۲۵ فروردین‌ماه سال جاری، سمیه مهری که چهار سال پیش از سوی شوهرش مورد اسیدپاشی قرار گرفته بود، پس از ۷۰ عمل جراحی، در یکی از بیمارستان‌های تهران جان باخت. رعنا، یکی از دختران او زمان حادثه دو سال و نیمه و در آغوش مادر بود. اسید به بدن او نیز اصابت کرد و نیمی از چهره‌اش را از او گرفت. نازنین، خواهر بزرگ‌تر رعنا نیز در اثر تماس با مادر، از ناحیه‌ دست دچار سوختگی شده بود. سمیه پیش از مرگش، چندین بار به رسانه‌ها گفته بود که فرزندانش «از خانواده‌ پدری خود می‌ترسند».

rana somayeh
سمیه مهری و رعنا

عباس، پدر رعنا و نازنین همچنان در زندان به سر می‌برد و برادرش، متهم ردیف دوم این پرونده، به قید وثیقه آزاد است. البته در صورت اثبات این‌که دلیل مرگ سمیه «اسیدپاشی» بوده، اتهام عباس نیز به «قتل» تغییر خواهد کرد.

در پی مرگ سمیه مهری، قربانی اسیدپاشی٬ سرنوشت دختران او در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته و تصمیم‌گیری برای آینده‌ آن‌ها را دشوار کرده است. رعنا و نازنین در حال حاضر با خانواده‌ سمیه زندگی می‌کنند و موسسه‌ مهرآفرین، حضانت محدود دو کودک را برعهده گرفته است. تعیین تکلیف مسایلی از قبیل حضانت و قیمومیت نیز در اختیار دادگاه قرار دارد. این در حالی‌ است که مددکاران اجتماعی مساله‌ «امنیت» آن‌ها و لزوم با هم بودن دو خواهر را مطرح کرده‌اند.

«رییس مهرآفرین» یکی از موفق‌ترین تاجرهای آهن است که سمت‌های اجرایی او در دستگاه‌های مختلف و ثروتش، تردید‌ها و نقدهای بسیاری را متوجه‌ او کرده است. در این میان اما بهترین تصمیم برای سرنوشت این دو کودک آسیب‌دیده چیست؟

«منفعت بچه‌ها در کجاست؟»

شیرین عبادی، حقوق‌دان و برنده‌ جایزه‌ نوبل صلح، برای «زمانه» شرح می‌دهد که «اگر ثابت شود که اسید دلیل مرگ سمیه بوده، در صورت تقاضای ولی دم، برای همسر سمیه حکم قصاص می‌دهند و او را می‌کشند. طبق قوانین دادگاه با توجه به شرایط بستگان پدری و مادری کودکان و میزان تمکن و امکاناتشان تشخیص می‌دهد که منفعت بچه در کجاست. در این مورد که پدر بچه در زندان است، نسبت به بچه مرتکب جرم شده و مادر نیز فوت کرده، تعیین نفع کودکان با دادگاه است. ممکن است موسسه‌ مهرآفرین را بهترین گزینه تشخیص دهد و ممکن است حتی خانوادهٔ مادری را دارای این صلاحیت بداند.»

یکی از مباحثی که درباره‌ آینده و سرنوشت این دو خواهر مطرح شده، مساله‌ خروج آن‌ها از کشور و ادامه‌ درمانشان در آن‌جاست. در این صورت مساله‌ اجازه‌ قیم و ولی دختران برای دریافت گذرنامه مطرح می‌شود که در اختیار خانواده‌ پدر قرار دارد. اما بنا به گفته‌ شیرین عبادی، در این صورت «کسی که حضانت کودکان را برعهده دارد می‌تواند دادگاه را متقاعد کند که ادامه‌ درمان در داخل کشور مقدور نیست. دادگاه در این صورت اجازه‌ خروج به کودکان می‌دهد.»

پس از مرگ سمیه، کنش‌گران اجتماعی وارد مذاکره با خانواده‌ او و فاطمه دانشور شدند تا هر دو طرف را برای حمایت بهتر از رعنا و نازنین متقاعد کنند. در پی این مذاکرات یک مرکز خیریه به نام موسسه‌ مهرآفرین قبول کرده تا به شکل محدود حضانت این کودکان را برعهده بگیرد. حمایت مالی و تامین هزینه‌ رفت و آمد رعنا از کرمان به تهران برای پیگیری‌ درمان، تامین مسکن، تحصیل و مددکاری از جمله مسوولیت‌هایی‌ است که این موسسه انجام آن را برعهده گرفته است. شماره حسابی نیز از سوی مهرآفرین اعلام شده تا کمک‌های مالی به رعنا در آن جمع‌آوری شود. این موسسه همچنین موظف است که لیست هزینه‌کرد این کمک‌ها را هر سه ماه در رسانه‌ها منتشر کند. اما هم‌زمان با مهرآفرین٬ نهادهای دیگری نیز شماره حساب اعلام کرده‌اند؛ مانند «خیریه‌ امام علی» و «بنیاد کودک».

ترانه بنی‌یعقوب، روزنامه‌نگاری که در این مدت وضعیت رعنا و نازنین را پیگیری کرده٬ به زمانه توضیح می‌دهد: «در حال حاضر بهترین گزینه برای حمایت از این دو خواهر٬ موسسه‌ مهرآفرین است. هرچند که لازم است نهادی حمایتی برای قربانیان اسیدپاشی تشکیل شود تا در کنار توان‌مندسازی آسیب‌دیده‌ها از نظر روانی و حقوقی٬ کمک‌های مردمی را نیز سامان‌دهی کند. بسیاری معتقدند که این کمک‌های مردمی را نباید به شکل مستقیم به دست قربانی داد٬ بلکه باید بر نحوه‌ مدیریت این هزینه‌ها نظارت داشت و کارهای اجرایی فرد آسیب‌دیده را انجام داد.»

به گفته‌ فاطمه دانشور، رییس این موسسه «متاسفانه اتفاق بدی افتاده و شماره‌ حساب‌های متعددی اعلام شده که خیلی وقت‌ها نیز مشخص نیست صاحبان آنچه کسانی هستند. قرار است با بنیاد کودک صحبت کنیم تا مساله‌ تحصیل رعنا و نازنین را برعهده بگیرند. سعی می‌کنیم تمام این مسایل را مدیریت کنیم.»

مهرآفرین، پوشش یک بنگاه اقتصادی یا حامی کودکان؟

فاطمه دانشور که خود را «کارآفرین» معرفی می‌کند، از اعضای دوره چهارم شورای شهر تهران است که نامش در لیست انتخاباتی اصلاح‌طلبان بود. او همچنین عضو اتاق بازرگانی ایران٬ مسوول کمیسیون مسوولیت اجتماعی اتاق ایران و مشاور کمیسیون اجتماعی مجلس است. قضاوت‌‌ها درباره دانشور گوناگون است: از «ثروت‌مند‌ترین زن ایرانی» تا یکی از «چهره‌های اصلی مافیای آهن». دانشور مدیرعامل شرکت «سپهر آریا» است که ۷ شرکت فعال در اکتشاف٬ بهره‌برداری و خرید و فروش معدن و تجارت بین‌المللی آهن زیرمجموعه‌ آن است. او در عین‌حال طرحی برای ارایه‌ به مجلس آینده دارد که حاکی از «معافیت مالیاتی بنگاه‌های اقتصادی مسوولیت‌پذیر اجتماعی‌» است؛ طرحی که جزییاتی از آن منتشر نشده است.

daneshvar
فاطمه دانشور، رئیس موسسه مهرآفرین

در عین‌حال تردید‌های بسیاری درباره‌ چگونگی کسب ثروت دانشور مطرح شده. آزاده تاج‌علی، روزنامه‌نگاری که پیش‌تر گزارشی درباره‌ این عضو شورای شهر برای روزنامه‌ توقیف‌شده‌ «آسمان» تهیه کرده بود، به زمانه گفت که «شنیده»‌هایی مبنی بر «رانت‌خواری» دانشور در زمان ریاست‌جمهوری محمد خاتمی وجود دارد. او همچنین به «کمک‌های مالی» این عضو اتاق بازرگانی ایران به «خبرگزاری فارس» اشاره کرد.

اما دانشور درباره‌ طرح معافیت مالی بنگاه‌های اقتصادی مسوولیت‌پذیر اجتماعی به زمانه می‌گوید: «از زمان دولت قبل و تحریم‌ها٬ مشکلات اقتصادی ایران تشدید شد که سو اثرات اجتماعی گسترده‌ای در کشور به همراه داشت مثل بیکاری‌های زیاد. برای حل این بحران‌ها ان‌جی‌او یا موسسه‌های خیریه به اندازه‌ کافی نداریم و نهادهای حمایتی نیز روی این مسایل حساس نشدند. من به عنوان یک کارآفرین بخشی از ثروتم را همواره صرف کمک به مشکلات اجتماعی کرده‌ام. بنگاه می‌تواند در کاهش آسیب‌های اجتماعی اثرگذاری خوبی داشته باشد. یکی از موانعی که باعث ورود کمتر بنگاه‌های اقتصادی به مسایل اجتماعی می‌شود٬ نداشتن مشوق و تسهیلات است. معافیات مالیات برای بخشی ا‌ست که صرف کار مسوولیت اجتماعی می‌شود. کاهش مشکلات با اداره‌ بیمه فضای کسب و کار را بهبود می‌بخشد. بنگاه‌های اقتصادی از چالش‌های واقعی مانند کوکان کار٬ سختی و هزینه‌هایشان بی‌خبرند در حالی‌که می‌توان با حداقل سرمایه‌گذاری آن‌ها را به زندگی سالم بازگرداند».

شنیده‌هایی نیز مبنی بر تمایل او به «نمایندگی مجلس» وجود دارد. او در پاسخ به سوالی در این‌باره توضیح می‌دهد: «برای مجلس امسال برنامه‌ای ندارم. چون در شورای شهر پی‌گیر ۵۲ پروژه‌ دربارهٔ کارتن‌خواب‌ها، کودکان کار و نوزادان و کودکان اعتیاد هستم. تا وقتی این‌ پروژه‌ها به نتیجه نرسد، از شورای شهر تکان نمی‌خورم. اگر توانستم در پایان این چهار سال کارنامه‌ قابل قبولی ارایه دهم، شاید بتوانم امید داشته باشم که در مجلس هم کاری انجام دهم.»

رعنا اولین کودک آسیب‌دیده از اسیدپاشی‌ است که تحت حمایت مهرآفرین قرار می‌گیرد. دانشور در این باره‌ می‌گوید: «طی ۱۰ سال فعالیت این موسسه، موردی به این شکل مطرح نشده است. اولین اتفاق اسیدپاشی که رسانه‌ای شد، آمنه [بهرامی] بود. رعنا اما اولین پرونده‌ اسیدپاشی کودکان است. جامعه‌ تحت پوشش ما کودکان زیر ۱۸ سال و مادرانشان هستند. مهرآفرین آن‌ها را شناسایی می‌کند و در صورت بد‌سرپرستی٬ از آن‌ها حمایت می‌کند. موارد قبلی اسیدپاشی در سنین بالا اتفاق افتاده است.»

البته پیش از رعنا کودکان دیگری نیز مورد اسیدپاشی قرار گرفته‌اند. آن‌ها نیز مانند رعنا و نازنین از خشونت خانگی آسیب دیده‌اند. در این گزارش می‌توانید جزییات بیشتری در این‌باره بخوانید.

به گفته‌ دانشور، این موسسه وکیلی را مسوول پیگیری قضایی پرونده‌ پدر رعنا و نازنین کرده تا بحث محکومیت او را دنبال کند: «از سوی دیگر بحث مسکن و معیشت آن‌ها مطرح است. پدر سمیه کشاورز است و به سختی معیشت خود را تامین می‌کند. پیش‌تر خیرین خانه‌ای برای سمیه در نظر گرفته بودند که ساخت آن نیمه‌کاره مانده است. اتمام ساخت این خانه‌ ۶۵ متری را ما بر عهده گرفتیم.»

دانشور با اشاره به موارد کودک‌آزاری تحت حمایت این سازمان می‌گوید: «باربد کودک سه ساله‌ای بود که پدرش روی او بنزین ریخته و آتشش زده بود. کودک بعد از ۲۷ روز فوت کرد. برای پیش‌گیری از چنین اتفاق‌هایی لازم است قوانینی در حمایت برای کودکان و زنان تصویب شود. در کشور باید روی این موضوع‌ها بیشتر صحبت شود و نهاد‌ها نسبت به آن حساس‌تر عمل کنند. جامعه باید این موارد را بشناسد تا برای کمک به ان‌جی‌او‌ها و موسساتی که روی این قشر از جامعه فعالیت می‌کنند، اقدام کند. چرا سمیه و رعنا در سه سال گذشته مسافت بم تا تهران را با اتوبوس طی می‌کردند؟»

به گفته‌ رییس مهرآفرین٬ مددکاری که مسوول بررسی وضعیت رعنا و نازنین است، روی حفظ رابطه‌ عاطفی این دو کودک با خانواده‌ سمیه تاکید دارد: «آن‌ها ۱۹ نوه هستند که محیط گرم و دوستانه‌ای دارند و هم‌بازی‌های رعنا هستند. مددکار معتقد است که این ارتباط عاطفی می‌تواند فضای محکمی برای بچه‌ها ایجاد کند. آن‌ها باید تحت مشاوره قرار بگیرند تا واکنش‌هایی که دارند بررسی شود. نگرانی‌هایی بابت روان آن‌ها وجود دارد. خصوصا که وقتی دورشان خالی می‌شود٬ واکنش‌های رفتاری دارند. قطعا حضور مستمر یک روان‌شناس برای روان‌کاوی هفتگی٬ لازم است».

«رعنا و نازنین باید با هم باشند»

گلناز به‌گو، مددکار اجتماعی در حوزه‌ کودکان خشونت‌دیده که در استرالیا ساکن است، پس از شنیدن وضعیت رعنا و نازنین روی تامین «امنیت» آن‌ها تاکید می‌کند: «بدون دانستن جزییات بررسی این پرونده بسیار سخت است. بستر ایران با قوانین و سیستم حقوقی و معضلات اجتماعی شرایط خود را دارد اما اگر در استرالیا این اتفاق می‌افتاد، تحت هیچ‌ شرایطی کودکان را به پدر تحویل نمی‌دانند. مانند این می‌ماند که کودک را پیش شکنجه‌گرش ببرید. اما حداقل رابطه تحت کنترل دولت حفظ می‌شود. به طور مثال حتی از طریق نامه یا ارسال عکس. این رابطه‌ عاطفی عامل مهمی ا‌ست که باید مورد توجه قرار بگیرد. رابطه‌ عاطفی میان این دو خواهر اما اهمیتش بیشتر از دیگر روابط است. برای هر دوی آن‌ها باید تصمیم گرفت و نه تنها رعنا».

Ranna_
رعنا و نازنین

او در توضیح شرایط «ایده‌آل» برای رعنا و نازنین می‌گوید: «در این شرایط بچه‌ها باید از خانواده‌ خود خارج شوند و تحت سرپرستی خانواده‌ای قرار گیرند که شرایط برخورداری از جلسه‌های روان‌کاوی را تامین کنند. محیطی کاملا امن که تحت مراقبت روانی قرار گیرد. در عین حال رابطه با خانواده‌ها حفظ شود. حتی در صورت خروج کودکان از ایران نیز باید بررسی شود که آیا امکان ملاقات سالیانه برای کودکان و خانواده‌شان وجود دارد یا خیر. این رابطه مانند رابطه‌ عاشقانه‌ای‌ است که خشونت در آنجاری‌ است. نمی‌خواهی رابطه قطع شود، بلکه می‌خواهی آزار از بین برود. این‌جا هم چنین حالتی وجود دارد. مگر این‌که کودک به وضوح بگوید که خواهان آن رابطه نیست که در آن صورت نیز زیر نظر دولت مثلا اسکایپی یا از طریق ارسال نامه رابطه حفظ می‌شود.»

به گفته‌ به‌گو، ممکن است که رعنا و نازنین پس از مرگ مادر دچار «افسردگی» شده باشند: «از دست دادن مادر در این پرونده پررنگ است. اگر فرض بگیریم که رابطه‌ آن‌ها با سمیه مثبت نبوده، قطعا تراما بیشتر شده. اما اگر رابطه مثبت بوده این مرگ، از دست دادن بزرگی‌ است و تا مدت‌ها غصه به دنبال دارد. سمیه با کودکانش درد مشترک داشت و رابطه می‌تواند قوی‌تر شده باشد. در چنین حالتی رابطه‌ سمیه با کودکانش حفاظتی بوده و بچه‌ها فکر می‌کردند که اگر پدرشان آزارشان داده٬ مادر پشت آن‌هاست و اجازه نمی‌دهد بار دیگر مورد آزار قرار بگیرند».

به‌گو توضیح می‌دهد: «هرچه رابطه‌ عاطفی کودکان با سرپرستان‌شان عمیق‌تر باشد٬ در بزرگ‌سالی قوی‌تر خواهند شد و تجربه‌های بیشتری به دست خواهند آورد. اما رابطه‌هایی که در آن خشونت وجود دارد٬ در آینده باعث ایجاد مشکلاتی در مسایلی مانند همسریابی یا استقلال خواهد شد.»

فاطمه دانشور و همچنین برخی از کنش‌گرانی که درگیر پروندهٔ رعنا و نازنین هستند٬ در اظهارات خود به اعتیاد خانواده‌ سمیه و البته شیوع این مساله در جغرافیای محل سکونت آن‌ها اشاره کردند. به‌گو اما اعتیاد را «ریسک» نمی‌داند: «برای تامین امنیت کودک باید چندین جنبه در نظر گرفته شود؛ از جمله ریسک‌هایی که در بستر رشد کودک وجود دارد. باید بررسی کرد که این اعتیاد در چه حد است. اعتیاد صرف، ریسک نیست و ممکن است که فرد مورد نظر مصرف داشته باشد اما این مصرف باعث صدمه زدن به کودک نشود. به همین سادگی نمی‌توان گفت به دلیل اعتیادی که در این خانواده وجود دارد٬ کودک نباید کنار آن خانواده باشد. نکته‌ای که مددکار مسوول پرونده‌ این دو خواهر درباره‌ لزوم حفظ ارتباط عاطفی آن‌ها با خانواده‌شان بیان کرده، بی‌راه نیست اما باید دید که آیا این تمام واقعیت است یا خیر.»

در این میان اما مساله‌ درمان رعنا نیز مطرح است. اگرچه خانواده‌ سمیه، پیگیری درمان او را در شهرستان مطرح کرده‌اند اما مهرآفرین پذیرفته که هزینه‌ رفت و آمدهای آن‌ها را با هواپیما به تهران برعهده بگیرد. به گفته‌ دانشور منزلی مسکونی نیز برای مدت اقامت آن‌ها اجاره شده است. طبق نظر پزشک، رعنا باید برای انجام جراحی‌های زیبایی روی صورت و چشمش تا سن بلوغ منتظر بماند تا بافت‌های صورتش شکل بگیرد. او هر هفته برای تزریق‌های ترمیمی مو‌هایش به تهران می‌آید.

خانواده‌های بسیاری در داخل و خارج از ایران خواستار پذیرش سرپرستی رعنا و نازنین شده‌اند اما رایزنی‌ها و پیگیری‌های وضعیت آن‌ها همچنان بین خانواده‌ها با کنش‌گران، موسسه‌های مختلف، دادگاه و وکیل همچنان ادامه دارد.