«پایایی» یعنی بکوشیم نیازهای امروزمان را طوری برآورده کنیم که منافع آیندگان قربانی نشود. کامیابی یا شکستِ ما در این کار بستگی دارد به توانایی‌مان در تفکر سیستمی یعنی تفکری که در آن ملاحظات زیست‌محیطی، اجتماعی، و اقتصادی هم‌هنگام و یکپارچه‌وار نقش دارند. اما سیستمی فکر کردن را چگونه می‌آموزیم؟

سازمان محیط زیست به خاطر نجات پروانه به آندرانیک تیموریان، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران «نشان پروانه» داد

در کتاب «پایایی از طریق فوتبال» یک دسته داستان‌های سرگرم‌کننده و زنده خوانندگان را می‌برند به سفری در پرورش تفکر سیستمی و مفهوم‌های پایایی.

نویسنده‌ کتاب لیدی کلوتز بازیِ‌ فوتبال را چون یک تمثیل به کار می‌گیرد تا هم‌وابستگی‌ها در جهان واقعی را روشن کند (برای مثال هم‌وابستگی‌ها میان تغییر اقلیم و حقوق بشر) و در این کار زنجیره‌ی مفهوم‌ها را به‌ شیوه‌ای سرگرم‌کننده و آسان‌فهم می‌سازد.

کسانی که خوره‌ی فوتبال هستند و کسانی که به‌تازگی به فوتبال علاقه‌مند شده‌اند همه با خواندن این کتاب با نویسنده به سفری می‌روند که درک‌شان را نسبت به علم پایایی ژرف‌تر خواهد کرد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

چرا فوتبال؟ فوتبال پاره‌ای از زندگیِ ما انسان‌هاست. فوتبال هم پرطرفدارترین ورزش بر روی زمین است و هم در میان ورزش‌ها از همه شتابان‌تر توسعه می‌یابد. اگر شهروند کشورهای گوام و برونئی و بوتان و موریتانی نباشید، یک تیم فوتبال کشور شما را در آخرین جام جهانی در برزیل نمایندگی کرده و برای یکی از سی و دو جایگاه جنگیده است. حتی کشور بوتان هم می‌خواهد تیمی برای جام جهانیِ آینده در سال ۲۰۱۸ در روسیه آماده کند.

گستره‌ی حرفه‌ای فوتبال از جام جهانی بسیار فراتر می‌رود. تیم‌های ملی برای کسب افتخار در تورنومنت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی مسابقه می‌دهند. تیم‌های حرفه‌ای در لیگ‌های داخلی و بین‌المللی با هم‌دیگر بازی می‌کنند. حتی بازی‌های مقدماتی در لیگ قهرمانان هم که سالیانه میان به‌ترین تیم‌ها در اروپا برگزار می‌شود بیش‌تر از مسابقاتی چون سوپربول راگبی در آمریکا مخاطب دارد.

«پایایی از طریق فوتبال»، نوشته لیدی کلوتز

فوتبال حرفه‌ای توجه رسانه‌ها را به خود جب می‌کند اما نیروی حیاتیِ فوتبال چیزی نیست جز بازیِ غیرحرفه‌ای و غیررسمی و خودجوش. در سراسر جهان فوتبال را برای تفریح بازی و تماشا می‌کنند. فوتبال بر روی چمن، ماسه، آسفالت، سنگفرش، و زمین خاکی بازی می‌شود. بازیکنان فوتبال ممکن است کوتاه‌قد یا بلندقد، دارا یا ندار، جوان یا پیر، حرفه‌ای یا نابلد باشند. و با این حال، با همه‌ی این تفاوت‌ها، فوتبال یک جور بیش‌تر بازی نمی‌شود.

از آنجا که فوتبال چنان فراگیر و همه‌گیر است، بیش از هر ورزش دیگری زندگیِ ما را متأثر می‌کند. آلبرت کامو، فیلسوفی که برنده‌ی جایزه‌ی نوبل در ادبیات شد، درباره‌ی فوتبال می‌گوید همه‌ی آنچه از اخلاق و وظیفه می‌داند از فوتبال آموخته است. فوتبال بازی‌یی است که جنگ‌ها را پدید آورده و متوقف کرده است.

اما این کتاب از آن کتاب‌هایی نیست که بررسی می‌کنند چگونه فوتبال چنان معنای گسترده‌ای یافته است. این کتاب در عوض به یک پرسش سقراطی پاسخ می‌دهد: «چه می‌شد اگر می‌توانستیم این شور و شوق نسبت به فوتبال را به‌سمت آرمان‌های ارزشمند انسانی سوق دهیم؟»

در یونان باستان بازیِ فوتبال در کار نبود—دست‌کم تا جایی که ما می‌دانیم. پس امکان ندارد سقراط که به آن دوران تعلق داشت پرسش ما را پرسیده باشد. اما آن سقراطی که پرسش ما را طرح کرده است بازیکن افسانه‌ای برزیلی «سوکراتس» (Sócrates) است که زمانی کاپیتان تیم‌ ملی فوتبال برزیل بود و در عین حال پزشک و فعال سیاسی هم بود. سقراط یونانی احتمالاً احساس غرور خواهد کرد که چنین هم‌نامی در دوران ما دارد. سقراط برزیلی ما را در روش سقراطی درگیر می‌کند چراکه پرسش او ما را به پاسخ رهنمون می‌شود—ما داستان‌های فوتبالی را به کار می‌گیریم تا شور و شوق فوتبال را همراه کنیم با مطالبه‌ی «پایایی» که آرمان ما برای بشر است.

من از طریق تشبیه با منابع آبی درباره‌ی پایایی آموخته‌ام. امید می‌رود که آموختن درباره‌ی پایایی از طریق فوتبال لذت‌بخش‌تر و زین‌رو به‌یادماندنی‌تر باشد. از این گذشته، هم‌وابستگی‌ها و هم‌بستگی‌ها در جهان واقعی، و نه صرفاً تشبیه‌ها، سیستم فوتبال را به سیستمی که ما می‌خواهیم پایا نگاه داریم پیوند می‌دهد؛ مسئله فقط این است که این پیوندها معمولاً نمایان نیستند. بنابرین، وقتی هم‌وابستگی‌ها و هم‌بستگی‌ها در فوتبال و پایایی را کشف کنیم تونایی خود را افزایش می‌دهیم که آنها را در سامانه‌های دیگر هم بیابیم. برای اینکه فوتبال را درک کنیم این کافی نیست که آن را به حرکت‌ها یا بازی‌های مشخص وابکاهیم بلکه باید همچنین نظرگاه خودمان را گسترش دهیم تا امکان‌های نامحدودی را درک کنیم که در پی می‌آیند چراکه این حرکت‌ها و بازی‌ها همه بطور پیچیده در شبکه‌ای از پیوندها و هم‌وابستگی‌ها تنیده شده‌اند. ورزش‌های دیگر را می‌توان از راه آمار رویدادهای مستقل فهمید. اما در فوتبال هر لحظه بی‌همتا و منحصر به فرد است و هیچ حدی از شبیه‌سازی در عمل نمی‌تواند آنچه را در بازی روی خواهد داد پیش‌بینی کند.

اکنون برگردیم به پرسشی که پیش‌تر با الهام از پرسشی از سقراط برزیلی طرح کردیم: چگونه می‌توان فوتبال را برای مطالبه‌ی پایایی به کار گرفت؟ نخست می‌توان از شور و شوقی که میلیاردها انسان برای فوتبال دارند بهره برد. و دوم اینکه می‌توانیم از هم‌وابستگی‌هایی که در این ورزش هست چیزهایی بیاموزیم که به ما کمک کند پیوندها میان الزامات پایایی (برای مثال، حقوق بشر و تغییرات اقلیمی) را کشف کنیم.

پایایی به یک نگرش سیستمی نیاز دارد. فوتبال هم همین‌ طور است؛ فوتبال یک ورزش کل‌گرا است و در آن یک تغییر کوچک در یک بازی ممکن است به‌طور پیش‌بینی‌ناپذیر و بنیادین بر آنچه روی خواهد داد تأثیر بگذارد.


تازه‌ترین کتاب‌ها در حوزه محیط زیست