کانون خودکشی در سال‌های اخیر در ایران تغییر کرده و از استان‌های غربی به سمت مرکز کشور متمایل شده است. همچنین روش‌ها و شیوه‌های خودکشی نیز دستخوش تغییراتی شده است و از خودکشی به عنوان یک دیپلماسی استفاده می‌شود. زنان از قربانیان اصلی خودکشی در ایران هستند.

اردشیر بهرامی، جامعه‌شناس به خبرگزاری ایلنا گفته طی دهه ۷۰ و ۸۰ کانون خودکشی‌ها در مناطق غرب ایران یعنی ایلام، کرمانشاه، خوزستان و همچنین بخش‌هایی از استان‌های همجوار این استان‌ها متمرکز بود. قربانیان اصلی این موضوع نیز بیشتر زنان و جوانان بوده‌اند، اما در دهه ۹۰ به دنیال یک سری تغییرات از نظر کانون جغرافیایی خودکشی در جامعه ایران، کمی از شیوع و گسترش خودکشی در غرب ایران کاسته شده و اگرچه استان‌های غربی همچنان بالاترین آمارها را دارند، اما این مساله در سایر مناطق ایران مانند استان‌های کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، همدان، زنجان و سایر مناطق ایران به شکل خفیف‌تری دیده شده است.

همچنین به گفته این جامعه‌شناس، در دهه ۹۰ خودکشی‌ها بیشتر به سمت خودکشی‌های نمایشی و به یک نوعی دیپلماسی در فضای خانواده و جامعه رفته است یعنی فرد برای رسیدن به هدفی که دارد مانند ازدواج، شغل یا فضای نابرابری که در خانواده وجود دارد از این اقدام استفاده می‌کند.

آمار خودکشی در ایران بالاست اما درباره آن شفافیت وجود ندارد. با این حال، مدیر کل دفتر مشاوره و سلامت وزارت بهداشت در «سمپوزیوم ملی مداخله در بحران با تأکید بر خودکشی»، اعلام کرده است کشور ایران «از شفاف‌ترین کشورها در ارائه آمار خودکشی» و جزو معدود کشورهایی است که سیستم ثبت خودکشی در آن وجود دارد.

اگر کسی فکر خودکشی داشت، چه باید بکند؟خودکشی قابل پیشگیری و کنترل است، نشانه‌ها و تظاهرهای هشداردهنده خودکشی را باید شناخت. شماره‌های تماس در ایران برای کمک به افرادی که دچار افکار جدی خودکشی شده‌اند: اورژانس اجتماعی: ۱۲۳، اورژانس شهری: ۱۱۵، صدای مشاور: ۱۴۸۰، اورژانس روانپزشکی تهران: ۴۴۵۰۸۲۰۰

احمد حاجبی همچنین ادعا کرده ایران یکی از ۳۷ کشور در جهان است که «برنامه پیشگیری از خودکشی» دارد. این ادعاها از سوی مدیرکل دفتر مشاوره و سلامت وزارت بهداشت در حالی مطرح می‌شود که وبسایت سازمان پزشکی قانونی کشور نه تنها از دی‌ماه ۱۳۹۹ به این‌سو، هیچ‌گونه آماری درباره تعداد خودکشی‌های رخ داده در سطح کشور ارائه نداده بلکه به‌دلیل ممکن نبودن راستی‌آزمایی و غیر پاسخگو بودنِ نهادهای دولتی در ایران، آمار‌های پیشین این سازمان هم قابل تأیید نیست.

فقر، ناموس و خودکشی: زبان اعتراض

اردشیر بهرامی در گفت‌وگوی خود با ایلنا همچنین تاکید کرده که  در کنش‌های اعتراض‌آمیزی که خاص طبقه فقرا است، اقدام به خودکشی دیده می‌شود و این یک زبان است که فریاد می‌زند که مشکل دارد: 

«فضای اقدام به خودکشی از کانون خانواده به فضایی که در ملاء عام است ورود می‌کند و ما با تغییر کانون اقدام به خودکشی نیز مواجه هستیم. وقتی فضای اقدام به خودکشی از فضای اندرونی خانه به فضای عمومی جامعه آمده است در حقیقت نشان دهنده این است که این فرد به ساحت وجودی جامعه معترض است همچنین به فرهنگ حاکم بر جامعه، به ساختار اقتصادی و اجتماعی جامعه اعتراض دارد.»

این جامعه‌شناس کاهش امید و نشاط اجتماعی و معنای زندگی را هم از عوامل افزایش خودکشی در ایران دانسته است.

اردشیر بهرامی همچنی با اشاره به وجود مفاهیمی مانند ناموس، حیثیت، شرف و آبرو در ایران گفته این موارد اگر بسیار شدید باشد، می‌تواند از این زیست جهان، خشونت تولید کند:

«این مفاهیم می‌تواند حق شهروندی یک زن را در این زیست جهان از بین ببرد. همچنین حق انتخاب همسر که ممکن است با پدیدار شدن عشق رمانتیک ایجاد شود در این زیست جهان تهدید شود. حتی حق ادامه تحصیل یک دختر در این زیست جهان تهدید می‌شود یعنی دختری که می‌تواند مانند همه دختران این سرزمین در بهترین دانشگاه‌ها تحصیل کند و به یک فرد موفق در جامعه تبدیل شود و در جامعه حضور داشته باشد، در این زیست جهان محدود شود چراکه ترس و نگرانی در این عنصر فرهنگی در این زیست جهان وجود دارد و پررنگ است و همین موضوع باعث می‌شود یکسری از حقوق زن نادیده گرفته شده و تضییع شود.»

به گفته این جامعه‌شناس، در ساختار قومیتی و فرهنگی فردیت معنا ندارد و با نقش‌های اجتماعی تعریف می‌شود و زن به عنوان حافظ عنصر حیثیت، آبرو و شرف نظام قبیله، طایفه و خانواده خود محسوب می‌شود؛ یعنی دارای یک بار مسئولیت سنگین اجتماعی است. در چنین زیست جهانی احتمال دارد یک فرد، سطحی از خشونت را تحمل کند و بیش از آن برایش قابل تحمل نیست.

او همچنین تاکید کرده:

«در جامعه سنتی انتخاب همسر با پدر فرد بود، اما الان افراد خودشان می‌خواهند انتخاب کنند و جالب است که بدانید ۶۰ الی ۷۰ درصد از اقدام‌های به خودکشی و خودکشی‌های کامل حول مساله ازدواج است، چرا که ما یک مفهومی به اسم کودک همسری و یک مفهومی به اسم ازدواج اجباری داریم، یک مفهوم دیگری هم به اسم مخالفت در ازدواج داریم و همه این عناصر دقیقا نشان دهنده حفظ و پایداری این زیست جهان در جامعه است یعنی جایی که احساس می‌کنیم این شیوه انتخاب همسر می‌تواند حیثیت و آبروی خانواده مرا به خطر بیندازد.»

او این عوامل را زمینه‌ساز دست زدن افراد به خودکشی برای نجات از اجبارهای جامعه سنتی دانسته است.