صحنه ساده است: در ویدئویی که در سایت «یوتیوب» منتشر شده چند ستیزه‌گر «داعش» را می‌بینیم که پس از فتح موصل، سوار یک پاترول شده‌اند و در خیابان‌های این شهر به راه افتاده‌اند. دو جوان عراقی، حدوداً بیست ساله، دوشادوش هم، کنار جاده، پای پیاده به سوی مقصد نامعلومی حرکت می‌کنند. از دریچه دوربین، لوله مسلسلی را می‌بینیم. دستی ماشه را می‌چکاند و صدای چند تیر به گوش می‌رسد. یکی از آن دو جوان رهگذر بر زمین می‌افتد و دیگری، پس از ثانیه‌ای که به بهت و حیرت می‌گذرد، برمی‌گردد و پا به فرار می‌گذارد. تیراندازی به سوی او ادامه پیدا می‌کند.

آموزش آدمکشی در میدان‌های تیر

سربازان و نیروهای امنیتی و ستیزه‌جویان چگونه آموزش آدمکشی می‌بینند؟ در میدان‌های تیر چه اتفاقی می‌افتد که انسان می‌تواند انسان دیگری را به‌سادگی به قتل برساند؟ این موضوع نمایشگاه عکاسی یک عکاس آلمانی به نام هرلینده کولبس است. او به مدت شش سال از میدان‌های تیر عکس گرفته و با کسانی که مشق تیراندازی کرده‌اند، گفت‌و‌گو کرده است. این عکس‌ها همراه با ویدیوهایی از میدان‌های تیر در ۳۰ کشور جهان، در برلین، پایتخت آلمان، به نمایش گذاشته شده است. نمایشگاه «هدف» تا ۱۵ اکتبر سال جاری در «موزه تاریخ آلمان» در برلین برپاست.

آموزش آدمکشی در میدان‌های تیر
آموزش آدمکشی در میدان‌های تیر

در یکی از ویدیوهایی که در نمایشگاه «هدف» به نمایش درآمده شده، در میدان تیر، سربازی می‌گوید: «باید یاد بگیری که بدون آنکه فکر کنی، دشمن‌ات را به قتل برسانی. تو یاد می‌گیری که دشمن را به چشم هدف نگاه کنی و نه به چشم یک انسان.»

سرباز دیگری می‌گوید: «نشانه رفتن و ماشه را چکاندن یک کار ذهنی یا ارادی نیست. این کار در حافظه ماهیچه بازویت ثبت شده. با مشق تیراندازی، ذهن‌ات را ورز نمی‌دهی. به بازویت می‌آموزی که چکاندن ماشه را به خاطر بسپرد.»

تصور درونی‌شده از «دشمن»

فقط کسانی که تصور مشخصی از «دشمن» دارند، می‌توانند از روی غریزه شلیک کنند. اما دشمن کیست؟ نمایشگاه «هدف» می‌خواهد به این پرسش هم پاسخ دهد. در میدان‌های تیر در اسرائیل، هدف را به شکل مردی عرب طراحی کرده‌اند. فلسطینی‌ها دشمن‌اند. در میدان‌های تیر در فرانسه، ۷۰ سال پس از جنگ جهانی دوم هدف هنوز هم به شکل سربازان نازی است. تصویری که از دشمن ساخته می‌شود، معمولاً پایدار است. اگر هر روز، در میدان‌ تیر به سوی تصویری که از «دشمن» ارائه داده می‌شود، شلیک کنی، زمانی فرا‌می‌رسد که این تصویر را درونی کرده‌ای. هدف واقعی «درونی کردن» تصویری‌ست که از «دشمن» وجود دارد.

حسن مکارمی، روانکاو مقیم پاریس، درباره چگونگی درونی شدن تصویر دشمن در نهاد آدمی می‌گوید: «گاه آدمی فرصت آن را نمی‌یابد که خود را از ارزش‌های مطلق نجات دهد. در اینجاست که نظام‌های گوناگون برای سادگی کار خود، ارزش‌های بد و خوب مطلق را همه‌گیر و همگانی می‌کنند. کافی‌ست که مفاهیمی مثل وطن، ناموس، مذهب، قبیله، رهبر سیاسی – مذهبی یا فرقه‌ای مظهر خوب مطلق باشد و بدون نیاز و خودکار، دشمن چنین مظهری، بد مطلق است و برای دفاع از ارزش خوب مطلق من نیازی به تفکر ندارم. دشمن این مظهر بد مطلق است و با تمام توان و سرعت باید از میان برداشته شود.»

مرز بین دوست و دشمن مخدوش است

سربازانی که کسی را هدف قرار می‌دهند و خودشان هم هدف قرار می‌گیرند
سربازانی که کسی را هدف قرار می‌دهند و خودشان هم هدف قرار می‌گیرند

در میدان‌های تیر فقط «سیبل»‌هایی به شکل «دشمن» مورد اصابت گلوله قرار نمی‌گیرد. گاهی سربازان هم در نقش «هدف» فرومی‌روند.

در نمایشگاه «هدف» با تصاویری از سربازانی که به سوی آن‌ها شلیک می‌شود، آشنا می‌شویم. به آن‌ها گیرنده‌هایی وصل می‌شود که به یک کامپیوتر مرکزی متصل است. سپس جنگ و گریز آغاز می‌شود. سربازان و ستیزه‌جویان می‌بایست بیاموزند که ممکن است آن‌ها هم مورد هدف قرار بگیرند. چنین است که مرز بین قربانی و قربانی‌کننده، متجاوز و تجاوزگر، دوست و دشمن مخدوش می‌شود.

میدان جنگ به صحنه شطرنج سیاستمداران شباهت دارد. سربازان و ستیزه‌جویان، دوست و دشمن، قربانی‌کننده و قربانی مهره‌های این بازی هستند. در نمایشگاه «هدف» با این دینامیسم پیچیده هم می‌توان آشنا شد.

خط مقدمی در کار نیست. جنگ همه جا می‌تواند اتفاق بیفتد. در شهر، در خیابان، در صحرا. یکی از وظایف سربازان در میدان‌های تیر در سراسر جهان این است که خود را برای صحنه‌های گوناگون نبرد آماده کنند.

هرلینده کولبس درباره نمایشگاه «هدف» می‌گوید: «می‌خواستم عکس‌هایی کاملاً عینی و بدون هیچگونه داوری و جهت‌گیری هنری یا سیاسی تهیه کنم. هدف این بود که موضوع را از جهات مختلف نشان دهم و قضاوت را به عهده بیینده بگذارم.»

گالری عکس: نمایشگاه «هدف»

[metaslider id=154886]