آسیه امینی- اینجا در کشوری که من زندگی می‌کنم، نروژ، معلم دخترم که مردی جوان است، به دلیل زایمان همسرش سه‌ماه مرخصی با حقوق دارد تا از فرزندش مراقبت کند. بعد از این سه‌ماه نیز او می‌تواند با حفظ امنیت شغلی‌اش از مرخصی‌ای که بخشی از حقوقش را پرداخت می‌کند استفاده کند و تا یک سال مراقب کودکش باشد. همه این امکانات و توجهات برای این است که مسئولیت بچه‌دار شدن از نظر شغلی، احساسی و نیز مسئولیت خانوادگی بین او و همسرش تقسیم شود و همسر وی مثلا احساس نکند که بعد از بچه‌دار شدن قرار است به تنهایی تمام مسائل فرزندش، از مراقبت تا تغذیه و بهداشت و نگهداری او را یک تنه به دوش بکشد و در عوض در قبال آن، از مسئولیت‌های اجتماعی باز بماند.
 
این تفاوت آشکار بین شرایط شغلی زن در کشور ما و این کشور دور اروپای شمالی باعث شد به این فکر بیفتم که تفاوت زنان کارگر و مردان کارگر در محیط‌های کاری ما چیست؟ آیا آن‌ها از نظر دستمزد و حقوق و مزایا یکسانند؟ آیا آن‌ها از نظر دسترسی به امکانات برابرند؟ آیا تقسیم وظایف خانوادگی و اجتماعی برای زن کارگر و مرد کارگر یکسان تعریف شده؟ دغدغه‌های یک زن کارگر ایرانی چیست و از چه جنسی است؟ و چه بهانه‌ای بهتر از روز کارگر برای طرح این سئوال‌ها با زنی که ۲۲ سال در یک کارگاه تولیدی کار کرده است و حالا خودش یکی از فعالان جنبش کارگری در ایران است و درواقع پاسخ‌هایش، تجربه‌های عینی زندگی است.
 
ملیحه سوادکوهی، کارگر یکی از کارخانجات تولید کفش است. بخشی از این گفت‌و‌گو به دلیل فاصله جعرافیایی از طریق تلفن و بخشی از آن از طریق ‌ای‌میل انجام شد.
 
 
بیا از دغدغه‌های یک زن کارگر ایرانی شروع کنیم. مهم‌ترین دغدغه‌های شما چیست؟
ملیحه سوادکوهی: امنیت شغلی. زنان کارگر در دهه‌های اخیر با امضای قراردادهای موقت مشغول به کار شده‌اند که هرسال، سه ماه به سه ماه یا شش‌ماهه تمدید می‌شوند. نگرانی از اخراج و بیکاری دغدغه اصلی زن کارگر است. قراردادهای موقت باعث می‌شود هیچ‌گونه سابقه‌ای برای زن کارگر ثبت نشود و مبلغی هم به عنوان سابقه‌کار یا بازخرید به او تعلق نگیرد.
 
امنیت در محیط کار هم مسئله بعدی است. اگر زن کارگر مادر باشد مشکلات دیگری هم اضافه می‌شود؛ مثل نبود مهد کودک در محیط کار و دوری از فرزند شیرخوار. برعکس سال‌های قبل که امنیت شغلی کمی بهتر بود، در حال حاضر، بسیاری از واحدهای تولیدی حتی با وجود ۵۰ زن کارگر دیگر دارای مهد کودک نیستند.
 
آیا از نظر دستمزد، بین مردان و زنان اختلاف وجود دارد؟
در بسیاری از واحدهای تولیدی بین دستمزد زن کارگر و مرد کارگر تفاوت وجود دارد. این تبعیض بیشتر از این‌که در قانون باشد، در عرف است. یعنی کارفرما‌ها و سرپرست‌ها آن را تعیین می‌کنند. مثلاً در همین طرح طبقه‌بندی مشاغل، سرپرستان سعی کردند که مردان عملاً از سختی کار بیشتر بهره‌مند شوند و شغل‌شان سخت تعریف شود، اما در مورد زنان اینطور نبود.
 
تجربه خود من در یکی از کارخانه‌های تولید کفش این‌طور بود. مثلاً بعد از انقلاب سعی کردند که زنان را از قسمت‌هایی که قبلاً در آنجا کار می‌کردند مثل قسمت برش چرم و کارکشی که با دستگاه انجام می‌شد، دور کنند. چون این شغل‌ها سختی کار داشت و حقوق بیشتری به آن تعلق می‌گرفت. بعد از انقلاب گفتند دیگر زنان نباید بیایند به این قسمت‌ها و در کنار مردان کار کنند.
 
زنان در این کارگاه‌ها چه می‌کردند؟
زنان را فقط پشت چرخ‌ها می‌نشاندند و می‌گفتند فقط بدوزید. در صورتی که کار با دستگاه برای مرد و زن تفاوتی ندارد و دختران بسیاری قبل از انقلاب در قسمت برش کار می‌کردند. از طرف دیگر واقعاً چرخکاری، چه دوسوزنه و چه یک‌سوزنه کار سختی بود و آمار بسیار بالایی هم داشت. روزی سه هزار جفت کفش باید دوخته می‌شد. سه هزار جفت شوخی نیست! حتی دو تا از زنان همین کارگاه که باردار بودند، بچه‌شان قبل از تولد خفه شد. چون هی دولا می‌شدند روی شکم برای دوختن.
 
البته این اتفاق تلخ باعث شد که در دوره ما اجازه می‌دادند که اگر باردار هستیم، هر دو ساعت یک‌بار به دستشویی برویم تا مثلا ۵ دقیقه راه رفته باشیم.
 
در قسمت چرخکاری فقط زن بودید؟
یکی در میان پشت سر هم مرد و زن بودیم. ولی در ریل‌های دیگر مثلاً فقط دو مرد بود و بقیه زن. کار، واقعاً دقیق و حساس بود. مثلاً روی کفش‌ها مردانه را نگاه کنید! اگر یک کمی کج و کوله دوخته شود آن کفش از رده خارج می‌شود، اما زنان روزی سه هزارتا می‌دوختند و علاوه بر این‌ها طبق سنت خانه‌داری در جامعه ما که بعضی از کار‌ها را مختص زنان می‌داند، باید به مهد و بچه شیر دادن و کهنه شستن هم می‌رسیدند. در واقع به قول بعضی‌ها زنان کارگر شب‌ها جنازه‌شان را به خانه می‌برند. اما مردها، در کارخانه هم که در برش کار می‌کنند، بابت آن، حقوق سختی کار می‌گیرند. وقتی هم به خانه می‌روند انتظار دارند غذای‌شان آماده باشد و همسرش به وضعیت بچه‌ها هم رسیده باشد. قابل مقایسه نیست واقعا!
 
آیا شما موافق این نظر هستید که برخی مشاغل برای مردهاست و برخی مشاغل برای زنان؟
نه ابداً! کار، زن و مرد نمی‌شناسد. واقعیت این است که در سال‌های اخیر در بسیاری از مشاغل مردان، از اولویت برخوردارند. یعنی این اولویت به آن‌ها داده شده. برای ارتقای شغلی، همه چیز در خدمت مردان است. همه چیز یعنی شرایط اجتماعی و خانوادگی. زنان به دلیل مادر بودن و داشتن فرزند و رسیدگی به آن‌ها و بدون هیچ حمایت قانونی، از ارتقای شغلی محروم می‌شوند. حتی در واحدهایی، دختران مجرد در اولویت هستند. مخصوصاً در شرکت‌های داروسازی دیگر این امر عرف شده. حتی از زنانی که تازه متاهل شده‌اند می‌خواهند که باردار نشوند. شاید باور کردنش برای شما سخت باشد، اما این واقعیت دارد. حتی اگر به طور علنی گفته نشود، به طور غیر مستقیم بعضی از زنان می‌دانند که در صورت باردار شدن کارشان را از دست خواهند داد.
 
خواسته شما به عنوان یک زن کارگر یا فعال کارگری چیست؟ آیا تفاوتی بین خواسته زنان کارگر و مردان کارگر می‌بینید؟
مهم‌ترین خواسته من به عنوان فعال کارگری اشتغال و امنیت شغلی است. دستمزد کافی و عادلانه است که بابت هشت ساعت کار پرداخت شود و کفاف مخارج زندگی را بدهد. تقریباً این خواست کل طبقه کارگر در ایران است، اما تفاوت‌هایی هم وجود دارد که زنان کارگر به آن‌ها معترضند. تفاوت‌هایی مانند تعلق نگرفتن حق بیمه زن کارگر بعد از خودش (مرگ) به فرزندانش. در صورتی که در مورد مردان کارگر چنین نیست. بعد از مرگ مرد کارگر، زن و فرزندان او می‌توانند مستمری‌بگیر حق بیمه او شوند و همینطور از بیمه درمان او هم استفاده کنند.
 
زن کارگر، کار مشابه با مرد کارگر دارد، اما از حقوق مساوی برخوردار نیستند؛ حتی در مواقعی بسیار جدی‌تر از مرد کارگر کار می‌کنند و احساس مسئولیت می‌کنند اما همیشه به مرد کارگر به طور جدی‌تر نگاه می‌شود و بالایی‌ها به زنان کارگر به چشم نیروی موقت کار، نگاه می‌کنند.
 
زنان کارگر مخصوصا جوان‌تر‌ها دغدغه عدم امنیت در محیط کار را مخصوصاً در سال‌های اخیر دارند که درمورد مردان چنین نیست.
 
می‌شود واضح‌تر بگویید که منظورتان از نا‌امنی محیط کار برای دختران جوان چیست؟ آیا منظورتان ناامنی جنسی است؟
بله. این نبود امنیت مخصوصاً در رابطه با کسانی است که در محیط کار نسبت به آن‌ها از نظر شغلی یا از نظر نهادهای وابسته به قدرت، برتری دارند. مثلا سرپرست مرد، یا حتی پیش آمده که اعضای نهاد انجمن اسلامی یا بسیج از زنان مجرد یا مطلقه درخواست صیغه کرده‌اند، اما حتی مطرح کردن این حرف‌ها ممکن است به جای این‌که باعث کمک به دختران و زنان جوان بشود، به کار آن‌ها ضربه وارد کند.
 
چرا؟
دلایل آن زیاد است. برای این‌که به محض گفتن چنین چیزی جامعه ما اول زن را مقصر می‌داند و می‌گوید حتماً خودش مشکل داشته. برای همین طرف برای حفظ آبرویش هم که شده ترجیح می‌دهد چیزی نگوید. یا مثلاً ممکن است از طرف همسر یا خانواده خودش مورد فشار قرار بگیرد که کارش را ول کند. بعد هم خیلی‌ها منتظر بهانه‌ای هستند برای این‌که زن‌ها را خانه‌نشین کنند. بالاخره بازار رقابت هم هست و رقیب‌های کاری هم به این مسئله دامن می‌زنند. همین که یکی اسمش روی زبان‌ها بیفتد و انگشت‌نما بشود کافی است که ضربه‌های بعدی هم به او وارد شود.
 
شاید برای رفع چنین مشکلاتی است که طرح‌هایی مثل دورکاری مطرح شده است. فکر می‌کنی آیا چنین طرحی به نفع زنان کارگر است؟

دورکاری که برای واحدهای تولیدی معنایی ندارد. به نظرم برای وزارتخانه‌ها یا جاهایی است که کار تولیدی یا خدماتی انجام نمی‌دهند. از طرف دیگر باز هم اگر قرار باشد دورکاری فقط برای زنان باشد، به نظر من بیشتر برای‌شان خطر دارد تا نفع. چون هر کارفرمایی بین این دو کارگر که یکی قرار است در خانه کار کند و دیگری در کارگاه، دومی را انتخاب می‌کند و اصلاً بیرون آمدن از خانه و کار کردن در یک محیط کاری خودش اهمیت دارد. به قول زنان کارگر، کار در خانه که کار نیست. خیلی کسالت‌بار است. تجربه من این بوده که بودن در جمع و کار کردن در محیط کار به زن قدرت می‌دهد.