در میان مردم، فروشندگان و خریداران، گفت‌وگو درباره جنس چینی، جنس اصیل و جنس تقلبی، و برداشت‌ها از چین.

ساخت چین (C)Shutterstock

تا همین چند سال پیش در بین همه‌ی گروه‌های اجتماعی «جنس چینی» معادل جنس بی ارزش، جنس بُنجُل، جنسی که زود خراب می‌شود و جنس تقلبی بود، اما حالا باید در به در دنبال جنس چینی اصل بود.

اولین بار با این پدیده در یک فروشگاه ابزارفروشی مواجه شدم و سپس رد آن را تا فروشگاه‌های لوازم خانگی گرفتم. از آنجا به سمت بازار فروش قطعات صنعتی و ماشین‌آلات راهنمایی شدم و خیلی زود با این واقعیت آشنا شدم که بعد از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم‌ها، بازار ایران از کالاها و اجناسی «زیر سطح جنس چینی» پر شده است. از این اصطلاح یک فروشنده استفاده می‌کند، اما او نمی‌داند این اجناس «زیر سطح جنس چینی» در کجا تولید شده یا از کجا به ایران وارد می‌شوند.

■ سهامدار یک شرکت بازرگانی توضیحی خلاصه و بسیار روشن در پاسخ به این سوال ارائه می‌دهد: «به خاطر تحریم‌ها راه‌های ورود کالا بسته است. الان در بازار جنس اصل فقط جنس چینی، ترک و روسی هست. بقیه اجناس همه تقلبی است. قبلاً مقداری جنس کره‌ای بود که راه آن بسته شد. از بین این سه کشوری که هنوز با ایران رابطه دارند شما فکر نکنید شرکت‌های خوب طرف ایران می‌آیند. شرکت‌هایی که با آمریکا و اروپا رابطه دارند طرف ایران نگاه نمی‌کنند. بازار آمریکا و اروپا را رها نمی‌کند به خاطر بازار ضعیف ایران تحریم شوند. بعضی شرکت‌های دست چندم که بیشتر شرکت‌های پوششی هستند به ایران کالا می‌دهند. بدترین اجناس بدون گارانتی. تاجر ایرانی حق اعتراض ندارد. چیزی که هست را باید بردارد و بیاورد.»

تا همین چند سال پیش در بین همه‌ی گروه‌های اجتماعی «جنس چینی» معادل جنس بی ارزش، جنس بُنجُل، جنسی که زود خراب می‌شود و جنس تقلبی بود، اما حالا باید در به در دنبال جنس چینی اصل بود.

■ صاحب یک نمایشگاه بزرگ لوازم خانگی می‌گوید که تحریم‌های سنگین علیه ایران باعث شده است که «واردکننده‌ی ایرانی» هر کالایی یا به تعبیر او «هر آشغالی» را روی هوا قاپ بزند. او از عراق به عنوان مکانی برای مونتاژ یا تولید اجناسی «بدتر از جنس چینی» نام می‌برد و می‌گوید: «اجناس را آنجا باز می‌کنند و هر قطعه‌ای که بتوانند جدا کنند برای خودشان بر می‌دارند. یک مرحله دیگر این است که قطعات اصلی را بر می‌دارند و قطعات تقلبی روی اجناس وصل می‌کنند.»

■ فروشنده‌ای دیگر می‌گوید در سه سال اخیر چیزهایی در بازار ایران دیده است که در گذشته مشابه آن را ندیده است. «مارک‌های عجیب و غریبی هست که معلوم نیست مال کجاست. دو سری بار می‌آید از بین اینها دو جنس با یک مارک را کنار هم می‌گذاری ولی با هم فرق دارند. لیبل فرق دارد، کارتن فرق دارد، صدای دستگاه فرق دارد.» او می‌گوید کارگری دارد که چندباری در مورد وزن متفاوت یک کالای مشابه صحبت کرده است و اضافه می‌کند: «جدی نگرفتیم تا اینکه یکبار برای امتحان گذاشتیم روی باسکو. یک خط تولید از اول تا آخر محصولی که تولید می‌کند شاید چند گرم تفاوت داشته باشد اما محال است آقا که دو ماشین لباس‌شویی از یک شرکت با هم نزدیک به یک کیلو و نیم اختلاف وزن داشته باشند.»

■ فروشنده دیگری ادعا دارد اجناس قاچاق آخرین مارک‌های اصلی هستند که وارد ایران می‌شود. در مقابل بخش عمده‌ای از کالاهای تقلبی در «کردستان عراق» و «اطراف بانه» تولید می‌شود. او می‌گوید: «اینها را نمی‌شود گفت قاچاق. جنس قاچاق با لنچ یا با کولبر می‌آید. جنس‌های تقلبی که از کردستان عراق و اطراف بانه می‌آید در حدی است که در کل بازار ایران پخش می‌شود. با لنچ و کولبر نمی‌شود در این حجم. به بالا وصل هستند.»

یک فروشنده‌ می‌گوید در سه سال اخیر چیزهایی در بازار ایران دیده است که در گذشته مشابه آن را ندیده است. «مارک‌های عجیب و غریبی هست که معلوم نیست مال کجاست. دو سری بار می‌آید از بین اینها دو جنس با یک مارک را کنار هم می‌گذاری ولی با هم فرق دارند. لیبل فرق دارد، کارتن فرق دارد، صدای دستگاه فرق دارد.»

■ یک ابزار فروش می‌گوید پیدا کردن «جنس چینی اصل» از دغدغه صاحبان تولیدی‌های صنعتی است و توضیح می‌دهد میزان آسیب ناشی از قطعات غیراستاندارد و تقلبی به ماشین‌الات صنعتی بالا رفته است. «تفاوت جنس آلمانی و چینی در عمر آن است. دقت جنس آلمانی کجا و دقت جنس چینی کجا؟ ولی در هر صورت جنس چینی کمتر عمر می‌کند، دقتش کم است ولی جنس چینی آخرش این است که از کار می‌افتد. زودتر خراب می‌شود. الان اجناسی در بازار هست که می‌زند پدر صاحب دستگاه را در می‌آورد. بولبرینگ روی دستگاه بسته‌اند دهن باز کرده و ساچمه خالی کرده. محور دستگاه با ضرب زیر صفحه کنترل رفته و همه چیز را خراب کرده. بولبرینگ ممکن است ساچمه کچل کند ولی بولبرینگی که دهن باز کند و وسط کار ساچمه بریزد این در کجا تولید شده؟ از کجا وارد شده؟ » او توضیح می‌دهد بازار ایران با سرعت از اجناس اصل خالی شده و مقدار کمی که «شاید باقی مانده باشد» بیرون از شبکه توزیع است و بهترین انتخاب‌ها برای کسانی که به قطعه نیاز دارند استفاده از «قطعات خارجی دست دوم» یا «اجناس چینی درست و حسابی» است.

■ یک فروشنده قطعات الکترونیکی کنترلی می‌گوید اوضاع در قسمت لوازم الکترونیکی بدتر از قسمت‌های تجهیزات فلزی است. از نظر او دلیل این تحریم‌ها آن است که «مثل اینکه از این چیزها استفاده می‌کنند برای موشک و غنی‌سازی. آمریکا همه را بسته. هر چیزی یک تکه‌اش را بشود برای این کارها استفاده کرد ممنوع شده. نمی‌فروشند به ایران. الان هر کسی از قبل جنس اصل نگه داشته باشد از طلا قیمتش بیشتر است. کسانی هستند التماس می‌کنند برای قطعه اصلی و می‌گویند هر چقدر قیمتش باشد پرداخت می‌کنند اما کسی که دارد نگه می‌دارد و به این راحتی نمی‌فروشد.» او توضیح می‌دهد دلیل عدم فروش این قطعات این است که دیگر وارد نمی‌شود برای همین هر روز بر قیمت آنها افزوده می‌شود و فروش آن منطقی نیست زیزا قابل جایگزین شدن نیستند.

چین بد و چین خوب

در بازار ایران بین افراد مختلف بر سر چین اختلاف نظر به وجود آمده است. در گذشته معروف بود که خانواده عسگر اولادی نماینده دولت چین در بازار ایران هستند اما اکنون نفوذ چین در ایران بسیار گسترده‌تر از آن است که یک خانواده بتواند نمایندگی انحصاری چنین نفوذی را از آن خود کند. چین اکنون در بخش‌های مخابرات، نفت، پتروشیمی ایران رقیب قابل توجهی ندارد.

■ یک مهندس برق می‌گوید: «قرارگاه سازندگی خاتم‌النبیا سپاه پاسداران به نوعی پیمانکار چین در ایران است.» او توضیح می‌دهد که در گذشته در پروژه‌های بزرگی شرکت داشته است و از کشورهای مختلف قطعات و کالاهای الکترونیکی دیده است. «هر دفعه از جایی وارد می‌کردند. اوایل تحریم‌های سری جدید در یکی از پروژه‌ها سه مرتبه قطعات عوض شد و پدر ما درآمد تا توانستیم کاری کنیم این قطعات با هم بخوانند.» و اضافه می‌کند: «الان دیگر اینطوری نیست. چین چیزی به سپاه بدهد پروژه‌ها جلو می‌رود و اگر ندهد پروژه‌ها می‌خوابد.»

دو نوع نگاه متفاوت نسبت به کشور چین و رابطه آن با جمهوری اسلامی در حال شکل‌گیری است که شاید دلیل آن در گفته‌های این مهندس برق قابل بررسی باشد. بدون انجام پروژه، شغلی وجود ندارد و بدون اجناس چینی پروژه‌ها قابل انجام نیستند. چین خوب و چین بد از همینجا شکل می‌گیرد. اگر اجناس چینی موجود باشد مشتری و سود وجود دارد و اگر جنس چینی وجود نداشته باشد دیگر از مشتری و سود خبری نیست. چین بد، کشوری است که با یک قرارداد ۲۵ ساله در حال به دست گرفتن اختیار ایران است و چین خوب، کشوری است که با وجود تحریم‌های آمریکا همچنان به ایران چیزهای می‌فروشد.

در شرایط امروز جهان تنها کشوری در جهان که کمترین فاصله را به لحاظ اقتصاد از آمریکا دارد چین است. کشوری مانند روسیه با آنکه از نظر نظامی قدرتمند است اما از نظر اقتصادی توانایی درگیری مستقیم با آمریکا را ندارد. اقتصاد ضعیف روسیه اجازه نمی‌دهد به خاطر منافع کشورهای دیگر با آمریکا درگیر شود. چین تنها ابرقدرتی است که تا حدی قدرت مقابله با آمریکا را دارد. بعد از روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ در آمریکا، هرچه می‌گذرد بر شدت جدال میان این دو کشور افزوده می‌شود. روسیه و چین سال‌ها از اهرم ایران برای امتیازگیری از آمریکا استفاده می‌کردند اما شواهد حاکی از آن است که نگاه چین به ایران در حال تغییر است و این کشور قصد دارد از ایران به عنوان یک پایگاه بزرگ در منطقه خاورمیانه استفاده کند. شاید به همین دلیل است که همچنان چین آخرین گلوگاه جهانی برای اقتصاد جمهوری اسلامی است. وقتی جمهوری اسلامی تحت فشار باشد ایران و اقتصاد ایران نیز زیر فشار قرار می‌گیرد. آنچه چین به جمهوری اسلامی‌ می‌دهد تنها چیزهای است که اقتصاد ایران می‌تواند از دنیای بیرون دریافت کند. این خلاصه‌ای در زاویه دید کسانی است که معتقد هستند در شرایط حاضر باید از چین سپاسگزار بود.

بدون انجام پروژه، شغلی وجود ندارد و بدون اجناس چینی پروژه‌ها قابل انجام نیستند. چین خوب و چین بد از همینجا شکل می‌گیرد. اگر اجناس چینی موجود باشد مشتری و سود وجود دارد و اگر جنس چینی وجود نداشته باشد دیگر از مشتری و سود خبری نیست. چین بد، کشوری است که با یک قرارداد ۲۵ ساله در حال به دست گرفتن اختیار ایران است و چین خوب، کشوری است که با وجود تحریم‌های آمریکا همچنان به ایران چیزهای می‌فروشد.

در مقابل کسانی هستند که بلند پروازی‌های اتمی و موشکی جمهوری اسلامی را بدون پشتوانه چین و روسیه ممکن نمی‌دانند و معتقد هستند اگر حمایت چین و روسیه از جمهوری اسلامی نبود این رژیم تا کنون متلاشی شده یا تغییر رویکرد اساسی از خود نشان داده بود. آنها دلیل رفتارهای انزوا طلبانه حکومت ایران را دلگرمی به متحدانی چون چین و روسیه می‌دانند. این گروه معتقد هستند که چین و روسیه فقط در حال سواستفاده از وضعیت ایران برای سودجویی خودشان هستند.

■ یک بازاری میانسال می‌گوید: «باز خدا پدر و مادر این چینی‌ها را بیامرزد که به ایران جنس می‌دهند. اگر چین ببندند دیگر تمام می‌شود. خودکفایی و این داستان‌ها همه‌اش قصه است. بدون چین در ایران هیچ چیزی پیدا نمی‌شود. ایران هشتاد و خرده‌ای میلیون نفر جمعیت دارد، با قاچاق نمی‌شود این بازار را تامین کرد. حالا ناز می‌کند و گران است بله! شما هم اگر باشی همین هستی. هر کشوری باشد همین است. اروپا مثلاً فکر می‌کنید با قیمت بالا به ایران جنس نمی‌داد؟ ایران تحریم است برای همین هر چیزی وارد ایران می‌شود قیمتش بالاتر از بقیه دنیا است.»

■ یک مغازه‌دار سالخورده می‌گوید: «بازار یعنی اینکه همه جور جنسی باشد و مردم هر چیزی را دلشان خواست بخرند. کاسب بتواند هر جنسی که تشخیص می‌دهد تهیه کند. اینکه فقط یک کشور باشد و جنس‌ با کیفیت نباشد اسمش بازار نیست.» او اضافه می‌کند: «من نمی‌دانم چند وقت دیگر این وضعیت هست. بعضی‌ها می‌گویند توافق می‌شود. بعضی‌ها می‌گویند چند سال دیگر این وضعیت هست. من نمی‌دانم بشود یا نشود ولی اوضاع خراب است و اگر همینطور بماند خراب‌تر می‌شود.»

■ یک فروشنده لوازم خودرو می‌گوید اقتصاد ایران «از همه طرف تحت فشار است» و توضیح می‌دهد که به دلیل بی‌ارزش شدن پول ایران «مردم هر چیزی را بتوانند می‌خرند. دیگر کاری ندارند قیمتش چند است چون اگر امروز نخری فردا گران‌تر می‌شود. دلار روز به روز بالا می‌رود.» توصیف عجیبی او از وضعیت بازار در ایران این است: «امروز با ضرر بخری فردا روی همان سود کرده‌ای. فقط بخر.»

این فروشنده سوالی طرح می‌کند که قابل تامل است: «دلار که هر روز بالا می‌رود. تحریم روز به روز سفت‌تر می‌شود. مردم تومان را می‌کنند طلا، دلار، جنس. طلا و دلار قضیه‌اش فرق دارد ولی جنس اگر نباشد چه؟ چین از فردا به ایران همین چیزهایی را که می‌دهد اگر ندهد چه می‌شود؟ »

■ یک موبایل فروش می‌گوید اگر ورود گوشی‌های چینی به بازار ایران قطع شود دیگر بسیاری از خریداران در ایران قادر به خرید گوشی تلفن همراه نخواهد بود. او می‌گوید « از نظر تعداد بیشتر فروش ما گوشی‌های چینی است. کیفیت خوبی دارند و قیمت‌هایش برای کشور ما مناسب است. گوشی‌های غیر چینی در حدی که کیفیت بالا داشته باشند خیلی از گوشی چینی گران‌تر هستند.» او در ادامه چند مدل گوشی چینی را نام می‌برد که «نسبت به سه، چهار سال قبل» جایگزین گوشی‌های اپل و سامسونگ در ایران شده‌اند و می‌گوید «همین گوشی‌های چینی بازار را نگه داشته است».

از طرف دیگر گروهی از بازاریان و فعالان اقتصادی هستند که نقش چین را در ایران از نظر اقتصادی و سیاسی منفی می‌دانند. بخش اصلی این نگاه منفی مربوط به خبر قرارداد ۲۵ ساله بین چین و جمهوری اسلامی است. تعداد زیادی از مردمی که با آنها گفتگو می‌شود از این قرداد با عناوینی مانند «کشور فروشی»، «استعمار»، «انگلیس دوم»، «مصیبت جدید»، «ترکمانچای»، «قرارداد آخوندی»، «گند جدیدی که معلوم نیست چی هست»، «قرارداد ضد ایرانی»، «برنامه مشکوک»، «مثل بقیه کارهایشان» و عبارات مختلف دیگر یاد می‌کنند.

■ یک فروشنده قطعات پمپ‌های صنعتی می‌گوید: «من از زور خوشم نمی‌آید. هر کسی زور بگوید ساخت ژنتیک من یک طوری است که خوشم نمی‌آید. به خاطر همین از ترامپ خوشم نمی‌آید ولی خدا خدا می‌کنم ترامپ دوباره رأی بیاورد تا روی این آخوندها کم شود. شما در بازار نیستید. شما فقط گرانی مواد غذایی و چه می‌دانم لباس و این چیزها را می‌بینید. امثال من می‌دانند چه بلایی دارد سر ایران می‌آید. با سرعت داریم تبدیل می‌شویم به یک کشور عقب افتاده که صنعت ما تا چند سال دیگر اگر همین وضع باشد انگار رفته باشی در موزه تاریخ.» او معتقد است «چین کاری می‌کند که آخوندها کل ایران را به چین بفروشند. وقتی آخوندها بروند چین می‌گوید من قرارداد دارم و این، این و این برای من است. وقتی قرارداد امضا شود مجبور می‌شویم بدهیم.»

■ مالک یک مجتمع تولید و فروش تجهیزات ساختمانی می‌گوید مردم ایران به اشتباه فکر می‌کنند وقتی قیمت‌ها بالا برود کاسب‌ها سود می‌کنند اما چنین نیست. «شما گوش کن اگر من حرف اشتباه می‌زنم برو بنویس این بابا عقل و شعور ندارد. وقتی قیمت بالا برود آن کسی که کننده‌ اصلی است سود می‌کند. طرف کل واردات یک جنس دستش است. انبارهایش پر است و قیمت می‌رود بالا. سود می‌کند. سری بعد با قیمت بالاتر وارد می‌کند با سود بالاتر به بهانه تحریم می‌فروشد. این جنس نشد یک چیز دیگر وارد می‌کند و می‌فروشد اما تولید کننده و فروشنده جزء به خاک سیاه می‌نشیند. وقتی دلار سه تومانی بشود بیست و پنج تومان یعنی تقاضا افت می‌کند. الان اهر چیزی در بخش فروش هست قیمتش هم قیمت طلا باشد چه فایده‌ای برای من و امثال من دارد. اگر مشتری نباشد چه سودی دارد؟ وقتی ساخت و ساز تعطیل شده دیگر چه فایده‌ای دارد؟ بازار از بین رفته.»

او ادامه می‌دهد: «مردم از بازار یک چیزی شنیده‌اند و فکر می‌کنند قیمت بالا برود برای تولید کننده بهتر است. برای تولید کننده قیمت باید ثابت باشد. قیمت بالا و پائین برود یعنی تولیدکننده ضرر می‌کند. قیمت ارز باید ثابت شود تا بازار راه بیافتد. تا وقتی قیمت ارز ثابت نشود تولید قفل می‌ماند تا تکلیف مشخص شود.»

این تولید ‌کننده اضافه می‌کند: «وقتی مشتری نیست یعنی ضعیف‌تر از تو از بازار کنار می‌رود و بازار کوچک می‌شود. بازار اگر کوچک بشود تولید کننده مجبور است تولید را کم کند. چند وقت مقاومت می‌کند ولی بعد کجبور است جمع کند. آن کارگر بی‌نوایی که نان می‌خورده بیکار می‌شود. کارگر تولیدی، فروشنده‌ها، توزیع، ساخت و اجرا، حمل و نقل، همه بی‌کار می‌شوند. برای من چک‌هایی که دستم هست از مردم برگشت می‌خورد. چک مردم دست من برگشت بخورد از آن طرف چک من دست مردم برگشت می‌خورد. چند سال این وضع دوام می‌آورد؟ »

این تولید کننده ایرانی می‌گوید «چین اجازه نداد تولید در ایران پا بگیرد. اینکه امروز پول نفت تعطیل شده و ما ارز نداریم که واردات کنیم کاری است که چین با ایران کرد. اینقدر جنس چینی در بازار ریختند تا تولید کننده ایرانی نابود شود.»

■ یک فروشنده لوازم ایمنی معتقد است معامله با چین برای آینده ایران خطرناک است. او معتقد است از آنجا که چین روز ‌به ‌روز قوی‌تر می‌شود برای ایران بهتر است که تعهد کمی در مقابل این کشور برای خود ایجاد کند. او می‌گوید: «تکلیف آمریکا معلوم است. کسی آمریکا را دست کم نمی‌گیرد ولی چین را دست کم می‌گیرند. امروز با این خیال که چین به ما احتایج دارد با چین قرارداد می‌بندیم ولی فردا چین قوی می‌شود و آن وقت قردادهایی که بسته شده است ما را بدهکار چین می‌کند. اولین کاری که چین می‌کند این است که تولید را در ایران تعطیل می‌کند تا بازار ایران بشود ملک تخت اجناس چینی.»

■ یک حسابدار به نقش دوگانه چین در وضعیت تحریم ایران اشاره می‌کند: «به دلیل شغلی که دارم کم و بیش با بخش‌های مختلف در ارتباط هستم. ظاهراً جز مقدار ناچیزی از روسیه، بخش‌هایی هم با قاچاق، به جز این این بخش‌ها در بقیه موارد صنعت ما وابسته به واردات از چین است. دوستان می‌گویند از طرف چین هم اینطور نیست که همه چیز به ایران بدهند. کانال‌های خاصی هست که فقط از طریق آنها از چین واردات انجام می‌شود. آخرین ارتباط بخش تولید با جهان خارج از ایران همین کانال‌ چین است متاسفانه. آن طرف بازار عراق را داریم که نقش دیگری دارد. از طریق عراق ارز به ایران وارد می‌شود. در این مدت که به خاطر کرونا مرز بسته شد دلار از ۱۸۲۰۰ به ۲۳۶۰۰ رسید. از یک طرف قرداد بیست و پنج ساله با چین برای ایران تعهد بلند مدت ایجاد می‌کند و از طرف دیگر اگر چین نباشد اقتصاد ایران به کلی فلج می‌شود.»

در همین زمینه