سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر ایران از افزایش مصرف مواد مخدر در کارکنان بخش صنعت کشور خبر می‌دهد.

kargar-sakhtoman

پرویز افشار می‌گوید که در محیط‌های کاری به ویژه محیط‌هایی که سختی کار زیاد است، اتفاقاتی افتاده که میزان شیوع مصرف مواد در آن‌ها بالاتر و حتی خیلی بالاتر از محیط‌های عادی و عمومی است. او از مراکز صنعتی، پالایشگاه‌ها و سکوهای نفتی به عنوان نمونه‌هایی از این محیط‌های کاری نام می‌برد.

خبرگزاری مهر هم روز چهارشنبه ۲۵ فروردین، صحبت‌های یک کارشناس {دکتر دماری} را نقل کرده که بر اساس آن از هر پنج نفر، یک نفر در محیط‌های کاری به مواد مخدر اعتیاد دارد: «آمار تست اعتیاد در میان کارکنان بخش صنعت نشان می‌دهد حدود ۲۱ درصد کارکنان این بخش معتاد هستند: «این آمار قطعا زیاد است و یعنی از هر پنج نفر، یک نفر در محیط‌های کاری به مواد مخدر اعتیاد دارد. این مساله در برخی شهرها مانند سیستان و بلوچستان تا ۶۰ درصد نیز افزایش می‌یابد.»

این آمار در برنامه «گفت‌و‌گوی اجتماعی» مطرح شده که از شبکه رادیویی گفت‌و‌گو پخش می‌شود.

سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر هم به عنوان مرجعی رسمی، این آمار را تایید می‌کند: «طرح بسیار مهمی با پشتیبانی ستاد مبارزه با مواد مخدر اجرا شده است که بر اساس آن مشخص شده شیوع اعتیاد در محیط‌های کاری صنعتی، بالاست.»

آمار مورد اشاره، با بررسی بیش از ۱۳ هزار نمونه در محیط‌های کاری صنعتی به دست آمده است: «مطالعه از دو طریق انجام شده: هم از طریق پرسش‌گری حضوری از افراد در مورد وضعیت مصرف‌شان، نوع مصرف و همچنین علت مصرف‌شان سوال شده و هم این‌که همزمان آزمایش انجام شده است تا نوع مواد مخدر مصرفی، مشخص شود.»

در توضیح علت این بالا بودن “مصرف” در محیط‌های صنعتی، به باورهای غلطی اشاره می‌شود که بر اساس آن‌ها فرد می‌تواند با مصرف مواد راندمان کاری بالاتری داشته باشد و مدت زمان بیش‌تری کار کند.

در ایران از اعتیاد به عنوان  بزرگ‌ترین گرفتاری کارگران بعد از نان یاد می‌شود.

ابراهیم، ۲۷ ساله و کارگر معدن، پیشتر در همین باره به رادیو زمانه گفته است که مصرف این مواد توان روحی‌اش را برای تحمل شرایط سخت کار در معدن بالا می‌برد: «شما تاکنون به معدن زغال سنگ آمده‌اید؟ تا به حال این تجربه را داشته‌اید که ساعت‌ها در عمق چند صد متری زمین به سر ببرید؟ این زندگی من از ۱۹ سالگی است و شما نمی‌توانید از من بپرسید چرا معتاد شده‌ام.»

یک کارگر تراشکار هم از کرمانشاه در این‌باره به رادیو زمانه می‌گوید: «پنج سال است که به‌ طور مدام شیشه مصرف می‌کنم. سر و صدای دستگاه و این صاحب‌کاری که من دارم هر مادر مرده‌ای را به اعتیاد می‌کشاند. هر چه‌قدر در می‌آوریم خرج زن و بچه می‌کنیم و دست آخر تفریح من شده همین شیشه.»

سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر اما در واکنش به این موضوع، از “مداخلات پیشگیرانه” می‌گوید و تاکید می‌کند که چنین مداخله‌هایی در چند محیط اهمیت بسیار زیادی دارد: «خانه و محله، فضاهای آموزشی چه قبل از دانشگاه و چه در زمان دانشگاه، محیط‌های کاری (اداری، صنعتی، نظامی و …) و همچنین فضای مجازی از محیط‌هایی هستند که مداخله‌ پیشگیرانه در آن‌ها اهمیت زیادی دارد.»

او درباره شکل و چگونگی این مداخلات توضیحی نمی‌دهد، اما غلام‌رضا بستان‌ منش، مدیر‌کل امور اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی می‌گوید: «برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی در محیط کار اجرا نشده یا مورد توجه قرار نگرفته است که باعث شده افراد معتاد در محیط کار احساس امنیت کنند.»

به گفته او محیط‌های کاری، محیط‌هایی رها شده هستند و تعدیل نیرو نشانه این رها شدگی: «تعدیل نیرو نشان‌دهنده آسیب دیدن فرهنگ کار و اخلاق است. این مساله مانند آن است که اگر فردی به بحران مالی خورد، فرزندش را بفروشد. در کشورهای پیشرفته سعی می‌کنند، در انرژی، رفتار تولید و مدیریت، اصلاح و تغییر ایجاد کنند.»

یک کارگر خدماتی از تهران، در همین زمینه به رادیو زمانه می‌گوید: «قبلا که حداقل حقوق‌ها می‌رسید که به یک زخم‌مان بزنیم، مواد خوب می‌گرفتم. من زن و بچه دارم. چند ماه پیش اخراج شدم و به هر دری زدم. دستفروشی حتی. رفتم تا کردستان که جنس چینی بیاورم و در مترو بفروشم، دیدم اصلا خرج و دخلم با هم برابر نیست.»

مصرف و احتمال پشیمانی

با توجه به شرایط وخیم صنعت در ایران و با توجه به این‌که سال، «سال گرانی» است، آیا شرایط مصرف مواد مخدر برای کارگران دشوار خواهد شد و آیا اساسا هزینه کردن برای مواد مخدر، ممکن است برای کارگران احساس پشیمانی به همراه بیاورد؟

کارگر خدماتی‌ای که از تهران به سوال‌های رادیو زمانه پاسخ داده و یک فرزند هم دارد، می‌گوید: «راستش وقتی می‌بینم این طفل معصوم شیر مادرش را نمی‌خورد و مجبورم بروم شیر خشک برایش بخرم و پولم نمی‌رسد، وجدان درد می‌گیرم. نمی‌گویم توی ترکم ولی الان قرص می‌خورم. ارزان هم گیر می‌آید.»

یک کارگر معدن کرمان هم می‌گوید: «ما در شیفت‌های شب دسته جمعی هر چه دست‌مان می‌آید مصرف می‌کنیم. حرف می‌زنیم و از درد‌های‌مان می‌گوییم. به نظرم بهانه خوبی‌ است برای یک دورهمی ساده. عذاب وجدان هم ندارم. من نماز و روزه‌ام به راه است.»

کارگر تراشکاری‌ای هم که از کرمانشاه با رادیو زمانه صحبت کرده، می‌گوید: «اصلا نمی‌دانم چرا می‌پرسید پشیمانی یا نه؟ مگر راه دیگری هم جلوی پای من هست؟»


 در همین زمینه: