در اتاقی که بوی جنگ نمی‌داد، با ردور خلیل (Rêdûr Xelîl)، سخنگو و فرمانده‌ی کل “یگان‌های مدافع خلق” (YPG) و “یگان‌های مدافع زنان” (YPJ) دربارەی چهار سال مبارزەی نیروهایشان در سوریه به گفت‌وگو نشستم. گروه چریکی کوچکی که در کمتر از ۴ سال، توانست ارتشی ٣٥ هزار نفری تشکیل دهد و باعث شود حتی مقامات رسمی برخی از کشورها، زبان به تحسین آنها بگشایند.

ردور با نشان دادن نقشه‌ی دیجیتالی منطقه بر روی تبلت خود، از وضعیت کنونی نیروهای ی‌پ‌گ در روژاوا برایم گفت. دایره‌های زردرنگ، آخرین وضعیت نیروهای ی‌پ‌گ، رنگ قرمز نیروهای داعش، رنگ صورتی نیروهای رژیم بعث و رنگ آبی هم نیروهای ترک را نشان می‌داد. سپس دقایقی را به صحبت از مسائل داخلی تا همکاری با نیروهای ائتلاف سپری کردیم.

ردور خلیل، فرمانده‌ی کل "یگان‌های مدافع خلق" (YPG) و "یگان‌های مدافع زنان" (YPJ)
ردور خلیل، فرمانده‌ی کل “یگان‌های مدافع خلق” (YPG) و “یگان‌های مدافع زنان” (YPJ)

تشکیل یگان‌های مدافع خلق

شروع کنیم از هستەهای اولیەی تشکیل یپگ این هسته‌ها چگونه شکل گرفتند؟

با شروع انقلاب مردمی در سوریه‌، در روژاوا، ابتدا همه چیز آرام به نظر می‌رسید. بیشتر اعتراضات در قالب حرکت‌های مدنی بود ولی بعد از چند ماه همه چیز عوض شد. در روژاوا که امن‌ترین نقطه‌ی سوریه بود، قبایل و گروه‌های مختلف چندین گروه نظامی تشکیل دادند. آنها سر مسائل کم‌ارزش قبیله‌ای، دینی و اتنیکی به روی هم اسلحه می‌کشیدند. وضع به آستانه‌ی خطرناکی رسیده بود.

نیاز به تشکیل نیروی نظامی متحد در روژاوا که از مردم منطقه محافظت کند، احساس می‌شد. اولین هسته‌ها در شهر دیرک به سرپرستی «خبات دیرک» تشکیل شدند که در آغاز «یگان‌های جوانان خلق»، (YXG) نام داشت.

به تدریج و با درایت، شاخه‌های نظامی را در تمام شهرهای روژاوا گستراندیم.

واکنش رژیم بعث سوریه چه بود؟

آنها از اتفاقاتی که یکی پس از دیگری در شهرهای سوریه رخ می‌داد مبهوت بودند و ضعیف و ضعیف‌تر شده بودند. با توجە بە خشم عمومی ناشی از سال‌ها سیاست سرکوب و انکار کردها، می‌دانستند باید عقب بکشند. در چند نقطه بین نیروهای ما و نیروهای رژیم بعث، درگیری‌هایی رخ داد، اما در نهایت با کمترین هزینه کنترل مناطق کردنشین را در دست گرفتیم.

گشودن جبهه‌ی دیگری که کردهای زخم خورده و محروم در آن حضور دارند در راستای منافع رژیم نبود. ما هم فرصت را مغتنم شمردیم، در شهرها و روستاهای مختلف روژاوا به سازماندهی و آموزش قوا پرداختیم. کنشگران سیاسی کرد نیز فعال بودند و دست به دست هم دادند تا ارتشی منسجم برای دفاع از مردم کانتون‌های سه‌گانه (جزیره، کوبانی و عفرین) تشکیل دهیم. ارتشی که در کوبانی و نقاط دیگر توانایی‌های خود را به خوبی ثابت کرد.

برای بسیاری، تفاوتها و شباهت‌های “یپگ” و “یپژ” مشخص نیست، سوال اصلی این است که چرا دو نیروی نظامی در روژاوا وجود دارد؟

ی.پ.ژ تشکیلات مستقل زنان است که به موازات ی‌پ‌گ به سازماندهی خود می‌پردازد و دوستان زن آن را تشکیل دادند. در واقع بخش اساسی ی‌پ‌گ هستند که دوش به دوش این نیروها علیه داعش می‌جنگند.

ساختار ی.پ.گ هم به صورت ریاست مشترک است؟

نه، ما نیروی نظامی هستیم و مسئله کمی متفاوت است. ریاست مشترک مختص تشکیلات سیاسی و مدنی است اما در ی‌پ‌گ اتاق هماهنگی متشکل از چند مرد و چند زن وجود دارد.

آمار مشخصی از شمار نیروهای یپگ و یپژ در دست است؟

ی.پ.گ در حال حاضر بیش از ٣٥ هزار عضو دارد. می‌توانم ادعا کنم بیش از ٣٥ درصد آنها نیروهای ی‌پ‌ژ هستند که روز به روز بر این درصد افزوده می‌شود.

تعداد کشتهها چطور؟

از ابتدای تشکیل ی‌پ‌گ تا به حال، حدود٢٠٠٠ شهید داشته‌ایم که نزدیک به ٧٥٠ نفر از آنان در جریان آزادسازی کانتون کوبانی شهید شده‌اند.

آیا نیروهای آسایش و «نیروهای دفاع از خود» بخشی از نیروهای ی.پ.گ هستند؟

نه، دو سازمان جدا از هم هستند. آنها بیشتر در حوزه‌ی مسائل شهری و امنیت داخلی فعالیت می‌کنند.

کمیته‌ی دفاع از خود در کومون‌ها چطور؟

آنها هم به کمون‌ها و آسایش مرتبط هستند نه به ما.


وضعیت کنونی جبهه‌های جنگ و آرایش نظامی نیروهای ی‌پ‌گ

آقای ردور خلیل، امکان دارد شِمایی کلی از موقعیت کنونی نیروهای یگان‌های مدافع خلق و یگان‌های مدافع زنان در کانتون‌های سه‌گانه برای ما ترسیم کنید.

در کانتون عفرین در حال حاضر هیچ درگیری‌ای وجود ندارد و همه چیز آرام به نظر می‌رسد.

کانتون کوبانی مدت‌هاست درگیر جنگ شدیدی با داعش است. هم‌اکنون آنها را از محدوده‌ی تحت کنترل نیروهایمان [قبل از حمله‌ی این اسلامگرایان به کانتون] خارج کرده‌ایم.

اکنون جنگ در محدوده‌ی تحت نظارت داعش در ولایت خودخوانده‌ی رقه در جریان است.

در کانتون جزیره و در حومه‌ی دو شهر تل تمر و سریکانی جنگ شدیدی علیه ما در جریان است.

همسایه‌های شما در هر کدام از کانتون‌‌هاکدام گروه‌ها هستند؟

در کانتون عفرین، جبهه‌النصره، احرار شام، ارتش آزاد و همچنین رژیم بعث. در کانتون کوبانی و کانتون جزیره نیروهای داعش.

البته من نیروهای رژیم بعث را در قامشلو و حسکه هم دیدەام.

بله، آنها هم در کانتون جزیره حضور دارند.

فاصله‌ی نیروهای یپگ و یپژ در آخرین نقطه‌ی تحت تصرف‌شان در کانتون کوبانی با همان نیروها در کانتون جزیره چند کیلومتر است؟

کمتر از ٧٠ کیلومتر.

و شما می‌خواهید کانتون‌ها را به هم وصل کنید، درست است؟

این مسئله‌ی پیچیده و مبهمی است. ما مایل هستیم چنین اتفاقی رخ دهد اما واقعیت‌های تاریخی تحمیل شده‌ای هم وجود دارند که باید مدنظر داشته باشیم.

بیشتر ساکنان آن نواحی عرب‌هایی هستند که در پروسه‌ی تعریب رژیم بعث که طی دهه‌های٦٠ تا٨٠ برای تغییر دموگرافی جمعیتی مناطق کردنشین اجرا شد، به منطقه گسیل شده‌اند.

آیا این افراد در قالب یپگ همراه شما می‌جنگند یا تحت عنوانی دیگر؟ چرا که در منطقه‌ی آشوریها نیرویی تحت نام «سوتورو» زیر نظر ی.پ.گ را ایجاد کرده‌اید که از جوانان آشوری تشکیل شده است، آیا برای عرب‌ها هم چنین نیرویی وجود دارد؟

برای عرب‌ها وضع کمی فرق می‌کند. برای نمونه در کوبانی، چند شاخه‌ی نظامی عرب دوشادوش ی‌پ‌گ می‌جنگند‌. علاوه بر ارتش آزاد و جبهه الاکرا، «ثوار رقا» و «شمس شمال» نیز در نبردها حضور داشته‌اند

هر دوی این گروه‌ها از عرب‌های منطقه هستند.

شما در منطقه‌ای با دموگرافی جمعیتی ناهگمون زندگی می‌کنید، عرب‌های کانتون تعاملشان با شما چگونه بوده و هست؟ با مردم که صحبت می‌کردم، از همکاری عرب‌های منطقه با داعش سخن می‌گفتند.

برای ما روژاوای کردستان، جغرافیایی مشخص است که ۵۰ سال سیاست تعریب [عربی‌سازی] رژیم سابق هم نمی‌تواند بر اصل قضیه سرپوش بگذارد، هرچند این سیاست‌ها تاثیرات منفی فراوانی برجای گذاشته است.

با وجود این هم‌اکنون با واقعیتی روبرو هستیم که حضور قوم‌های فراوان در این جغرافیا است و آن حضور قوم‌های کرد، آسوری، سریانی، عرب و چرکس هستند. جنگ طایفه‌ای نه به نفع ماست و نه به نفع مردم عرب. باید به این تکثربه عنوان یک فرصت نگاه کنیم نه تهدید. این هم‌بستگی زمینه و بستری ایجاد می‌کند که بشود بذر اعتماد را پاشید.

ما می‌خواهیم با حکمت، تدبیر، دوراندیشی و سیاست با مسئله برخورد کنیم و می‌کوشیم فضای بی تحرک بین اتنیک‌های روژاوا را زنده کنیم که البته این هم زمان‌بر است.

ما با برادران عرب‌مان مشکلی نداریم، گروهی از جوانان عرب در قالب یگان‌های مدافع خلق، همدوش مبارزان ما علیه داعش می‌جنگند و شهید می‌شوند.

عرب‌های منطقه در مورد شما چگونه فکر می‌کنند؟

متاسفانه مردمان عرب منطقه ساختار منسجم ندارند تا بشود با آنها وارد دیالوگ شد. بیشترشان تحت تاثیر دستورهای رؤسای قبیله‌ها با مسائل برخورد می‌کنند. آنها معمولا در هر برهه‌ی زمانی با قدرت اصلی منطقه همراه خواهند بود.

حتی اگر آن قدرت داعش باشد؟

متأسفانه بله! بیشتر آنها در ابتدا با جبهه‌النصره بودند، قبل از آن هم با رژیم بعث همراهی می‌کردند اما اکنون با داعش هستند.

ما سیاست کاملا متفاوتی را در پیش گرفته‌ایم و آن تلاش برای حذف حساسیت‌های اتنیکی است. ما می‌توانیم برادرانه و مسالمت‌آمیز در کنار هم زندگی کنیم. با به کارگیری راهکارهای قانونی توانسته‌ایم اعتماد آنها را بیشتر از پیش جلب کنیم.

بعد از ورود نیروهای ی‌پ‌گ به شهر تل حمس و تل براک که بیشترشان عرب‌نشین هستند، آرامش به شهر بازگشته است و دیگر خطرهایی که از سوی داعش، جبهه‌النصره و رژیم بعث متوجه مردم عرب بود، وجود ندارد. اکنون نیروهای محلی اختیار شهرهای‌شان را در دست گرفته‌اند. در ضمن افراد زیادی برای آزادسازی آن مناطق شهید شدند.

بسیاری از اهالی این مناطق در دوران رژیم بعث به ما می‌گفتند: «شما را از خاک عرب‌ها بیرون خواهیم کرد. شما را قتل عام می‌کنیم، اینجا جای شما نیست.» هیچگونه تلاشی برای همسو نشدن با سیاست‌های رژیم بعث در کار نبود. اما در نهایت کسانی که عرب‌ها را از زیر یوغ فرهنگ ضد انسانی داعش رها کردند، همان کردهایی بودند که مردم عرب کمر به قتل‌شان بسته بودند. چندین سال زیر قوانین سختگیرانه و ضدانسانی جبهه‌النصره و داعش زندگی کردند. حالا خیلی چیزها تغییر کرده است، در میان عرب‌های کانتون هم حساسیت‌های اتنیکی کمتر شده است و روز به روز با اشتیاق بیشتری به صفوف یگان‌های مدافع خلق می‌پیوندند. ما به زندگی کردن در فضایی انسانی و برابر با برادران عرب، آشوری و چچنی خوشبین هستیم.

آیا سطح مشارکت آنها تنها در قالب نیروهای نظامی خلاصه می‌شود؟

نه، در سطوح سیاسی بیشتر است. از ادارات محلی گرفته تا ریاست مشترک کانتون‌ها و حوزه‌های قانونی دیگر.

اکنون داعش ضعیف و ضعیف‌تر شده است، رژیم بعث هم امتحان خود را پس داد، به نفع عرب‌ها است که در فضایی دوستانه با دیگر اتنیک‌های منطقه، کردها، آشوری‌ها، ارمنی‌ها و چچنی‌ها زندگی کنند.

آشوری‌ها چطور؟ با آنها که صحبت می‌کردم از «روزهای رؤیایی»‌شان که در سایه‌ی الطاف رژیم بعث داشتند، سخن می‌گفتند.

کاملا درست است. رژیم بعث به آنها توجه ویژه‌ای داشت. روزهایی که ما حتی شناسنامه نداشتیم، آنها مدارس ویژه‌ی آشوری‌ها داشتند و در پست‌های کلیدی شهرها مشغول بودند. اما یادمان نرود که رژیم بعث دست از حمایت آنها برداشت. هم‌اکنون نیروهای ی‌پ‌گ هستند که تل تمر و دیگر مناطق آشوری‌ها را از حمله‌ی واپسگرایان داعش محفوظ نگه‌ داشته‌اند. آنها می‌دانند اگر ی.پ.گ نباشد نمی‌توانند حتی یک روز مقابل داعش مقاومت کنند.

اگر بنا به هر دلیلی روزی آنها نخواهند که نیروهای ی.پ.گ در مناطق آشوری یا عربی حضور داشته باشند، واکنش احتمالی شما چطور خواهد بود؟

یک نکته‌ی مهم این است که آن مناطق ترکیبی از آشوری‌ها، عرب‌ها و کردها هستند، نه فقط آشوری و یا عرب، مانند شهر حسکه. از نظر ما واقعیتی به اسم روژاوای کردستان وجود دارد و ما در آن چهارچوب از مردم کرد و غیر کرد محافظت خواهیم کرد.

این جغرافیا دقیقا از کجا تا کجا خواهد بود؟ آیا نقشه‌ای در دست دارید که تعیین کند تا آزادسازی فلان منطقه با داعش خواهید جنگید و پس از آن دیگر روژاوای کردستان نیست؟

نقشه‌ی جغرافیاییِ آنچنان مشخصی وجود ندارد. ترسیم و مشخص کردن این نقشه وظیفه‌ی نیروهای سیاسی کانتون است.

شما به عنوان یپگ تا کجا پیشروی خواهید کرد؟

ما به عنوان ی‌پ‌گ استراتژی مشخصی داریم؛ تا آنجا که خطر داعش را پس برانیم.

فاصله‌ی نیروهای شما با شهر تل ابیض در سمت شرق کانتون کوبانی چند کیلومتر است؟

الان در بیست کیلومتری شهر هستیم.

اهمیت این شهر در چیست؟

این شهر استراتژیک از چند جنبه هم برای ما و هم برای گروه داعش مهم است. برای همین داعش با تمام قوا در شهر حضور دارد.

اول اینکه تل ابیض (گری سپی)، شهر هم مرز با ترکیه است و دوم اینکه مفر اصلی و خط امداد ضروری برای تامین لجستیک این گروه و ملحق شدن نیروهای تازه نفس به آن است.

اگر داعش کنترل شهر را از دست بدهد علاوه بر اینکه معبر اصلی برای انتقال نیروها و لجستیک را از دست می‌دهد، در محاصره‌ی نیروهای ما قرار خواهد گرفت.

باید به یک نکته‌ی دیگر هم اشاره کنم. در خود شهر تل ابیض و در فاصله‌ی بین کانتون کوبانی و جزیره، کردها هم حضور دارند. برای نمونه در شهر تل ابیض کردهای زیادی زندگی می‌کردند که با حضور جبهه‌النصره و داعش مجبور به ترک خانه و کاشانه‌هایشان شدند.

الان کردها در شهر نماندەاند. خانه، مزارع و املاکشان از سوی جبهه‌النصرە و سپس داعش غصب شدە است. آن گروه‌ها همان سیاست تعریب رژیم بعث را با شتاب بیشتری ادامه دادەاند.


انتقادها به ی‌پ‌گ

آقای ردور خلیل، انتقادهایی متوجه شما است. برای مثال گفته می‌شود یپگ بچه‌های زیر ١٨ سال را به عضویت در می‌آورد. یا پیش کشیدن طرح سربازی اجباری که اخیرا قانون آن تصویب شد.

درست می‌گویید، متاسفانه در فضای شتاب آلود بعد از شروع انقلاب مردمی سوریه، اشتباهاتی از این دست در میان نیروهای ما رخ داد؛ این انتقاد وارد است. اما با چهارچوب‌های قانونی که بعدتر مقرر شد، امکان سرپیچی از تعهداتی که به کنوانسیون ژنو داریم، به حداقل رسیدە است. ما به معاهده‌های آنها پایبند هستیم، آنها هیئت‌های بازرسی خود را بارها به روژاوا فرستادەاند و می‌فرستند. اگر مواردی باشد، بررسی خواهیم کرد. طبق قانون مصوب ما، پذیرش نیروهای زیر ١٨ سال ممنوع است اما به خاطر شرایط ویژه‌ای که ناخواسته در آن قرار داریم و خطراتی که بیخ گوش‌مان است، برای آموزش نظامی از سن ١٦ تا ١٨ سال هم پذیرفته می‌شود. ولی آنها تا رسیدن به سن ١٨ سالگی به کارزار جنگ فرستاده نخواهند شد.

ما قانون عمومی پذیرش نیرو را آمادە کردەایم که در آن شرایط عضویت، شیوەی آموزش، دورەها و تمامی مواردی که نیاز است توضیح دادە شدەاند.

فراموش نکنیم ما تنها ٤ سال است که به ساماندهی نیروهایمان مشغول هستیم. تشکیل نیروهای دفاع از خود ضرورت و واکنشی بود نسبت به شرایط مخاطرەآمیز منطقه.

ما باید از خودمان محافظت کنیم، حمله‌های بی رحمانه‌ای متوجه ماست. آن‌ها بچه‌های‌مان را هم از دم تیغ می‌گذرانند.

احزاب اپوزیسیون کرد در روژاوا می‌گویند آنها هم نیروهایی تحت عنوان پیشمرگه دارند، حدود ٥ هزار نفر. اما شما اجازەی حضور در جبهه‌ها را به آنها نمی‌دهید.

چنین چیزی نیست، بیشتر بازی سیاسی هدفمندی است که در کردستان عراق علیه ما راه انداختەاند. ما با نیروهای اپوزیسیون کرد نشست‌های زیادی داشته‌ایم.

از همان ابتدا در ارتباط با ی.پ.گ بسیاری از خواسته‌های آنها را هم قبول کردەایم، از رنگ پرچم تا موارد دیگر.

در گفتن این مسئله هم با کسی تعارف نداریم که ما نمی‌گذاریم نیروی نظامی دیگری در روژاوا فعالیت کند، چون تجربه‌ی فلسطین و جنگ داخلی کردستان عراق جلوی چشم ماست.

سیاست‌های نظامی برای ما خط قرمز است. آنها اگر واقعا تمایل دارند، بیایند و در چهارچوب ی‌پ‌گ از وطن خودشان حفاظت کنند.

می گویند اسم ی‌پ‌گ را عوض کنید، نمی‌دانیم چرا باید اسم ی‌پ‌گ را عوض کنیم؟

اصلا نیرویی به اسم پیشمرگه‌ی روژاوا که از آن دم می‌زنند وجود ندارد، ممکن است جوانان اهل روژاوا که در کردستان عراق زندگی می‌کنند، در چهارچوب وزارت پیشمرگه فعالیت بکنند. مانند یک کارمند که حقوق ماهیانە دارد، همین.

این مسئله بیشتر چکشی است که احزاب کردستان عراق به قصد افزایش فشارهای سیاسی بر ما، به دست گرفته‌اند.


حکومت اقلیم کردستان عراق

هنگام حمله‌ی برق آسای داعش به شنگال، نیروهای شما خود را به کوهستان شنگال رساندند و با باز کردن کریدور نجات، باعث شدند از گسترش ابعاد فاجعه کاسته شود، نیروهای پیشمرگه هم در اواسط درگیری‌های شدید در کوبانی، خود را به شهر رساندند. هم اکنون سطح روابط نظامی‌تان را با وزارت پیشمرگه کردستان عراق چگونه ارزیابی می‌کنید؟ با علم به اینکه مشکلات بین حزب اتحاد دموکراتیک سوریه و حزب دموکرات کردستان عراق بیش از حد معمول است، آنها به عنوان برادران کرد شما، حتی سیستم خودگردان روژاوا را به رسمیت نمی‌شناسند

در نهایت این موارد بخشی از مسائل داخلی ما کردها به شمار می‌روند و به حل آنها خوشبین هستیم.

در مورد حضور نیروهای ی‌پ‌گ در شنگال، از ابتدا اعلام کردیم که این حضور تنها از ادای وظیفه‌ی ملی و انسانی ما نشات می‌گیرد، در آن برهه برای نجات مردم شنگال باید کاری میکردیم و حضور ما به جز محافظت از مردم شنگال هیچ معنای دیگری نداشت.

یعنی می‌گویید آنجا را ترک خواهید کرد؟

تا بدین لحظه ما همپای نیروهای پ‌ک‌ک و پیشمرگه در آن منطقه حضور داشته‌ایم.

همین الان که با هم صحبت می‌کنیم در شنگال بین نیروهای کرد و داعش جنگی فشردە در جریان است.

تا کی آن جا خواهید ماند؟

تا هنگامی که خطر داعش در شنگال پایان یابد. آن وقت ما دیگر چه منافعی خواهیم داشت که بمانیم؟!

در مورد نیروهای پیشمرگه در کوبانی چطور؟

ورود نیروهای پیشمرگه به کوبانی سوای همه‌ی مباحث نظامی اعم از تعداد یا سلاح‌هایی که به شهر رساندند، در یک نکته‌ی ارزشمند تاریخی برای کردها نهفته است: این مسئله اتحاد ستودنی کردها را موجب شد و ثابت کرد که یک جبهه‌ی مشترک از کردها در حال دفع داعش است. ارزش معنوی این اقدام تاریخی فراوان است. مهم نیست ٥٠ پیشمرگە بودە باشند یا ١٠٠٠ پیشمرگه.

آیا تضادهای فکری و حزبی بر تداوم همکاری‌های استراتژیک شما و پیشمرگه‌ها، سایه نمی‌اندازد؟

متاسفانه گاه‌گداری تاثیرگذار است، اما در کل نیاز به در کنار هم بودن بیشتر است. تنها برادران کرد ما در کردستان عراق و نیروهای ما در روژاوا هستند که از خانقین تا عفرین علیه داعش می‌جنگند.

حملات داعش متوجه همه کردهای منطقه است، ما انتظار داریم ارتش مشترک کردی یا حداقل جبهه‌ای مشترک تشکیل دهیم.


رژیم بعث سوریه و اپوزیسیون سوری

نیروهای رژیم بعث کماکان در دو شهر حسکه و قامیشلو حضور دارند. به طور کلی نحوەی ارتباط و رفتار شما و آنها چگونه است؟

بله، آنها به صورت محدود آن هم در مرکز بازار قامیشلو و حسکه وجود دارند. حضور منفعلی دارند و با ما در جنگ نیستند. نیرویی که هم‌اکنون با ما در جنگ است، داعش است.

رژیم بعث تنها در کانتون جزیره حضور دارد. در کانتون‌های عفرین و کوبانی اثری از آن‌ها نمانده است.

در حال حاضر ائتلافی جهانی علیە داعش صورت گرفتە و اولویت ما هم مبارزە با داعش است.

اولویت قدرت‌های جهانی هم تغییر کردە است. آنها هم اکنون سازمان تروریستی داعش برای‌شان مسئلە است نە رژیم بعث.

برای شما هم تغییر کردە؟

بدون شک، چرا کە داعش از همەی نیروها خطرناک‌تر است، حتی از رژیم بعث.

رژیم بعث در کانتون جزیرە بەطور مطلق بی تاثیر و فاقد قدرت است و سعی می‌کند در بین اتنیک‌های کانتون آتش افروزی کند، اما خوشبختانە کردها، آشوری‌ها و عرب‌ها در این زمینە هوشیار هستند.

همەی اتنیک‌ها، موقعیت آرام کانتون، کە نمایان‌گر قدرت بی نظیر ی.پ.گ است را قبول کردەاند و دیگر تحریک حساسیت‌های اتنیکی علیە ما برای رژیم اسد کار سادەای نیست.

ما از همان روزهای اول اعلام کردەایم کە مشکل ما با رژیم بعث مسئلەای سیاسی است و باید از راه دیپلماسی حل و فصل شود.

یعنی شما پتانسیل و ظرفیت انتخاب راه حل سیاسی را از رژیم بعث انتظار دارید؟ مخصوصا اگر رفتارهای این رژیم در گذشتە نسبت بە کردها را بە یاد آوریم.

متاسفانە رژیم بعث متعصب است و با ذهنیت شوونیستی بە قضایا می‌نگرد کە راه را بر یافتن راه حل سیاسی تنگ می‌کند.البتە اپوزیسیون سوریە هم نسبت بە کردها پیرو همان دیدگاه‌های تنگ نظرانەی فاشیستی است.

هیچکدام از آنها بە مسئلەی کردها اقرار نمی‌کنند تا زمینەی همکاری‌های گستردەی سیاسی و نظامی با آنها باز شود. با این وجود ما با اپوزیسیون سوریە برای چارەیابی خروج از بحران در تعامل هستیم.

با رژیم بعث چطور؟

آنها هم گاهی بیانیە‌هایی صادر می‌کنند.

مدتی قبل بشار اسد در مصاحبەای، اردوغان را بە حمایت از داعش در کوبانی متهم کردە بود و گفتە بود کە کردها شهر را آزاد کردند. آیا مواردی این چنینی، نشانەهایی از وجود ارتباط بین شما و یا تمایل آنها بە نزدیکی با شما در خود ندارد؟

تلاش‌هایی وجود داشتە و دارد، اما در بین خود بعثی‌ها چند دستگی وجود دارد. دخالت‌های منطقەای مانع از شکل‌گیری فضایی سیاسی برای حل مشکلات داخلی سوریە می‌شود.

ایران نقش پر رنگی را در تبیین سیاست‌های رژیم بعث ایفا می‌کند. حزب اللە هم وجود دارد. متاسفانە سوریە را رژیم بعث بە تنهایی ادارە نمی‌کند.


حکومت جمهوری اسلامی و کردها و غیرکردهای ایران

شما از نیروهای حزب اللە و ایران گفتید. مسئلە را در مرزهای کانتون جزیرە بررسی کنیم، آیا در مناطق تحت کنترل نیروهای رژیم بعث در شهرهای حسکە و قامشلو، نیروهای ایرانی هم حضور دارند؟ آیا شما مدارکی دال بر حضور آنها دارید؟

نە، مسئلەی قابل توجهی وجود ندارد، خود رژیم بعث در این دو شهر در تنگنا قرار دارد و در مربع‌های امنیتی روزگار می‌گذراند.

ما نمی‌دانیم آیا در میان نیروهای رژیم بعث در این دو شهر، نیروهای ایران یا حزب اللە وجود دارند یا نە. گزارش‌های زیادی مبنی بر حضور گاه بی گاه آنان بە دست ما می‌رسد.

حکومت ایران بیشتر مواقع از طریق خود نیروهای سوری در منطقە دخالت می‌کند. همچنین نیروهای حرص ثوری کە بە ایران نزدیک‌اند، در منطقە حضور دارند. اما در مورد شمار آنان، میزان تاثیرگذاری‌شان و نیز محتوای برنامە‌هایشان اطلاعات آشکار و قابل اتکایی در دست نیست.

آیا در عملیاتی، نیروهای حزب‌اللە یا ایرانی را دستگیر کردەاید؟

خیر، تا بە حال چنین مواردی نبودە است.

نظر کلی حکومت ایران در مورد نیروهای ی.پ..گ. چە بودە و هست؟ آیا در حد کمکهای نظامی و یا برقراری ارتباطات سیاسی با هم در تعامل بودەاید؟

نە متاسفانە، چنین چیزی در میان نبودە است. از نقطە نظر سیاسی فقط یک بار آقای صالح مسلم [رهبر حزب اتحاد دمکراتیک] را بە تهران دعوت کردە بودند.

در مورد ارتباط نظامی با یپگ چطور؟

هیچ ارتباطی در کار نبودە است.

برخی از رسانەهای فارسی زبان در بحبوبەی آزادسازی کوبانی مدعی شدە بودند کە اسلحەهای ایرانی بە دست نیروهای کرد رساندە شدە است.

شایعە است و ما چیزی نشنیدەام.

ببینید قابل انکار نیست کە ایران کشور قدرتمندی در منطقە است. مشکل داخلی ما در مقطع کنونی در سوریە و روژاوا، رژیم بعث است نە سیستم سیاسی ایران.

ما مایل هستیم همان ارتباطاتی را کە حکومت ایران با اقلیم کردستان عراق دارد، داشتە باشیم. بە شیوەای رسمی و آشکار.

درهای ما بە روی قدرت‌های منطقە باز است. ایران هم یکی از آن کشورهاست. اگر ارتباطاتی در سطوح مختلف شکل بگیرد، از نظر ما اشتباه و دارای قبح نیست. بە شرط آنکە آنها ساختار خودگردانی دمکراتیک کانتون‌های ما را بپذیرند. بە بیان دیگر باور داشتە باشند کە مسئلەای بە نام مسئلەی کردها در سوریە وجود دارد و وجهەهای سیاسی و حقوقی این مسئلە را بپذیرند.

اما آن چە کە در حال حاضر در ارتباط با ایران وجود دارد، این است کە آنها بە مسئلەی کردها بە عنوان مسئلەای سطحی و فرعی می‌نگرند، ما هم قطعا این نوع نگاه را نمی‌پذیریم.

حمایتهای احزاب کرد ایرانی و یا مردم کردستان ایران (روژهلات) یا غیر کردهای ایرانی چطور؟

مردم ایران و بالاخص کردهای روژهلات همزمان با محاصرەی کوبانی و بعد از آن، پشتیبانی معنوی و حتی سربازی قابل توجهی را نسبت بە روژاوا نشان دادەاند. عضویت آنها چشمگیر بود.

آیا آماری هم دارید؟

نە متاسفانە اما می‌توانم با توجە بە مشاهداتم بگویم بیشتر از صدها نفر از کردهای روژهلات را دیدەام. کردهای ایران در کوبانی حضور فعالی داشتند. شهدای زیادی داشتیم که از اهالی روژهلات بودەاند. شمار گریلاهای غیر کرد هم کم نیست. شهید «روژوان» از فارس‌های ایران یکی از آنها است.

داعش سازمانی تروریستی و ضد انسانی است، برای همین درهای روژاوا برای کسانی کە می‌خواهند با این نیروی تروریستی بجنگند باز است، چە کرد و چە غیر کرد.


نقش دولت ترکیە

شما مدعی هستید کە نیروهای داعش از خاک ترکیە برای تغذیەی لجستیکی و انسانی نیروهایشان استفادە میکنند، شما بارها ترکیە را محکوم کردەاید کە درهای خود را بە روی داعش باز کردە است و از هر فرصتی برای ضربە زدن بە شما استفادە میکند، می‌شود در این باره توضیح بدهید.

ما در این مورد شک نداریم، داعش روی مرزهای خود با ترکیە حساب ویژەای باز کردە است.

سندی هم در این زمینە دارید؟

سند قابل توضیح آنچنانی در دست نیست، چرا کە این مسئلە با تدابیر شدید امنیتی و در مرزهای آنان صورت می‌گیرد. اما آمد و شدهای آسان و بی‌شمار اعضای داعش، مخصوصا آن‌هایی کە از اروپا بە این گروه ملحق می‌شوند، بر یقین ما افزودە است. آنها از خاک ترکیە خود را بە سوریە می‌رسانند، این را همە می‌دانند پاسپورت‌هایی کە از آنها گرفتەایم، مهر تاییدی است بر ادعاهای‌ ما.

با مقامات ترکیە در این مورد صحبت کردەاید؟ آیا نگرانیهایتان را بە آنها منتقل کردەاید؟

آنها همیشە بە شیوەای رسمی، منکر همەی این مسائل می‌شوند. اما در عمل پشتیبانی آن‌ها از نیروهای داعش هم‌چنان ادامە دارد.

اطلاعات و گزارش‌های زیادی بە ما می‌رسد کە آنها روزانە بە داعش سلاح‌های سبک و سنگین تحویل می‌دهند.

ما از شهر دیرک تا عفرین بیشتر از ٨٥٠ کیلومتر با ترکیه مرز مشترک داریم. از همان روزهای شروع انقلاب مردمی سوریە تا بە حال، هیچکدام از این مرزها از طرف ما نا امن نشده است، خود آنها چندین بار مرزها را نا امن کردەاند. ظرف این چهار سال ثابت کردەایم کە یک روز هم نبودە بخواهیم مرزها را نا امن کنیم.

دغدغەی ما حل مشکل کردها در چارچوب مرزهای سوریە است اما آنها بارها شهروندان کرد را هدف قرار دادەاند. دولت آقای اردوغان بە صورت رسمی اعلام کرد اجازە نخواهند داد اتفاق شمال عراق در شمال سوریە تکرار شود. آنها نسبت بە کردها فوبیا دارند.

آنها هراس دارند تاثیرات انقلاب مردم روژاوا در بالا بردن سطح انتظارات و توقعات مردم کرد در کردستان ترکیە (باکور) تاثیر بگذارد.

بە نظر میرسد در این صورت نگرانی آنها محلی از اعراب داشتە باشد، شما این طور فکر نمیکنید؟

حتما تاثیرگذار خواهد بود، هر اتفاقی در هر بخش از کردستان بر بخش‌های دیگر تاثیر خواهد گذاشت

این یک واقعیت است.

مسئلەی کردها در خاورمیانە مسئلەی همەی کردها و ملت‌های دیگر منطقە است. این مسئلە باید از طریق سیاسی حل شود، همە باید این را بدانند.

یکی از اتهاماتی کە دولت ترکیە متوجە شما میکند، این است کە شما بخشی از حزب کارگران کردستان ترکیه (PKK) هستید کە سیاستهای این حزب را در سوریە دنبال میکنید.

ارزیابی شما بە عنوان یپگ چیست؟

دولت ترکیە فرافکنی می‌کند. آنها تاکنون قادر بە حل مسئلە کردها نبودەاند و تمایل راسخی برای روبرو شدن با این واقعیت از خود نشان ندادەاند، برای همین مدام فرافکنی می‌کنند.

بارها اعلام کردەایم هیچگونە مناسبات سازمانی و آموزشی بین ما و پ‌ک‌ک وجود ندارد.

پ‌ک‌ک و دولت ترکیە بهتر است مشکلات خود را در پروسەی آشتی از راه‌های سیاسی حل و فصل کنند.

ما در چهارجوب خاک سوریە خواستەهایی داریم کە تا پای جان برای تحقق آنها مبارزە خواهیم کرد. از گفتن آن هم ابایی نداریم.

ما مایل هستیم با دولت ترکیە مناسبات دوستانە داشتە باشیم، آنها همسایەی ما هستند. آیندە‌ی خاورمیانە از آن داعش نیست، بلکە از آن ملت‌های منطقە است، بهتر است ترکیە هم دوراندیشی پیشە کند و با ملت‌های منطقه روابط حسنه‌ای داشته باشد.

سال ٢٠٠٧ بود کە ترکیە قصد داشت بە کردستان عراق حمله کند، حتی٥٠ متر هم تا عمق خاک کردستان عراق پیش رفت، اگر ترکیە بخواهد بە خاک روژاوا در سوریە وارد شود، واکنش شما چە خواهد بود.

ما بە عنوان مظهر ارادەی مردم روژاوا نمی‌گذاریم نیروهای دولت ترکیە حتی یک متر بە خاک روژاوا تعرض کنند، تحت هیچ شرایطی.


نیروهای ائتلاف

آقای ردور خلیل، بە نظر شما این جنگ تا بە کی ادامە خواهد داشت؟

فاکتورهای زیادی دخیل‌هستند. بیشتر بستگی بە تصمیم‌های فرامنطقەای، به خصوص عزم نیروهای ائتلاف دارد. اینکە آنها تا چە اندازە در مبارزە با داعش یاری‌رسان ما باشند. هم‌اکنون بین ما و نیروهای ائتلاف هماهنگی وجود دارد اما در حد انتظار نیست.

خاورمیانە ملغمەای از حضور قدرت‌های متفاوت جهانی است. خاورمیانە هموارە سرزمین وسیعی برای سهم خواهی این نیروها بودە است، از آمریکا گرفتە تا عربستان سعودی، ایران و ترکیە. همەی آنها در خاورمیانە منافع دارند و اگر مشکلات خود را حل و فصل کنند، بحران سوریە و عراق نیز خاتمە می‌یابد.

اگر در منافعی کە این گروه تروریستی را سرپا نگە داشتە است، بازنگری نشود، بدون شک معضل ادامە خواهد داشت.

میتوانم از جملاتشما برداشت کنم کە همان قدرتها را مسبب مشکلات پیش رو در عراق و سوریە میدانید، از تشکیل داعش گرفتە تا ادامەی بحران کنونی؟

واقعا نمی‌شود آنها را تبرئە کرد، در کمتر از یک سال در جلوی چشم همە آنها، داعش کشورگشایی کرد، قوای خود را تجهیز کرد، خلافت اسلامی تشکیل داد.

چند وقت است با نیروهای ائتلاف در گفتگو و ارتباط هستید؟

در ابتدای ورود داعش بە کوبانی این همکاری‌ها شروع شد.

آیا حمله‌های هوایی آنها واقعا موثر بودە است؟

بدون شک، ما نمی‌توانیم این تاثیرات را نادیدە بگیریم. اما در نهایت هم نیروهای ائتلاف و هم همەی نیروهای دیگر می‌دانند کە نقش اصلی را ی.پ.گ بر روی زمین بازی می‌کند.

اگر نیرویی زمینی کە توانایی حاکمیت بر جغرافیا را داشتە باشد، در کار نباشد، با جنگندەهای هوایی نمی‌شود داعش را از بین برد.

متاسفانە مشکلات درونی خود نیروهای ائتلاف باعث شدە در سریکانی و جاهای دیگر کمک‌های آن‌ها کم و کمتر شود. آنها هم‌اکنون بر عراق تمرکز کردەاند.

از این لحاظ ما بە آنها انتقاد داریم، امیدواریم در تل تمر و سریکانی بر میزان حضورشان بیفزایند. آنها برای از بین بردن داعش این ائتلاف را درست کردەاند و ی.پ.گ تنها نیرویی است کە در سوریە جانانە حملات سنگین آنها را مهار کردە است.

به نظر شما تمایل نیروهای ائتلاف بیشتر بە حفظ موازنەی قوا در سوریە و عراق است یا نابودی داعش؟

نمی‌توانم کامل تایید کنم، اما شواهد حاکی از آن است کە انگیزەی کافی برای مقابلە با داعش در میان نیروهای ائتلاف دیدە نمی‌شود.

ترکیە چطور؟ آیا بخشی از ائتلاف است؟

نە ترکیە تا بەحال بە آن نپیوستە. بە صورت شفاهی از لزوم تشکیل ائتلاف سخن گفتە اما در عمل کمکی نکردە است. می‌گویند ما هم ضد داعش هستیم اما تا بە حال نە ائتلاف را قبول کردە‌اند و نە بە آن پیوستەاند.

بعد از آزادسازی شهر کوبانی و با توجە بە ابعاد جهانی مقاومت در این شهر، آیا حمایتهای تسلیحاتی از ی.پ.گ را در پی نداشت؟

تا بە این لحظە از طرف هیچ کشوری حتی یک گلولە هم بە ما برای جنگ با داعش دادە نشدە است.

پشتیبانی آنها بیشتر در حد حرف بودە نە ارسال کمک‌های نظامی. آنها بارها از ی.پ.گ و مقاومت ما گفتەاند، اما در عمل چیزی ندیدەایم.

داعش برای همەی ما خطرآفرین است، از آمریکا گرفتە تا همین خاورمیانە. هم اکنون تنها نیروهایی کە بر روی زمین سخت و سفت، با نیروهای داعش مقابلە کردەاند و توانستەاند آنها را مهار کنند، نیروهای کرد هستند. بنابراین حمایت از ی‌پ‌گ حمایت از همە خواهد بود، البتە اگر تمایلی بە از بین بردن این گروه تروریستی در بین قدرت‌های منطقەای و جهانی وجود داشتە باشد.

ولی شما میگویید از هر طرف در محاصرەی کامل هستید، پس سلاحهای سبک و سنگین خود را از کجا تامین میکنید؟

یک واقعیت تلخ در خاورمیانە وجود دارد. اینجا بازار سیاه فروش اسلحە است، از این لحاظ هیچ نیرویی دچار مشکل نمی‌شود، کافی است پول آن را تامین کنید.

تجار اسلحە در منطقە کم نیستند. فکر می‌کنم کە منافع بعضی کشورها هم در گرو همین بازار است.

اگر بیرون از مرزهای روژاوا، تمایلی در نیروهای ائتلاف و نیروهای اپوزیسیون سوری برای مقابلە با داعش مشاهدە کنید، مایل خواهید بود با آنها همکاری کنید؟ برای نمونە در رقە یا حلب یا مناطق دیگر.

بدون شک بله، چون ما باور داریم برقراری امنیت در سوریە و خاورمیانە بە سود ما هم خواهد بود و ما نیروی اصلی مبارزە با داعش بودەایم و خواهیم بود.

تا بە حال این تمایل را در آنها احساس کردەاید؟

نە متاسفانە.


جنگجویان خارجی ی‌پ‌گ

همان‌طور کە بیشتر از ٢٥ هزار نفر از کشورهای مختلف بە صفوف نیروهای داعش پیوستەاند، در چند جبهەی کانتون جزیرە جنگجویان خارجی را از نزدیک دیدم کە دوش بە دوش نیروهای ی.پ.گ میجنگیدند. هماهنگی و ارتباط با آنها چگونە است؟ شمار آنها چند نفر است؟

مقایسەی خارجی‌هایی کە بە داعش پیوستەاند و خارجی‌هایی کە در صفوف ی‌پ‌گ حضور دارند، هم از لحاظ فکری و هم از لحاظ تعداد قابل مقایسە نیست.

حدود ٣٠٠ نفر از جنگجویان خارجی بە نیروهای ما ملحق شدەاند، اما نیروهای اصلی داعش را افراد خارجی تشکیل می‌دهند.

ابتدا برای سازماندهی آنها مشکلاتی داشتیم. تفاوت‌های زبانی گستردە، تفاوت تاکتیکی و عدم آشنایی آنها با جنبش ما و شرایط واقعی میدان نبرد، موانع ارتباط آسان ما با آنها بود. بسیاری از آنها از کهنەکاران نظامی کشورهای مختلف هستند کە پیشتر در قالب ارتش‌های منسجم دنیا آموزش دیدەاند، اما ما با محدودیت‌های خاص خودمان مواجە هستیم. در کل مبارزین توانایی هستند.

ما بە عنوان یگان‌های مدافع خلق مشکل تعداد نداریم، مشکل ما کمبود سلاح‌های سنگین،، پیشرفتە و فوق پیشرفتە است.

چە سلاحهایی بیشتر نیاز است؟

سلاح‌های سنگین همچون توپ، دوشکا، فیوز و… نیازهای نظامی زیادند.

هنگامی کە رژیم بعث روژاوا را ترک کرد، آیا تجهیزات نظامی پایگاههای سابق آنان عایدتان نشد؟

نە، خیلی کم و ناچیز.

غنیمتهایی کە در نبرد با داعش بە دست آوردەاید چە؟

آن هم بسیار کم، چرا کە بیشتر تجهیزاتی کە بە دست می‌آوریم، فرسودە و یا ازکار افتادە هستند، برای نمونە چند تانک در دست داریم کە قابل استفادە نیستند.

ما نمی‌توانیم دل‌مان را بە غنیمت‌هایی خوش کنیم کە کفاف مبارزە با نیرویی اهریمنی را نمی‌دهد.

در صحبتهایی کە قبل از مصاحبە با هم داشتیم، در مورد اسرای داعش گفتید. آیا امیر هم در میان آنها هست؟

آنها وقتی اسیر می‌شوند، نمی‌گویند امیر هستند یا نه. کمیتەهای ویژە تحقیق و تفحص تشکیل دادەایم تا در این زمینەها تحقیق کنند. آنچە واضح است اینکە بیشتر آنها سوری هستند. برخی از آنها اظهار ندامت می‌کنند و برخی دیگر هنوز هم بە دیدەی کفار بە ما می‌نگرند.