سونیتا کشیاب یک زن فعال هندی است که برای حقوق زنان کشاورز در هند و همچنین موضوع توسعه پایدار روستایی کارهای مهم و پروژه‌های موثری را اجرا کرده است. او از یکی از روستاهای دورافتاده هند می‌آید و به گفته خودش مجبور بوده در فقر کار کند و همزمان درس بخواند. نظریات او در حوزه توسعه پایدار روستایی خصوصاً توانمندسازی زنان روستایی از آنجا مهم است که او تجربیات عملی موثری در طول نزدیک به ۲۰ سال اخیر داشته است.

زنان گروه «راه‌حل فراموش‌شده» به هیأت درختان درآمده‌اند و در سان‌فرانسیسکو در تظاهرات «برای اقلیم به پا خیزید» خواهان راه‌حل‌های واقعی برای مشکلات زیست‌محیطی هستند، هشت سپتامبر ۲۰۱۸ ــ عکس: AFP

خانم کشیاب می‌گوید: «من وقتی ازدواج کردم به اندازه و یا حتی بیش از همسرم بر زمین کار می‌کردم و هرگز سهم برابری نداشتم. نمی‌توانستم برای درس خواندن و کمک به خانواده و فرزندانم برنامه‌ریزی کنم و این وابستگی اقتصادی به من حس ناتوانی و ضعف می‌داد. من زنان زیادی مانند خودم را می‌شناختم، حتی زمانی که به دبیرستان می‌رفتم. مادر و مادر بزرگم را می‌دیدم که حتی برای خرید عینک نیازمند تصمیم همسرانشان بودند. و این درحالی بود که به‌شدت کار می‌کردند و وظایف نگهداری فرزندان و کارهای مربوط به خانه را هم به عهده داشتند.»

سونیتا صندوقی را در سال ۲۰۰۱ با مشارکت سه نفر تاسیس کرد. صندوقی که بتواند گره‌های کوچک ارتباطی بین روستاها و شهرها ایجاد کند به ترتیبی که زنان کشاورز خودشان بتوانند جریان فروش و خرید محصولات و نیازمندی‌های کشت دوباره‌شان را مدیریت کنند.

حالا شرکت او بیش از ۳۰۰۰ عضو دارد. کاشیاپ معتقد است زنان نیاز به کمک ندارند، باید راه را برای تجارت و تولید و آموزش  آنها به شکل برابر هموار کرد. این زن بارها اعتقاد خود درمورد تجارت را در جلسات رسمی تکرار کرده است و حتی خواستارکاهش مالیات برای کالاهای تولیدی زنان روستایی شده است تا شرکت آنها درزنجیره ارزش افزوده و کسب درآمد تضمین شود.

مالکیت بر زمین

تجربه زنان روستایی و کشاورز در نابرابری تملک بر زمینهای زراعی منحصر به هند نیست. بیش از ۶۱ درصد کارگرانی که بر زمین‌های کشاورزی کار می‌کنند زنان هستند، در حالیکه در نیمی از کشورهای جهان زنان حتی حق مالکیت بر زمین‌های کشاورزی را نیز ندارند.

در برخی از کشورهای دنیا از جمله در روآندا و نپال و تانزانیا به همت سازمان‌های غیردولتی محلی و سازمان فائو طرح‌های آزمایشی برای اعطای حق مالکیت زمین به زنان امتحان شده است که نتایج آن بسیار قابل توجه است. از جمله تعداد کودکانی که دچار سوء تغذیه بودند کاهش یافت و یا درآماری منتشرشده مربوط به سال گذشته، سازمان فائو اعلام کرد که درکشور روآندا زمین‌هایی که تحت مالکیت زنان بودند، از نظر حفظ منابع آب و ارزش خاک وضعیت به مراتب بهتری از زمین‌های تحت مالکیت مردان داشتند. همینطور آمار فقر مطلق نیز در روستاهایی که مالکیت زمین‌ها و تصمیم‌گیری برای کشت و فروش محصولات به عهده زنان بود، به شکل معناداری کاهش یافت (نگاه کنید به تصویر شماره ۱).

تصویر شماره یک، نمودار فائو مربوط به اطلاعات سال ۲۰۱۸ ــ برای بزرگ‌ترشدن تصویر روی آن کلیک کنید

درایران هنوز پروژه مدون و تامین اعتبارشده‌ای برای حمایت از زنان کشاورز در نظر گرفته نشده است. بخش زیادی از شالیکاران و چایکاران در شمال و یا کشاورزان جنوب و جنوب غرب کشور، بخش مهمی از بدنه تولیدگر عشایر و کوچ‌نشینان، زنان هستند و سازمان زنان و یا سازمان محیط زیست برنامه‌ای ویژه در حمایت از این افراد و توانمند‌سازی‌شان، در شرایط سخت اقلیمی به‌وجودآمده ندارد. به این جمعیت باید زنان کارگر فصلی در کارخانه‌های فرآوری محصولات کشاورزی و زنان آسیب‌دیده از مهاجرت‌های اقلیمی را نیز باید افزون کرد.

توانمندی جوامع روستایی میتواند نقش بسیار مهمی درامنیت غذایی، مدیریت صحیح آب و منابع طبیعی و همچنین کنترل موج مهاجرت و بر هم خوردن توازن جغرافیای سیاسی ایران داشته باشد. نکته مهمی که سالهاست مورد غفلت قرار گرفته است. و امروز ترکیب مشکلات خشکسالی و فقر و حاشیه‌نشینی انجام هر پروژه‌ای در این حوزه را سخت و پرهزینه کرده است.

برایمان تصمیم می‌گیرند

براساس گزارش سازمان ملل تنها کمتر از ۲۰ درصد مدیران رده بالا و میانی کمیته‌های برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری در حوزه آب و انرژی در سطح جهانی را زنان تشکیل می‌دهند، با اینکه سازمان جهانی محیط زیست این سال را سال «زنان در خط مقدم مبارزه علیه تغییر اقلیم- ریسک و امید» نامید. طرح موضوعی که اهمیت نقش زنان در فرآیند مهار و کنترل مشکلات محیط زیست را برای چندمین بار مطرح می‌کند.

در ایران هم از مهمترین نمونه‌های تلاش برای حضور زنان در بحث محیط زیست به شکل رسمی می‌توان به تفاهم‌نامه‌ای که در سال ۱۳۹۴ میان دولت و سازمان محیط زیست، با امضای شهیندخت مولاوردی و معصومه ابتکار، منعقد شد اشاره کرد؛ توافقی که با هدف ویژه فعال‌سازی زنان در حفظ محیط زیست تعریف شد. به نقل از خانم ملاوردی چهار سال زمان برای تهیه این سند زمان صرف شده بود.

اما به شکل عملی در قوانین حمایتی تعاونی‌ها و بانک‌ها برای زنان کشاورز، زنان علاقه‌مند به اشتغال‌زایی در موارد مستقیم مربوط به محیط زیست (به طور مثال تولید محصولات بیو، ایده تورهای گردشگری در طبیعت، پروژه های تحقیقاتی – ایستگاهی) حمایت از دانشجویان دختر برای تحصیلات عالی در این حوزه و حضور فعال مدیران زن در رده‌های مختلف تغییر روش یا سیاست‌گذاری اعمال نشد.

اولین مورد نقش زنان در الگوی مصرف است و مدیریت زباله‌های خانگی. این مورد در این تفاهم‌نامه نیز با عنوان «اصلاح الگوی مصرف» گنجانده شده است که در واقع برنامه دیگری است با هدف آرمانی‌کردن خانه‌نشینی زنان و دادن مسئولیت آشپزخانه‌ها به دست آنان. براساس اطلاعات منتشر شده در سایت رسمی معاونت امر زنان و خانواده دفتر ریاست‌جمهوری حوزه فعالیت‌های سازمان‌های مردم‌نهاد که به عنوان ان‌جی‌او های زنان کسب مجوز کرده‌اند (نگاه کنید به تصویر ۲) فعالیت‌های مذهبی و خیریه ای که اغلب با همان سیستم هیئتی و مذهبی اداره می‌شود با تفاوت معناداری از باقی فعالیت‌ها، دربالای جدول قرار می‌گیرند.

تصویر شماره دو ــ برای بزرگترین‌شدن تصویر روی آن کلیک کنید

نسلی امیدبخش

تصویر جین گودال، محقق و رفتار شناسی که مطالعات بر روی حیوانات را متحول کرد، در کنارگرتا تونبرگ،‌ رهبر ۱۶ ساله اعتراضات دانش‌آموزی شکل‌گرفته علیه کوتاهی سیاستمداران و خلاء های قانونی در مقابله با تغییر اقلیم، نمایشی ماندگار است از تلاش چندین نسل از زنان برای نجات زمین در یک کادر. تظاهرات دانش‌آموزان در جمعه‌های امید بخش، افزایش احساس مسئولیت نسل جوان در کسب اطلاعات، میتواند نوید بخش باشد. اما چراغی به اندازه نورانی روشن نشده است. یکی از بزرگترین بازارهای هدف مصرف گرایی، نوجوانان و خصوصا نوجوانان دخترهستند. فرهنگ‌سازی و آموزش به این نسل می‌تواند اهمیت ویژه‌ای برای برنامه‌ریزی‌های مرتبط با حوزه مدیریت منابع و حتی دورریزها داشته باشد.

در زیست‌بوم ما

چطور می‌شود از این هویت‌یابی زنان و محیط زیست از یکدیگر در تلاش‌های جنبش‌های محیط زیستی ایران چشم پوشید. زنانی که در کنار هم، رودها و تالابها وخیابانها دست در دست نجات سرزمینی را فریاد میزدند که امکان شهروند موثر بودن را برایشان فراهم کرده است. امکان موثر بودن وتغییردادن.این تصویرزیبا را از زنان سفالگر در روستای دوری درسیستان و بلوچستان می‌توان یافت تا زنان خوزستان در کنارکارون و زنان روستاهای اصفهان دراعتراض به خشکیدگی زاینده رود. درختکاری و پرورش نهال و شرکت دراعتراضهای سازمان یافته به پروژه های سد سازی و انتقال آب همه نمونه های روشنی از فعالیت زنان ایرانی در حوزه محیط زیست است.

اما اگر بخواهیم در شرایط نسبی وضعیت را بسنجیم تلاش زنان بخصوص نوجوانان در ایران بسیار کمتر از آسیبی‌ست که به شکل جنسیتی از مشکلات اقلیمی و زیست‌محیطی متوجه آنهاست. مهاجرت‌ها و حاشیه‌نشینی، اجبار در ترک مدرسه و ازدواج‌های زیر سن، افزایش فقر و تضاد طبقاتی که زنان را به محرومیت مضاعف گرفتار می‌کند، مثال‌های کوچک از بیشمار آسیب‌هایی‌ست که با شرایط فعلی خشکیدگی سرزمینی در ایران به شکل جدی مشکل‌ساز شده است.

نمونه های درخشان از تلاش زنان در جهان با نگاهی سبز و محیط زیستی به جنبشهای برابری‌خواهانه کم نداریم، می‌توانیم آنها را بیاموزیم و بیاموزانیم. پرکردن این فضای خلاء  آموزش به دختران می‌تواند بسیار مهم باشد. درجایی که نه سلبریتی‌ها و نه مدیران دولتی و نه سیستم رسمی آموزش وپرورش و نه رسانه رسمی و ملی نگاهی به این گروه ندارند، کنشگران و پژوهشگران محیط زیست باید برای این جامعه هدف تولید محتوا کنند.


از همین نویسنده: