در سال‌ها و دهه‌های گذشته،‌ نویسندگان و هنرمندان ایرانی متعددی به زندگی خود پایان دادند. یکی از واپسین نمونه‌ها، کورش اسدی داستان‌نویس معاصر ایرانی بود که دوم تیر ۹۶ خودکشی کرد و نام‌اش در میان نام‌های دیگری پس از انقلاب همچون غزاله علیزاده، منصور خاکسار، عباس نعلبندیان، سیامک پورزند، سمانه مرادیانی، هادی پاکزاد، ابراهیم منصفی و … قرار گرفت.

در ایران آمار خودکشی در سال‌های اخیر رو به افزایش بوده. در ۱۳۹۸ به گفته پزشکی قانونی، پنج هزار و ۱۳۴ تن به زندگی‌شان پایان دادند. سال پیش از آن،‌ رقم رسمی پنج هزار و ۱۰۱ تن بود. اما آیا خودکشی هنرمندان و نویسندگان یک جامعه کیفیت خاصی دارد و بازگوکننده نکته‌ای کلی درباره همه خودکشی‌هاست؟ «زمانه» این پرسش‌ها را با مسعود نقره‌کار، به بهانه آخرین اثر در راهش «خودکشی هنرمندان: تراژدی رنجی خلاق؟» در میان گذاشت.

آیا خودکشی هنرمندان، تراژدی رنجی خلاق است؟ ــ عکس: Shutterstock

زمانه: چه شد که تصمیم گرفتید سراغ موضوع خودکشی نویسندگان و شاعران بروید؟

مسعود نقره‌کار: خودکشی تقی رفعت، صادق هدایت، و به ویژه خودکشی هوتن نجات ( شاعر) و سارنگ (بازیگر تئاتر و سینما)، و درعرصه جهانی خودکشی همینگوی و سیلویا پلات سالیانی ذهنم را سخت مشغول کرده بودند. به چرائی و چگونگی پدیده خودکشی به عنوان پدیده‌ای تراژیک و دردناک، و به بیماری روانی و شیوع بیماری اعتیاد در میان هنرمندان و رابطه این بیماری‌ها با خلاقیت هنری و خودکشی فکر می‌کردم.

صادق هدایت، نویسنده سرشناس ایرانی، به نمادی از خودکشی نویسندگان در ایران بدل شده

برای من این سئوال مطرح بود و هست که چرا کاشفان رازهای نهان روان و رفتار انسان و جامعه و طبیعت، تصویر گران و توصیف کنندگان زیبائی ها و زشتی‌های نشأت‌گرفته از این گنجینه‌های اسرار، خود در تار عنکبوتیِ ناهنجاری‌ها و بیماری‌های روانی و اعتیاد رنج کشیده اند و یا با اشتیاق و آگاهانه به آغوش مرگ شتافته‌اند. پرسش این بود و هست که خلاقیت شاخ زیبا و بلند گوزن‌های حیرت‌انگیز عرصه‌های ذهن واندیشه آنان بوده اند یا اختلال روانی و جنون عامل پدید آمدن هنرمند، هنر و خلاقیت؟

آیا این «عرق ریزان روح و ذهن»  کار دست روح ِ برخی ازهنرمندان داده است که چنین ناسازگار با خود و محیط‌شان رفتار کنند تا آن حد که با میل و رغبت به سوی تخریب و نابودی خود بروند؟. آیا این میل و رغبت به تخریب، اشتیاقی خلاق است؟ یا سنگینیِ رنجی مصاعف است ؟. و پرسش‌هائی دیگر، که هنوز هم هستند، و من پاسخ روشنی نگرفته ام.

 با خودکشی اسلام کاظمیه و منصورخاکسار تصمیم گرفتم روی  این موضوع کار با برنامه و منسجمی را شروع کنم، پیش ترهم البته پراکنده مقاله‌هایی در این رابطه نوشته ومنتشر کرده بودم.

مسعود نقره‌کار، نویسنده و پژوهشگر است. از او بیش از ۲۷ عنوان کتاب، از جمله رمان «بچه‌های اعماق» و مجموعه داستان «نوعی از زندگی» منتشر شده است. از آثار پژوهشی نقره‌کار می‌توان به «تاریخ جنبش روشنفکری و کانون نویسندگان ایران» و همچنین «دگراندیشی و کشتاردگراندیشان در ایران» اشاره کرد.

▪️ آیا این موضوع در مورد نویسندگان و شاعران در دوران جمهوری اسلامی یا حکومت پادشاهی پهلوی پیش از آن کیفیت خاصی دارد؟

ــ: شرایط اجتماعی بر روندهای روانی و رفتاری تاثیر گذارند، و به همین دلیل می‌توانند سبب پاره‌ای اختلال‌های روانی با کیفیت خاص و گرایش به سوی اعتیاد و مبتلا شدن و یا تشدید بیماری روانی را سبب شوند. بنابراین در شرایط اجتماعی ناهمگون و به‌هم‌ریخته، در شرایطی که اختناق، فقر، بیکاری، و ناهنجاری‌های گوناگون فرهنگی و روانی وجود دارد، میزان بروزاختلال روانی، اعتیاد و خودکشی درهمه گروه های اجتماعی از جمله هنرمندان بیشتر می شود.  

در مورد هنرمندان و اهل قلم مثالی بزنم: افزایش میزان خودکشی هنرمندان، به ویژه شاعران و نویسندگان در دورۀ پیدائی، رشد و گسترش رومانتیسم موضوع خودکشی را بیش از پیش مورد توجه روان‌شناس‌ها و جامعه‌شناس‌ها قرار داد. دراین دوره برخی ازهنرمندان، به دلائل گوناگون دست به خودکشی می‌زدند. یکی ازنگاه‌ها و تصورهای رایج این بود که هنرمند با خودکشی ومرگ خویش، به عنوان اقدامی زیبائی‌شناسانه و هنری نامی مطرح و ماندگار از خود بر جای خواهد گذاشت. این نوع نگاه و تصور را برخی ناشی از فضای احساسی و هیجان‌زده دوران رمانتیسم از یک سو، و نیز ناکامی‌ها، سرخوردگی‌ها و نومیدی‌ها‌ی ناشی از شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در آن هنگام دانسته اند؛ شرایطی که در بروز موج خودکشی مؤثر بوده اند.

هوتن نجات، شاعر نیز به دست خود به زندگی‌اش پایان داد

و یا در دوران شکست‌های سیاسی و اجتماعی نیز همچون دورۀ رمانتیسم، دورانی با روانشناسی‌ای ویژه بوده است. تاریخ ما نیزچنین دوران‌هائی را تجربه کرده و شاهد افزایش اختلال‌های روانی، بیماری اعتیاد و خودکشی در میان هنرمندان در مقاطع تاریخی خاص بوده است. پس ازشکست انقلاب مشروطه، و همینطور پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و شکست انقلاب بهمن سال ۱۳۵۷، بربستر روانشناسی شکست و یأس و سایه افکندن نومیدی و سرخوردگی برفضای فعالیت و زندگی هنرمندان، تاریخ ما شاهد تشدید گرایش به اعتیاد به مواد مخدر وبروز و تشدید برخی از اختلال های روانی در میان هنرمندان، وتراژدی هائی ازجمله خودکشی آنان بود.

بسیاری از هنرمندان در کمال ناامیدی برای خلاصی از وضع موجود و التیام روح ناآرام خود، جدا از خلق آثار یأس‌آلود و نومید‌کننده به پیلۀ انزوا و تنهائی خزیدن، وسمبولیک و غیرمستقیم اثر هنری خلق کردند، یا به سراغ مواد مخدر رفتند و یا خودکشی را برگزیدند. به نظر می‌رسید در رابطه با اقدام به خودکشی در مقاطعی هنرمندان ما دورۀ رومانتیسم را تکرار می‌کردند. غبار و سایه سرخوردگی و یأس را در آثار بسیاری از شاعران و نویسندگان، و هنرمندان عرصه‌های دیگر می توان خواند و دید، هنرمندانی که آرمان شان آزادی و عدالت بود و اختناق و بی عدالتی و شرایط محیطی را تاب نیاوردند.

بنابراین شرایط اجتماعی ــ روانی می‌توانند از انگیزه های  خودکشی در میان هنرمندان باشند، می‌دانید که انگیزه‌ها و علت‌ها‌ی خودکشی در تئوری ها، تعریف های کلی از چرائیِ خودکشی و نگاه‌های پدیدارشناسانه  و کند و کاوهای مفهومی از این پدیده نهفته اند. اما واقعیت این است که تا کنون هیچ تعریف، تئوری، نظر پدیدارشناسانه و کند و کاو مفهومی یافت نشده است که مُهر این راز بگشاید تا کس یا کسانی بتوانند با پی بردن به رمز و راز این پدیدۀ منکوب‌کننده، از پس توضیح  جامع و کامل انگیزه‌ها و علت‌های وجود و بروزش برآیند.

در رابطه با چرائی و ریشه‌یابی بروز خودکشی روی دو تعبیر و تفسیر کلی  و متفاوت مکث شده است، یکی روانشناسانه و دیگری جامعه شناسانه. این دو رویکرد هر کدام تحلیل ها و تبیین های گونه‌گون برای خودکشی ارائه داده اند، اما آنچه مورد توافق بیشترین صاحبنظرها است، تعامل و ترکیبی از دو عامل، یعنی عامل فردی (روانشناسانه و روانکاوانه) و اجتماعی (جامعه شناسانه) است

برخی از روانشناس‌ها، روانپزشک‌ها و روانکاوها عوامل روانی و بیماری های روانی را دلائلِ مهم و اساسی بروز خودکشی معرفی کرده اند.

در حوزه جامعه‌شناسی انگیزه‌ها وعلت‌های خودکشی متعدد و مختلف مطرح شده اند. جامعه‌شناس‌هاِ نقش عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را انگیزه‌هائی مهم  در بروز فکر و اقدام به خودکشی دانسته اند. سی رایت میلز، جامعه‌شناس آمریکایی نیز دراثرخود «پیمان جامعه‌شناسی»، تعریفی ازخودکشی ارائه داده است. او نوشته است، وقتی مشکلی در بخش وسیعی از مردم تاثیر دارد، باید به ماورای افراد و در نتیجه به ساختارها و الگوهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه نظر افکند. وی معتقد بود که ملاک مسئله بودن یک پدیده در جامعه، آزار‌دهنده بودن آن برای شمار زیادی از مردم است. یکی از پیشگامان این عرصه امیل دورکیم (یا دورکهایم)، جامعه‌شناس فرانسوی است که خودکشی را بیش ازهر چیز در چگونگی رابطه  فرد و جامعه و ویژگی‌ها و شرایط جامعه قابل توضیح و تفسیر یافت ونقش پدیده های اجتماعی، به ویژه بحران ها و فروپاشی‌ اجتماعی در بروز و افزایش خودکشی را مطرح کرد.

▪️ آیا شاعران و نویسندگان نسبت به سایر مردم در این زمینه حساس‌ترند، یا می‌توان گفت استثنا هستند؟

ــ: بله ، حساس‌تر هستند و استثنا، یک  نمونه از این حساس‌تر و استنثنا‌بودن‌ها، و از دلایل بروزبیماری اعتیاد و خودکشی  در میان هنرمندان این است که رنجی که هنرمند می‌برد مضاعف است (البته می‌تواند در مورد لذت و شادی هم صدق کند). آفرینش و بازآفرینی، دیدن رنج و اندوه، و بازآفرینی آن و یکی شدن با آنچه دیده می‌شود رنج و اندوهی  مضاعف به جسم و جان هنرمند می‌ریزد. همینگوی، نویسنده ماجراجو و شکارچی کم‌رحم، در «تپه‌های سبز آفریقا» می‌نویسد یک شب احساس یک گوزن زخمی را از موقع تیر خوردن تا هنگام مرگ حس می‌کند، تجربه می‌کند، با درد و رنج  گوزن درد و رنج می‌کشد، و کم نبودند و نیستند نیماهای خودمان  که غم خفته‌ای چند خواب در چشم ترشان شکست، و یا چون شاملو، پروانه‌ای اسیر در تارهای رنج‌ها‌ی آدمیان، بوده اند.

سیلویا پلات، شاعر و نویسنده آمریکایی که با خودکشی به زندگی پایان داد ــ عکس: Giovanni Giovannetti/Grazia Neri, Wikipedia, Public Domain

  در این رابطه همچنین پرسش‌های روانشناسانه و روانکاوانه بسیارند. برای نمونه: آیا هنرمندانی که خودکشی کرده اند «به تعبیری روانکاوانه نتوانسته اند به یاری هنر، غریزه‌های مختلف از جمله غریزه جنسی و غریزه خشونت و…را کنترل کنند؟»؛ غریزه هائی که اگر سرکوب کامل شوند می توانند افسردگی و اضطراب ایجاد کنند.

آیا فضای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دوره هائی شبیه دوره رومانتیسم در تاریخ، و ارزیابی‌ها و تحلیل‌های ارائه‌شده در رابطه با خودکشی هنرمندان در این دوره‌ها برای نشان دادن علل خودکشی هنرمندان کافی ست؟ آن هم خودکشی‌هائی که در بسیاری موارد  اقدامی هوشیارانه و هدفمند دانسته شده است، هدفمند در این معنا که هنرمند آگاهانه خواسته است از جنون تخريب خود ــ به عنوان پاره‌ای از ناهنجاری و بيماری‌اش ــ اثری هنرمندانه و زيبايی‌شناسانه خلق کند و با کشتن خويش واقعه‌ای حیرت انگیز و پایدار بوجود آورد، خواسته است با خودکشی خود دیگران را تکان دهد و شوکه کند، و عينيتی هنری و زيبايی شناسانه به حضورش، و به مرگش بدهد. خود‌کشی‌ای که جلوه‌گاهی هنرمندانه و زیبائی شناسانه دارد، و هنرمند خودکشی را بسانِ خلق یک اثرهنری و نوعی تلاش زیبایی‌شناسانه می پندارند که انگیزه خلق چنین اثر و تلاشی می‌تواند گوناگون و درهر هنرمندی منحصر به فرد باشد.

ماندگار شدن، جلب توجه کردن، واقعه و حادثه و داستان ساختن از زندگی و مرگ و خودکشی، زنده نگه داشتن نام با خودکشی، و پندارِمرگی به دیگر سخن که «نه نابودی ست، و نه قطع موقت زندگی، بلکه قلۀ شکوه، کمال آگاهی و آخرین تصمیم واپسین دَمی ست که هنرمند خود را سزاوار آسایش و آرامش می بیند.»

«اشتیاق به پایان بردن زندگی‌ای که مخرب نیست بلکه بیش از همه طبیعتی زیبایی‌شناسانه دارد» چیست؟ نوعی غرور یا دهن کجی به زندگی و مرگ، که این منم که جانم را می گیرم و اجازه نمی‌دهم کس دیگری این کار را بکند؟

برای پاسخ به این دست پرسش‌ها بحث و تلاش‌هائی دربارۀ مطالعه و شناخت ساختار مغزی هنرمندان، مطالعه‌های جامعه‌شناسی، روانشناختی، زیست‌شناسانه و ژنتیک  صورت گرفته است اما پرسش‌ها بی‌پاسخ مانده اند و ناتوانی تاکنونیِ بشر را درشناخت جامع و کامل این پدیده نشان داده اند. هنر به ویژه ادبیات، فلسفه، روان‌شناسی بالینی و روانکاوی برای شناخت بیشترجهان ذهنی انسان و  پدیده خودکشی کمک‌های ارزشمندی کرده اند اما حکایت همچنان باقی ست و کنکاش و چالش فهم  این پدیده‌ها آرایه‌های گسترده‌ای ازنظریه‌ها، دیدگاه‌ها و گرایش‌ها نسبت به خودکشی هنرمندان را سبب شده اند. 

آنچه شاید بتوان مستند و مستدل ادعا کرد این است که علل خودکشی هنرمندان، با اندکی تفاوت همان مجموعه عواملی ست که سبب خودکشی در میان غیرهنرمندان و گروه‌های اجتماعی مختلف می‌شود. این عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، و یا به دلیل بیماری‌های روانی و پاره‌ای بیماری‌ها و ناتوانی‌های جسمی را شامل می شوند.

در نگاه و بررسی خودکشی هنرمندان دلیل های عمومی و خصوصی مشخص را می‌باید مورد توجه قرار داد، بنابراین نمی‌توان برداشت و قضاوت و تحلیل یکسانی از خودکشی هنرمندان داشت. هنوز درباره ویژگی‌ها و شاخصه‌های خودکشی هنرمندان نظریۀ و دلیل ِ واحد و یگانه‌ای وجود ندارد. اینکه چرا در میان هنرمندان، همچون نویسندگان و شاعران و نقاشان و اهل موسیقی میزان خودکشی بیشتر است نیز مشخص نیست. اما پذیرفتنی ست که خودکشی هنرمندان با خودکشی در دیگر گروه‌های اجتماعی می‌تواند درچرائی و چگونگی  تفاوت‌هائی داشته باشد، چرائی‌ها و چگونگی‌ها، و تفاوت‌هایی که هنوز پرسش‌برانگیز و مورد بحث و پژوهش هستند.

کورش اسدی، داستان‌نویس معاصر چهار سال پیش به زندگی‌اش پایان داد

برخی  تفاوت‌ها در چرائی و چگونگی خودکشی هنرمندان مطرح شده اند:

از ویژگی های ذهنی‌ــ‌‌روانی و شخصیتی هنرمندان، افزایش میزان و کیفیت حساسیت‌های حسی وعاطفی، توانائی تخیل و تجسم، آستانه‌ی تحمل‌پذیری دررابطه با نابسامانی‌ها و رخدادهای محیط زندگی، مثل رنج‌های فردی و خانوادگی و اجتماعی، میزان ناسازگاری با آنچه در زندگی روزمره با آن ها مواجه می‌شود، و ویژگی پرسشگری و مشاهده‌گری هنرمندان است. هنرمندان نسبت به کشمکش‌های درونی خود نیزحساس تر برخورد می‌کنند،  کشمکش‌ها و درگیری‌هائی که در رابطه با زندگی، مرگ، چگونه مُردن، عشق و پدیده‌های دیگرانسانی دارند.

▪️ آیا تصور می‌کنید شرایط و بحران‌های فعلی به این تراژدی رنج خلاق دامن بزنند؟‌

ــ: بله، اشاره کردم شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و روانی  در بروز خودکشی تاثیرگذارند. در میهن ما پیه آلوده به عفونت‌های جمهوری اسلامی به تنِ همۀ این عرصه مالیده شده است. به دلیل بی لیاقتی، سوء مدیریت، ناکارآمدی این رژیم درهمۀ عرصه‌های زندگی اجتماعی، و آلودگی‌اش به اندیشگی‌ای نابهنگام و عقب‌مانده، میزان خودکشی نه فقط درمیان هنرمندان وبه ویژه اهل قلم ، که در کل جامعه افزایش یافته است.

نگاه کنید به خودکشی کودکان در میهن‌مان، که جانکاه و ناباورانه است. درجامعه‌ای که حکومت، فرهنگ و مذهب‌اش خودکشی و بیماری روانی و بیماری اعتیاد را ” داغ ننگ” و افعالی” حرام” دانسته اند، بدیهی ست با توجه به شرایطی که اشاره شد هر دَم برگسترش و دامنه این فاجعه و تراژدی دامن زده شود، به ویژه در میان آدمیان حساس و عاطفی و استثنائی. این نکته را هم بد نیست بگویم که آمارهای رسمی چنین حکومتی در باره میزان خودکشی بی اعتبار و غیر واقعی بوده و خواهد بود.

▪️ «خودکشی هنرمندان: تراژدی رنجی خلاق؟» چه زمانی منتشر خواهد شد و چه طور می‌توان آن را تهیه کرد؟‌

ــ: این کتاب احتمالاً در طی دوماه آینده منتشر خواهد شد. من فکر نمی‌کردم وارد این بحث شدن تن زدن به  اقیانوس است. این کتاب را انتشارات فروغ در کلن – آلمان منتشر خواهد کرد.

 این کتاب فصل‌های مختلف و متعدد خواهد داشت، شامل:

فصل اول: دربارۀ خودکشی؛ فصل دوم: افسردگی، شادی و خودکشی؛ فصل سوم :هنرمندان و بیماری های روانی و اعتیاد؛ فصل چهارم: خودکشی هنرمندان؛ فصل پنجم : خودکشی نویسندگان و شاعران؛ فصل ششم: رد پای خودکشی درهنر؛ پیوست ها؛ منابع و تصاویر

▪️ برای عموم مخاطبان پرسش نهایی را می‌پرسم:‌ اگر کسی فکر خودکشی داشت، چه باید بکند؟

ــ: اجازه می‌خواهم  دراین رابطه به نکاتی به اختصار اشاره کنم .

خودکشی قابل پیشگیری و کنترل است، نشانه‌ها و تظاهرهای هشداردهنده خودکشی را باید شناخت.

فردی که ایده، فکر و وسوسه خودکشی دارد می‌باید آن را با افراد حرفه‌ای و کادر پزشکی مطرح و مشاوره و کمک بگیرد. فردی که  قصد خودکشی دارد نشانه‌هائی از خود بروزمی‌دهد، توجه به این نشانه‌ها می‌تواند سبب پیشگیری از بروز بسیاری از خودکشی‌ها شود، برخی از مهم‌ترین نشانه‌ها این‌ها هستند:

– بازتاب نومیدی و افسردگی درگفتار، نوشتار و سایر کارهائی که انجام می‌دهد (مثل نقاشی، متن‌هائی که می‌نویسد و…)
– دور نگه داشتن خود از خانواده و دوستان یا کاهش فعالیت و از دست دادن انگیزه در رابطه با دیدار افراد خانواده و دوستان.
 – کاهش شور و شادی، و نوسان در خُلق و خوی، تغییر از حالت شاد و پرتحرک به حالت اندوه و کم حرفی، خجالتی و گوشه گیر شدن، از دست دادن تمرکز.
– بی‌توجهی به هر آنچه در اطراف می گذرد، بی توجهی به لباس و نظافت و ظاهر شخصی، بخشیدن پول و وسائل شخصی.
– درباره خودکشی و مرگ حرف زدن، و تمایل به مرگ ومُردن نشان دادن و تهدید به انجام عملِ خودکشی.
– شاهد خودکشی و اعدام بودن .
– تغییر درعادت خوردن ( بی اشتهایی یا پُر خوری) و خوابیدن ( کم خوابی و خوابیدن بیش از اندازه )، و شکایت از احساس بیماری، سردرد ، درد مبهم در نقاط مختلف بدن بدون علت فیزیکی وجسمی، احساس خستگی مفرط.
 – خود را سرزنش کردن ، فرافکنی گفتار و رفتار خود به دیگران.
 – افزایش اضطراب، علائم جسمی اضطراب ( تپش قلب، لرزش دست ، سرخی گونه ها و…)
– رفتارهای پرخاشگرانه و خصمانه، و رفتارهای خطرناک همچون رانندگی بی ملاحظه و با سرعت ، رفتار مخرب و غیبت های مکرراز مدرسه و…
 – قربانی کودک آزاری روانی، جسمی و جنسی در خانه، محله و مدرسه و جامعه ، و داشتن ِخاطرات بد از دوران کودکی.
– طلاق، اعتیاد، بیکاری

و توجه داشته باشید، فصل‌‌ها و مناسبت‌ها، جشن‌ها و اعیاد درمیان افسرده‌ها ایده و فکر خودکشی را سبب می‌شوند، وغروب‌ها و برخی از زمان‌های روز.

برای پیشگیری از خودکشی  طرح و شناسایی علمی و عملی راه‌های پیشگیری  و کنترل ضروری ست:

ــ آموزش و برنامه‌ریزی مبتنی بر تامین بهداشت روانی
ــ مداخله روانی و اجتماعی در بحران‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی افرادی که نشانه‌های خودکشی در آن‌ها دیده می‌شود.
ــ نهادهای آموزشی و پرورشی، و بهداشتی وظیفه دارند راهکارهائی برای شناخت افراد مستعد به خودکشی و کمک به آن‌ها آموزش دهند.
ــ تلاش در کاهش عوامل تنش‌زای محیطی، خانوادگی‌، تحصیلی. آموزش اقدام‌های بهداشت روانی از راه‌های گوناگون به ویژه از طریق رسانه‌ها‌ی گروهی. و آموزش خانواده  و اطرافیان و آشناسازی آن‌ها با علایم و دگرگونی‌های رفتاری فرد قبل از خودکشی.
ــ مشاوره، راهنمایی و حمایت فرد و روان درمانی
ــ همبستگی اجتماعی و کاهش فشار اجتماعی  
– از بین بردن انزوای خانوادگی و اجتماعی
ــ توجه و رعایت حقوق فردی، خانوادگی و اجتماعی  زنان
ــ توجه و مراقبت  از فردی که در خطر اقدام به خودکشی ست. کنترل و مراقبت می‌باید با برنامه و سنجیده باشد.
ــ کسی  را به خاطر داشتن وسوسه، ایده و افکار خودکشی  نمی‌باید سرزنش کرد.
ــ تشخیص سریع، بستری کردن یا درمان باید به موقع و کامل و با دقت در دادن میزان دارو باشد.
و…..

در همین زمینه: