مهران مدیری کمدین ایرانی در برنامه تلویزیونی دورهمی پنج شنبه شب ۱۸ آذر، مردانی را که حق طلاق به همسرشان داده‌اند، «جوگیر» نامیده و مسخره کرده است. این برخورد او با انتقاد کاربران شبکه‌های اجتماعی روبه‌رو شده است.

dorehami-07
یکی از برنامه‌های دورهمی

مهران مدیری از حاضران در سالن که ۳۰۰ زن و مرد ایرانی هستند می‌پرسد که آیا کسی از میان زنان حق طلاق دارد؟ تنها یک زن اعلام می‌کند که حق طلاق دارد و او هم می‌گوید که این خواسته، خواسته مادرش بوده است. همسر زن دلیل این تقاضا را «محکم کاری» زنان می‌داند که اگر مشکلی پیش آمد بدون دردسر بتوانند طلاق بگیرند. او می‌گوید که «بالطبع» خود این موضوع را آسان نپذیرفته و بحث‌هایی داشته اما در نهایت همسرش گفته به خاطر رضایت خانواده‌اش این کار را بکند. او در پاسخ به این پرسش که چرا خانم‌ها می‌خواهند حق طلاق داشته باشند، می‌گوید که «اگر مشکلی پیش آمد بتوانند طلاق بگیرند.»

مهران مدیری با شنیدن گفته‌های مرد می‌گوید که ماهیچه‌هایش برای او «سوخته» است و چند بار می‌گوید که می‌خواهد او را بغل کند.

پخش این برنامه واکنش‌هایی را در میان کاربران شبکه‌های اجتماعی که برآیندی از افکار عمومی جامعه هستند و دست کم بخشی از جامعه ایران را نمایندگی می‌کنند برانگیخت. کاربران با اشاره به گفته‌های مهران مدیری و ناآگاهی‌اش از موضوع برابری جنسیتی و حق طلاق، تاکید کرده‌اند که برای مقابله با خشونت علیه زنان و نارنجی کردن جهان، باید از نو اقدام کرد.

برنامه دورهمی به دلیل سبک و سیاق طنز خود، یک برنامه پرمخاطب است و مهران مدیری به عنوان یک کمدین پرسابقه در تلویزیون و سینمای ایران علاقه‌مندان زیادی دارد. چنین برنامه و چنین هنرمندی به دلیل دسترسی به افکار عمومی و رسانه بیش از بسیاری از روش‌ها و برنامه‌های دیگر می‌تواند در انتقال ارزش‌های حقوق بشری، برابری جنسیتی و مطالبه سازی موثر باشد اما به نظر می‌رسد نقش و عمل هنرمندان وابسته به رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی به تایید و تحکیم مبانی نابرابر حقوقی و اجتماعی تقلیل یافته و به بخشی از گفتمان زن‌ستیز و سنتی تبدیل شده است.

یکی از کاربران توییتر نوشته: «معمولا هنرمندان مملکت باید آوانگارد و سنت‌ستیز باشن که خب طبق معمول در کشور گل و بلبل برعکسه. خودشون متحجّر تمام عیارن.»

توییت کاربر دیگری به فاصله هنرمندان جامعه از دغدغه‌های مردم اشاره می‌کند: «واسه من مهران_مدیری از همون وقتی که تحصن نماینده‌های #مجلس ششم رو به مسخره گرفت تموم شد.به نظرم یه #هنرمند باید بخشی از دغدغه‌ش مردم باشن.»

و یک کاربر دیگر که به سابقه این نوع اظهارنظرها در برنامه‌های مهران مدیری تاکید می‌کند: «برای بار هزارم تو کارهای مهران مدیری… کارهاش رو می‌شه یکی یکی به عنوان مثال‌های سکسیسم و زن‌ستیزی تدریس کرد.»

حق طلاق: «جوگیری» دور از دسترس

با اینکه تمایل به داشتن حق طلاق در بین برخی از زنان ایرانی در سال‌های اخیر به دلیل فعالیت‌های حقوقدانان و مدافعان حقوق زنان بیشتر شده، اما دریافت حق طلاق برای زنان آسان نیست و بسیاری از آنها نه تنها از امکان گرفتن آن باخبر نیستند بلکه آن را اقدامی ناپسند و مغایر با ارزش‌های نظام خانوادگی در ایران می‌دانند.

حق طلاق برای زن ایرانی، همچنان دور از دسترس
حق طلاق برای زن ایرانی، همچنان دور از دسترس

این باور که گرفتن حق طلاق نشانه زیاده‌خواهی زن و تعرض او به حقوق مرد است، آن چنان رسوخ کرده که بسیاری از خانواده‌های ایرانی طرح چنین خواسته‌ای را غیراخلاقی می‌دانند و به همین دلیل از نظر عرفی، مردی که این حق را به زن بدهد، «مظلوم» و «زن ذلیل» خوانده می‌شود که به گفته مهران مدیری، باید او را به خاطر این مظلومیت «بغل کرد.»

طلاق در قوانین مدنی ایران آشکارا حق مرد دانسته شده است. ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی ایران مصوب سال ۱۳۱۴ می‌گوید که مرد می تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد. در توضیح این قانون آمده که مرد می‌تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را کند و در تبصره می‌گوید که زن نیز می‌تواند با وجود شرایط مقرر در مواد ۱۱۱۹، ۱۱۲۹ و ۱۱۳۰ این قانون، از دادگاه تقاضای طلاق کند.

ماده ۱۱۱۹ به شرایط ضمن عقد به عنوان روشی برای برخورداری از حق طلاق اشاره می‌کند و می‌گوید: «طرفین عقد ازدواج می‌توانند هرشرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنماید مثل اینکه شرط شود هرگاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غائب شود یا ترک انفاق نماید یا برعلیه حیات زن سوءقصد کند یا سوءرفتاری نمایدکه زندگانی آنها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود، زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.»

گرچه طبق قوانین ثبتی کشور، سند ازدواج یک سند رسمی است و مندرجات آن لازم الاجراست اما این سند ضمانت اجرایی لازم را ندارد.

هر شرطی را که خلاف قواعد آمره یا ماهیت عقد ازدواج نباشد می‌توان در این سند ثبت کرد اما درج شرایطی که زن متقاضی آن است مثل حق طلاق، اشتغال، تحصیل و … در عقدنامه، گاه به دلیل اعمال سلیقه شخصی قضات و برخی رویه‌های نادرست قضایی، ضمانت اجرایی کافی را ندارد و برخی از قضات از پذیرش و اجرای آن شروط خودداری می‌کنند. به همین دلیل به زنان توصیه می‌شود که بعد از انجام عقد برای ثبت شروط به دفاتر ثبت اسناد رسمی مراجعه کنند و برای هر شرط سند مناسب آن را تنظیم کنند. طبق قانون کلیه دفاتر اسناد رسمی موظفند هر سندی را که مخالف قوانین کشور نباشد ثبت کنند اما حتی این دفاتر هم گاه به دلایل شخصی از ثبت این شروط خودداری می‌کنند.

اگر حق طلاق برای زن در سند ازدواج یا دفاتر رسمی ثبت نشده باشد، تنها در شرایط خاصی زن می‌تواند تقاضای طلاق کند. ماده ۱۱۲۹ حقوق مدنی می‌گوید که درصورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام اوبه دادن نفقه زن می‌تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق می‌کند. همچنین است در صورت ناتوانی شوهر از دادن نفقه.
ماده ۱۱۳۰ هم به شرایط دیگری اشاره می‌کند که در آن زن می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند: «در صورتی که برای محکمه ثابت شود که دوام زوجیت موجب عسر و حرج است می‌تواند برای جلوگیری از ضرر و حرج زوج را اجبار به طلاق کند و در صورت میسر نشدن به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود.»

عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زن با مشقت همراه کند و تحمل آن مشکل باشد. موارد خاصی با تایید دادگاه مصداق عسر وحرج محسوب می‌شود؛ مواردی مانند ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه، اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر یا ابتلای او به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام او به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است. در صورتی که زوج به تعهد خود عمل نکند و یا پس از ترک، مجددا به مصرف موارد روی آورد، بنا به درخواست زن، طلاق انجام خواهد شد.

همچنین در صورت محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر  و ضرب و شتم یا هرگونه سوء استفاده مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد یا ابتلای زوح به بیماری‌های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل کند، زن حق طلاق دارد.

بیشتر بخوانید: