نگرانی و احساس شرم نسبت به اندام به یک معضل تبدیل شده است. بیشتر آدم‌ها نسبت به چاقی یا لاغری اندامشان حساس شده‌اند و بیش از اندازه به آن فکر می‌کنند. کمتر کسی می‌تواند ادعا کند که نگران این موضوع نیست و خودش را ارزیابی نمی‌کند. ما حتی وقتی اندام مناسبی هم داریم مدام در حال قضاوت کردن خودمان هستیم و به این پرسش فکر می‌کنیم که «آیا من واقعا خوب هستم؟»

اما من می‌خواهم درباره دو ترس متفاوت حرف بزنم: احساس شرم از لاغری زیاد و شرم از چاقی. بین این دو احساس تفاوت زیادی وجود دارد اما آنها در یک چیز شبیه هستند؛ هر احساس شرم و خجالتی درباره بدن اشتباه و مضر است. این احساسات به شکل گسترده‌ای با احساس تبعیض، حقارت، خودانکاری و آسیب همراه هستند.

تبعیض به خاطر چاقی

ایجاد هراس و تلاش برای قضاوت افراد چاق مدام از سوی نهادهای اجتماعی در مدرسه، دانشگاه و در نظام پزشکی تبلغ می‌شود.

پژوهش‌های متعددی تاکنون نشان داده‌اند که افراد چاق در محیط‌های کاری مورد تبعیض قرار می‌گیرند. چاقی افراد باعث می‌شود تا کارفرما با پیش زمینه‌های ساختگی، کمتر این افراد را برای یک پست سطح بالا انتخاب کند، احتمال اینکه از کار برکنار یا تعلیق شوند نیز بیشتر است. آدم‌های چاق بدون توجه به عملکردشان از روی ظاهر بدن مورد قضاوت قرار می‌گیرند. مطالعات پژوهشی دیگر نیز نشان داده‌اند که بیش از نیمی از پزشکان کمتر تمایلی به درمان افراد چاق دارند. بله! شما درست خوانده‌اید پزشکان  به افرادی که نیاز به توجه و مراقبت بیشتری دارند کمتر اهمیت می‌دهند.

این بی‌عدالتی آگاهانه یا ناآگاهانه نسبت به چاقی، ناشی از یک باور جمعی اشتباه است. لاغرها نه‌تنها معیار زیبایی به حساب می‌آیند بلکه نماد و معیار سلامت، انرژی، نظافت، هوش، اخلاق و  رفاه نیز هستند.

پژوهش دیگری در دانشگاه آلبرتا درباره این مساله که قضاوت ناآگاهانه افراد نسبت به چاقی و لاغری تا کجا پیش می‌رود، نشان می‌دهند که مثلا، زمانی که یک آدم لاغر جلوی تلویزیون دراز کشیده همه فکر می‌کنند که او استراحت می‌کند اما وقتی یک ادم چاق جلوی تلویزیون نشسته، بقیه او را فورا آدمی تنبل و بی تحرک تصور می‌کنند.

دردسر لاغرها

لاغری ظاهرا یک امتیاز است. وقتی خوار و بار می‌خرید، کسی توجهی به میزان خریدتان نمی‌کند و در رستوران کسی به میزان غذایتان اهمیتی نمی‌دهد. بقیه همیشه تحسین‌تان می‌کنند و همیشه یک نفر هست که بگوید: «خوش به حالت چه اندامی داری!»

لاغرها راحت لباس می‌خرند. در واقع اینطوری است که همه فروشگاه‌های لباس و پوشاک آماده خدمت رسانی به لاغرها هستند.

هیچ پزشکی با طعنه به شما نمی‌گوید که در معرض ابتلا به دیابت قرار دارید یا فشار خون‌تان بالاست و باید مراقب کلسترول باشید.

دیگران به شما توصیه می‌کنند که کمتر فعالیت کنید، حتی اگر اصلا هیچ فعالیت جسمی خاصی نداشته باشید.

می‌توانید بدون نگرانی دو بار برای خودتان غذا بریزید و هیچ کس شما را به خاطر غذایی که می‌خورید یا نوشابه‌ای که می‌نوشید، قضاوت نمی‌کند.

با این حال آدم‌های لاغر هم مشکلات خودشان را دارند. ترس و شرم از اندام ممکن است گریبان لاغرها را هم بگیرد. لاغرها هم می‌توانند از اندام خودشان ناراحت و متنفر باشند. آنها در آینه خودشان را نگاه می‌کنند و از اینکه زیاد برجسته و فرورفته نیستند ناراضی ‌اند. همیشه عده‌ای هستند که به یک مرد یا زن لاغر توصیه کنند که هر طور شده چاق شود و یک پره گوشت اضافه کند و هر سستی و بی‌حالی و مریضی‌ای را ناشی از لاغری، کم خوراکی و تحرک زیاد بدانند. دیگران به آدم‌های لاغر بیش از اندازه خوراکی تعارف می‌کنند و درباره اینکه «کمی چربی اضافه هم بد نیست» اظهار نظر می‌کنند. از  این فراتر، طعنه‌ افرادی است که دائم می‌خواهند نشان‌تان بدهند که بالاخره بر اثر ازدواج، بارداری و زایمان، افزایش سن یا بیماری چاق خواهید شد و همیشه این‌قدر لاغر نخواهید بود. آنها این ترس را ایجاد می‌کنند که باید نسبت به بدن‌تان بیشتر از این حساس باشید.

همه این موارد حمله، ارعاب و تجاوز به بدن است. هرچند که هنوز هم می‌توان گفت اوضاع لاغرها از آدم‌های چاق بسیار بهتر است اما اگر شما هم یکی از آن آدم‌هایی هستید که مدام با اندام‌تان قضاوت می‌شوید یا عادت دارید دیگران را به خاطر اندامشان قضاوت کنید این چند نکته راهم بدانید:

از سلامتی چه می‌دانید؟

طبقه‌بندی تناسب اندام و تشخیص اضافه وزن یا چاقی را با بی‌ام‌آی می‌سنجند( Body Mass Index (BMI) Scale). این مقیاس نادرست وگمراه کننده است و محدودیت و کاستی‌های زیادی دارد. پژوهش‌های ارائه شده در بریتیش مدیکال ژورنال نشان می‌دهند که دسته‌بندی نرمال، لاغر و چاق کاملا خودسرانه و در تضاد آشکار با شواهد اساسی در ارتباط با توده بدن و میزان مرگ و میر است. فعالیت بدنی کافی و تغذیه مناسب تاثیر مثبتی بر سلامتی افراد دارد و چاقی می‌تواند یکی از تهدیدها برای سلامتی باشد. با این حال نمی‌توان دقیقا تعیین کرد چه میزان فعالیت جسمی و تغذیه برای هر فرد مناسب است.

یادتان باشد که نمی‌توانید پیش‌فرض‌های خودتان را  برای سبک زندگی دیگران و سلامتی‌شان اعمال کنید. پس زمانی که یک آدم چاق یا لاغر می‌بینید، توصیه‌های پزشکی و تجربی را برای خودتان نگه‌دارید و اگر واقعا وضعیت نگران کننده یا هشداردهنده‌ای در سلامتی دیگران می‌بینید، فقط یک توصیه دوستانه برای مراجعه به پزشک کافی است.

بازنگری کنید

وزن تنها شاخص سلامت افراد نیست و چاقی هم یک بیماری واگیردار نیست. از این تصورات دست بکشید و به این فکر کنید که اندام آدم‌ها به خودشان ربط دارد. وظیفه شما نیست که همیشه درباره این مساله اظهار نظر کنید. حتی اگر اضافه یا کمبود وزن یک مساله حیاتی برای سلامت آدم‌ها باشد باز هم نباید نسبت به انسانیت آنها اولویت داشته باشد. آدم‌ها در هر شکل و ظاهری سزاوار احترام هستند. این طرز فکر دو مزیت دارد؛ هم دیگران از شما و قضاوت‌هایتان نمی‌ترسند و هم شما مجبور نیستید دائما خودتان را از نگاه دیگران ارزیابی کنید.

body

مهم نیست که آدم‌ها چقدر چاق یا لاغر باشند تا ارزش احترام، دوستی و انتخاب را داشته باشند. اگر ارزیابی‌مان را از اندازه و شکل آدم‌ها برداریم، آن‌وقت می‌توانیم به مهارت‌ها، توانایی‌ها و ویژگی‌های اخلاقی و روحی‌شان توجه بیشتری کنیم.

علاوه بر این من از شما می‌خواهم که به این پرسش بیشتر فکر کنید: «اگر واقعا نگران سلامتی خودتان یا فرد دیگری هستید آیا واقعا فکر می‌کنید ایجاد احساس شرم، ترس و خجالت راه درست برای رسیدن به سلامتی و تناسب اندام است؟»

نگران دیگران نباش

احساس شرم و خجالت در آدم‌های چاق یا لاغر با یک سری جملات کلیشه‌ای و طعنه آمیز از سوی دیگران همراه است.

ـ من فقط نگران سلامتی تو هستم.

ـ  اگه وزن کم یا زیاد کنی خیلی خوشگل‌تر می شی.

ـ برای خودت خوبه.

ـ  چاقی معضل جامعه ماست و باید نسبت بهش توجه بشه.

ـ من دوستت دارم اما اگه چاق‌تر یا لاغرتر بشی…

این اظهار نظرها و توصیه‌های ظاهرا دوستانه نه ‌تنها مفید نیستند، بلکه بسیار آسیب‌ زننده و مخرب هستند. سعی کنید این نوع اظهار نظر و جمله‌های طعنه آمیز را کنار بگذارید و اگر در جمعی هستید که دیگران مشغول چنین توصیه‌هایی هستند با مداخله جلوی ادامه  آن را بگیرید. به دیگران هم بگویید که بحث سلامتی مساله‌ای نیست که با توصیه‌های ظالمانه و در جمعی غیر متخصص  پیگیری شود. همه باید بدانند که این توصیه ها دوستانه نیست و ترور اندام دیگری است.

پیچیدگی‌ها را بشناسید

یک مرد دگرجنسگرای سفید پوست، چاقی را متفاوت با افراد چاقی که تبعیض‌های اجتماعی و هویتی دیگری نیز دارند تجربه می‌کند. برچسب ننگ آوربرای او به احتمال زیاد فقط همین یکی است. در حالی که آدم‌ها با برچسب‌های دیگر نیزبه حاشیه رانده می‌شوند؛ مثلا اگر یک زن سیاهپوست هم‌جنس‌گرای چاق را در نظر بگیرید بهتر درک می‌کنید  که این برچسب‌ها چطور می‌تواند یک انسان را بیشتر در حاشیه نگه دارد.

از سوی دیگر اگر گمان می‌کنید لاغری یک امتیاز است، این مساله را از نظر یک زن یا مرد مبتلا به آناروکسیا بررسی کنید. در حالی که هنوز بسیاری از محرومیت‌ها و تبعیض های انسانی باقی هستند، چرا ما باید تبعیض‌های بیشتری نیز اضافه کنیم؟

همه انسان هستیم

درباره این چند پرسش تامل کنید: آیا فکر می‌کنید تعاریف ما از سلامتی یک نفر از انسانیتش مهم‌تر است؟ آیا شما فکر می‌کنید امتیاز دادن به آدم‌ها و به حاشیه راندن کسانی که در این مسابقه امتیاز خیلی خوبی نمی‌گیرند، واقعا کار درستی است؟ آیا آدم‌ها به اندازه سلامتی به مهربانی، شفقت و احترام  نیاز ندارند؟