تعطیلات تابستانی از نیمه گذشته است اما هنوز قیمت بلیت‌های هواپیمایی که از شهرهای بزرگ ایران به مقصد ترکیه پرواز می‌کنند، بیش‌تر از حد معمول است. با وجود این، نزدیک‌ترین، ارزان‌ترین و در دسترس‌ترین مقصد برای گردشگران ایرانی، شهرهای ترکیه است.

در خبرهایی که در چند روز گذشته منتشر شد، از کشور بلغارستان با سواحل طلایی ونقره‌ای، به عنوان مقصدی حتی ارزان‌تر از ترکیه‌ یاد شده است اما مناسبات توریستی و غیرتوریستی میان ایران و ترکیه که از حدود ۷۰ سال پیش برقرار است، این کشور را به مهم‌ترین مقصد گردشگران ایرانی تبدیل کرده است.

عرفان که یکی از این گردشگران است، اعتقاد دارد ترکیه یکی از زیباترین کشورهای دنیاست که طبیعتش جان می‌دهد برای گشت‌وگذار:

«مثلا شهر فتحیه را در نظر بگیرید، این شهر بهشت پاراگلایدر سواران جهان است. یا قونیه مقصد مولانا دوستان یا استانبول که عروس شهرهای جهان به شمار می‌آید یا آنتالیا و ازمیر و کاپادوکیا که واقعا بی‌نظیرند.»

عرفان اطمینان دارد حتی با وجود تورم ۸۱ درصدی که در رسانه‌ها به آن اشاره شده، باز هم حتی زندگی در ترکیه به نسبت خیلی از کشورها به صرفه‌تر و البته در برخی کالاها به نسبت از ایران ارزان‌تر است:

«از طرفی ترکیه آن‌قدر نزدیک است که می‌توان با اتوبوس به آن سفر کرد.»

وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه هنوز آمارهای ماه ژوییه گردشگران این کشور را منتشر نکرده اما آمارهای شش ماهه‌ این نهاد رسمی نشان می‌دهد شمار گردشگران ایرانی در ترکیه در شش ماه نخست سال ۲۰۲۲ بیش از سه برابر زمان مشابه در سال گذشته بوده و از یک میلیون گردشگر فراتر رفته است.

در مجموع طی نیمه‌ ابتدایی سال جاری میلادی، ۱۶/۵ میلیون گردشگر خارجی وارد این کشور شده‌اند که تقریبا دو برابر سال گذشته و بیش از ۳/۵ برابر دوره مشابه سال ۲۰۲۰ است.

بیشترین شمار گردشگران خارجی از کشورهای آلمان، روسیه، بریتانیا، بلغارستان و سپس ایران بوده‌اند.

از سوی دیگر و بر اساس آمارهای موجود، گردشگران ایرانی هنوز هم ترکیه را به عنوان اولین مقصد گردشگری انتخاب می‌کنند تا بلغارستان، گرجستان، ارمنستان، هند، روسیه، امارات وآذربایجان در رتبه‌های بعدی مقاصد مسافران ایرانی باشند.

توریسم هم اقتصاد ترکیه را نجات نمی‌دهد

کارشناسان اقتصادی که پیش‌تر اعتقاد داشتند بخش عظیمی از درآمد کشور ترکیه از توریسم است، حالا معتقدند که توریسم هم نمی‌تواند اقتصاد ترکیه را نجات دهد.

عباس حسامی، کارشناس اقتصادی، در توئیترش نوشته است:

«درآمدهای تراز گردشگری ترکیه در جبران کسری تجارت کالا بسیار مؤثر است اما لزوما نمی‌تواند حتی در پیک‌های فصول منتهی به سپتامبر، کسری حساب جاری را جبران کند مگر اینکه در کسری تجارت کالا اتفاقی بیفتد. هنر دو دهه‌ گذشته‌ ترکیه تأمین مالی این کسری تجارت عمیق بود که الان مختل شده است.»

گزارش‌ها همچنین از افزایش هزینه‌ سفر برای اتباع خارجی به ترکیه نسبت به قبل از همه‌گیری حکایت دارد.

این هزینه‌ها در مقایسه با سطوح قبل از همه‌گیری تا ۱۱ درصد افزایش یافته است زیرا رستوران‌ها، کافه‌ها و مغازه‌ها قیمت‌ها را برای مقابله با سقوط لیر، واحد پول ملی ترکیه، افزایش داده‌اند.

بر همین اساس به نظر می‌رسد قیمت بلیت‌های هواپیما و خدماتی که به گردشگران ارائه می‌شود هم به نسبت گذشته بالاتر رفته است تا برخی کسری‌ها جبران شود.

پیمان که مدیریت یک سایت فروش بلیت هواپیما را بر عهده دارد، به زمانه می‌گوید:

«وقتی که تاسوعا و عاشورا بود قیمت بلیت تهران-استانبول حتی به ۱۱ میلیون تومان هم رسید و شرکت‌های هواپیمایی برای پر کردن سرویس برگشت مجبور شدند قیمت را تا ۳۰۰ هزار تومان هم پایین بیاورند. این بی‌تناسبی میان قیمت‌های رفت و برگشت تنها در شرکت‌های ایرانی دیده می‌شود چون نظارت و قانون خاصی برای تعدیل قیمت‌های پرواز وجود ندارد.»

به نظر پیمان سایت‌های ایرانی به تناسب پروازهای ترک قیمت را بالا می‌برند و کسی هم نمی‌تواند اعتراض یا شکایت کند:

«برای همین است که وقتی قیمت‌ها را می‌بینید، باعث تعجبتان می‌شود. از طرفی بیش‌تر شرکت‌ها خودشان را راحت کرده‌اند و پرواز چارتری می‌فروشند چون بلیت‌های چارتری قابل استرداد نیست.»

همه‌گیری خدمات‌دهندگان را گیج کرده ‌است!

مصائب سفر به ترکیه اما تنها به گرانی بلیت هواپیما و قیمت تورها ختم نمی‌شود. به نظر خیلی از گردشگران ایرانی، کیفیت خدمات‌رسانی هم پایین آمده که شاید یکی از دلایل آن وقفه‌ سه ساله در حضور پررنگ گردشگران باشد که به دلیل همه‌گیری کرونا پیش آمد.

شیلا از ایران، در یک سفر دو هفته‌‌ای تصمیم گرفت چند شهر ترکیه را ببیند. او می‌گوید:

«خوشبختانه خواهرم در ازمیر سکونت دارد و مشکل اسکان نداشتیم اما اتفاقاتی که بعدش افتاد حسابی پشیمانمان کرد.»

او می‌گوید:

«آقایی بود به نام سیاوش که در گروه‌های تلگرامی آگهی‌هایش را دیده بودیم. او به ما یک تور مارماریس پیشنهاد کرد. صبح زود از ازمیر به سمت مارماریس راهی شدیم. تور علاوه بر آن آقا، یک مدیر ترک هم داشت که یک خانم میانسال بود. از همان اول اعصابش خراب بود چون ۱۱ نفر تور را کنسل کرده بودند. کسانی که از ازمیر به مارماریس رفته‌اند می‌دانند سه یا نهایتا چهار ساعت راه است اما ما هشت ساعت توی راه بودیم چون مسئول تور می‌خواست ۱۱ صندلی خالی را پر کند. همه کلافه و بدحال بودیم چون کولر اتوبوس هم خراب بود. درست مثل سفرهای بین شهری دهه‌ ۶۰ در ایران!»

شیلا در ادامه می‌گوید:

«بعد از مصیبت راه، تازه ما را به جای هتل چهار ستاره‌ پالما که قرار بود اقامتگاهمان باشد بردند به یک هتل آپارتمان که بیش‌تر شبیه مسافرخانه بود. ما نپذیرفتیم و اعتراض کردیم و با چمدان و ساک جلوی هتل آپارتمان ایستادیم اما با فرا رسیدن شب دیگر چاره‌ای نبود. تصمیم گرفتیم آن یک شب را همان‌جا بمانیم تا روز بعد تکلیفمان روشن شود چون مسئول تور ما را همان‌ جا رها کرد و رفت. ما فردایش بدون اینکه مارماریس را ببینیم با حال بد یک ماشین گرفتیم و برگشتیم به ازمیر در حالی‌که همه از لحاظ روحی حالمان بد بود و تازه عرق‌سوز هم شده بودیم.»

از دید شیلا شکایت هم فایده‌‌ای ندارد چون مشکل برقراری ارتباط وجود دارد. او ترکی نمی‌داند و شهروندان ترکیه هم اغلب انگلیسی بلد نیستند.

پیامد تورم؛ بزهکاری

داستان مصطفی کمی ‌پیچیده‌تر است. او می‌گوید:

«می‌خواهم از آخر سفر شروع کنم. تاکسی خبر کردیم که بیاید دنبالمان تا برویم فرودگاه. ظاهرا سفرمان تمام شده بود اما جلوی کانتر که رسیدیم دیدم پاسپورتم نیست. یادم افتاد آن را روی تخت هتل گذاشته بودم با کمی پول. فکر می‌کردم همسرم آن را برداشته. هنوز یک‌ ساعت فرصت داشتیم تا به هتل برگردیم. دوباره تاکسی گرفتیم اما نه خبری از گذرنامه‌ام بود نه نشانی از پول. مطمئن بودم که من یا همسرم آن را بر نداشته بودیم. پرواز را از دست دادیم و رفتیم کلانتری برای گزارش گم شدن پاسپورت و ارائه‌ شکایت از هتل اما با کمال تعجب افسر نگهبانی که در کلانتری بود گفت که پاسپورت و پول کوچک است و توی جیب جا می‌شود. بنابراین بررسی دوربین‌ها فایده‌ای ندارد. در ضمن نمی‌تواند برای این شکایت از کارگر هتل بازجویی کند چون شواهد کافی نیست.»

مصطفی تا صدور گذرنامه‌ المثنی مجبور شده یک‌ هفته‌ دیگر در ترکیه بماند:

«با این پولی که آنجا هدر دادیم می‌توانستیم یک سفر اروپا برویم.»

اما اگر چه امکانات حمل و نقل در کشور ترکیه و در برخی شهرهای بزرگ این کشور می‌تواند هم از لحاظ کیفیت و هم سرویس‌دهی به موقع و اطلاع‌رسانی با برخی کشورهای پیشرفته‌ برابری کند اما برخی خطاهای انسانی را نمی‌شود نادیده گرفت.

نیلا با تجربه‌ متفاوتی که دارد، می‌گوید:

«روز اول می‌ بود و میدان تقسیم را به خاطر روز جهانی کارگر بسته بودند. من و دخترم در به در دنبال یک صرافی می‌گشتیم تا کمی پول تبدیل کنیم اما همه‌جا تعطیل بود. راننده‌ تاکسی گفت که او کمی پول می‌تواند برایمان تبدیل کند. یک اسکناس ۵۰ یورویی به او دادم. وقتی به مقصد رسیدیم عذرخواهی کرد و گفت که به ‌اندازه‌ کافی لیره ندارد. اسکناس نارنجی را به من برگرداند. یک ساعت بعد که به صرافی رفتم، فهمیدم اسکناس ۵۰ یورویی را با یک اسکناس ۵۰ لیره‌ای عوض کرده و چون هر دو نارنجی هستند، من متوجه نشدم. از طرفی چون پول کرایه‌اش را نگرفت، فکر کردم به ما لطف کرده.»

پدرم سکته کرد!

به جز مقاصد گردشگری وطبیعت زیبایی که ترکیه از آن‌ها برخوردار است، برخی شهرهای این کشور جای مناسبی برای قرارهای عاشقانه، کاری و خانوادگی به شما می‌آید.

محمدرضا پالیزی از شش سال پیش که به آلمان پناهنده شده، نتوانسته به ایران سفر کند و حتی با وجود داشتن گذرنامه‌ آلمانی قصد ندارد به ایران برود چون معتقد است به دردسرش نمی‌ارزد.

او در ماه ژوییه به ترکیه رفته است تا هم با خانمی که در فضای مجازی با او آشنا شده بود دیدار داشته باشد و هم بتواند پدر و مادر و برادرش را بعد از سال‌ها ببیند. محمدرضا می‌گوید:

«تفریح دو پسر من در طول این سفر این بود که قیمت‌ها را به یورو تبدیل کنند و هر بار بگویند وای چه‌قدر اینجا همه چیز ارزان است!»

اما برای محمدرضا و خانواده‌اش در طول سفر به ترکیه اتفاق دراماتیکی رخ داده است:

«روز سوم پدرم سکته کرد. آمبولانس آمد و او را به بیمارستان بردیم. بعد از آنژیوگرافی برایش استند گذاشتند. همه‌ این اتفاق‌ها در یک ساعت رفع و رجوع شد در حالی که شاید اگر در ایران این اتفاق برایش می‌افتاد، چند روز می‌بایست منتظر می‌ماندیدم تا استند مناسب سفارش بدهند و بعد آن را توی قلبش کار بگذارند.»

قرار عاشقانه‌ محمدرضا اما به سرانجام نرسیده چون به گفته‌ خودش دنیای مجازی با دنیای حقیقی خیلی متفاوت است. اما او بسیار خوشحال است که پدرش خوب و سالم به ایران برگشته است.