به دنبال آزاد‌سازی فلوچه عراق از دست گروه دولت اسلامی (داعش)، نیویورک تایمز گزارشی درباره موقعیت سنی‌ها و جنگ میان آن‌ها در این منطقه منتشر کرده است. ترجمه‌ای از این گزارش را می‌خوانید:

فلوجه، عراق- در روزهای منتهی به حمله نهایی نیروهای ارتش عراق و متحدانش به فلوجه، ژنرال هادی رزیج (Hadi Razaij)، فرمانده نیروهای سنی حاضر در عملیات در خانه‌ای در نزدیکی خط مقدم جنگ نشسته است. او درباره مقاومت نیروهای جهادی باقی‌مانده توضیح می‌دهد. صدها پیکارجوی مصممی که برای آماده شدن، ماه‌ها وقت داشته‌اند.

iraq-fallujah

تصویری که رزیج از جنگ فلوجه ارائه می‌دهد، نشانگر این است که نه فقط نیروهای شیعه که در حال حاضر قدرت سیاسی در عراق را قبضه کرده‌اند، که سنی‌های محلی هم برای آزادی شهرهای خودشان می‌جنگند و به این ترتیب کمک می‌کنند تا ترس و نگرانی از بروز تنش‌های فرقه‌ای در جریان حمله به فلوجه کاهش پیدا کند.

او درباره چالش‌های موجود هم بی‌طرف و خونسرد توضیح می‌دهد اما جنگ برایش وجهی کاملا شخصی هم دارد. برادر او در یک ایست بازرسی با ماشینی پر از مواد منفجره دستگیر شده و به اتهام عضویت در گروه دولت اسلامی در بازداشت است.

در شمال عراق، نوفل حمادی، فرماندار در تبعید موصل، در همکاری مشترک با آمریکا در حال برنامه‌ریزی برای اجرای عملیات آزاد‌سازی شهرش از دست گروه دولت اسلامی‌ست. عضو دیگری از خانواده او هم اما درگیر همین جنگ است. برادر آقای حمادی، یکی از مقام‌های گروه دولت اسلامی‌ست که در یک پیام ویدئویی عضویت خود را در این گروه اعلام و برادرش را طرد کرده است.

به این ترتیب یکی از سوال‌های اساسی درباره بحران عراق این است که همچنان بی‌پاسخ مانده: آیا اقلیت سنی و اکثریت شیعه عراق می‌توانند در قالب یک دولت واحد با هم همزیستی مسالمت‌آمیز داشته باشند؟ تجربه ژنرال رزیج و  نوفل حمادی و البته دیگرانی از این دست، وضعیت را نگران‌کننده می‌کند.

از سوی دیگر روشن نیست که پس از این چالش‌های به وجود آمده در میان جامعه سنی‌های عراق به دنبال جنگ، آن‌ها بتوانند حتی در صورت تقسیم عراق در میان خود به صلح و سازش برسند.

بر این اساس وقتی سنی‌های عراق از جنگ با گروه دولت اسلامی می‌گویند، درباره مبارزه با نیرو و گروهی ناشناس و در سایه صحبت نمی‌کنند. آن‌ها درباره پسرها، برادران، برادر‌زاده‌ها و همسایه‌های‌شان حرف می‌زنند.

ژنرال رزیج می‌گوید: «امروز نیاز ما لزوما آشتی میان شیعه و سنی نیست. ما در داخل یک فرقه {سنی‌ها} نیاز به آشتی داریم.»

(ژنرال رزیج پیش‌تر در گفت‌و‌گویی چالشی با رسانه‌های محلی، درباره برادر زندانی‌اش گفت که چنین برادری ندارد. در گفت‌و‌گو با نیویورک تایمز اما گفته است که باور و اطمینان دارد برادرش بی‌گناه است.)


از رزیج پرسیده شده است چه تعداد از مردان تحت امرش با برادران یا بستگان نزدیک‌شان که به گروه دولت اسلامی پیوسته‌اند می‌جنگند. او در پاسخ گفته است که خیلی از آن‌ها.


یکی از مردان ژنرال، صالح ابراهیم شرموت نام دارد. پلیس اهل فلوجه که در بخش جنوبی شهر جنگیده است. نبردی که در آن نیروهای دولتی عراق در روز جمعه دستاوردهایی سریع و تعجب‌آور داشتند که به تصرف مراکز دولتی شهر منجر شد: نیروهای عراقی ساختمان فرمانداری فلوجه را تصرف کردند

او می‌گوید که برادرش، موافق، در سال ۲۰۱۳ به پیکارجویان گروه دولت اسلامی پیوسته است. این اتفاق زمانی افتاده که ضدیت با دولت مرکزی در فلوجه به دنبال سیاست‌های نوری مالکی، نخست‌وزیر وقت، شدت یافته است.

نوری مالکی در آن زمان دستور دستگیری گسترده مردان اهل سنت را به اتهام (اغلب بی‌اساس) انجام اقدامات تروریستی صادر کرده بود.

صالح درباره برادرش ابراهیم می‌گوید: «اگر او را گیر بیاورم با دست‌های خودم می‌کشمش چون او یک جنایتکار است.»

تصور عراقی که پس از پایان کار گروه دولت اسلامی به صلح و ثبات برسد، نیازمند آشتی ملی در چندین سطح است و به‌خصوص سنی‌ها باید با هم به اشتراک نظر و آشتی برسند.

اقلیت سنی در عراق به دنبال حمله آمریکا و متحدانش در سال ۲۰۰۳ به این کشور، از دایره قدرت بیرون افتادند و حالا با آوارگی میلیون‌ها نفرشان به دنبال جنگ میان نیروهای دولتی و پیکارجویان گروه دولت اسلامی در مناطق سنی‌نشین، شاهد نابودی خود هستند.

آخرین باری که چنین وضعیتی در میان سنی‌ها به وجود آمد، در سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ بود که در آن زمان پول و نفوذ آمریکا در منطقه، آرامش را به مناطق سنی‌نشین بازگرداند و  منطقه از چنگ القاعده عراق، (سلف گروه دولت اسلامی) خارج کرد. در این جریان، اصطلاح “بیداری سنی” به وجود آمد و شورشیان با دریافت پول تغییر موضع دادند و به جبهه دولت پیوستند.

حل بحران فعلی اما اگر نیاز به بخشش و گذشت نداشته باشد، به سطح بالایی از کنار آمدن و آشتی نیازمند است.

این‌بار جلب توافق اکثریت، روندی متفاوت خواهد داشت. بدون سر میز آمدن ایالات متحده به عنوان میانجی یا بدون دلارهای او برای خریدن وفاداری، به احتمال زیاد خشم و انتقام‌جویی حاکم خواهد شد.

ژنرال رزیج اما در پاسخ به این سوال که آیا حاکم شدن صلح و آشتی در میان سنی‌ها امکان‌پذیر است یا نه، می‌گوید که هرگز این اتفاق نخواهد افتاد.

او می‌گوید: «زنده ماندن آن‌ها که عراقی‌ها را قتل‌عام کرده‌اند جنایت است.»

به نظر می‌رسد که شیعیان عراق نیز این مساله را پذیرفته‌اند و مشخص کردن این‌که چه کسی همکار یا هوادار گروه دولت اسلامی بوده است یا نه را به سنی‌ها سپرده‌اند.

بر اساس گفت‌و‌گوهایی که با مقام‌های رسمی و ساکنان سنی منطقه انجام شده است، وقتی که نیروهای دولتی یک روستا را از چنگ گروه دولت اسلامی خارج کرده‌اند، مشخص کردن این‌که چه کسانی باید بازداشت و محاکمه شوند بر عهده سنی‌های محل گذاشته شده است.

همچنین وقتی که ادعاهایی درباره بدرفتاری نیروهای شبه نظامی با مردم منطقه و خبر شکنجه و اعدام مردان فراری از جنگ در اطراف فلوجه منتشر شد، یک گروه برجسته از سنی‌های طرفدار حکومت عراق به دفاع از دولت پرداختند، و بر اهمیت گفت‌و‌گو با تندروها تاکید کردند.


در یک نشست خبری تلویزیونی، ابو اعظم التمیمی، رهبر مبارزان قبایل سنی در استان انبار که شهر فلوجه هم در این استان است، بر سنت‌های قبیله‌ای در عراق تاکید و پافشاری کرد. او گفت که او نمی‌خواهد قاتلان داعشی را ببخشد یا فراموش کند.


ده‌ها مصاحبه و گفت‌وگو با سنی‌های مناطقی که جزو قلمرو گروه دولت اسلامی بوده‌اند و به تازگی آزاد شده‌اند، نشان می‌دهند که تروریسم چگونه خانواده‌ها را از هم جدا کرده و در مقابل هم قرار داده است.

در خیلی از موارد، افراد جذب شده به گروه دولت اسلامی، الگوهای آشنای رادیکالیسم و افراط‌گرایی دینی را برای بستگان خود شرح داده‌اند که بدون هیچ دلیل و علاقه ویژه‌ای به دین در آن‌ها ایجاد شده، اما متاثر از حمله‌ سال ۲۰۰۳ آمریکا و متحدانش به عراق بوده است.

عده زیادی هم دست‌کم مدتی را در زندان‌های آمریکا در عراق گذارنده‌اند و در آنجا قرآن و درس جهاد خوانده‌اند.

در سال ۲۰۱۳، زمانی که سیاست‌های نوری مالکی اعتراض سنی‌ها در سراسر کشور را برانگیخت، حوزه‌ای به خشم آمده و آماده جنگ در نیروهای رادیکال سنی عراق وجود داشت که گروه دولت اسلامی توانست از آن بهره‌مند شود.

علا الجبوری، یک از سنی‌های استان صلاح‌الدین است که به گروهی از شبه نظامیان طرفدار دولت پیوسته. او می‌گوید که عمویش از اعضای گروه دولت اسلامیست که پیش از زندانی شدن در زندان‌های آمریکا در عراق، آدمی مذهبی نبوده است: «او حتی نماز نمی‌خواند. روزه هم نمی‌گرفت. به هیچ موضوع دینی و مذهبی‌ای هم علاقه‌مند نبود.»

در استان دیاله هم یک کشاورز که می‌خواهد نام و هویتش ابو اناس ذکر شود، می‌گوید که برادر کوچک‌ترش، حاتم، در سال ۲۰۱۴ تحت تاثیر سیاستمداران و روحانیانی قرار گرفته که از دولت مرکزی شیعه می‌خواستند که به رفتارهای ناعادلانه با اهل سنت در عراق پایان دهد: «جوانان سنی منطقه از جمله برادر من در چرخه‌ای از تنش‌های فرقه‌ای گرفتار شده بودند.»

در زمانی که آقای اناس درباره ‌آن صحبت می‌کند، قبیله‌های سنی در حال شکل دادن به جنبشی انقلابی علیه ظلم و ستم بودند که گروه دولت اسلامی خیلی سریع این جنبش را به نفع خود مصادره کرد.

او می‌گوید: «من هرگز فکر نمی‌کردم برادر ساده، ساده‌دل و زودباور من، به یک هیولای انسان‌نما تبدیل شود. او حتی از کشتن یک مرغ هم می‌ترسید و برای انجام ندادن این کار هزار بهانه می‌آورد.»

آقای اناس به نیروهای نظامی دولتی که در جنگ با داعش هستند پیوسته و تفنگ کلاشینکفی را به دست گرفته که در دو دهه گذشته در خانواده او بوده است. او می‌گوید که بعد از این اقدام پیغام مکتوبی از برادرش دریافت کرده که در آن نوشته است: «تو راه جهنم را انتخاب کردی و من راه بهشت را برگزیده‌ام.»

گروه دولت اسلامی به تازگی ویدئویی را از شهر موصل منتشر کرده است که در آن یکی از پیکارجویان برادر بزرگ‌تر خود را به اتهام جاسوسی اعدام می‌کند. در این ویدئو، پیکارجوی ریشو در مقابل برادرش که زانو زده و لباس نارنجی به تن دارد ایستاده، خانواده و قبیله‌اش را خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید که می‌خواهد آن‌ها را از شرمی که برادرش باعث آن شده، پاک کند.

او در ادامه این ویدئو به سر برادر خود شلیک می‌کند.

هزاران نفر از مردان قبیله‌های سنی و افراد پلیس محلی، اغلب به انگیزه گرفتن انتقام ویرانی حاصل از روی کار آمدن گروه دولت اسلامی در این مناطق، به نیروهای نظامی دولت و گروه‌های شبه نظامی شیعه‌ای پیوستند که در جنگ فلوجه حضور داشتند. این سومین جنگ بزرگ در این شهر از سال ۲۰۰۳ تاکنون بود.

موفق الربیعی، سیاستمدار برجسته شیعه و مشاور امنیت ملی سابق عراق که پیش‌بینی کرده بود پس از آزادی فلوجه جنگ خونینی میان سنی‌ها دربگیرد، می‌گوید: «این آخرین باری‌ست که ما به فلوجه می‌رویم. هیچ تردید و مماشاتی در این مورد وجود ندارد که سنی‌های مشارکت‌کننده در نبرد فلوجه برای آزاد‌سازی این شهر باید به عنوان مقام‌های محلی به قدرت برسند.»

او می‌گوید که این مردان با شیوه زندگی قبیله‌ای در استان انبار آشناتر و هماهنگ‌ترند و وفاداری‌شان به بغداد را می‌توان خرید: «مردان و جنگجویان قبیله‌ها حتی نمی‌دانند نماز خواندن چیست و چگونه است. آن‌ها نوشیدنی‌های الکلی‌شان را دوست دارند و از زندگی‌شان لذت می‌برند. دو چیز است که به این مردان انگیزه می‌دهد: پول و قدرت.»