال ۱۳۸۵، از ۹/۵ درصد به ۱۲/۱ درصد افزايش يافته‌ است.

زاهديان دليل عمده افزايش خانوارهایی که زنان آنها را سرپرست می‌کنند، فوت همسر دانسته است.

به گفته این استاد دانشگاه، همسران ۷۱/۴ درصد از زنان سرپرست خانوار مرده‌اند و «پس از آن ۱۳/۶ درصد زنان سرپرست خانواری قرار دارند که دارای همسر هستند، اما به دلايل مختلف مسئوليت خانواده برعهده آنان است. همچنين ۱۰ درصد ازجمعيت زنان سرپرست خانوار را زنان مطلقه تشکيل می‌دهند، ضمن آنکه پنج درصد از اين جمعيت هم هيچ‌وقت ازدواج نکرده‌اند.»

زاهدیان موقعیت زنان سرپرست خانوار را از حیث اقتصادی، در سطحی پايين‌ دانست و گفت: «۴۳/۳ درصد از اين خانوارها در دو دهک پايين درآمدی قرار دارند. همچنين ميانه درآمدی خانوارهای زن سرپرست نيز ۴۳ درصد کمتر از خانوارهای دارای سرپرست مرد است.»

آمار سال ۱۳۹۰ نشان می‌دهد طی پنج سال گذشته آمار زنان سرپرست خانوار سه درصد افزایش داشته است، در واقع سرپرست ۱۲ درصد از خانواده‌های ایرانی زنان هستند.

بر پایه آمارهای رسمی، از مجموع دو میلیون‌ و ۵۰۰ هزار زن سرپرست خانوار، ۴۵۰ هزار نفر شاغل، یک ‌میلیون ‌نفر تحت پوشش کمیته امداد، ۱۷۶ هزار‌ نفر تحت پوشش سازمان بهزیستی و ۵۹۹ هزار نفر مستمری‌بگیر تأمین‌ اجتماعی هستند.

سیستان‌ و بلوچستان، پرجمعیت‌ترین استان دارای زنان سرپرست خانوار است و خراسان‌ جنوبی و خراسان ‌رضوی به ترتیب در رده استان‌های دوم و سوم قرار دارند.

سه استان کردستان با ۹/۵ درصد و کهگیلویه و بویراحمد با ۱۰ درصد و قزوین با ۱۰/۲ درصد کمترین شمار جمعیت زنان سرپرست خانوار را دارند.

زنانه شدن فقر

نابرابری زنان و مردان سرپرست خانوار در دسترسی به مواردی مانند آموزش موجب می‌شود که بیکاری و اشتغال در مشاغل سطح پایین در زنان سرپرست خانوار بیشتر دیده شود. آنان معمولا شرایط اقتصادی خوبی ندارند.

آمار‌های موجود نشان می‌دهند که فقر در جهان و ازجمله ایران در حال زنانه شدن است، یعنی زنان بیش از هر قشر دیگری فقر را تجربه می‌کنند. از سوی دیگر زنان سرپرست خانوار به علت داشتن مسئولیت‌های متعدد، با خطر ابتلا به بیماری‌های جسمی روبه‌رو هستند و سلامت روانی و اجتماعی آن‌ها تهدیدمی‌شود.

زنان برای پیدا کردن شغل نیز با موانعی متعدد روبه‌رو هستند و بعد از پیدا کردن شغل هم برای تعیین دستمزد مشکل دارند؛ مثلاً برای کار مشابه با مردان، دستمزد مشابه دریافت نمی‌کنند.

امکانات و منابعی که در اختیار زنان هست، مشابه مردان نیست نه از نظر آموزش نه از نظر شبکه‌های اجتماعی. نابرابری‌هایی که قبل از ورود به بازار کار در جامعه وجود دارد، بعد از ورود به بازار کار نیز عمل می‌کنند و نمی‌گذارند زن‌ها بر مبنای توانایی‌شان کار کنند.

در آغاز اردیبهشت ۱۳۹۳، شهین‌دخت مولاوردی، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهوری ایران، گفت: «۸۲ درصد زنان سرپرست خانوار بیکار هستند.»

به گفته وی ایران به سمت زنانه شدن سرپرستی خانوار، سالمندی زنان و همچنین زنانه شدن فقر پیش می‌رود و باید به این پدیده توجه شود.