روز ۹ سپتامبر ۲۰۱۰، بیلی لوکاس، دانش‌آموز ۱۵ ساله و همجنس‌گرای آمریکایی به خاطر زورگویی، قلدری و آزارهای زبانی هم‌کلاسی‌هایش خودش را دار زد.

بیلی ویلیام لوکاس در سن ۱۵ سالگی به دلیل اینکه به طور مداوم قربانی قلدری همکلاسی‌هایش بود که او را همجنسگرا می‌دانستند، خودکشی کرد.
بیلی ویلیام لوکاس در سن ۱۵ سالگی به دلیل اینکه به طور مداوم قربانی قلدری همکلاسی‌هایش بود که او را همجنس‌گرا می‌دانستند، خودکشی کرد.

این رویداد نقطه عطفی بود برای آغاز کمپینی به نام «وضعیت بهتر می‌شود» (گویی کسی باید فرو افتد، تا دیگری برخیزد). هدف این کمپین ایجاد فضای همدلانه و صمیمی با همجنس‌گرایانی مانند بیلی از طریق بارگزاری ویدئو‌ها در سایت یوتیوپ بود و پیامش اینکه: «شما تنها نیستید و وضعیت بهتر می‌شود».

هزاران نفر از سراسر جهان با گرایش‌های جنسی گوناگون در این رویداد شرکت کردند. باراک اوباما، هیلاری کلینتون و لیدی گاگا هم در این ویدئو‌ها بیان کردند که همجنس‌گرایان تنها نیستند (برای اطلاعات بیشتر در این زمینه نگاه کنید به اینجا [۱] و اینجا [۲]).

رویداد فوق به روشنی تاثیر رسانه‌ها را بر هویت‌یابی همجنس‌گرایان یا به طور کلی ال‌‌جی‌بی‌تی نشان می‌دهد. این کتاب، که از مجموعه مقالات تشکیل شده است، با بررسی رسانه‌ها از جمله تلویزیون، فیلم، داستان‌ها، برنامه‌های رادیویی و نمایشی، نوعی ارزیابی بین رشته‌ای و فراملی ارائه می‌دهد.

نویسندگان این مقالات به بررسی موضوع رسانه و هویت فراملی ال‌‌جی‌بی‌تی در کشورهایی می‌پردازند که به ندرت در حوزه مطالعات رسانه ال‌‌جی‌بی‌تی مورد بررسی قرار گرفته بودند نظیر مالزی، اوگاندا، ترکیه، آرژانتین و ایران. برای مثال، استفانی سلویک بیان می‌کند که اقتباس داستان و فیلم عمارت یعقوبیان (مروان حامد، ۲۰۰۶) در واقع راوی حکایت‌های غیرغربی است که نمایش این فیلم را در چارچوب «کلیشه‌های اجتماعی» محدود می‌کند (ص ۱۴۲).

سحر بلوک هویت تراجنسیتی را در ایران بررسی می‌کند، آن هم با توجه به فیلم‌های مستندی که در این باره تولید شده است. مقاله سحر بلوک (با عنوان تراجنسی در ایران: یک فتوا برای آزادی؟) که در آن ذکری نیز از تراجنسی‌های زن به مرد ایرانی به میان می‌آید. حذف نمایش‌ها و بازنمایی‌هایی که به زنان کوییر مربوط می‌شود، نشان دهنده تناقضی است که در هویت فراملی ال‌‌جی‌بی‌تی پیشنهاد شده وجود دارد.
سحر بلوک هویت تراجنسیتی را در ایران بررسی می‌کند، آن هم با توجه به فیلم‌های مستندی که در این باره تولید شده است. مقاله سحر بلوک (با عنوان تراجنسی در ایران: یک فتوا برای آزادی؟) که در آن ذکری نیز از تراجنسی‌های زن به مرد ایرانی به میان می‌آید. حذف نمایش‌ها و بازنمایی‌هایی که به زنان کوییر مربوط می‌شود، نشان دهنده تناقضی است که در هویت فراملی ال‌‌جی‌بی‌تی پیشنهاد شده وجود دارد.

گوستاو سوبرو بر پورنوگرافی گی‌های امریکای لاتین [۳] تاکید می‌کند که به نظر او مسیر و تاریخ گی‌های امریکای لاتین را به مثابه نوعی قوم‌نگاری و تاریخ‌نگاری کوییر نشان می‌دهد در حالی که از نگاه غربی‌ها این صرفا می‌تواند پورنوگرافی باشد.

آندرو هاک سونان جی (در فصل ۷، ص ۱۱۴) نشان می‌دهد که «بوکاک اپی» (Osman Ali، ۲۰۰۰) به عنوان یک فیلم مستند درباره تراجنسیتی‌های مالزی، با اجتماع آن‌ها همدلی نشان می‌دهد اما در ‌‌نهایت بر وجه فیزیولوژیکی اندام آن‌ها توجه می‌کند.

نقد هویت ال‌‌جی‌بی‌تی غربی

استدلال محوری این کتاب مبتنی بر ساخت هویت است و «هویت ال‌‌جی‌بی‌تی غربی» را مورد چالش قرار می‌دهد.

پولن می‌نویسد «من برآنم که هویت فراملی ال‌‌جی‌بی‌تی نباید براساس هویت انگلیسی یا در واکنش به آن تعیین شود؛ هویت فراملی ال‌‌جی‌بی‌تی باید نشان دهنده جریان گسترده و متنوع آرا و نظرات باشد» (ص ۵). پولن هویت اصطلاحاً جهان‌شمول گی‌ها را که مبتنی بر نوعی تصور غربی است، مورد نقد قرار می‌دهد. این نقد بر عاملیت فردی و جمعی خود انسان‌ها در جوامع مختلف تاکید دارد.

اما سخن پولن صرفاً یک ایده نظری نیست که به‌واسطه گردآوری تاریخ‌های گوناگون و گسسته فراهم آمده باشد بلکه مبتنی بر حوزه و قلمرو چندبُعدی است که بر عاملیت فردی و شخصی، گروه‌های اجتماعی و کنش پایدار استوار است.

این کتاب با تمرکز بر رسانه‌ها و کشورهای غیرغربی، ایده نظری هویت فراملی ال‌‌جی‌بی‌تی را مطرح می‌کند و امکان کنش جمعی را تجسم می‌بخشد. از سوی دیگر، برخی از مقالات به این اشاره می‌کنند که  تقسیم‌بندی موضوعات ال‌‌جی‌بی‌تی به موضوعات ال‌‌جی‌بی‌تی غربی و غیرغربی در بافت‌ها و زمینه‌های فراملی گوناگون تبدیل به یک مساله شده است و گفتمان‌های رسمی و رسانه‌ای در برخی از فرهنگ‌ها همجنس‌گرایی را به مثابه «آرمان غرب»، «نفوذ یا استیلای غرب» و «تأیید آرمان غربی هویت گی‌ها» در نظر می‌گیرند.

کاستی‌های این نقد

اما با وجود نقدهای اساسی که در این کتاب مطرح می‌شود، چارچوب مقدماتی و فصل‌های بعدی آن به طور ناخواسته از سلطه غرب حمایت می‌کند.

آنالیزا امفو مادر لزبینی است که در سن ۲۴ سالگی با زور اسلحه او را مورد تجاوز جنسی قرار دادند. در آفریقای جنوبی چندین سری تجاوزهای مردان به زنان لزبین ثبت شده است که این خشونت‌ها با این منطق صورت می‌گیرد که اگر زنان لزبین طعم سکس را با یک مرد بچشند، درمان شده و دگرجنس‌گرا می‌شوند.
آنالیزا امفو مادر لزبینی است که در سن ۲۴ سالگی با زور اسلحه او را مورد تجاوز جنسی قرار دادند. در آفریقای جنوبی چندین سری تجاوزهای مردان به زنان لزبین ثبت شده است که این خشونت‌ها با این منطق صورت می‌گیرد که اگر زنان لزبین طعم سکس را با یک مرد بچشند، درمان شده و دگرجنس‌گرا می‌شوند.

مقالات نشان دهنده شباهت‌های ساختاری در نحوه مواجه هویت‌های ال‌‌جی‌بی‌تی و کوییر با نفوذ غرب هستند. اما تحلیل مکرر دوگانه غربی و غیرغربی می‌تواند به طور ناخواسته نقش‌ها، بازنمایی‌ها، سکسوالیته‌ها و جنسیت‌های غیر ال‌‌جی‌بی‌تی را در مناطق محلی تیره تار سازد.

تحلیل ارنست فان دروال از نمایشگاه هنری در کیپ تاون (ص ۹۳) که عکس‌های محلی از لزبین‌های آفریقای جنوبی از جمله آنالیزا ام‌فو (Anelisa Mfo) را به تصویر کشیده بود ـ لزبین‌هایی که به طور وحشیانه در معرض تجاوز قرار گرفته بودند ـ از این جمله است و همسانی قدرتمندی با رویداد‌ها و مراسم‌های ال‌‌جی‌بی‌تی در غرب را نشان می‌دهد.

این همسانی در حذفِ فضاهای محلی و اغراق در فضاهای فرهنگی غربی را می‌توان در ساختار این کتاب نیز یافت. گنجاندن تصاویر این لزبین‌ها نشان دهنده حذف جدی هویت‌های لزبین‌ها و مسائل مربوط به ترنس‌های زن به مرد در درون این مجموعه است.

در حالی که پولن نشان می‌دهد که واژه ال‌‌جی‌بی‌تی به خاطر طرد آسکسوالیته و سرکوب دوجنس‌گرایی «مسئله‌برانگیز» است (ص ۹)، این کتاب به نحو ناخواسته به این اعمال طردکننده یاری رسانده است.‌‌ همان طور که ذکر شد، ادغام این لزبین‌ها نشان دهنده تمرکز بیش از حد بر بازنمایی رسانه‌ها از گی‌ها و زنان تراجنسی است.

این کتاب فاقد مقالاتی در زمینه لزبین‌ها است، به جز دو مقاله یعنی مقاله پارمر، و مقاله سحر بلوک (با عنوان تراجنسی در ایران: یک فتوا برای آزادی؟) که در آن ذکری نیز از تراجنسی‌های زن به مرد ایرانی به میان می‌آید. حذف نمایش‌ها و بازنمایی‌هایی که به زنان کوییر مربوط می‌شود، نشان دهنده تناقضی است که در هویت فراملی ال‌‌جی‌بی‌تی پیشنهاد شده وجود دارد.

افزون بر این، نحوه بکارگیری اصطلاح نظریه کوییر توسط پولن حائز اهمیت است. او تعریف دیوید روفولو را ذکر می‌کند و نظریه کوییر را به مثابه «مرام‌نامه‌های هویت» مورد نقد قرار می‌دهد از این جهت که روابط قدرت دگرجنس‌گرایانه را بازتولید و از «حقایق ذاتی» دفاع می‌کند. اما برای محققانی که در حوزه مطالعات کوییر فعالیت می‌کنند، خوانش پولن از روفولو گیج کننده است.

به نظر می‌رسد پولن و روفولو بیان می‌کنند که نظریه کوییر بر «مرام‌نامه‌های هویتی» و «حقایق ذاتی» متمرکز است که در تضاد با هویت فراملی ال‌‌جی‌بی‌تی تلقی می‌شود. اما با توجه به اینکه نظریه کوییر خود را به رویکرد ضدهنجاری، ضد ذات‌گرا و کوییر متعهد می‌داند، به نظر می‌رسد که این کاربرد از واژه مسئله‌برانگیز و مستلزم توضیح بیشتر است [۴].

سیاست و شهروندی

بخش اول با عنوان سیاست و شهروندی، به ایده‌های سیاسی، عاملیت شهروندی و تصورات مربوط به بازنمایی می‌پردازد. کریستوفر پولن، هویت فراملی ال‌‌جی‌بی‌تی را در قالب فیلم‌های مستند کندوکاو و نحوه نگرش و ذهنیت را بررسی می‌کند (فصل اول). او بر برداشت و تلقی دلوز از پساکوییر و گذر از «بودن» به «شدن» (براساس نظریه‌های Deleuze،  ۱۹۹۴) تاکید می‌کند و عاملیت و «تحرک» را در اجراهای مستند در نظر می‌گیرد.

همین امر را می‌توان در مقاله ربکا بیرن و ثمر حبیب درباره فیلم مستند و مستندسازی مشاهده کرد (فصل دوم). آن‌ها به بررسی خاورمیانه، و رابطه اسلام و فرصت‌هایی که برای تعیین هویت وجود دارد، می‌پردازند.

سحر بلوک هویت تراجنسیتی را در ایران بررسی می‌کند (فصل سوم)، آن هم با توجه به فیلم‌های مستندی که در این باره تولید شده است. دیوید اسکار هاروی نیز به بررسی فعالیت‌های کنشگران مبارزه با ایدز در جنوب صحرای آفریقا می‌پردازد (فصل چهارم)، آن هم با بررسی شبکه‌های فراملی موجود در مجموعه‌ای از فیلم‌های آموزشی با عنوان گام‌هایی برای آینده. ارنست فان دروال نیز (در فصل پنجم)، به آفریقای جنوبی می‌پردازد و مفهوم کارناوال را به مثابه یک ابزار ممکن برای تغییر بررسی می‌کند. اما مارگارت کوپر به طور مستقیم به موضوع شهروندی می‌پردازد و پیشرفت‌های به دست آمده درباره ازدواج گی‌ها را در امریکای جنوبی بررسی می‌کند (فصل ششم). اندرو هاک سون کنش‌های متقابل در هویت‌های ال‌‌جی‌بی‌تی، مساله به حاشیه راندگی و توانمندسازی و اهمیت نمایش‌های جنسیتی برای گروه‌های تابع را تحلیل می‌کند (فصل هفتم).

سازگاری و سنت‌های پسااستعماری

این بخش شامل مقالاتی می‌شود که مربوط به هند، مصر و بریتانیا هستند و تا حد زیادی بر  تقسیم‌بندی‌های غربی و غیرغربی در ادبیات، برنامه‌های رادیویی و فیلم‌های مستند تمرکز دارند.

استفانی اسلویک (در فصل هشت) به بررسی فیلم عمارت یعقوبیان که اقتباسی از داستان مصری است و نیز مسائل شرق‌شناسی می‌پردازد. کیت هولدن برنامه‌های رادیو بی‌بی‌سی را در رابطه با اندرو سیلکی و کارائیب و با موضوع ابهام جنسی تحلیل می‌کند (فصل نهم). پری بردلی، رابطه تلویزیون بریتانیا و کوییر را در سریال‌های آبکی کندوکاو و به تاثیر بازنمایی و نمایش‌های پسااستعماری جدید توجه می‌کند (فصل دهم). دو فصل پایانی این بخش، که توسط بریس رنینگر و دانیل فار به نگارش درآمده‌اند به فیلم‌های مستند هندی و شرایط و وضعیت استعمار می‌پردازند (فصول ۱۱و ۱۲).

اجرا، نمایش هنری و ذهنیت

این بخش بر موضوعاتی نظیر پورنوگرافی، فضا، تنوع و گستردگی مسائل فراملی ال‌‌جی‌بی‌تی و رسانه‌ها تاکید دارد و مفاهیم خود و دیگری را در پیوند با تاریخ، اجتماع و فرد بررسی می‌کند. دو فصل اول این بخش به برسی فیلم‌های لاتین می‌پردازند. گوس سوبرو پورنوگرافی گی‌ها را که در امریکای لاتین تهیه شده است بررسی می‌کند و مفاهیم تاریخ نگاری و امکان تجاوز را در نظر می‌گیرد (فصل ۱۳).

ریچارد ریتسما تحلیل متنی از فیلم‌های کوییر امریکای لاتین ارائه می‌دهد که «رویای امریکایی» را احیا می‌کنند (فصل ۱۴). دو فصل بعدی در این بخش، که توسط گونیت شاکیرلار و سرکان ارتین به نگارش درآمده‌اند، به شرایط ترکیه می‌نگرند. اولی به هنر ویدئویی و نحوه نمایش خود از طریق شخصیت‌های داستانی می‌پردازد، در حالی که دومی تنش‌های جنسیتی را در پیوند با تئا‌تر ترکیه و دوره عثمانی بررسی می‌کند. بروس دروشل (در فصل ۱۷) بر رسانه‌های مسلط تمرکز دارد و به بررسی سریال تلویزیونی پیشتازان فضا می‌پردازد از این جهت که در سازگاری با هویت‌های ال‌‌جی‌بی‌تی فراملی شکست می‌خورد. فصل پایانی که توسط هو کا ـ هانگ به نگارش درآمده است، گرایش و تمایل کوییر را در سینمای چین و هنگ کنگ کندوکاو می‌کند.

پانویس:

[۱] نگاه کنید به اینجا.

[۲] نگاه کنید به اینجا.

[۳] مثلاً Argentinos con orgullo

[۴] برای نقد و بررسی بیشتر نگاه کنید به این مقاله.