محسن کاکارش- در دوره‌های پیشین انتخابات مجلس ایران، همواره افراد و گروه‌هایی بوده‌اند که نگاهی متفاوت از نگاه اکثریت جامعه به امر انتخابات داشته‌اند. به گفته کار‌شناسان، گروه‌های اتنیکی و مذهبی به دلایل عدم رعایت حقوق گروهی و فردی‌شان در قانون اساسی به گونه دیگری با مسئله انتخابات برخورد کرده‌اند.

 
براساس گزارش‌های منتشر شده، مشارکت در انتخابات ایران به استثنای مجلس ششم در مناطق گروه‌های اتنیکی و مذهبی کمتر از سطح سراسری بوده است.
 
طی ۳۲ سال گذشته، اصول قانون اساسی در پیوند با حقوق قومیتی اجرا نشده و در هشت مجلس گذشته هیچ‌ قانونی هم در این زمینه به تصویب نرسیده است.
 
تجربه انتخابات گذشته نشان داده است، در نواحی گروه‌های اتنیکی که بیشترشان سنی مذهب هستند مشارکت در انتخابات مجلس و شورای اسلامی شهر و روستا در مقایسه با انتخابات ریاست جمهوری بیشتر بوده است. دلیل اصلی این امر حضور نامزدهایی از قومیت‌ها برای شرکت در انتخابات مجلس عنوان می‌شود، اما به نظرمی‌رسد انتخابات دور نهم مجلس که قرار است در ۱۲ اسفندماه برگزار شود در فضای متفاوت‌تری صورت بگیرد، زیرا بیشتر احزاب و گروه‌های سیاسی در مناطق قومی و ملی ایران فراخوان عدم شرکت در این انتخابات را داده‌اند.
 
اغلب کار‌شناسان مسائل گروه‌های قومیتی ایران هم بر این باورند که انتخابات پیش رو با استقبال سردی روبه‌رو خواهد شد.
 
از سوی دیگر برخی رسانه‌های دولتی از مشارکت صد در صدی گروه‌های اتنیکی خبر داده‌اند. پیشتر جعفر گرزین فرماندار گرگان به خبرگزاری فارس گفته بود: “به لحاظ شرایط قومی در هشتمین مجلس شورای اسلامی ۵۳ نفر فارس، سه نفر سیستانی و سه نفر ترکمن ثبتنام کرده بودند که در مقایسه با ثبت‌نام دوره‌ نهم مجلس اقلیتهای قومی رشد صددرصدی داشتهو در این دوره شش نفر سیستانی، شش نفر ترکمن و ۲۶ نفر فارس برای کاندیداتوری انتخابات نهم نامزد شدهاست.
 
با این حال وضعیت مشارکت گروه‌های قومیتی در ایران به چه شکلی خواهد بود؟ انگیزه‌های شرکت در این انتخابات در میان گروه‌های قومی و مذهبی چیست؟
 
خالد توکلی، کار‌شناس مسائل قومیتی ضمن اشاره به اینکه مشارکت سیاسی این گروه‌ها به شکل محسوسی پایین آمده است در گفت‌وگو با زمانه می‌گوید: “اکنون به جای رقابت سیاسی، بسته به شرایطی که در حوزه انتخابیه حاکم است، رقابت‌های محلی، طایفه‌ای، شهری- روستایی یا میان شهرهای مختلف و… حاکم شده است. به عبارت دیگر در رقابت‌ها به جای تأکید بر قابلیت‌ها و ویِژگی‌های اکتسابی، بر ویژگی‌ها و صفات انتسابی مانند محل تولد، جنسیت، همشهری بودن و… تأکید می‌شود.”
 
خالد توکلی ساکن سقز و دارای دکترای جامعه‌شناسی توسعه فرهنگی است. او در انتخابات مجلس ششم با کسب آرای مردم شهرستان سقز به عنوان نماینده مردم انتخاب شد که شورای نگهبان مانع حضورش در مجلس شد.
 
مشارکت سیاسی گروه‌های اتنیکی ایران در چه وضعیتی قرار دارد؟
 
خالد توکلی– اگر در پاسخ به این پرسش به یک جمله اکتفا کنیم باید گفت میزان مشارکت سیاسی گروه‌های قومیتی به‌طور محسوسی پایین آمده است، اما اگر بخواهیم پاسخ را بسط دهیم بایستی به چند نکته اشاره شود:
 
۱- بعد از انتخابات دوره‌ دهم ریاست جمهوری و حوادث پس از آن، اگرچه انتخابات دیگری برگزار نشده است، اما بسیاری از شواهد حکایت از آن دارد که در سطح ملی، میزان مشارکت سیاسی نسبت به دوره‌های گذشته کاهش محسوسی داشته باشد. بسیاری از‌‌ همان علل و انگیزه‌هایی که در سطح ملی موجب کاهش میزان مشارکت سیاسی می‌شوند در سطح گروه‌های قومیتی نیز تأثیرگذار هستند و به کاهش میزان مشارکت سیاسی می‌انجامند.
 
۲- بعد از دوم خرداد و فضای سیاسی و رسانه‌ای که به دنبال آن شکل گرفت، تغییرات عمده‌ای در سطح انتظارات، میزان مطالبات مردم و نحوه‌ ابراز آن در مناطق قومیتی به وجود آمد. این امر در رقابت‌های انتخاباتی نمود بیشتری داشت. بدین‌گونه که مطالبات سیاسی و هویت‌محورانه جایگزین مطالبات اداری، مشکلات شخصی و نیازهای اقتصادی می‌شود و به تبع آن نامزدهای انتخاباتی نیز بر همین امور تأکید می‌کردند. در چنین فضایی انگیزه برای مشارکت نیز به شدت افزایش می‌یافت. اکنون از یک‌سو مجال فعالیت برای هویت‌طلبان و فعالان سیاسی چندان مناسب نیست تا با تأکید بر آن شعار‌ها مردم را به پای صندوق‌های رأی بکشانند و از سوی دیگر مسائل و مشکلات اقتصادی و ناامیدی از عزم و توانایی حل آن توسط کارگزاران حکومتی چنان گریبان مردم را گرفته است که اشتیاق و علاقه‌ وافری برای حضور در محافل انتخاباتی از خود نشان نمی‌دهند.
 
۳- بعد از انتخابات ۸۸ تمامی شواهد حکایت از آن دارد که به‌طرز چشمگیری گستره‌ خطوط قرمز در حال گسترش بوده و به‌‌ همان نسبت نیز هزینه‌ فعالیت سیاسی افزایش یافته است. انسداد سیاسی و بالا رفتن هزینه‌ فعالیت سیاسی، فرصت و مجال مناسبی برای گسترش خشونت و رفتارهای خشونت‌آمیز فراهم می‌آورد. به گونه‌ای که پس از سال‌ها دوری از خشونت و امنیت و آرامش نسبی حاکم در کردستان، مجدداً شاهد درگیری‌های مسلحانه و خشن بودیم که این نیز به نوبه‌ خود موج بالا رفتن هزینه‌ی فعالیت سیاسی شده است. از آنجایی که میان افزایش هزینه‌ فعالیت سیاسی و کاهش میزان مشارکت رابطه‌ معنی‌داری وجود دارد، می‌توان گفت این امر نیز می‌تواند به کاهش انگیزه‌ مشارکت در انتخابات بیانجامد.
 
۴- این نکته بدیهی است که مشارکت در انتخابات واجد دو رویه یا از دو حق تشکیل شده است: حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن. در تاریخ جمهوری اسلامی، انتخاب کردن و به عبارتی در پای صندوق‌های رأی حاضر شدن، همواره برای عامه‌ مردم به رسمیت شناخته شده است و به‌طور گسترده‌ای از اقشار مختلف مردم برای مشارکت در این بخش از انتخابات دعوت به عمل آمده و حتی از آن به مثابه تکلیف یاد شده است، اما رویه‌ دیگر انتخابات که‌‌ همان حق انتخاب شدن است به طور یکسان و برابر برای تمامی کسانی که خواهان برخورداری از آن بوده‌اند، اعمال نشده است. در این دوره برخلاف دوره‌های گذشته از‌‌ همان ابتدا دبیر شورای نگهبان اعلام کرد کسانی که احتمال می‌دهند رد صلاحیت شوند برای ثبت نام اقدام نکنند. اظهار نظراتی از این دست موجب شده است افرادی که دارای محبوبیت و پیشینه‌ سیاسی مشخصی در میان مردم هستند و می‌توانند مردم را به پای صندوق‌های رأی بکشانند، تمایل چندانی برای حضور در عرصه‌ انتخابات نداشته باشند.
 
۵- احزاب تحریمی اکنون دلایل مستند، عامه‌پسند و قوی‌تری برای تحریم در اختیار دارند. اگر در گذشته فعالیت‌های تبلیغی آن‌ها در مقابل امواج تبلیغی حکومت چندان کارساز نبود امروزه سخن آن‌ها – با توجه به حوادث دو سال اخیر- مقبولیت بیشتری دارد و می‌توانند بر تعداد کسانی که در انتخابات مشارکت نمی‌کنند، بیافزایند.
 
آیا غیر از علل و انگیزه‌هایی که در سطح سراسری موجب کاهش میزان مشارکت سیاسی می‌شوند، دلایل دیگری برای کاهش میزان مشارکت در مناطق قومیتی وجود دارد؟
 
بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که کرد‌ها سیاسی‌تر از دیگر قومیت‌های ایران هستند. به همین دلیل شعارهای اصلی نامزدهای مختلف انتخاباتی در دوره‌های گذشته، عمدتاً رنگ و بوی سیاسی و بر نابرابری‌های سیاسی و احقاق حقوق قومیتی تأکید داشتند. همین امر موجب می‌شد که علی‌رغم اعلام تحریم انتخابات از سوی اپوزیسیون کردی، سطح انتظارات و مباحث انتخاباتی ارتقا یابد و کسانی که از وزن سیاسی و اجتماعی قابل توجهی برخوردار بودند در انتخابات حضور پیدا کنند و در نتیجه اکثریت نسبی مردم در انتخابات مشارکت داشته باشند. در این دوره- تاکنون- کسانی که سابقه‌ و پیشینه‌ سیاسی قدرتمندی دارند علاقه‌ای به حضور در انتخابات از خود نشان نداده‌اند (حاکمیت نیز این وضعیت را ظاهراً بیشتر می‌پسندد). در مورد شعار‌ها و برنامه‌هایی که بر شکاف‌های قومی و سیاسی تأکید دارند، محدودیت نوشته و نانوشته‌ شدیدی اعمال می‌شود. این امر موجب شده است که مردم علاقه‌ چندانی برای حضور در محافل انتخاباتی نداشته باشند. علاوه بر این عملکرد دولت و مجلس و تداوم محرومیت‌ها در کردستان نیز بر سردی تنور انتخابات افزوده است.
 
بنابراین، کانال‌های مشارکت سیاسی این گروه‌ها کدام هستند؟
 
هیچ کانال مشخص و تعریف‌شده‌ای وجود ندارد. اگر قبلاً مجموعه‌ای از نهادهای مدنی، تشکل‌های زنان و دانشجویان یا احزاب اصلاح‌طلب بخشی از فعالیت‌های خود را به مطالبات قومیت‌ها اختصاص می‌دادند اکنون تمامی این راه‌ها دچار انسداد شده است و فکر می‌کنم در انتخابات پیش رو، شعار‌ها و مطالبات قومی، نسبت به سال‌های گذشته در ضعیف‌ترین شکل خود مطرح می‌شوند.
 
صف‌بندی طیف‌های مختلف اقلیت‌ها در انتخابات پیش رو را چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟
 
اکنون به جای رقابت سیاسی، بسته به شرایطی که در حوزه‌ انتخابیه حاکم است، رقابت‌های محلی، طایفه‌ای‌، شهری- روستایی یا میان شهرهای مختلف و… حاکم شده است. به عبارت دیگر به جای تأکید بر قابلیت‌ها و ویِژگی‌های اکتسابی، بر ویِژگی‌ها و صفات انتسابی مانند محل تولد، جنسیت، همشهری بودن و… در رقابت‌ها تأکید می‌شود. در برخی از موارد نیز صف‌بندی‌ها صرفاً مبتنی بر منافع شخصی است. هر چند شماری از گروه‌های اصولگرا نیز تلاش دارند تا در این میان نقش بازی کنند، اما آن‌ها نیز تمایل و اعتقادی به طرح نابرابری‌های سیاسی و حتی اقتصادی ندارند.
 
حکومت چه راه‌هایی برای افزایش مشارکت اقلیت‌ها در این انتخابات می‌تواند داشته باشد؟
 
جمهوری اسلامی همواره در ایام انتخابات، روش‌ها و برنامه‌هایی برای گرم کردن تنور انتخابات در چنته داشته و از آن‌ها استفاده کرده است. به عنوان نمونه در فضای سیاسی گشایشی حاصل می‌شد و در نتیجه شور و شوق انتخاباتی افزایش می‌یافت. در این دوره فعلاً خبری از گشایش سیاسی نیست و احتمال می‌رود که فضای سیاسی از این نیز بسته‌تر شود.
 
شاید بحث یارانه و میزان و مقدار آن، هزینه‌های تبلیغاتی نامزد‌ها و برنامه‌های صدا و سیما بر افزایش میزان مشارکت مؤثر باشد.