۲۵ سال پس از اجرای برنامه خصوصی‎سازی در ایران پس از انقلاب، مدیران دولتی سرانجام پذیرفته‎اند که این تجربه ناموفق بوده است و به نقد نیاز دارد.

علی ربیعی، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی می‌گوید: «خصوصی سازی به افزایش بیکاری انجامیده است.» محمدرضا نعمت‎زاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت هم در کنفرانس خبری خود گفته است: «تجربه خصوصی سازی در گذشته قابل نقد است.» پیش‎تر، علی طیب‎نیا وزیر امور اقتصادی و دارایی از ناموفق بودن خصوصی‌سازی سخن گفته بود.

privatisation

واقعیت آن است که همه دولت‎های شکل گرفته پس از جنگ در ایران، در پیش‎برد سیاست‌های خصوصی‌سازی همسو و همگام بوده‌اند و در برنامه‌های توسعه پنج‎گانه بر ضرورت توسعه بخش خصوصی و کاهش تصدی‌گری دولت تاکید شده است. اما آن‎چه که پیداست، عدم دسترسی به اهداف تعیین شده این سیاست و راهبرد است.

چرا چنین شده و دولت‎ نتوانسته به هدف خود که کاهش تصدی‎گری دولت، افزایش شفافیت افتصادی و بهره‎وری است، دست یابد، سوالی است که پاسخ آن به بازخوانی ربع قرن خصوصی‎سازی در ایران نیاز دارد.

خصوصی‎سازی، خواست حاکمیتی

پس از پایان جنگ هشت ساله ایران با عراق، دولت هاشمی رفسنجانی انتقاد از برنامه‎های اقتصادی دولت دوران جنگ را در دستور کار قرار داد. هاشمی رفسنجانی بارها از اقتصاد متمرکز و دولت‎گرا انتقاد کرد و خواستار کاهش تصدی‎گری دولت شد.

همزمان بانک جهانی و صندوق بین‎المللی پول به بهانه کمک به ایران، دولت را به خصوصی‎سازی تدریجی تشویق کردند. در سال ۶۹ تبصره ۳۲ برنامه اول توسعه، نخستین گام برای فرآیند خصوصی‎سازی برداشته شد.

چیت‎سازی بهشهر از اولین شرکت‎های دولتی واگذار شده به بخش خصوصی است که کارگران آن هنوز نتوانسته‎اند مطالبات خود را دریافت کنند.

یک‎سال بعد هیئت وزیران تصویب‎نامه کاهش تصدی‎گری دولت و تصریح در واگذاری سهام را تصویب و ابلاغ کرد. در سال ۷۱ شورای اقتصاد به عنوان نهاد سیاست‎گذار و و برنامه‎ریز جهت پیشبرد اهداف خصوصی‎سازی و واگذاری سهام تعیین شد. مجلس شورای اسلامی در سال ۷۳ قانون واگذاری سهام به ایثارگران و کارگران را تصویب کرد. بر اساس این قانون شرکت‎هایی که ۸۰ درصد سرمایه و یا اعضای هیئت مدیره آن از ایثارگران و بسیجیان تشکیل شده، فرصت این را داشتند که با رایزنی و مذاکره و به صورت اقساط بلند مدت، سهام قابل واگذاری شرکت‎های دولتی را در اختیار بگیرند.

در برنامه دوم و سوم توسعه نیز بر واگذاری شرکت‎های دولتی و افزایش سهم بخش خصوصی تاکید شد. در برنامه سوم توسعه، تشکیل سازمان خصوصی‎سازی برای اجرای برنامه‎ واگذاری سهام به تصویب رسید. در چهارمین برنامه توسعه هم بر تسهیل شرایط برای واگذاری شرکت‎های دولتی تاکید شد.

سرانجام ابلاغیه اصل ۴۴ قانون اساسی از سوی رهبر جمهوری اسلامی به عنوان یک دستور حکومتی، دولت را موظف به تسریع در واگذاری سهام شرکت‎های دولتی و واگذاری سهام صنایع مادر و تخصصی کرد. فصل مشترک همه این برنامه‎ها، کاهش حجم و بار مالی دولت و افزایش سهم بخش خصوصی به منظور افزایش رشد اقتصادی و کارآیی بوده است.

اما آیا این دستورالعمل‎ها توانسته است به کاهش حجم دولت و افزایش سهم بخش خصوصی واقعی در اقتصاد ایران بیانجامد و در وضعیت بنگاه‎های دولتی تغییری به وجود بیاورد؟

کارگران قربانیان اصلی خصوصی‎سازی ایرانی

خبرگزاری کار ایران چند روز پیش از واگذاری زمین کارخانه چیت‎سازی بهشهر به کارگران آن خبر داد. چیت‎سازی بهشهر از اولین شرکت‎های دولتی واگذار شده به بخش خصوصی است که کارگران آن هنوز نتوانسته‎اند مطالبات خود را دریافت کنند. این کارخانه تنها یک نمونه از صدها واحد تولیدی و صنعتی دولتی است که در سه دهه گذشته به بخش خصوصی واگذار شده اند.

گزارش نهادهای کارگری ایران نشان می‎دهد که از آغاز سیاست‎های خصوصی‎سازی تا سال ۸۶ نزدیک به دو هزار واحدی تولیدی تعطیل و کارگران آن بیکار شده‎اند.

اگرچه قانون‎گذار خریداران شرکت‎های دولتی را از تعدیل نیروی انسانی تا پنج سال منع کرده، اما واقعیت این است که مالکان شرکت‎ها به منظور افزایش سودآوری و کاهش هزینه نیروی انسانی، اقدام به تعدیل نیروی کار و روی آوردن به قراردادهای پیمانکاری کرده‎اند. به‎گونه‎ای که رئیس اتحادیه کارگران ایران گفته است: «۸۰ درصد کارگران با قراردادهای کوتاه مدت و موقت به کار گرفته می‎شوند.»

همچنین گزارش نهادهای کارگری ایران نشان می‎دهد که از آغاز سیاست‎های خصوصی‎سازی تا سال ۸۶ نزدیک به دو هزار واحدی تولیدی تعطیل و کارگران آن بیکار شده‎اند. شاید بررسی وضعیت یک به یک شرکت‎های واگذار شده به بخش خصوصی امکان‎پذیر نباشد اما نگاهی به وضعیت کارگران کارخانه‎های ریسندگی و بافندگی، آبسال، توسعه صنایع بهشهر، قندسازی‎ها و … نشان می‎دهد که سیاست‎های نادرست خصوصی‎سازی بدون فراهم آوردن سیاست‎های مکمل از سوی دولت، چه شرایطی را بر کارگران تحمیل کرده است.

طرح نو دولت کدام است؟

علی طیب‎نیا، وزیر امور اقتصاد و دارایی دولت روحانی اسفند ماه سال گذشته از منع واگذاری سهام شرکت‎های دولتی به عنوان رد دیون خبر داد. وزیر صنعت، معدن و تجارت هم گفته است که خصوصی‎سازی گذشته قابل بازنگری است. با این حال دولت در قانون بودجه امسال پیش‎بینی کرده است که ۱۰ هزار میلیارد تومان از محل واگذاری سهام و دارایی‎های قابل واگذاری درآمد کسب کند. برای تحقق این مبلغ، دولت حداقل باید ۴۰ هزار میلیارد تومان از دارایی‎های خود را بفروشد.

نسخه دولت روحانی پیش‌تر در دولت رفسنجانی آزموده شده و به افزایش بدهی خارجی و واردات کالا به ایران انجامیده است.

رئیس سازمان خصوصی‎سازی دست‎یابی به این میزان فروش سهام دولتی را غیرممکن دانسته و گفته است: «در دو ماه نخست امسال، ۲۴۰۰ میلیارد تومان سهام شرکت‎های دولتی واگذار شده و پیش‎بینی می‎شود که تا پایان سال ارزش واگذاری‎ها به ۲۵ هزار میلیارد تومان برسد.»

دولت در بهار امسال با تزریق پنج هزار میلیارد تومان به بورس تهران و اتخاذ سیاست‎های دستوری برای کاهش نرخ سود بانکی، نشان داد که به دنبال هدایت سرمایه‎‎های سرگردان به تالار بورس تهران است. از سوی دیگر به گفته وزیر اقتصاد، واگذاری‎ها تنها از مسیر بورس و فرابورس صورت خواهد گرفت.

در کنار این، مقام‎های دولتی از ضرورت بین‎المللی شدن بورس تهران و بازگشت سرمایه‎گذاران خارجی به ایران سخن می‎گویند. جهت‎گیری سیاست‎های اقتصادی دولت حسن روحانی، جلب حمایت سازمان‎های بین‎المللی اقتصادی و شرکت‎های سرمایه‎گذار خارجی است. نسخه‎ای که پیش از این در دولت هاشمی رفسنجانی آزموده شده و به افزایش بدهی خارجی دولت و واردات کالا به ایران انجامیده است.