سال های زیادی است که در ایران از افزایش طلاق و فروپاشی نهاد خانواده سخن گفته می‌شود. رسانه‌ها و منتقدان در دامن زدن به این مدعا و تبلیغ حول آن، به عنوان پیامد عملکرد جمهوری اسلامی، فعالیت کرده‌اند و می‌کنند.

skilsmisse

آیت‌الله علی خامنه ای از نهاد خانواده به عنوان یکی از اصول فرهنگی اسلام همیشه دفاع کرده و از فروپاشی نهاد خانواده در کشورهای غربی به عنوان یکی از نشانه‌های انحطاط اخلاقی و فروپاشی غرب سخن گفته است. به نظر او خانواده به عنوان «سلول اصلی جامعه» باید حفظ شود تا جامعه گرفتار انواع و اقسام ناهنجاری‌ها- از جمله فساد و شهوت‌رانی- نشود… فمینیست‌های افراطی هم آگاهانه و ناآگاهانه به نهاد خانواده ضربه زده‌اند.

در روز چهاردهم دی ماه سال ۹۰می گوید: «غرب در قضیه‌ زن و خانواده، در یک گمراهی و ضلالت عمیقی به سر می برد. فقط خانواده نیست؛ بلکه در مورد شخصیت زن، هویت زن، غرب در یک گمراهی عجیبی است.»

در روز سی ام فروردین سال ۹۳ خطاب به زنان می گوید که با اشتغال و مدیریت زنان هیچگونه مخالفتی ندارد، «مادامی‌که با آن مسائل اصلی[حفظ نهاد خانواده] معارضه و تنافی پیدا نکند، اگر معارضه پیدا کرد، آن مقدم است.»

در چند سال اخیر آیت‌الله خامنه ای دائماً به سیاست کنترل جمعیت تاخته چرا که رشد جمعیت را به شدت کاهش داده و در بلندمدت ساختار جمعیتی پیر برای ایران پدید خواهد آورد.

خامنه‌ای به مسئله طلاق هم حساس است. او در روز ۲۳ مهرماه سال ۹۱ ضمن آسیب‌شناسی فرهنگی می پرسد: «چرا در برخی از بخش‌های کشورمان طلاق زیاد است؟ … چه کنیم که طلاق و فروپاشی خانواده، آنچنان که در غرب رایج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟ چه کنیم که زن در جامعه‌ ما، هم کرامتش حفظ شود و عزت خانوادگی‌اش محفوظ بماند، هم بتواند وظائف اجتماعی‌اش را انجام دهد، هم حقوق اجتماعی و خانوادگی‌اش محفوظ بماند؟»

در روز نوزدهم آذرماه  سال ۹۲می گوید: «در فرهنگ عمومی یک عامل و یک آسیب مهمی به نام طلاق مثلاً وجود دارد. حالا اگر چنانچه فرض کنیم در مجموعه‌ کشور یک تبلیغاتی شروع بشود که بنیان خانواده را سست می‌کند و به طلاق می‌انجامد، خب شما مجبورید جلوی این را بگیرید؛ یعنی اگر چنانچه می‌خواهید طلاق در جامعه رواج پیدا نکند، بایستی به این معنا توجه بکنید؛ یعنی باید جلوی این چیزی که به‌طور طبیعی مردم را، جوان را، دختر را، پسر را می‌کشاند به بی‌میلی به خانواده و بی‌اعتنایی به کانون خانواده و بی‌اعتنایی به همسر، بگیرید.»

دفاع از نهاد خانواده و تشویق ازدواج و فرزنددار شدن، یکی از سیاست‌های اصولی جمهوری اسلامی بوده که پس از دوره رشد بالای جمعیت، در دوره‌ای سیاست کنترل جمعیت اعمال شد. در چند سال اخیر آیت‌الله خامنه ای دائماً به سیاست کنترل جمعیت تاخته چرا که رشد جمعیت را به شدت کاهش داده و در بلندمدت ساختار جمعیتی پیر برای ایران پدید خواهد آورد.

براساس سیاست کنترل جمعیت، رشد جمعیت از ۳,۲ درصد در دهه اول انقلاب، به ۲,۳ درصد در دهه بعد کاهش یافت و اینک به ۱,۳ درصد رسیده است. بهتر است ابتدا نگاهی به نسبت ازدواج و طلاق در ایران پیش و پس از انقلاب بیندازیم تا ببینیم نگرانی خامنه‌ای و فقیهان از یک سو، و برخی از رسانه‌ها و منتقدان از سوی دیگر، تا چه اندازه با واقعیت سازگار است؟

دوران قبل از انقلاب

سالازدواجطلاقدرصد طلاق
۱۳۴۴۱۵۱۶۹۴۲۴۹۸۶۱۶,۵
۱۳۴۵۱۵۲۴۱۱۲۴۸۲۳۱۶,۳
۱۳۴۶۱۴۷۴۱۲۱۸۰۳۵۱۲,۲
۱۳۴۷۱۵۶۳۷۹۱۵۳۶۰۹,۸
۱۳۴۸۱۶۲۰۰۵۱۵۶۶۸۹,۷
۱۳۴۹۱۶۶۰۵۴۱۶۱۳۵۹,۷
۱۳۵۰۱۶۷۱۰۹۱۶۲۹۵۹,۷
۱۳۵۱۱۷۸۷۸۹۱۸۲۷۸۱۰,۲
۱۳۵۲۲۰۵۱۴۵۱۸۸۸۷۹,۲
۱۳۵۳۲۱۲۶۷۷۲۰۴۶۹۹,۶
۱۳۵۴۱۵۳۸۸۲۱۶۹۹۳۱۱
۱۳۵۵۱۶۷۹۵۰۱۸۰۲۱۱۰,۷
۱۳۵۶۱۷۹۱۷۲۱۷۳۴۸۹,۷
۱۳۵۷۱۸۴۳۱۲۱۵۲۵۳۸,۳

دوران پس از انقلاب

طلاق از ۱۶,۵ درصد در سال ۴۴ به ۸,۳ در سال ۵۷ کاهش یافت. در سال ۷۹ هنوز با طلاق ۸,۳ درصدی مواجه بودیم. طی دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد طلاق از ۱۰,۷به حدود ۲۰ درصد افزایش یافت، اما هنوز با میزان طلاق جوامع توسعه یافته غربی فاصله زیادی دارد:

سال ازدواج طلاق درصد طلاق
۱۳۵۸۳۰۲۶۶۷۲۱۱۷۰۷
۱۳۵۹۳۳۷۱۱۹۲۳۹۸۷۷,۱
۱۳۶۰۲۹۴۴۹۹۲۴۴۲۳۸,۳
۱۳۶۱۳۵۳۹۴۴۳۱۲۲۱۸,۸
۱۳۶۲۴۱۰۷۷۹۳۵۸۶۷۸,۷
۱۳۶۳۳۸۴۸۷۶۳۵۱۷۸۹,۱
۱۳۶۴۴۰۸۲۸۲۳۸۹۸۳۹,۵
۱۳۶۵۳۴۰۳۴۲۳۵۲۱۱۱۰,۳
۱۳۶۶۳۴۶۶۵۲۳۳۴۳۳۹,۶
۱۳۶۷۳۶۱۹۴۵۳۳۱۱۴۹,۱
۱۳۶۸۴۵۸۷۰۸۳۳۹۴۳۷,۴
۱۳۶۹۴۵۴۹۶۳۳۷۸۲۷۸,۳
۱۳۷۰۴۴۸۸۵۱۳۹۳۳۶۸,۸
۱۳۷۱۴۲۲۴۵۷۳۳۹۸۳۸
۱۳۷۲۴۶۳۴۸۷۲۹۳۱۲۶,۳
۱۳۷۳۴۵۳۶۷۱۳۲۷۰۶۷,۲
۱۳۷۴۴۶۲۸۵۵۳۴۷۳۸۷,۵
۱۳۷۵۴۷۹۲۶۳۳۷۸۱۷۷,۹
۱۳۷۶۵۱۱۴۰۱۴۱۸۱۶۸,۲
۱۳۷۷۵۳۱۴۹۰۴۲۳۹۱۸
۱۳۷۸۶۱۱۰۷۳۵۱۰۴۴۸,۳
۱۳۷۹۶۴۶۴۹۸۵۳۷۹۷۸,۳
۱۳۸۰۶۴۰۷۱۰۶۰۵۵۹۹,۵
۱۳۸۱۶۵۰۹۶۰۶۷۲۵۶۱۰,۳
۱۳۸۲۶۸۱۰۳۴۷۲۳۵۹۱۰,۶
۱۳۸۳۷۲۳۹۷۶۷۳۸۸۲۱۰,۲
۱۳۸۴۷۸۷۸۱۸۸۴۲۴۱۱۰,۷
۱۳۸۵۷۷۸۲۹۱۹۴۰۳۹۱۲
۱۳۸۶۸۴۱۱۰۷۹۹۸۵۲۱۱,۸
۱۳۸۷۸۸۱۵۹۲۱۱۰۵۱۰۱۲,۵
۱۳۸۸۸۹۰۲۰۸۱۲۵۷۴۷۱۴,۱
۱۳۸۹۸۹۱۶۲۷۱۳۷۲۰۰۱۵,۴
۱۳۹۰۸۷۴۷۹۲۱۴۲۸۴۱۱۶,۳
۱۳۹۱۸۲۹۹۶۸۱۵۰۳۲۴۱۸,۱
۱۳۹۲۷۷۴۵۱۳ ۱۵۵۳۶۹*۲۰
*منبع سایت رسمی سازمان ثبت احوال 

نسبت طلاق به ازدواج در جوامع غربی

طی شصت سال گذشته، طلاق در جوامع غربی دائما افزایش یافته است. در آمریکا در سال‌ها ۱۹۷۰، ۱۹۸۰، ۱۹۹۰، به ترتیب، ۴۲ درصد، ۵۹ درصد و ۵۵ درصد ازدواجها به طلاق انجامیده است. روندهای ازدواج و طلاق آمریکا در دوره ۲۰۱۱- ۲۰۰۰ را در این منحی ببینید.

طلاق یکی از مهمترین شواهد نارضایتی از نهاد خانواده است که مبتنی بر تعهدات بلندمدت متقابل اعضا است. در تمامی جوامع توسعه یافته سن ازدواج بالا رفته و اشکال دیگر روابط زنان و مردان، به عنوان رقیب ازدواج رسمی و تشکیل نهاد خانواده وارد صحنه شده است.

در اروپا، در سال ۲۰۱۰، دو میلیون و دویست هزار ازدواج صورت گرفته و در سال ۲۰۰۹، یک میلیون طلاق صورت گرفته است. به تعبیر دیگر، کمی بیش از ۴۵ درصد ازدواج‌ها به طلاق منتهی شده است.

فرایند مدرنیزاسیون و فروپاشی پدرسالاری

خانواده پدرسالار- که در آن اقتدار مردان بر زنان و کودکان نهادین شده – ریشه و بنیاد پدرسالاری است. فرایند مدرنیزاسیون با همگانی کردن آموزش، فرصت‌های تحصیلی برای زنان پدید آورد و آنان را بدین ترتیب توانمند ساخت. بازار کار سرمایه‌داری هم به نیروی کار ارزان زنان نیازمند بود. تحصیلات و اشتغال به استقلال زنان انجامید.

جنبش فمینیستی در طول یکی دو قرن اخیر به جنگ تبعیض رفته و سلطه مردها را به عنوان علت اصلی اسارت زنان مطرح کرد . طلاق در این چارچوب معنایی جز جدا شدن از کسانی نداشت که مسئول ستمدیدگی به شمار می رفتند.

طلاق یکی از مهمترین شواهد نارضایتی از نهاد خانواده است که مبتنی بر تعهدات بلندمدت متقابل اعضا است. در تمامی جوامع توسعه یافته سن ازدواج بالا رفته و اشکال دیگر روابط زنان و مردان، به عنوان رقیب ازدواج رسمی و تشکیل نهاد خانواده وارد صحنه شده است. از سوی دیگر، رشد علمی زنان، رشد تکنولوژی‌ها و داروهای کنترل تولید مثل، موجب محدود شدن تعداد فرزندان و به تأخیر انداختن تولد اولین فرزند شده است. به همین دلیل، میزان باروری در کشورهای توسعه یافته بسیار کاهش پیدا کرده، به گونه‌ای که در برخی از کشورهای اروپایی به پایین‌تر از نرخ جایگزینی جمعیت رسیده است.

اشتغال اقتصادی زنان مهم‌ترین عامل طلاق، زندگی مشترک بدون ازدواج و زایمان‌های بدون ازدواج بوده است. بدین ترتیب شاهد تضعیف شدید خانواده سنتی (هسته‌ای) و پدرسالاری در جوامع توسعه یافته بوده و هستیم. سلطه مردها بر زنان براساس متغیر نان‌آوری توجیه می‌شده و درآمد اقتصادی زنان به آنها قدرت چانه‌زنی داده و پدرسالاری را به چالش کشیده است (برای رابطه رضایت از زندگی زناشویی و اشتغال و طلاق به این مقاله بنگرید. برای روابط سیاست های اجتماعی حمایتی دولتی از برابری و اشتغال با طلاق به این مقاله بنگرید).

به گزارش روزنامه واشنگتن پست ۱۳ فوریه ۲۰۱۴، بر مبنای آمار و داده‌های بانک جهانی و برنامه‌ توسعه‌ جهانی این نهاد اقتصادی، میزان اشتغال زنان بالای ۱۵ سال در خاورمیانه و دیگر کشورهای مسلمان- از جمله ایران- در گروه زیر ۲۵ درصد قرار دارد. اشتغال زنان در کره جنوبی و ژاپن و ایتالیا کمتر از ۳۵ درصد است. اشتغال زنان در کشورهای اروپایی(هلند، آلمان، فرانسه، اسپانیا، پرتغال و…) حدود ۵۰ درصد است. بریتانیا با ۵۵ درصد از بقیه جلوتر است. در کشورهای اسکاندیناوی ۵۵ تا ۶۵ درصد زنان اشتغال دارند.

آینده نهاد خانواده در ایران

در ایران اگرچه میزان مشارکت اقتصادی زنان در ۳۵ سال گذشته افزایش نیافته است، اما رشد باسوادی زنان، رشد تحصیلات عالیه زنان (در سال تحصیلی ۱۳۹۱بیش از ۶۰درصد راه‌یافتگان به دانشگاه‌ها را زنان تشکیل می‌دادند)، گسترش ایده‌های فمینیستی و … موجب تضعیف خانواده پدرسالار و افزایش میزان طلاق شده است.

اگر اقتصاد ایران از رکود تورمی خارج شود و رشد اقتصادی بالایی را تجربه کند، میزان مشارکت اقتصادی زنان هم افزایش خواهد یافت. افزایش طلاق، افول خانواده پدرسالار، پدیدار شدن اشکال متفاوت روابط جنسی و … همگی نوعی همبستگی بالا را با فرایند مدرنیزاسیون نشان می‌دهند.

شاید بتوان گفت که مهمترین عامل نگاهدارنده خانواده هسته‌ای و عدم رشد چشمگیر طلاق، عدم استقلال اقتصادی زنان در ایران است. اگر رشد اشتغال زنان مشابه رشد آموزش و تحصیلات آنان بود، با افزایش چشمگیر طلاق روبه‌رو می‌شدیم. میزان مشارکت اقتصادی زنان اینک حدود ۱۳ درصد است.

اگر اقتصاد ایران از رکود تورمی خارج شود و رشد اقتصادی بالایی را تجربه کند، میزان مشارکت اقتصادی زنان هم افزایش خواهد یافت. افزایش طلاق، افول خانواده پدرسالار، پدیدار شدن اشکال متفاوت روابط جنسی و … همگی نوعی همبستگی بالا را با فرایند مدرنیزاسیون نشان می‌دهند.

اگرچه متغیرهایی چون مشکلات اقتصادی، مشکلات در برقراری روابط جنسی، خیانت در روابط زناشویی، اعتیاد، و … به عنوان علل طلاق ذکر می‌شوند، اما کاهش میزان ازدواج در چهارسال ۹۲- ۸۹ نشان می دهد که این مسئله را نمی‌توان صرفاً با این متغیرها توجیه کرد. دو نمونه زیر شواهدی هستند که مدعای کنونی را تأیید می‌کنند:

الف- در سال ۹۲، ۳۰۱مورد ازدواج موقت(صیغه) به ثبت رسیده که حاکی از رشد ۳۳ درصدی است. روشن است که تعداد ثبت نشده‌ها ده‌ها برابر ثبت‌شدگان است.

ب- «ازدواج سفید»- زندگی مشترک زن و مرد بدون ازدواج «در سال‌های اخیر به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است».

خامنه‌ای در ۱۴/۷/۸۰ به نمایندگان زن مجلس گفت: «در طرح‌ مسائل‌ زنان‌ و حل‌ مشکلات‌ آنان‌ در جامعه‌ باید از هرگونه‌ گرایش‌های‌ فمینیستی‌ و جنس‌‌ستیزی‌ پرهیز شود».

او در ۱۵/۱۱/۸۱ به وجود«گرایش‌های فمینیستی و گرایش خاص غربیِ در مورد زن» در ایران اذعان کرده است. در ۱۳/۴/۸۶می‌گوید که «ما در تقابل با تبلیغات معارض – ازجمله تبلیغات فمینیستی – آنچنان که باید، کار درستی، کار قوی‌ای، کار پُرحجمی و با کیفیت‌های بالا نکرده‌ایم».

مسئله اما این است که هیچ راه فراری از فرایند مدرنیزاسیون و رشد اندیشه‌های فمینیستی و پیامدهای آنها وجود ندارد.