«نجات» یکی از قدیمی‌ترین نیروهای امنیتی و اطلاعاتی نظام اسلامی است. بازجویان، شکنجه‌گران و عناصر امنیتی در دهه‌ی ۶۰ به دلیل نقشی که در سرکوب و کشتار داشتند از اسامی مستعار استفاده می‌کردند و کمتر به نام خودشان شناخته می‌شدند. برگزیدن نام «نجات» چه بسا مسئولیت و رسالتی است که او برای خود قائل بوده است. این نوشته نگاهی دارد به کارنامه ۴۰ ساله او در سرکوب و کشتار.

محمد‌حسین زیبایی‌نژاد معروف به سردار نجات در سال ۱۳۳۴ در شیراز متولد شد. در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه علم‌‌ و صنعت فارغ‌التحصیل شد و کارشناسی ارشد را در دانشگاه شریف آغاز کرد که با انقلاب مصادف شد. در سال ۱۳۵۶ ازدواج کرد و دارای ۴ فرزند دختر و سه پسر است.

زیبایی‌نژاد فعالیت‌ خود علیه نظام سلطنتی را با عضویت در گروه منصورن یکی از ۷ گروهی که بعد از انقلاب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را تشکیل دادند آغاز کرد و روابط نزدیکی با حسین راستی کاشانی نماینده خمینی در مجاهدین انقلاب اسلامی داشت. زیبایی‌نژاد یکی از اعضای جناح راست سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود. این سازمان در اواخر سال ۱۳۶۱ با بحران شدیدی مواجه شد که منجر به انحلال آن در سال ۶۵ به دستور خمینی شد.

در سال ۱۳۵۹ در کمیته ایدئولوژی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی فعال بود و در بخش اقتصادی آن مسئولیت داشت. او و همراهانش به منظور کمک به سپاه پاسداران در سرکوب کرستان، کمیته‌ای را در سازمان مجاهدین انقلاب به نام کمیته پشتیبانی کردستان تشکیل دادند.

دو بازجو در کنار هم: حسین نجات و حسین شریعمتمداری
دو بازجو در کنار هم: حسین نجات و حسین شریعمتمداری

شکنجه‌گر و بازجو

نجات فعالیت امنیتی خود را پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰ همراه با ده‌ها نفر از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با پیوستن به واحد اطلاعات سپاه آغاز کردند. خودش می‌گوید:

«در آن موقع هم همین بخش امنیتی را یک بخشی از کار بر روی منافقین و سازمان پیکار را به ما واگذار کردند که الحمدالله نتایج خوبی هم داشت. یعنی ضرباتی که به منافقین وارد شد که منجر به خروج بخش نظامی منافقین از کشور شد، حاصل همین زحماتی بود که آن موقع برادرها کشیدند.»[1]

وی نقش مستقیمی در کشف خانه‌ی تیمی رهبری مجاهدین در زعفرانیه داشت که منجر به کشته شدن موسی خیابانی و اشرف ربیعی و همراهانشان شد. همچنین ضربه اصلی به سازمان پیکار که باعث نابودی رهبری این سازمان و در نتیجه انحلال آن شد زیر نظر او و ذوالقدر در ۲۰۹ اوین سازماندهی شد.

«نجات» و محمد‌باقر ذوالقدر از سربازجویان اصلی و اداره‌کنندگان ۲۰۹ اوین بودند. طه‌ طاهری یکی از بازجویان بیرحم و اصلی ۲۰۹ تحت مسئولیت زیبایی‌نژاد (نجات) کار می‌کرد. [2]

تشکیل حفاظت اطلاعات سپاه

نجات در سال ۱۳۶۱ به پیشنهاد محسن رضایی مسئولیت حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران را به عهده گرفت و این واحد را که تا آن زمان در سراسر کشور ۱۰۰ عضو نداشت به تشکیلات بزرگ تبدیل کرد و در اکثر استان‌های کشور این حفاظت اطلاعات تشکیل شد و گسترش پیدا کرد.

اواخر سال ۱۳۶۲ وزارت اطلاعات تشکیل شد و در قانون مربوط به تشکیل وزارت اطلاعات، حفاظت اطلاعات سپاه تبدیل به یک سازمان شد و علی سعیدی در سال ۱۳۶۳ اولین رئیس آن شد. در یک تقسیم کار بین نجات و سعیدی، وی مسئول حفاظت اطلاعات یگان‌های سپاه در جبهه شد.

نجات در مورد مسئولیت‌های خود در وزارت دفاع و ستاد مشترک می‌گوید:

«یک سالی در امنیت داخلی بودم و بعد به حفاظت اطلاعات رفتم. بعد حفاظت قرارگاه خاتم الانبیا بودم تا آخر جنگ. بعد از جنگ در ستاد کل نیروهای مسلح بودم و بعد به معاونت پارلمانی وزارت دفاع هم رفتم. آقای لاریجانی معاون پارلمانی بود و من مدیرکل ایشان بودم. بعد که آقای لاریجانی از وزارت دفاع رفتند، من معاون پارلمانی وزیر دفاع شدم. از وزارت دفاع بیرون آمدم و مسئول بازرسی سپاه شدم. دو سال هم جانشین ستاد مشترک بودم.»[3]

فرمانده قرارگاه ثارالله و مشارکت در سرکوب جنبش دانشجویی

پس از دوم خرداد و شروع دوران خاتمی نجات به قرارگاه ثار‌الله رفت و در سرکوب ۱۸ تیر و دستگیری‌های پس از آن نقش مهمی داشت. در جریان خیزش دانشجویی او به همراه دیگر سرداران سپاه پاسداران ضمن تهدید خاتمی به کودتا، آمادگی‌شان را برای سرکوب و خونریزی اعلام داشتند. نجات می‌گوید «پنج شش ماه بعد از تیر ۷۸ به این نتیجه رسیدند که فرماندهی قرارگاه ثارالله مستقل باشد و من فرمانده قرارگاه ثارالله شدم.»

نجات در سال ۱۳۷۹ به پاس مسئولیتی که در سرکوب جنبش دانشجویی داشت به سمت فرماندهی سپاه ولی امر، سپاه حفاظت از خامنه‌ای، رسید و به مدت یک دهه این سمت را در اختیار داشت.

آشنایی او با خامنه‌ای به سال ۱۳۶۱ برمی‌گشت که او در شورای امنیت کشور شرکت کرده و راجع به حفاظت از شخصیت‌ها که در حیطه‌ی وظایفش بود گزارش می‌داد. نجات همچنین به هنگام حضور خامنه‌ای در جبهه نیز مسئولیت حفاظت از وی را شخصاً‌ به عهده می‌گرفت.

مشارکت در سرکوب جنبش ۸۸ و عضویت در شورای عالی امنیت ملی

نجات نقش فعالی در سرکوب جنبش ۸۸ داشت. در جریان خیزش مردم گفت:‌ «اگر مردم به سوی بیت رهبری بیایند با دوشکا آن‌ها را مورد حمله قرار خواهم داد.»

برای شناخت نگاه حاکم بر سازمان اطلاعات سپاه و میزان درک آن‌ها از مشکلات اجتماعی هیچ چیز گویاتر از اظهار‌نظر «سردار نجات» در ارتباط با جنبش اعتراضی ۸۸ نیست. او در مورد شرکت کنندگان در تظاهرات می‌گوید:

«در جریان همین آشوب‌ها بود که ما از تمامی گروهک‌های ضدانقلاب حتی منافقین، هواداران چریک‌های فدایی خلق، بهائیان و… افرادی را بازداشت کردیم و در میان آن‌ها زن‌های بدنامی بودند که هر کدام چند بادیگارد داشتند. اینها به میان مردم می‌آمدند از وقایع فیلم می‌گرفتند، در خانه‌هایشان استودیوهای مجهز داشتند و از آنجا فیلم‌ها را برای رسانه‌های غربی و برخی مراکز دیگر در خارج ارسال می‌کردند.» [4]

پس از سرکوب جنبش ۸۸ با نظر به اهمیت موضوع امنیت و مهار حرکت‌های اعتراضی نجات به دعوت سعید جلیلی معاونت امنیت داخلی شورای عالی امنیت ملی را به عهده گرفت و تا سال ۱۳۹۲ در این سمت به فعالیت پرداخت.

طرح حصر موسوی و کروبی از جمله ابتکارات سردار نجات در دبیرخانه شورای امنیت ملی است که به اشاره‌ی خامنه‌ای بدون یک رأی منفی به تأیید این شورا رسید.

نجات در مورد احتمال رفع حصر موسوی و کروبی گفته است: «اگر شورایعالی امنیت ملی تصمیم بگیرد که حصر را بردارد، این حق قوه قضائیه است که این‌ افراد را محاکمه کند. علی القاعده نیز چنانچه این نوع جرائم به قوه قضاییه برود و فرد محاکمه شود، بعید می‌دانم حکمی کم‌تر از اعدام یا حبس ابد به آن‌ها بخورد».[5]

جانشین اطلاعات سپاه

نجات از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ معاون فرهنگی و اجتماعی فرمانده کل سپاه بود و در دیماه ۱۳۹۵ به سازمان اطلاعات سپاه پیوست و جانشین طائب شد. از زمان انتصاب به‌عنوان جانشین فرمانده سازمان اطلاعات سپاه، همواره مشارکت موثری را در دستگیری و سرکوب روزنامه‌نگاران، فعالان سیاسی ـ مدنی، اقلیت مذهبی و قومی و فعالان فضای مجازی داشته ‌است.

او در یک گفت‌وگو با رسانه‌ها کوشید خنثی‌سازی «عملیات تروریستی ۲۲ بهمن ۱۳۹۵»، دستگیری عبدالمالک ریگی و استرداد مبلغ ۱ میلیارد و ۷۱۰ میلیون دلار از آمریکا را به اطلاعات سپاه ربط دهد، ادعاهایی که با واکنش وزارت اطلاعات روبرو شد. یک مقام امنیتی با مرور نقش وزارت اطلاعات در ماجرا‌های فوق ادعاهای سردار نجات را تکذیب کرد و گفت:

«در هیچ یک از موارد سه‌گانه مذکور نهادهای دیگر به غیر از آنچه گفته شد نقشی نداشتند، افتخار سربازان گمنام امام زمان (عج) این است که با هماهنگی و همکاری نیروهای نظامی و انتظامی بسیاری از اقدامات را به نتیجه رسانده که از همکاری دیگر نهادها برخوردار بوده در اطلاع‌رسانی به نقش و همکاری آنها تصریح گردیده و از آن تقدیر شده است.»[6]

فشار به دولت با دستگیری برادران روحانی و جهانگیری

یکی از محصولات مشترک طائب و زیبایی‌نژاد/نجات برای فشار روی دولت روحانی، دستگیری و بازجویی از حسین فریدون برادر حسن روحانی است. با آن که اتهامات حسین فریدون مالی عنوان شده اما جلسه بازجویی وی با حضور طائب و نجات برگزار شد که بیش از هر چیز امنیتی بودن دستگیری را می‌رساند. اگر اتهامات وارده بر حسین فریدون مالی بود، پرونده‌ی وی باید در دادسرای مفاسد اقتصادی تحت رسیدگی قرار می‌گرفت. سپاه پاسداران با دستگیری حسین فریدون روی برادرش حسن روحانی فشار آورده و مقاصدش را تأمین می‌کند.

دستگیری مهدی‌ جهانگیری برادر اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی نیز از دیگر اقدامات این دو برای تحت فشار قرار دادن دولت روحانی است.

پرونده‌سازی برای داماد سابق

علی غزالی مدیر سایت بازتاب امروز در شهریور ۱۳۹۵ دستگیر شد. سردار نجات پدر همسر سابق‌اش، برای وی پرونده‌سازی کرده بود.

او پیش‌تر در ۸ اردیبهشت ۱۳۹۲ پس از انتشار خبر جنجالی «نوار ۸ میلیونی» در سایت بازتاب امروز دستگیر شده بود. در این نوار صوتی از طرف برخی مسئولان به احمدی‌نژاد گزارش داده می‌شود که رأی واقعی وی در انتخابات ۸۸، شانزده میلیون است، اما برای اینکه شائبه تقلب پیش نیاید و اختلاف آرا زیاد به نظر برسد، قرار است ۲۴ میلیون رای اعلام شود. محمود احمدی‌نژاد مسئولان مزبور تأکید می‌کند رأی واقعی وی که ۱۶ میلیون است، اعلام شود و رأی غیرواقعی اعلام نشود. ادامه نوار مربوط به تماس احمدی‌نژاد با مسئولان مختلف کشور است. از آن‌ها خواسته شده، از اعلام رای غیرواقعی خودداری شده و همان رای ۱۶ میلیونی اعلام شود

در زمان زندانی شدن غزالی، دختر سردار زیبایی‌نژاد (نجات)، به دلیل اختلافات خانوادگی و فشار پدر، از او جدا شد. وی هم‌چنین در آذرماه سال ۹۳ نیز مدتی توسط وزارت اطلاعات و با شکایت «تقوی نژاد» مدیرعامل وقت بانک سپه و «حمید پورمحمد گل‌سفید» در بازداشت به سر برد. او متهم به «جاسوسی برای غرب» و «نفوذ در نهادهای امنیتی و جمع‌آوری اطلاعات» شد.

نشر اسامی ۷۴۹ نفر از دانشجویان بورسیه‌ی که با بازتاب گسترده‌ای مواجه شد و صدای خامنه‌ای را نیز درآورد، یکی دیگر از مواردی بود که او را تا آستانه‌ی دستگیری پیش برد.

«حسین نجات» روز ۱ تیر ۱۳۹۹ با حکم حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان جانشین قرارگاه ثارالله سپاه منصوب شد.
«حسین نجات» روز ۱ تیر ۱۳۹۹ با حکم حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان جانشین قرارگاه ثارالله سپاه منصوب شد.

برکناری از معاونت اطلاعات سپاه و فرماندهی دوباره قرارگاه ثارالله

در اردیبهشت ۱۳۹۸ نجات بدون سروصدا توسط طائب از معاونت اطلاعات سپاه برکنار شد. ظاهراً دو پادشاه در یک اقلیم نمی‌گنجیدند. او بلافاصله توسط فرمانده سپاه به معاونت فرهنگی سپاه منصوب شد و در این سمت به شاخ و شانه کشیدن برای آمریکا و غرب و اسرائیل مشغول شد و ادعا کرد «غرب و آمریکا درحال فروپاشی است». دشمنی نظام اسلامی و آمریکا را «دشمنی دو تمدن» معرفی کرد و گفت: «مدل جدید براندازی غرب، با جنبش اجتماعی است که تکیه بر افراد فرودست جامعه دارد؛ افرادی که محصول حاشیه‌‌نشینی و بی‌سواد هستند و در فضای مجازی آلوده شده‌اند.»[7]

از آن‌جایی که نجات تجربه‌ی بسیاری در سرکوب و کشتار دارد در تاریخ ۱ تیرماه ۱۳۹۹ توسط سلامی فرمانده سپاه به عنوان جانشین قرارگاه ثارالله منصوب شد و بار دیگر فرماندهی سرکوب در پایتخت را به عهده گرفت.

قرارگاه ثارالله مهم‌ترین قرارگاه سپاه محسوب می‌شود. سپاه‌ محمد رسول‌الله تهران بزرگ، سیدالشهدای شهرستان‌های تهران و سپاه امام حسن استان البرز، و صدها پایگاه بسیج آنها به علاوه لشکرهای ۲۷ تهران و ۱۰ سیدالشهدا کرج و در صورت لزوم نیروی انتظامی استان‌های تهران و البرز تحت فرماندهی قرارگاه ثارالله هستند. یگان‌هایی که در صورت لزوم برای سرکوب اعتراضات مردمی وارد عمل شوند. حسین نجات عضو شبکه‌ای از فرماندهان قدرتمند سپاه و نزدیکان مجتبی خامنه‌ای است که به حلقه «گردان حبیب» معروفند. گردان حبیب، یکی از گردان‌های فعال در جنگ ایران و عراق بود که مجتبی خامنه‌ای مدت کوتاهی که در جبهه حضور داشت، عضو آن بود. اعضای این گردان به دلیل نزدیکی به مجتبی خامنه‌ای سرکوب‌گرترین و تندروترین نیروهای اطلاعاتی و امنیتی را حول وی شکل داده‌اند. گمان می‌رود که این حلقه پس از مرگ خامنه‌ای نقش مهمی در دوران انتقال قدرت به عهده داشته باشد.


پانویس‌ها

[1]   خبرگزاری تسنیم

[2]   رعد درآسمان بی‌ابر، تاریخ شفاهی مبارزه امنیتی با سازمان مجاهدین خلق (۱۳۵۷-۱۳۶۷) به اهتمام محمد‌حسن روزی‌طلب و محمد محبوبی،‌ انتشارات یازهرا، ص ۹۲.

[3]   فارس‌نیوز

[4]   فرارو

[5]   ایسنا

[6]   ایسنا

[7] همشهری