پس از حاکمیت طالبان بر افغانستان، بقایای دولت محمد اشرف غنی، رئیس جمهوری سابق به شمول امرالله صالح، معاون نخست او، مقاومتی را زیر نام مقاومت ملی به رهبری احمدِ مسعود، فرزند احمد شاه مسعود، در پنجشیر شکل دادند اما این مقاومت دیر دوام نبود. طالبان پس از یک جلسه مذاکرات ناموفق با نمایندگان جبهه مقاومت ملی، حمله گسترده نظامی را به راه انداختند که بر بنیاد گزارش‌ها با حمایت پاکستان همراه بود اما دخالت پاکستان در این حمله تا هنوز ثابت نشده است.

این گزارش به مواردی می‌پردازد از گفتارِ باشندگان و فعالانِ مدنی ولایت پنجشیر که پرده از کشتارهای هدفمند و دسته‌جمعی طالبان برمی‌دارد. گفتارهایی درباره پیدا شدنِ گور‌های دسته‌‌جمعی اجساد که عمق انتقام‌گیری‌های طالبان در نبرد پنجشیر را نشان می‌دهد.

آخرین سنگرگاه

پنجشیر آخرین سنگرگاهِ چریک آزادی و کج‌کلاهِ مقاومت بود؛ عروس کوهستانات که در تحولات یک سده پسین دژ تسخیر ناپذیر لقب گرفته است. دره دور و دراز با رود خروشان، کوه‌های قد کشیده به سانِ سروهای بالا بلند در ایستگاهِ قشنگ‌ترین هوا و نسیم طبیعی.

در گستره تاریخ و به ویژه در دو دهه پسین، پنجشیر آرام‌ترین و امن‌ترین ولایت افغانستان بود و حتی در آخرین روزهای عمر حکومت محمد اشرف غنی که تا ۹۵ درصد افغانستان زیر پرچمِ امارت قرار گرفته بود، پنجشیر آزاد بود و آرام. اما این روزها همه این ویژگی‌های استثنایی از پنجشیر گرفته شده و در مقابل، یأس، ناامیدی، اشک، خون و تنِ زخمی جایگزین آن شده است.

ایستادگی و مبارزه آخرین نیروهای به جا مانده نظامی و سیاسی دولت محمد اشرف غنی و جبهه مقاومت ملی در پنجشیر و در مقابل رژیم طالبانی سبب شد تا پرده از چهره اصلی و سیاهی هرچه بیشتر امارت، یک بارِ دیگر و پس از ۲۰ سال، برداشته شود. این ایستاد‌گی‌ها عقد‌ه‌ای را در دل طالبان نسبت به پنجشیر و مردمانش ایجاد کرد که پس از تسلط این گروه، عملکرد آنان روایتگر این عقده شد.

بیش از دو ماه از سقوط آخرین سنگرِ جبهه مقاومت ملی یعنی پنجشیر می‌گذرد. روزهایی که به تکرار و تکرار، با قلم‌های رنگ گرفته از اشک و خون دارد در صفحه‌های تاریخ ثبت می‌شود. تاریخی که مُبیَنِ کردارِ متعصبان دینی و نیروهای افراط‌گرای مذهبی زیر نام طالب، برای نسل‌های آینده خواهد بود.

سفر به پنجشیر پس از حاکم شدن طالبان، با اندوه و خشم همراه است و با خشونتِ به جای مانده از جنگ.

یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد پنجشیر، تک‌جاده‌ای بودن آن است اما این روزها این تک جاده نیز تنها ‌میزبان ایست‌های بازرسی طالبان است؛ در هر ایست بازرسی از کفِ پا تا مویِ سر، باید بازرسی بدنی شوی ….

سرانجام در مرکز ولایت پنجشیر، رو‌دررو با میثم شریفی، از فعالانِ مدنی این ولایت، آنچه این روزها بر مردمان افغانستان و پنجشیر می‌گذرد، بررسی می‌شود. میثم در یک دهه‌ پسین در فعالیت‌های فرهنگی و مدنی در پنجشیر به ویژه در شهرستانِ دره، دست بالایی داشته و علاوه بر مدیریت دو نشریه چاپی، الگویی شده است برای ده‌ها جوان تا در کنارِ او قرار بگیرند.

میثم در مورد وضعیت و چشم‌دیده‌هایش در تحولاتِ پسین پنجشیر می‌گوید وضعیت هیچ خوب نیست و حتی خیلی وخیم است.

او می‌گوید:

«طالبان از خانه‌های شخصی باشند‌گان پنجشیر به عنوان سنگرگاه استفاده می‌کنند و مردمِ بی‌گناه و بی‌دفاع، هر لحظه از خانه‌هایشان بیرون کشیده می‌شوند و مورد سخت‌ترین و شدید‌ترین شکنجه‌ها قرار می‌گیرند.

حرف‌های میثم پُر از درد است. او می‌گوید که تاکنون پنج گورِ دسته‌جمعی از ساحات، بادقول، دشتَک، حِصارَک، آستانه و آبدره‌ پنجشیر پیدا شده است که نشان می‌دهند طالبان نیروهای جبهه مقاومت ملی را دسته‌جمعی سر به نیست کرده‌اند.

شریفی می‌گوید:

«طالبان آن گونه که در رسانه‌ها ظاهر می‌شوند و حرف و حدیث بیان می‌کنند، ماهیت اصلی ندارند و چهره زیر نقاب آنان، وحشت‌انگیز است و نشان دهنده قساوت قلب آنان، به‌خصوص نسبت به جبهه مقاومت، پنجشیر و پنجشیریان.»

بر بنیاد گفته‌های باشند‌گان پنجشیر، طالبان هم‌اکنون و پس از تسلط بر این ولایت در دو ساحه، یکی در ساحه سریچه یا تپه‌سالار که آرامگاهِ قهرمان ملی افغانستان شهید احمدشاه مسعود در مرکز این ولایت است و یکی هم در ولسوالی حصه اول و در منزل مرحوم مارشال محمد قسیم فهیم، معاون نخست ریاست جمهوری پیشینِ افغانستان، پایگاه‌هایی ایجاد کرده‌اند که به گفته باشندگان پنجشیر، نظامیان غیرخودی طالبان و بیشتر پاکستانی‌ها در آن حضور دارند و انواعی از شکنجه‌های غیر‌انسانی را به اسیر شده‌های جبهه مقاومت و مردمانِ عادی پنجشیر، روا می‌دارند.

قندآغا واثق، از دیگر چهره‌ها و فعالانِ فرهنگی ولایت پنجشیر می‌گوید آنان روزهای سختی را در خانه‌های خود سپری می‌کنند:

«این روزها باشندگان عادی و بی‌غرض در جنگ و صلح پنجشیر، آرام و قرارشان را از دست داده‌اند.»

قندآغا (نام مستعار) می‌گوید در جاده عمومی پنجشیر ده‌ها ایست بازرسی از سوی طالبان ایجاد شده است و در هر ایست بازرسی علاوه بر بازرسی بدنی، هر فرد مورد سوالات عجیب قرار می‌گیرد. مثلا از فرد پرسیده می‌شود که کجا بوده است؟ چرا از پنجشیر بیرون شده بوده؟ چرا دوباره برگشته است؟ آیا به جبهه مقاومت می‌رود؟ و…. علاوه بر اینها گوشی‌های همراهِ افراد زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد؛ از واتس‌اپ تا بایگانی و از فیس‌بوک تا بخش‌های شخصی گوشی‌های همراه مورد بازرسی و بینش قرار می‌گیرد و بدا به حالِ آن فردی که از گوشی‌اش، آثاری از نیروهای جبهه مقاومت یا نگاره‌های نظامی بیرون شود.

او می‌گوید:

«وحشت‌آفرینی طالبان به حدی است که سبب شده از سر تا آخر پنجشیر ۱۰ تا دُکان باز نباشد و همه بخش‌ها و زیستگاه‌های مردم در سکوت مطلق و آرامش ناخوشایند فرو رفته است. کلیدی‌ترین خواست طالبان از شماری از پنجشیریان درخواست سلاح است و هر که انکار کند، شدیدترین عذاب و شکنجه را باید انتظار بکشد یا اینکه رفته، سلاح خریداری کرده و به طالبان بدهد.»

ویژ‌گی‌های وصف ناشدنی پنجشیر که در هر سال و به ویژه در هر پاییز به چشم می‌خورد، این‌روز‌ها جا بدل کرده به خاموشی، یأس و سراسر وحشت. رودِ خروشانِ پنجشیر که با صدای آرامبخش خود توجه هزاران گردشگر را به سوی خود جلب می‌کرد، این روز‌ها خشکیده است.

آموزگاران پنجشیر بیکارند

خلیل صبر، رئیس شورای آموزگاران ولایت پنجشیر است. او می‌گوید که هر چند وضعیت نسبت به روز‌های نخست حاکمیت طالبان بر پنجشیر به روال عادی برگشته، اما یأس و ناامیدی در ذهن و دل هر پنجشیری نسبت به آینده بیشتر می‌شود.

او می‌گوید با آنکه مسئولیت یک نهاد صنفی آموزگاران را دارد اما هیچ تحرکی در بخش آموزش و پرورش وجود ندارد:

«مکتب‌ها بدون دانش‌آموز و آموزگار است، روی کتاب‌ها خاک گرفته است و دردناک‌تر از همه اینکه آموزگاران سه تا چهار ماه می‌شود که تنخواه نگرفته‌اند و خوراک این روز‌هایشان در پنجشیر، غم و غصه و دلهره و نگرانی نسبت به آینده شده است.»

خلیل صبر می‌گوید فقر و ناداری همدمِ این روز‌های پنجشیریان شده و این وضعیت مردم را در تنگنا قرار داده و با گذشت هر روز، آسیب‌های روحی و روانی جوِ حاکم بر پنجشیر، گلویِ هر باشنده صاحب وجدانِ این دره زیبا را پُر بغض‌تر می‌کند.

گروهِ طالبان از بدوِ حاکمیت بر افغانستان تاکنون که بیش از سه ماه می‌شود، هیچ تحرک و خلاقیتی حتی در بخشِ حکومتداری که همه ساز و برگ‌های آن نیز در دستشان است، نداشته‌اند، ظرفیت‌های تازه و امید‌بخش نسبت به دولت‌داری از خود بروز نداده‌اند و تا اینجای کار، ارزش‌دهی به ارزش‌ها را نیز در دستور کار نداشته‌اند.

مبارز جلیلی، از کارمندانِ خدمات ملکی و در یکی از نهاد‌های حکومت محلی در پنجشیر است. او می‌گوید پس از حاکم شدنِ طالبان بر این ولایت، از طریق بخش‌های استخباراتی به کارمندان حکومت محلی فراخوان داده شده تا بالای کار‌هایشان برگردند.

او در ادامه می‌گوید با اینکه از ماه اسد سال جاری تاکنون تنخواه‌هایشان را دریافت نکرده‌اند، طالبان از آنان خواسته‌اند که به کار‌هایشان برگردند؛ در حالی که نهاد‌های حکومتی فاقد هر گونه اجرات قانونی استند و هیچ مراجعه‌کننده‌ای ندارند.

به باورِ این کارمند حکومت محلی پنجشیر، موجودیت نیروهای نظامی متعدد به ویژه نظامیانِ دیگر ولایت‌ها و حتی خارجی در صفوف طالبان در پنجشیر محسوس است و این وضعیت سبب وخامت بیشتر اوضاع در این ولایت شده است:

«حضورِ این نیروها زندگی را برای باشندگان عادی این ولایت دشوار ساخته و اکثر باشند‌گان پنجشیر به کشت و زراعت مشغول هستند اما این روز‌ها در زمین، خانه و دُکانِ مردم، طالب حضور دارد.»

در پیوند با این موارد تلاش شد تا پاسخ امارت اسلامی و طالبان نسبت به آنچه در بیشتر از دو ماه بر پنجشیر گذشته است دریافت شود و آنان نیز دیدگاهِ خود را مطرح کنند اما با وجود تلاش‌های دوامدار و پی هم، آنان حاضر به صحبت در این مورد نشدند.

جبهه مقاومت در پنجشیر

جبهه موسوم به جبهه مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود، تنها جریان نظامی است که پس از حاکمیت طالبان بر کابل در ولایت پنجشیر بر ضد طالبان اعلام مبارزه نظامی کرد و هم‌اکنون نیز بر بنیاد روایت‌های گفتاری و تصویری اعضای منسوب به آن در دره‌های ولایت پنجشیر، اندراب ولایت بغلان و ظاهرا برخی ولایت‌های دیگر حضور دارند.

این جبهه بر مبارزه مسلحانه در برابر طالبان تأکید دارد.

هر چند تلاش شد تا با سخنگویان این جبهه در مورد دیدگاه آنان در خصوص گور‌های دسته‌جمعی گفت‌وگو شود اما با راه‌های ارتباطی موجود، این افراد در دسترس زمانه قرار نگرفتند.

فرمانده عبدالقدیر (نام مستعار) از فرمانده‌هان جبهه مقاومت که حینِ سقوط پنجشیر به دست طالبان در این ولایت حضور داشت و موفق شده از حملات طالبان فرار کند، به شرط پنهان ماندنِ هویتش به زمانه می‌گوید:

«طالبان در بیشتر ولایات به خصوص در پنجشیر مرتکب جنایات جنگی شده‌اند.»

فرمانده عبدالقدیر می‌گوید جبهه مقاومت بر انتقام‌گیری از طالبان در پیوند با جنایاتی که مرتکب شده‌اند تأکید دارد. او ابراز امیدواری می‌کند تا آنان بتوانند با یک مبارزه منسجم در بخش‌های مختلف کشور جبهه مقاومت را زنده نگه دارند.