در آستانه ۱۶ آذر، تعداد زیادی از دانشجویان یا برای گذراندن دوران محکومیت‌‌شان در زندان‌اند یا در بازداشت‌های طولانی‌مدت در بلاتکلیفی به سر می‌برند. یکی از دانشجویان زندانی لیلا حسین‌زاده است که نزدیک به چهار ماه پیش مقابل خانه‌اش در تهران با خشونت دستگیر شد و سپس به زندان عاد‌ل‌آباد شیراز منتقل شد. با گذشت زمانی طولانی هنوز علت بازداشت او مشخص نیست.

حسین‌زاده از فعالان باسابقه‌ی جنبش دانشجویی است که پیش از این چندین‌بار دستگیر و به حبس‌های طولانی‌مدت محکوم شده بود. بازداشت‌های متعدد و شرایط زندان باعث شده که او به بیماری خودایمنی دچار شود؛ بیماری صعب‌العلاجی که با تایید پزشکی قانونی موجب صدور حکم عدم تحمل کیفر شده که البته ماموران امنیتی بی‌توجه به این حکم او را دوباره بازداشت کرده‌اند. او شهریورماه امسال در پیامی صوتی از زندان که به تازگی منتشر شده از «قتلی خاموش و تدریجی»‌ گفته بود و خانواده‌اش بارها درباره وضعیت سلامتی‌اش هشدار داده‌اند. لیلا حسین‌زاده کیست و چرا در سال‌های اخیر بارها دستگیر و زندانی شده است؟

صنفی، سیاسی است

لیلا حسین‌زاده، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته انسان‌شناسی دانشگاه تهران و از فعالین چپ جنبش دانشجویی از سال‌های ابتدایی دهه نود به این سو بوده است. او و دیگر دانشجویانی که در دهه نود در شورای صنفی دانشگاه‌ها حضور داشتند، با درک این ضرورت که فعالیت سیاسی در دانشگاه باید بر واقعیت‌های انضمامی و حیات مادی دانشجویان پایه‌ریزی شود تلاش کردند از امر صنفی به سمت امر سیاسی حرکت کنند. تلاش‌های این دانشجویان در فرم‌های مختلف اعتراضی علیه پولی و کالایی شدن آموزش، پوشش اجباری و فشارهای حراست دانشگاه‌ها، طرح کارورزی و مواردی دیگر، سبب شد که بتوانند ارتباطی منسجم با بدنه دانشجویی برقرار کنند.

لیلا حسین‌زاده در چند مقاله و سخنرانی تلاش کرده که نقاط ضعف و قوت ‌تلاش‌های جنبش دانشجویی در سال‌های دهه نود را بررسی کند. او همچنین در مقاله «معنای کارورزی برای دانشجویان چیست؟»، به تشریح پیامدهایی که این طرح دولت برای دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دارد پرداخته است. او در مقاله‌اش به تفصیل نوشته که چرا با طرح کارورزی مخالف است و تلاش کرده این طرح را در نسبت با نظام آموزش عالی و تحولات آن بررسی کند. او می‌گوید نهاد دولت تمام مسئولیت‌های اجتماعی‌اش را رها کرده و با تمام قوا در حال عقب‌نشینی از وظایف‌اش در زمینه تامین منافع عمومی نظیر آموزش عمومی و سلامت و اشتغال است. اما عقب‌نشینی دولت از انجام مسئولیت‌هایش همه مسئله نیست بلکه نکته اصلی در همراهی تمام‌عیار دولت با نظم سرمایه است. حسین‌زاده در بخشی از مقاله‌اش درباره حرکت دولت‌های جمهوری اسلامی به سمت نئولیبرالیسم نوشته:

مساله مهمی که باید بدان توجه کنیم این است که دولت در کناره‌گیری از مسئولیت‌های خود هرگز خنثی عمل نمی‌کند؛ به عبارت دیگر نباید پیاده‌سازی سیاست‌های نئولیبرال را صرفا نوعی عقب‌نشینی منفعلانه دولت از ساحت تامین نیازهای عمومی دانست، بلکه در اینجا دولت به نحوی کنش‌ورانه به نفع نظم سرمایه و نیز در راستای تسهیل سازوکارهای این نظم عمل می‌کند. در ادامه توضیح می‌دهیم که چگونه سیاست‌های دولت درجهت بازاری کردن دانشگاه و اپراتورسازی و کارگر شناختی‌سازی از فارغ‌التحصیلان کنشگری مستقیم و مثبت در خدمت به نظم نئولیبرال دارد.

مخالفت بی‌پروای دانشجویان با این طرح دولت روحانی البته پرهزینه بود و تعدادی از آنها و از جمله لیلا حسین‌زاده بعدتر با فشارهای دانشگاه و نهادهای امنیتی روبرو شدند. حسین‌زاده در سال ۹۶ دبیر شورای صنفی مرکزی دانشجویان دانشگاه تهران بود و فعالیت‌های او چه در دورن شورای صنفی و چه خارج از آن باعث شد از آن زمان به بعد بارها دستگیر و زندانی شود. یکی از بازداشت‌های حسین‌زاده همزمان با اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶ بود. فعالیت‌های منسجم چپ دانشجویی در سال‌های میانی دهه نود باعث بالیدن گفتمان چپ در دانشگاه‌ها شده بود و تاثیر این بالندگی در اعتراضات دی‌ماه ۹۶ و بعد از آن در آبان ۹۸ آشکار بود.

https://www.radiozamaneh.com/744178

آنها که در آغاز از امر جزیی و صنفی آغاز کرده بودند در نقطه بالندگی‌شان تاثیرگذاری فراتر از دانشگاه پیدا کردند. دانشجویان بارها در تجمعات‌شان شعار می‌دادند که «فرزند کارگرانیم/ کنارشان می‌مانیم» و از اتحاد کارگران، معلمان و دانشجویان می‌گفتند. پیوند میان جنبش‌های اجتماعی وحشت حکومت را به همراه داشت و فشار نهاهای امنیتی به فعالین این جنبش‌ها را به حداکثر رساند و از این‌روست که در سال‌های اخیر اغلب فعالین شناخته شده دانشجویان، کارگران و معلمان به حبس‌های طولانی‌مدت محکوم شده‌اند. لیلا از جمله آنها است که روزهایی طولانی از جوانی‌اش را در زندان گذرانده و به گواهی پزشکی قانونی دیگر توان تحمل حبس را ندارد اما همچنان در حبس است و حالا در پیامی که از زندان منتشر شده می‌گوید «مرا بلاتکلیف در مقتل نگه داشته‌اند.»

حسین‌زاده در دادگاهی که در اسفند سال ۹۶ برگزار شد به پنج سال حبس محکوم شده بود. کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور در آن زمان حکم دادگاه او را منتشر کرد و نکته قابل توجه اینکه در این حکم، وحشت حکومت از رشد تفکر چپ در دانشگاه و ارتباط جنبش دانشجویی با دیگر جنبش‌های اجتماعی نظیر کارگران نمایان است و همچنین فعالیت‌های حسین‌زاده علیه پولی شدن دانشگاه و خدمات آموزشی به عنوان اقدامات مجرمانه ذکر شده است:

«…حسب مستندات موجود و به لحاظ دانشجو بودن، با تفکرات سوسیالیستها و کمونیست‌ها آشنا می‌شود. در فضای مجازی فعالیت خویش را در همین راستا تشدید و همزمان با طرح کارورزی دولت برای دانشجویان، اقدام به تاسیس و مدیریت کانال علیه بیگارورزی می‌نماید. در برخی از تجمعات از جمله مقابل مجلس و وزارت کار در حمایت از زندانیان سیاسی و کارگران حضور یافته است… متهم به شرح صفحه ۲۳ پرونده به کلیه حضور خود در تجمعات غیرقانونی از جمله تجمع ۱۶ آذر ۹۴ و تجمع ۱۶ آذر ۹۵ در اعتراض به پولی شدن سرویس‌های دانشگاه و اعتراض به سنوات حضور داشته و اقرار صریح دارد.»

Ad placeholder

تداوم مبارزه در زندان

لیلا حسین‌زاده در سال‌های ۹۶، ۹۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بازداشت شده است. او همچنین دوبار در دادگاه محکوم و به حبس‌های طولانی مدت محکوم شده است. لیلا آخرین‌بار ۲۹ مرداد امسال مقابل خانه‌اش بازداشت شد و هنوز مشخص نیست که دلیل دستگیری‌اش چه بوده است.

او پس از بازداشت به زندان وکیل‌آباد شیراز منتقل شد. حسین‌زاده دانشجوی دانشگاه تهران است و در این شهر ساکن است اما چرا او را به زندان شیراز منتقل کرده‌اند؟ او پیش‌تر و در آذر ۱۴۰۰ در شیراز دستگیر شده بود. در آن زمان لیلا در سفری چند روزه به شیراز رفته بود که با هجوم نیروهای امنیتی به خانه یکی از دوستانش بازداشت شد بی‌آنکه دلیل روشنی برای دستگیری‌اش وجود داشته باشد. او بارها تاکید کرده بود که هیچ دلیل روشنی برای دستگیری‌اش نداشته‌اند و پرونده‌اش خالی بوده است. پس از بازداشت اخیر وکیل لیلا به روزنامه شرق گفته بود حتی نمی‌داند بازداشت او از طرف دادسرای تهران بوده یا شیراز اما در هر دو حالت روند قانونی طی نشده است. او چند ماه است که بلاتکلیف در شیراز در حبس است و وضعیت بیماری‌اش حاد و بحرانی شده اما با این حال او مبارزه را به داخل زندان هم کشانده است.

از لیلا حسین‌زاده عکسی با شال سرخ منتشر شده که بارها بازنشر و دیده شده است. عکسی مربوط به سالن اجتماعات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران که او در مرکز تصویر برآشفته در حال فریاد زدن است، یک دستش را از پشت کشیده‌اند و دست دیگرش را مشت کرده است. این تصویر یک وجه از لیلا را نشان‌مان می‌دهد: دختری عصیانگر که جوانی‌اش را وقف مبارزه کرده و فشاری بیش از توانش تحمل کرده است. لیلا اما وجهی دیگر هم دارد که درونی‌تر است: او علاقه‌ای بسیار به شعر خواندن و رقصیدن و سفر کردن دارد؛ یانیس ریتسوس شاعر محبوب‌اش است و دلش می‌خواهد «افسانه» نیما را حفظ باشد و از بر بخواند. شاید همین ویژگی‌ دومش است که باعث شده در زندان به بیماری خودایمنی دچار شود. بیماری‌ای که پس از آزادی هم آزارش می‌داد و احتمالا همیشه با او بماند. دی ماه ۱۴۰۰ بعد از آزادی‌اش متنی نوشت که بخشی از علایق و روحیاتش در آن آشکار است:

زندان دوست‌ دارد ما را احاطه کند و فرو بخورد، اما آزادی در رویای ما می‌شکوفد و در چشمانمان امید می‌شود. آزادی لحظه عظیمی است، بارها تصورش کرده‌ام، گوشه سلول ۲۴ بند ۲۰۹، وقتی دراز کشیده بودم: صدای هیاهو را می‌شنیدم، هیاهویی عظیم، بعد صدای گام‌ها، صدها نه هزاران گام، به سمت سلول‌ها می‌دویدند، می‌شنیدمش. بعد در سلول باز می‌شد، محبوبم بود با کلاه پشمی‌‌اش بر سر و در کوله‌پشتی‌اش تفنگ و گل و گندم، در آستانه می‌گفت برویم و من درازکشیده بر پتوی سربازی گوشه سلول، به بوسه دعوتش می‌کردم…

لیلا را کمی پیش از جنبش زن، زندگی، آزادی از مقابل خانه‌اش ربودند و زندانی کردند. او در روزهای ابتدایی خیزش سراسری متنی نوشت و همراهی‌اش را مردم معترض در خیابان اعلام کرد. کمی بعد در زندان و در همراهی با زنان معترض در خیابان، پوشش اجباری را کنار گذاشت. گفته بود: «برای مقاومت مرزی بین خیابان و زندان نیست. همه جا جلوی اجبار می‌ایستیم.» تماس‌ها و ملاقات‌هایش را قطع کردند و او نیز دست به اعتصاب غذا زد و پس از چند روز و با رفع این محرومیت اعتصابش را شکست. با بازداشت‌های مکرر نتوانسته‌اند لیلا حسین‌زاده را ساکت کنند اگرچه جسمش بیمار و رنجور شده و وضعیتی بحرانی را در زندان سپری می‌کند.

او در پایان پیامی صوتی که از زندان منتشر کرده می‌گوید: «با این همه همچون همه شما عاشق زندگی‌ام.» مبارزه وجهی جدانشدنی از زندگی او و بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی است که سال‌ها است ترسی از سرکوب استبداد نداشته‌اند و حالا شجاعت‌شان همه‌گیر شده است.

Ad placeholder