اکبر فلاح‌زاده ـ ملالی جویا، زن شجاع افغان را همه می‌شناسیم. او همیشه و همه‌جا بسیار پرشور ظاهر می‌شود و توجه همه را به خود جلب می‌کند.

 
مخالفانش به همین دلیل بر او خرده می‌گیرند و استهزایش می‌کنند، اما دوستان و هوادارانش او را تحسین می‌کنند. خانم ملالی بی‌باکانه حرف می‌زند. برای درک رفتار و گفتار متهورانه او نخست باید وضع رقت‌بار زنان در افغانستان را به خوبی شناخت. چندی پیش شبکه چهار تلویزیون انگلیس گزارش تکان‌دهنده‌ای از زندگی یک خانواده افغان نشان داد: یک زن جوان که مادر یک بچه خردسال بود، تحت فشار شوهرش تن‌فروشی می‌کرد تا خرج خانواده‌اش را در آورد.
 
گزارش‌های متعدد دیگری از ازدواج‌های اجباری با دختربچه‌های کم سن و سال وجود دارد. خیلی از این دختربچه‌ها که به “عروس‌های تریاک” معروفند به عنوان عروس- کنیز بین سران قبایل رد و بدل می‌شوند. آنها به خانه “بخت”، یا به عبارتی بدبختی می‌روند. دختربچه‌ها تا وقتی به سن ازدواج برسند، باید برای خویشاوندان شوهرشان کلفتی کنند. بعضی از همین بچه‌ها وقتی به ده، دوازده سالگی می‌رسند با خوردن تریاک خودکشی می‌کنند.
 
ملالی جویا در کتاب “زنی در میان جنگ‌سالاران” (A woman among warlords) ازجمله به همین موضوع می‌پردازد و از خرده دهقانانی سخن می‌گوید که چون قادر به پرداخت قرض‌هایشان نیستند، دختربچه‌های‌شان را به طلبکارهای‌شان پیشکش می‌کنند.
 
ملالی جویا متعلق به چنین جامعه‌ای است. ناگفته پیداست که مبارزه برای حقوق زنان در یک جامعه سنتی زن ستیز چقدر دشوار است. ملالی جویا سال‌هاست به چنین مبارزه‌ای مشغول است و تاوان سنگینی هم بابت آن داده است.
 
او یکی از جوان‌ترین و در عین حال جنجالی‌ترین اعضای پیشین مجلس ملی افغانستان است. او سال ۲۰۰۳ به عنوان نماینده ایالت فراه یک سخنرانی پرشور در لوی جرگه قانون اساسی کرد و با همان به شهرت رسید. او سال ۲۰۰۷ این شورای ملی را “بدتر از طویله و باغ وحش” خواند و به همین دلیل عضویتش به حال تعلیق در آمد. او پیش از آن در جریان جلسات پارلمانی بارها مورد حمله لفظی و تهدید نمایندگان بنیادگرا قرار گرفته بود. مخالفانش او را دست پروده دولت پاکستان می‌دانند، اما دوستدارانش او را “شجاع‌ترین زن افغان” و همانند آنگ سان سو چی (Aung San SuuKyi) مبارز راه دمکراسی و برنده جایزه صلح نوبل در میانمار (برمه) می‌دانند. مجله “تایم” نام ملالی جویا را در فهرست ۱۰۰ شخصیت پرنفوذ سال ۲۰۱۰ قرار داد.
 
ملالی جویا متعلق به چنین جامعه‌ای است. ناگفته پیداست که مبارزه برای حقوق زنان در یک جامعه سنتی زن ستیز چقدر دشوار است. ملالی جویا سال‌هاست به چنین مبارزه‌ای مشغول است و تاوان سنگینی هم بابت آن داده است.
 
خانم ملالی در یک خانواده شلوغ رشد کرده و مدتی در پاکستان و ایران پناهنده بوده است. او که خود طعم محرومیت و بدبختی را چشیده، مدتی به بچه‌های بی سواد افغان درس می‌داده است. این زن فعال در مبارزه برای حقوق زنان و علیه بی عدالتی از هر فرصتی برای افشاگری استفاده می‌کند.
 
 ملالی جویا به اشرف دهقانی و صمد بهرنگی دلبستگی نشان می‌دهد و از ستایندگان شعرهای احمد شاملو و حمید مصدق است .
 
او به علت موضع ضد آمریکایی اش نیز مدتی نتوانست ویزای آمریکا بگیرد، تا اینکه با پشتیبانی بعضی نمایندگان سنا و کنگره با سفرش موافقت شد. او در این سفر همراه با نوام چامسکی برنامه‌ای مشترک ضد جنگ برگذار و به کانادا نیز سفر کرد و ضمن معرفی کتابش بر علیه طالبان و زن‌ستیزی از یک‌سو و اشغال کشورش از سوی دیگر سخنرانی کرد و مصاحبه‌های گوناگونی انجام داد.
 
ملالی جویا از حمایت نیروهای مترقی در افغانستان و خارج از آن هم بهره‌مند شده و بارها نیز جوایزی دریافت کرده است. جوایزی که ملالی جویا گرفته است، ازجمله جایزه شهامت آنا پولیتکوفسکایا و جوایز متعدد حقوق بشر، هر چند با اهمیت هستند، اما در درجه دوم‌ قرار دارند. علتش این است که ملالی جویا زبانش بیش از حد سرخ است. او نه تنها با نیروهای قشری و زن ستیز در داخل افغنستان، که علیه دولت‌های غربی نیز می‌جنگد که به گفته وی، با اشغال نظامی افغانستان، وضع را بدتر کرده‌اند.
 
ملالی علیه هرگونه دخالت نظامی و موافق حمایت سیاسی و فرهنگی از نیروهای ترقی خواه است. او همچنین طرفدار جدایی دین از دولت و خواهان یک دولت لائیک در افغانستان است. از نظر او “نباید به جنگ سالاران اجازه داده شود که خود را در زیر نقاب دموکراسی پنهان کنند و به کرسی‌های خود بچسپند و به قیمت پابرهنگی و بینوایی مردم به دنبال منافع خود باشند”.
 
 
از مبارزه برای آزادی، دمکراسی و عدالت دست نمی‌کشم
 
 چندی پیش ملالی جویا برای چندمین بار مورد سوءقصد قرار گرفت که البته جان سالم به در برد. هایکه هنزل (Heike Hänsel) از نمایندگان حزب چپ (Die Linke) در پارلمان آلمان از سوی فراکسون حزب حمله به ملالی جویا را محکوم کرده و از دولت آلمان خواستار حمایت شده است.
 
یونگه ولت، روزنامه چپ‌گرای آلمان، گفت‌وگوی هایکه هنزل با ملالی جویا را منتشر کرده است که خلاصه‌ای از آن را می‌خوانیم.
 
خانم ملالی در یک خانواده شلوغ رشد کرده و مدتی در پاکستان و ایران پناهنده بوده است. او که خود طعم محرومیت و بدبختی را چشیده، مدتی به بچه‌های بی سواد افغان درس می‌داده است. این زن فعال در مبارزه برای حقوق زنان و علیه بی عدالتی از هر فرصتی برای افشاگری استفاده می‌کند.
 
چند روز پیش شما برای ششمین‌بار از سوء قصد جان سالم به در بردید. می‌توانید در مورد این حادثه برای ما بگویید؟
 
ملالی جویا: یک روز بعد از دیدار از ایالت فراه دو مرد مسلح به دفترم حمله کردند. وقتی محافظانم خواستند از خودشان دفاع کنند مورد تیراندازی مهاجمان قرار گرفتند و زخمی شدند. حقیقتش با توجه به درد و رنج هموطنانم، این حملات قابل ذکر نیستند، من فقط نگران محافظانم هستم که آدم‌هایی معمولی هستند و داوطلبانه محافظ من شده‌اند. با این حال من بیدی نیستم که از این بادها بلرزم. آنها با این حملات می‌خواهند مرا از مبارزه برای آزادی، دمکراسی و عدالت بازدارند، اما نمی‌توانند.
 
این سوء قصد‌ها کار کیست؟ فکر می‌کنید می‌شود عوامل سوء قصد را گرفت و محاکمه کرد؟
 
به طور کلی می‌شود گفت که آنها دشمنان مردم افغانستان هستند. آنها بنیادگراهای جنایتکارند؛ طالبان تروریست و عوامل تحت حمایت دولت‌های غربی و رژیم مافیایی حاکم هستند، ولی اینکه به کدام گروه مشخص وابسته هسند معلوم نیست. در بلبشویی که در افغانستان حاکم است و دستگاه قضا، رسانه‌ها و پلیس دست جنگ سالاران جنایتکار است، انتظار تحقیق این سوء قصد بیهوده است. حتی اگر هم سوء قصدکنندگان گیر بیافتند دوباره فوراً آزاد می‌شوند. تا وقتی کشور ما تحت اشغال آمریکایی‌ها و قدرت دست بنیادگراهاست، همین آش و همین کاسه است.
 
قتل ۱۶ نفر از زنان و کودکان افغانی توسط یک سرباز آمریکایی چه اثری روی افکار عمومی گذاشته است؟
 
مردم خوب می‌دانند که هرجا آمریکا دخالت نظامی کند، حاصلش مرگ و ویرانی است. بنابراین این حادثه چیز عجیبی نیست. از سال ۲۰۰۱ ده‌ها هزار نفر از غیر نظامیان بی‌گناه کشته شده‌اند. سربازان آمریکایی به روی اجساد ادرار کرده‌اند و قران آتش زده‌اند. معلوم است این چیزها مردم را خشمگین می‌کند، اما بزرگ‌ترین جنایت و بزرگ‌ترین خیانت، حمایت آمریکا از جنگ‌سالاران بنیادگرا و طالبان زن ستیز است. آمریکایی‌ها در اینجور اقدام‌ها بد سابقه‌اند: عراق را به خاک و خون کشاندند، لیبی را با سر کار آوردن دست‌پروردگان‌شان ویران کردند و حالا دارند برای دخالت نظامی در سوریه هم نقشه می‌کشند.
 
بزرگ‌ترین جنایت و بزرگ‌ترین خیانت، حمایت آمریکا از جنگ‌سالاران بنیادگرا و طالبان زن ستیز است. آمریکایی‌ها در اینجور اقدام‌ها بد سابقه‌اند: عراق را به خاک و خون کشاندند، لیبی را با سر کار آوردن دست‌پروردگان‌شان ویران کردند و حالا دارند برای دخالت نظامی در سوریه هم نقشه می‌کشند. 
 
آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان به‌تازگی در افغانستان بود و با توجه به اوضاع بحرانی امنیتی اعلام کرد که نیروهای نظامی آلمان را تا بعد از سال ۲۰۱۴ هم از افغانستان خارج نخواهد کرد. نظر شما در این زمینه چیست؟
 
این نشان می‌دهد که آمریکا و متحداننش اینجا جا خوش کرده‌اند و قصد رفتن ندارند. از همان ابتدا آنها دنبال منافع ژئوپلیتیک و علائق اقتصادی خودشان و ایجاد پایگاه نظامی و امنیتی بودند. حتی اگر هم روزی نیروهای نظامی‌شان را خارج کنند، باز چندهزار نیرو را اینجا مستقر نگه می‌دارند. پلیس‌هایی که برای ما تربیت می‌کنند، گوشت‌های دم توپ هستند تا در حد امکان سربازان خارجی کمتری کشته شوند.
 
 
 
در همین زمینه: