در هفته‌های اخیر روند واگذاری دو تیم پرطرفدار فوتبال ایران، استقلال و پرسپولیس سرعت گرفته است. در یکی از آخرین تحولات مرتبط با این موضوع، هیات واگذاری با حضور سه وزیر اقتصاد، دادگستری و ورزش دولت سیزدهم، به اتفاق آراء افزایش سرمایه حدود ده درصدی این دو باشگاه را تصویب کرد و سپس نماد دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در بازار پایه فرابورس درج شد. برابر با اطلاعیه درج به مورخ ۹ اسفند ۱۴۰۰، نماد دو باشگاه تهرانی که در اولین روزهای اسفند در سازمان بورس ثبت شده بودند، در گروه فعالیت‌های ورزشی در بازار پایه و تابلوی نارنجی فرابورس درج شدند. برابر با وعده‌های داده شده در روز گشایش نماد دو باشگاه که قرار است ۱۵ اسفند باشد، علاقه‌مندان می‌توانند سهامدار این دو باشگاه شوند.

براساس قوانین کمیته تعیین وضعیت مستقر در تمام کنفدراسیون‌های فوتبال جهان، تیم‌هایی که شرایط حرفه‌ای را احراز نکرده باشند، حق شرکت در عالی‌ترین سطح مسابقات بین‌المللی باشگاهی قاره خود را ندارند. بر همین اساس مدت‌هاست که فدراسیون بین المللی فوتبال «فیفا» اعلام کرده که هر دو باشگاه معروف کشور «استقلال و پرسپولیس» دولتی و باید وضعیت مالکیت آن روشن شود؛ که در غیراین‌صورت از حضور در مسابقات بین‌المللی حذف خواهند شد. دولت و مسئولان فدراسیون طبق معمول موضوع را به دفع‌الوقت گذرانیدند تا متاسفانه حضور این دوباشگاه در مسابقات منطقه‌ای هم دچار مشکل شد. لذا موضوع واگذاری این دو باشگاه مثل هزاران تصمیم‌گیری دیگر نه بر اساس ضرورت که بر مبنای یک الزام خارجی شتابان و بدون هدف‌گذاری واقعی در حال انجام است.

سرمایه‌داری در توسعه خود هر پدیده‌ای را به کالا تبدیل می‌کند. اگر روزگاری مسابقات بازی‌های المپیک سیاسی بود و کشورها به ویژه کشورهای بلوک شرق با سرمایه‌گذاری‌های آن‌چنانی مبتنی بر نخبه‌پروران آماتورها در ورزش، در تولید انبوه ورزشکار و کسب مدال‌های مسابقات پیشرو بودند، جناح مقابل نیز با حضور در مسابقات جهانی و عرضه ستارگان ورزشی مهر خود را بر ورزش کوبیده و ورزش به‌عنوان یکی از صحنه‌های رویاروئی سرمایه‌داری و نظام موسوم به  سوسیالیسم آن زمان بشمار می‌رفت.

نمونه بارز و جنجالی آن مسابقه قهرمانی شطرنج جهان ۱۹۷۲ و رقابت بین «بابی فیشر» از ایالات متحده آمریکا و مدافع عنوان قهرمانی «بوریس اسپاسکی» از شوروی بود که به مسابقه قرن معروف شد. یا مسابقه جنجالی بسکتبال شوروی و آمریکا در ۱۹۷۲ (ویدئوی زیر):

بعدها در سال ۲۰۱۶ قهرمان سابق شطرنج جهان «گاسپاروف» که از ناراضیان وقت دولت شوروی نیز محسوب می‌شد  در خصوص اهمیت جهانی این مسابقه اظهار داشت: «من فکر می‌کنم دلیل این که شما این مسابقات را تماشا می‌کنید تنها شطرنج نیست بلکه عنصر سیاسی این بازی است. چرا که در اتحاد جماهیر شوروی شطرنج توسط مقامات شوروی به عنوان یک ابزار ایدئولوژیک مهم و مفید برای نشان دادن برتری فکری رژیم کمونیست اتحاد جماهیر شوروی نسبت به غرب محسوب می‌شد. به همین دلیل شکست اسپاسکی از سوی مردم دو طرف اقیانوس اطلس به عنوان عاملی خردکننده در بین این جنگ سرد بود». متاسفانه هنوز هم صحنه مسابقات جهانی به‌نوعی هماورد کشورها را نشان می‌دهد و دولت‌ها ورزش را صرفا بخاطر ورزش حمایت نمی‌کنند. این امر به‌ویژه در کشورهای استبدادی و توتالیتر بیشتر نمایان و دخالت دولت در ورزش از سوی آنان امری علنی است.

مختصات صنعت ورزش جهان درسال ۲۰۲۱ موید آن است که این صنعت دارای بازاری با حجم ۱۳۰۰ میلیارد دلار بوده که سهم ورزش فوتبال معادل ۶۰۰ میلیارد دلار و ارزش روز بیشتر باشگاه‌های معروف جهانی بیش از یک میلیارد دلار برآورد می‌شود. ارزش بازار ورزش (ورزش‌هائی نظیر فوتبال امریکائی، بیس‌بال و بسکتبال و..) در آمریکای شمالی (آمریکا وکانادا) نیز حدود ۵۵۰ میلیارد دلار است.

باید یادآوری کرد بازار فوتبال مشابه یک زنجیره بهم پیوسته متشکل از  باشگاه، بازیکن‌ها، هواداران باشگاه‌ها، تبلیغات تلویزیونی و رسانه‌ای و مسابقات ورزشی است.

پیشینه حسابرسی باشگاه‌ها بعد از انقلاب ۱۳۵۷ تا آنجا که نگارنده در جریان است به سال ۱۳۷۹ که مهدی کرباسیان و عبدالله جاسبی از اعضای فدراسیون ورزش ایران بودند بازمی‌گردد. در آن سال از موسسه حسابرسی و خدمات پتروشیمی حسام «دایارایان بعدی» خواسته شد یک گزارش حسابرسی اجمالی از وضعیت باشگاه پرسپولیس را بصورت محرمانه تهیه کند. در واقع همان گزارش بود که نشان داد ظاهرا عده‌ای درصدد تملیک باشگاه پرسپولیس برآمده و حتی تشریفات ثبتی آن‌را نیز انجام داده بودند.

حداقل مزیت گزارش مذکور جلوگیری از آن انتقال و علنی شدن مسائل نهفته در فوتبال کشور شد. دیگر کسی از وضعیت این دو باشگاه خبری نداشت تا خوشبختانه اخیرا گزارش سازمان حسابرسی پیرامون حسابرسی دو باشگاه پرسپولیس و استقلال برای واگذاری آنها انتشار عام یافته است.

پیکره گزارش‌های حسابرسی دو باشگاه، که بیش از ۲۵ بند دارد و برخی از بندها هم خود دارای بیش از ۱۵ زیر بند و حدود یک صفحه است دلالت بر بی‌انضباطی مالی–اداری، فقدان نظارت بر عملکرد باشگاه‌ها، نبودن حکمرانی سالم ورزشی در این دو باشگاه و بلاتکلیفی عمده دارائی‌ها که شرطی واگذار شده و تا زمان انتشار گزارش نیز شروط قراردادی محقق نشده که توجه خریداران آتی را بدان جلب می‌کند.

آنچه در دنیای واقعی سرمایه‌گذاری وجود دارد این است که اساس صورت‌های مالی و یا گزارش کارشناسی معیار اصلی تعیین قیمت سهام آنها نیست بلکه این دو مدرک در بهترین حالت می‌‌توانند به‌عنوان یکی از موارد قابل اعتنا در ارزیابی مورد استفاده قرار گیرند به‌ویژه آنکه گزارش حسابرسی نشان‌دهنده عدم قابلیت اتکا عملکرد این دو باشگاه است. زیرا مشخص نیست در حالی که درآمد اصلی باشگاه‌های جهان عمدتا از طریق پخش تلویزیونی و شبکه‌های اجتماعی است، درآمد این بخش در هر دو باشگاه چگونه صورت گرفته و به جیب چه کسانی رفته است و اگر در فردای واگذاری تلویزیون دولتی و انحصاری کشور مدعی عدم پخش مسابقات این دو باشگاه شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ و آیا کارشناس رسمی ذیربط تعداد هواداران هرباشگاه و فالوررهای آنها را در محاسبه قیمت منظورداشته است؟ و یا با توجه به بندهای گزارش حسابرسی پیرامون ابهام در مالکیت استادیوم‌های منسوب به این باشگاه‌ها و همچنین در غیاب مستندات حاکی از درآمدهای تبلیغاتی و تلویزیونی و تجاری آن‌ها چه تاثیری در قیمت سهام ‌آنها دارد؟

برای اطلاع بیشتر خوانندگان درآمدهای باشگاه رئال مادرید (میلیون یورو) طی سنوات ۲۰۲۰-۲۰۱۰ در نمایه زیر نمایش داده شده است:

سال۲۰۱۰۲۰۱۱۲۰۱۲۲۰۱۳۲۰۱۴۲۰۱۵۲۰۱۶۲۰۱۷۲۰۱۸۲۰۱۹۲۰۲۰
فروش بلیط۱۲۴۱۲۶۱۱۹۱۱۴۱۳۰۱۲۹۱۳۶۱۴۳۱۴۵۱۰۸۱۱۰
درآمد تلویزیونی۱۵۹۱۸۳۱۹۹۱۸۸۲۰۴۱۲۰۲۲۸۲۳۷۲۵۲۲۵۸۲۲۴
درآمد تجاری۱۵۰۱۷۲۱۸۷۲۱۲۲۳۱۲۴۷۲۶۳۳۰۱۲۵۶۳۵۴۳۵۹
جمع۵۲۳۴۸۱۵۰۵۵۰۴۵۶۵۵۷۶۶۲۷۴۱۱۶۵۳۷۲۰۷۰۳

لازم به یادآوری است که فروش بلیط‌های مسابقات به دوگونه مستقیم و یا پیش فروش به آژانس‌های ورزشی و همچنین درآمدهای تلویزیونی نیز از طریق پیش فروش آنها به یک شبکه تلویزیونی با حق انحصار و یا چند شبکه سراسری جهان در فروشگاه‌هائی که بعضا به باشگاه تعلق دارند صورت می‌گیرد، اما درآمدهای تجاری باشگاه‌ها بابت قراردادهای سالانه واگذاری پیراهن و کفش بازیکنان و همچنین استفاده از لوگوی کارخانجات مشهور نظیر آدیداس، نایک، پوما، شرکت هواپیمائی امارت، … است. برای مثال باشگاه پاریس سن ژرمن که در سال ۲۰۲۱ مجموعا توانسته بود ۱.۱۸۰.۰۰۰ پیراهن باشگاهی را بفروش برساند، تنها در دوشب بعد از پیوستن لیونل مسی به باشگاهی که پیراهن شماره ۳۰ را به‌ نام مسی روانه بازار کرده بود، باشگاه پاریسی توانست به رکورد یک میلیون فروش پیراهن به مبلغ ۶۰ میلیون یورو دست یابد.

امری که مشابه آن درفرایند خصوصی‌سازی سرخابی‌ها هم اتفاق خواهد افتاد و بعید است این گونه درآمدها در ارزیابی لحاظ گردیده باشد. همجنین بررسی گزارش‌های باشگاه‌های فوتبال جهان موید آن است که نسبت درآمد به قیمت بازار باشگاه‌ها بین ۶ تا ۸ در نوسان است. نمایه زیر تعداد فروش پیراهن باشگاه های پرطرفدار را در سال ۲۰۲۱ نمایش می‌دهد.

فوتبال دربسیاری کشورها به پرهوادارترین ورزش تبدیل شده ‌است. در ایران نیز  به عنوان دوره‌ای درخشان، تیم ملی فوتبال مردان ایران در سال‌های ۱۹۶۸، ۱۹۷۲، ۱۹۷۴ و ۱۹۷۶ به قهرمانی در بالاترین سطح آسیا دست یافت و نخستین‌بار در سال ۱۹۷۸ به جام جهانی فوتبال راه پیدا کرد. در این دوران درخشان، باشگاه فوتبال تاج (استقلال کنونی) نیز در مسابقات باشگاهی قهرمانی آسیا ۱۹۷۰ به قهرمانی رسید. برخی از این موفقیت‌ها، با گرفتن میزبانی بالاترین رقابت‌های ورزشی آسیا توسط ایران هم‌دوره بودند و میزبانی جام ملت‌های آسیا ۱۹۶۸ و ۱۹۷۶و حضور تیم‌های پرطرفدار«شاهین»، پرسپولیس و تاج «استقلال» نمونه‌های آن هستند.

 در باشگاه‌های ورزشی همچون شرکت‌های دانش بنیاد نقش منابع انسانی (ثروت انسانی) بسیار برجسته است و باید برای حسابداری این باشگاه‌ها به حسابداری منابع انسانی توسل جست. حسابداری منابع انسانی عبارت است از فرایند ارزیابی افراد یا گروه‌هایی از افراد یک واحد تجاری در قالب اقلام پولی و تجدیدنظر در این گونه ارزیابی‌ها در طی زمان مورد بررسی.

باید یادآور شد که در مورد نقل و انتقالات بازیکنان فوتبال قانونی بنام «قانون بوسمن» در جهان حاکم است که برگرفته از نام بازیکن معروف تیم بلژیک «ژان ماک بوسمن». دادگاه اتحادیه اروپا در حدود بیست سال پیش بر اساس شکایت او قانونی را به تصویب رسانید که بنام «قانون بوسمن» نامگذاری شده است. بر اساس این قانون لیگ‌های فوتبال سطح اول این قاره می‌توانند از افرادی با ملیت‌های متفاوت استفاده کرده و به‌علاوه از آن به بعد بازیکنانی که قراردادشان تمام شده بود، توانستند بدون پرداخت حق انتقال باشگاه‌شان را تغییر دهند.

بعدها کمیسیون اروپا قراردادی با سازمان‌های اداره‌کنندگان فوتبال جهان و اروپا «فیفا و یوفا»، امضا کرد تا جلوی قدرت گرفتن بیشتر بازیکنان را بگیرند. این توافق با نام قوانین «نظارت بر منزلت و نقل و انتقال بازیکنان» در سال ۲۰۰۱ در فیفا به تصویب و در حال حاضر بر سیستم نقل و انتقال دنیای فوتبال اعمال می‌شود. بر اساس این قانون، حداقل و حداکثری برای طول قراردادها در نظر گرفته شده و در این مدت نمی‌توان قرارداد را شکست. این موارد و موارد دیگر قوانینی است که اتحادیه‌ی بین‌المللی برای بازیکنان فوتبال «فیفپرو»، کفه ترازو را به نفع باشگاه‌ها سنگین‌ترکرد تا از ستاره محوری بازیکنان تا حدودی جلوگیری شود.

نمایه زیر که از گزارش‌های سالانه بازار صنعت فوتبال استخراج شده بیانگر آن است که در این صنعت نیز متاسفانه مافیائی بنام آژانس‌های نقل و انتقال که دارای مجوز از طرف فدراسیون بین‌المللی فوتبال هستند، وجود دارند که سهم قابل توجهی از مبالغ انتقالات بازیکنان (بین ۵ تا ۱۰ درصد مبلغ مورد معامله)  به آژانس‌های نقل و انتقال تعلق می‌گیرد که آنان نیز موظف هستند درصدی از این مبلغ را به فیفا بابت حق نمایندگی و مبلغی را هم به لیگ‌هائی که معامله در آنجا انجام می شود بپردازند.

               نمایه نقل و انتقالات بازیکنان فوتبال در سنوات ۲۰۱۹-۲۰۱۴  – مبلغ به میلیون دلار

سال۲۰۱۴۲۰۱۵۲۰۱۶۲۰۱۷۲۰۱۸۲۰۱۹
مبالغ انتقال۴.۰۲۰۴.۱۳۰۴.۷۲۰۶.۲۹۰۶.۹۴۰۷.۳۵۰
حق الزحمه آزانس۲۴۱۲۹۷۳۸۷۴۴۷۵۴۸۶۵۳

نیاز و الزام بکارگیری حسابداری منابع انسانی که  عبارتست از فرآیند ارزیابی کارکنان یا گروه‌هایی از افراد یک واحد تجاری در قالب ارقام پولی و تجدیدنظر در این گونه ارزیابی‌ها در طی زمان می‌باشد، در باشگاه‌های ورزشی ازآنجا ناشی می‌شود که بازیکنان فوتبال مهم‌ترین و گران‌ترین دارایی باشگاه‌های فوتبال بود و  ارقام سنگینی بابت به خدمت گرفتن آنها پرداخت می‌شود، به‌طوری که متوسط حقوق سالانه بازیکنان لیگ‌های برتر حدود ۶ میلیون دلار برآورد شده است.  این موضوع که دارای پیچیدگی های خاص اندازه‌گیری ارزش بازیکنان است باعث شده که بزرگترین موسسه حسابرسی انگلستان بنام «پرایس واترهاوس کوپرز PWC»  جزوه دستورالعمل گونه‌ای بنام «مسائل و راهکارهای مبادلات صنعت فوتبال تحت مقررات استانداردهای بین المللی گزارشگری» در سال ۲۰۱۸ منتشر کند.

در همین رابطه، براساس مفاد استانداردهای حسابداری شماره ۳۸ که متکی بر برخی بندهای استاندارد شماره ۳۲ و همچنین استاندارد بین‌المللی گزارشگری شماره ۱۵ استواراست، بازیکنان باشگاه‌های ورزشی بخشی از دارائی‌های نامشهود باشگاه تلقی و قیمت خرید آنها در زمره دارایی‌های نامشهود طبقه‌بندی و باید بر اساس استانداردهای حسابداری دارایی‌های نامشهود، مستهلک شوند. باید یادآورشد که برای انتقال و خرید بازیکنان فوتبال یک بازار نقل و انتقال جهانی وجود دارد که مبلغ پرداختی بابت خرید آنها به منزله قیمت منصفانه تلقی و این مبلغ در سرفصل دارائی ذیربط  ثبت می‌گردد. اما مشکل در رابطه با بازیکنانی است که در خود باشگاه پرورش یافته‌اند و خریداری نشده‌اند، دقیقا مشابه کالاهائی که توسط شرکت‌های تولیدی راسا ساخته و مورد استفاده قرار می گیرند. زیرا وفق استاندارد گزارشگری مالی چنین بازیکنانی واجد ثبت در حساب دارائی نیستند. از این‌­رو در مورد نحوه عمل حسابداری بین بازیکنان خریداری شده و بازیکنان پرورش یافته در داخل باشگاه‌ها اختلاف نظر وجود داشته و در ارزیابی سهام باشگاه‌ها نیز اختلاف نظر مشاهده خواهد شد که بعید به نظر می‌رسد چنین مواردی در گزارش ارزیابی باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس مدنظر قرار گرفته باشد. بنا به اظهارات کارشناسان ارزیابی کننده در مورد باشگاه استقلال به دلیل زیان‌دهی امکان ارزیابی طبق ضوابط سودآوری وجود نداشته و ارزیابی بر مبنای NAV بوده است و در مورد باشگاه پرسپولیس نیز مبنای ارزش‌گذاری بر اساس آئین‌نامه اجرایی شیوه قیمت‌گذاری بنگاه‌ها و با استفاده از تخصص کارشناسان دادگستری بوده است. توگوئی قرارست ماشین‌آلات و مواد اولیه ارزیابی شوند. 

اگرچه بررسی قیمت‌گذاری ده بازیکن برتر جهان در سایت‌های مختلف ارقام متفاوتی را نشان می‌دهند و قیمت بازیکنان ثابت نبوده و همچون سایر کالاها مرتبا تحت الشعاع تقاضا برای آنان کم و زیاد می شود.

باید تاکید نمود که در قیمت‌گذاری بازیکنان سن و سلامت فیزیکی آنان، مدت باقیمانده از قرارداد با باشگاه، وام بازیکن، تعداد جستجو نام بازیکن در اینترنت و تعداد گل‌های زده شده و یا گل‌های ساخته شده و یا موقعیت‌های ایجاد شده توسط بازیکن از مهم‌ترین معیارها است. بدین طریق که هرچه سن از مرز ۳۰ سال بالاتر برود قیمت آنها افت خواهد کرد، زیرا مدت استفاده و دست‌یابی باشگاه به این بازیکنان کمتر خواهد بود.

گزارش‌های مستند ورزشی نشان داده که ارزش باشگاه‌های معروف فوتبال جهان ناشی از محبوبیت شامل «حضور ستارگان فوتبال، تعداد هواداران و هواداران آنها در شبکه‌های اجتماعی این باشگاه‌ها و همچنین دارا بودن استادیوم ملکی و توانمندی باشگاه و ساختار مناسب پاسخگوئی آنها به هواداران» است. بعید است که این موارد در قیمت‌گذاری سهام دو باشگاه ایرانی کاملا رعایت شده باشد.

جالب آنکه ظاهرا شخصی که مدعی است سازمان خصوصی‌سازی از تجربیات او (جوانی سی ساله که کارشناس رسمی دادگستری هم نبوده است) در ارزیابی برند این دوباشگاه استفاده کرده مدعی شده تعداد هواداران فقط یکی از دو باشگاه ۴۰ میلیون نفر که قاعدتا آن یکی هم ۳۰ میلیون و با توجه به اینکه مدتی پیش هم مدیر یکی از باشگاه‌های شهرستانی مدعی هواداران ۳۰ میلیونی شده بود، عملا تعداد هواداران فوتبال در کشور بیش از جمعیت کشور شده که این موضوع علاوه بر اینکه نادرستی یکی از مولفه‌های ارزیابی برند را نشان می‌دهد، بیگانه بودن این افراد را با قانونمندی رابطه هواداران و درآمد باشگاه را نیز اثبات می کند. حتی با فرض دارا بودن ۴۰ میلیون هوادار قاعدتا باشگاه‌ها چنانچه بتوانند سالانه از هریک از این هواداران  فقط یکصدهزار تومان بابت فروش بلیط یا پیراهن یا یکی از تولیدات تبلیغاتی دریافت کنند، به رقمی حدود ۴ هزار میلیارد تومان درآمد دسترسی خواهند داشت که با چنین فرضی و بدون لحاظ درآمدهای تبلیغاتی تلویریونی رقم برآوردی ارزش هر یک از دوباشگاه نادرست است. نکته حائز اهمیت آنکه رئیس سابق سازمان خصوصی‌سازی که او هم در حال حاضر بدلیل تخلفات عدیده در زندان بسر می‌برد، در روز یکشنبه سوم خردادماه ۱۳۹۴ با حضور در برنامه تلویزیونی پایش اظهار داشت:

«سه‌شنبه هفته گذشته پاکت‌های مزایده چهارم بازگشایی شده و قیمت‌ها نیز اعلام شد. در واقع شرکت استیل آذین ایرانیان با ۳۳۲ میلیارد تومان، شرکت بهنام پیشران کیش با ۳۲۹ میلیارد تومان و شرکت زیرمجموعه ایران خودرو با ۲۹۰ میلیارد تومان به ترتیب برای پرسپولیس قیمت اعلام کرده‌اند. همچنین شرکت سمند برای استقلال با اعلام قیمت ۲۹۰ میلیارد تومان متقاضی خرید این سهام بودند. مطابق قانون فروش سهام پس از واگذاری باید اسناد مربوط به شرکت‌ها در زمینه استعلام از سه مرجع را باید در اختیار سه وزیر عضو هیئت واگذاری قرار می‌دادیم که این کار انجام شده است».

نگاهی به لیست خریداران نشان می‌دهد ظاهرا کارخانجات کشور بجای اینکه بفکر تولید و جان مردم باشتند بیشتر در فکر تصاحب باشگاه ها بوده و هستند.

  نمایه زیر خلاصه ارزیابی دوباشگاه استقلال و پرسپولیس را به میلیارد تومان نمایش می‌دهد:

شرحاستقلالپرسپولیس
ارزش کل سهام۲.۷۹۰۳.۲۱۰
ارزش برند۱.۷۸۰۱.۹۸۴
دارائی غیرجاری۷.۱۸۰۷.۰۰۹
دارائی جاری۴۲۵۱.۲۴۲
کل دارائی۷.۶۰۵۸.۲۵۲
کل بدهی۲.۷۳۷۲.۱۹۹
درآمد۱.۲۶۶۱.۸۱۹
بهای تمام شده۱.۳۰۱۱.۴۶۰
سود «زیان» ناخالص۳۵۳۵۹
هزینه‌های اداری۱۴۸۱۹۳
سایر درآمدها۷۳۱۱
سود «زیان» عملیاتی۱۲۱۱۵۰
زیان انباشته۲.۳۲۶۱.۹۵۷
سرمایه۷.۱۹۴۷.۰۱۰
حقوق مالکانه۴.۸۶۷۵.۰۵۲

مشخص نیست با اعداد و ارقام فوق و عملکرد ناروشن هر دو باشگاه چگونه شاخص نسبت ارزش به درآمد این دو باشگاه ایرانی در مقایسه با بهترین باشگاه‌های ورزشی جهان که بین ۲ تا ۶ بوده، برای باشگاه پرسپولس ۱۷ و برای باشگاه استقلال ۲۲ ثبت شده است. همین شاخص نشان‌دهنده آن است که ارقام صورت‌های مالی منتشر شده فاقد اتکا و ارقام پنهان آن بسیار زیاد هستند. بررسی منابع بین‌المللی وزرشی نشان دهنده آن است که ارزش روز بیشتر باشگاه‌های فوتبال جهان بیش از ۱ میلیارد دلار است. برای نمونه حجم بازار لیگ‌های ورزشی ترکیه، کشور همجوار ما در سال گذشته بالغ بر ۸۰۰ میلیون دلار بوده است.

برای آشنائی علاقمندان فوتبال یادآور می‌شود به‌استناد گزارش سالانه لیگ‌های انگلستان درآمد سه ساله فصول مختلف بازی‌های فوتبال انگلستان ۸.۳۶ میلیارد پوند بوده که شامل قراردادهای سه ساله تلویزیون‌های داخلی به‌ مبلغ ۵.۱ میلیارد و درآمد پخش تلویزیون‌های خارجی ۳.۲ میلیارد پوند بوده که در فصل حدود ۲.۶ میلیارد تخصیص یافته است.

نحوه تقسیم این درآمدها بدین طریق است که ۵۰ درصد آن بطور مساوی بین باشگاه‌های لیگ و ۲۵ درصد دیگر برای چهار تیم باشگاه‌های فینالیست و ۲۵ درصد باقیمانده نیز به نسبت تعداد پخش بازی‌ها به باشگاه‌ها تعلق می‌گیرد. البته باید توجه داشت که هر باشگاه بر اساس درآمد درصدی را به فدراسیون فوتبال بابت حق عضویت و نظارت و پرداخت که حق الزحمه داوران نیز از همین محل تامین و پرداخت می‌شود.

نمایه زیر که در گروه پیشکسوتان بازار سرمایه ایران درج شده به خوبی وضعیت باشگاه‌های معروف جهان و باشگاه پرسپولیس و استقلال را نمایش می‌دهد:

از طرف دیگر علی‌رغم آنکه باشگاه استقلال و پرسپولیس اموال عمومی محسوب می‌گردند تا‌کنون به دلایل مختلف از انتشار عام گزارش ارزیابی کارشناسان رسمی دادگستری خودداری شده است که پیشنهاد دارد وزیر امور اقتصادی و دارائی دستور انتشار عام این گزارش‌ها را هم چون صورت‌های مالی بانک‌ها صادر نمایند تا از شائبه و شایعه اجتناب شود تا معلوم گردد آیا نکات پیش گفته، که عموما برگرفته از بازار جهانی صنعت فوتبال است، در ارزیابی‌های انجام گرفته مدنظر قرار گرفته است. نکته حائز اهمیت آن که چون  ورزش و به خصوص فوتبال در کشورهای جهان سومی نقش دوگانه‌ای را ایفا می‌کرد دولتی‌ها و خصولتی‌ها  کوشش کرده و می‌کنند آن را به نفع خود مصادره و از آن بهره‌برداری کنند زیرا مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که ورزش هم بخشی از آن به شمار می‌رود طوری درهم‌ آمیخته شده‌اند که نمی‌توان به‌صورت جدای از یکدیگر بررسی و مورد مطالعه قرارداد. شاید به جرئت بهترین توصیف را از نقش سیاسی – اجتماعی فوتبال بتوان در کتاب «فوتبال علیه دشمن» نوشته آقای سایمون کوپر یافت. او هنرمندانه نقش فوتبال بعنوان سرآمد ورزش‌ها را در مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را از دیدگاه‌های مختلف نشان داده و قدرت و نفوذ فوتبال در عرصه‌های غیر فوتبالی را مورد بررسی قرار داده و از تأثیر فوتبال در دگرگونی ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی صحبت می‌کند.

امروزه مشخص شده که ورزش و به ویژه فوتبال پدیده‌ای فراتر از محبوب‌ترین بازی جهان است. به تعبیر بسیاری از افراد، فوتبال یک زبان بین‌المللی است که حکم مرگ و زندگی را دارد. پله معتقد است فوتبال بازی زیبایی است که جنگ‌ها را آغاز می‌کند و به پایان می‌رساند و بسیاری از دیکتاتورها را در قدرت نگه داشته است. نمونه بارز این موضوع  ایران رفتار شادروان جهان پهلوان تختی نامدار بود که هیچگاه بر خلاف بسیاری لوده‌هائی که نام ورزشکار و پهلوان بر خود نهاده یا برآن‌ها نهاده‌اند گردن در مقابل اقتدار فرود نیاورد و مردم هم بدرستی مضمون رفتار تختی را درک می کردند. کمااینکه در مسابقات کشتی که در امجدیه صورت گرفت هنگام ورود تختی جمعیت بپاخواستند و او را تشویق نمودند و هنگام ورود شاپور غلامرضا برادر شاه جمعیت پشتشان را به سالن کردند. در واقع تختی ورزش را به بلندگوی مقاومت جنبش مردمی تبدیل کرد و هزینه آن‌را هم با جان و دل پذیرفت چرا که در پی اخد مدرک حقوق و دانشگاه و سهمیه خرید و فروش لوازم ورزشی نبود. او به واقع از حقوق مردم دفاع می کرد. و یا نمونه جهانی آن گل اسطوره فوتبال جهان دیه گو مارادونا آرژانتینی در جام جهانی ۱۹۸۶ پس از حمله انگلستان به جزیره فالکلند آرژانتین در بازی آرژانتین- انگلستان بود که به گل «دست خدا»  مشهور شد و جنجالی در عرصه سیاست و ورزش را به وجود آورد. اگرچه فوتبال بعد از انقلاب مورد بی‌مهری قرار گرفت ولی بعد از پایان جنگ که فوتبال دوباره اوج گرفت متاسفانه با ورود افراد فاقد صلاحیت به ارکان ورزش کشور و ورود شرکت‌های بزرگ به باشگاه داری برخلاف کشورهای پیشرفته سرمایه‌داری، و در یک الگوبرداری ناشیانه از باشگاه داری در اتحاد جماهیر شوروی سابق «دیناموکیف و متالیست خارکف» عملا فوتبال را از ورزش به حیات خلوت کارخانجات برای ریخت و پاش و انتصاب اعوان و انصار تبدیل کردیم. این در حالی است که در کشورهای اروپائی که باشگاه‌های نامدار و کارخانجات بین‌المللی حضور دارند ممکن‌ است کارخانجات و شرکت‌ها حداکثر به‌عنوان حامی یا اسپانسر تجاری تیم‌های فوتبال عمل کنند. نتیجه آنکه هم کارخانجات عملا ورشکسته و هم باشگاه‌ها بدتر از کارخانجات ذیربط شده‌اند. مضاف اینکه باندهای مافیائی به ورزش هم چنگ انداختند و کسانی که بعضا هم اکنون در زندان به سر می‌برند خود را حامی یگانه فوتبال جا زدند تا از این معبر برای خود آبروئی کسب و به شهرت برسند لذا به مصداق «آزموده را آزمودن  خطاست» دست از سر بی کلاه فوتبال برداریم و اجازه دهیم با استفاده از تجارب کشورهائی که باشگاه‌های ورزشی قدرتمند بین‌المللی هستند عمل کنیم. نگاهی به آمارهای بین‌المللی صنعت ورزش نشان می‌دهدکه در صورت تعیین ساختار مستقل از دولت، بتوان ورزش را در خدمت رشد و توسعه اقتصادی هم به‌کار گرفت. در اعلام قیمت‌گذاری باشگاه‌های پرسپولیس و استقلال برای عرضه به خریداران که باعث این تقریر شده باید نکاتی را در نظرداشت تا مشابه سایر خصوصی‌سازی‌ها منافع عمومی فدای منافع یک یا چند شخص اعم از حقیقی یا حقوقی نشود.

۱- بررسی سوابق باشگاه‌های معتبر جهانی نشان می‌دهد که باشگاه‌های امریکایی عموما خانوادگی اداره می‌شوند و به‌استثنای برخی باشگاه‌های انگلیسی که در دو دهه اخیر طعمه راهزنان مالی که قصد پولشوئی و یا اعاده حیثیت برای شیوخ بی‌آبرو شده‌اند، سهامداران‌برترین باشگاه‌های فوتبال معروف جهان «‌اعضای باشگاه‌» یا هواداران آنها هستند، زیرا نسبت سود به قیمت روز این باشگاه‌ها بسیار ناچیز و سهامداری صرفا در قالب هواداری و پایداری باشگاه صورت گرفته است.

۲- سازمان بورس و سازمان خصوصی‌سازی وظیفه و مسئولیت دارند این نکته مهم سوددهی نازل این دو باشگاه را حتما و الزاما و مکررا باطلاع بازار و مردم برسانند تا فاجعه سال ۱۳۹۹ تکرار نشود.

۳- بهترین گزینه ممکن تشکیل یک شرکت سهامی عام از طریق پذیره‌نویسی و مشارکت هواداران این دو باشگاه و افزایش سرمایه این دوباشگاه در قالب شرکت سهامی با سلب حق تقدم از سهامداران فعلی «وزارت ورزش» و واگذاری آن به شرکت سهامی عام هواداران دو باشگاه و در غیر اینصورت تخصیص وام معادل قیمت کارشناسی  به شرکت سهامی تشکیل دهنده هواداران و در قبال ان انتقال حداکثر یک تا دو میلیون تومان سهام  به هریک از هواداران علاقمند به مشارکت با پرداخت دو ساله بدون بهره» که می‌توان از وصولی‌های بزرگ بدهکاران کشور تامین شود.

۴- اساسنامه این شرکت‌ها باید به‌طریقی تنظیم شود که همیشه از هواداران با سهام اقلیت در «هیات نظارت بر باشگاه و کمیته خرید بازیکن‌ها» حضورداشته باشند وگرنه باشگاه‌ها به محل عیش و نوش مدیران ارشد، بازکینان و حداکثر کارکنان اداری تبدیل خواهد شد و سر سهامداران بی کلاه خواهد ماند.

 نمایه زیر خلاصه وضعیت ۵۰ باشگاه ورزشی برتر جهان شامل قیمت خرید و ارزش روز آن در پایان سال ۲۰۲۱ را نمایش می‌دهد.

*غلامحسین دوانی، عضو جامعه حسابداران رسمی ایران

** نسخه کوتاه و متفاوتی از این مقاله در روزنامه شرق (تاریخ هشتم اسفند با تیتر «ورزش و فوتبال در کشاکش بورس») منتشر شده است.

منابع:

1-Accounting for typical transactions in the football industry – PwC

2-What Makes a Soccer Player Expensive? Analyzing the Transfer Activity of the Richest Soccer

3- Deloitte Football Money League 2021 Report

4-Premier League 2022 Prize Money Distribution & Breakdown 2021/22 By- Sroban Ghosh

 5-Brand Finance-Football 50-2018-2022 Report