سی و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران در سال ۱۴۰۲ از برخی لحاظ با سال‌های قبل تفاوت دارد. در یک نگاه کلی می‌توان گفت در غیاب برخی ناشران بزرگ و خوشنام نمایشگاه به جولانگاهی برای ناشران دولتی، شبه‌دولتی، مذهبی، ناشران وابسته به سازمان‌های نظامی-دفاعی، حوزه‌های علیمه، و ناشران پخته‌خوار که اکثراً در قم فعالیت دارند، بدل شده است.

نحوه اسقبال از زنان و دختران کتابخوان

سی‌وچهارمین نمایشگاه کتاب تهران با زنان سیاه‌پوشی که در ابتدای ورودی‌های نمایشگاه به استقبال زنان و دختران کتابخوان می‌آیند، آغاز می‌شود. در همه چهار مسیر ورودی، این زنان سیاه‌پوش به زنان و دخترانی که تن به حجاب اجباری نداده‌اند تذکر می‌دهند و سپس با کمک مردان سپید‌پوشی که کنار گیت‌ها ایستاده‌اند، اجازه ورود به آن‌ها می‌دهند.

بسیاری از زنان و دختران علاقمند به کتاب پس از عبور از گیت، حجاب‌شان را مجدداً برمی‌دارند و با بی‌توجهی به تابلوهایی که سراسر محوطه بیرونی نمایشگاه را پوشانده، از جمله بیلبوردهایی با جملات جعلیِ منتسب به ویکتور هوگو و لئو تولستوی درباره حجاب در کنار آیات قرآن، احادیث پیامبر اسلام و امامان شیعه و رهبران جمهوری اسلامی، وارد نمایشگاه می‌شوند. در راهروهای نمایشگاه هم زنان سیاه‌پوشی را می‌توان دید که مدام به زنان و دختران بازدیدکننده تذکر می‌دهند. هر کجای نمایشگاه که می‌روی، سایه سیاهِ آن‌ها دنبالت می‌کند. بااین‌حال، حضورِ پُرشمار دختران و زنان با حجاب اختیاری، چشمگیر است. به گفته یکی از بازدیدکنندگان، همین نمایشگاه کتاب، خودش یک رفراندم است تا نشان دهد که پروژه تحمیلِ حجابِ اجباری عملا شکست خورده است.

حجاب یا کتاب؟

در همان اولین راهرویِ مسقف نمایشگاه غرفه‌های حجاب تحت‌ عنوان «محفل دانایی» (با موضوع حجاب و سبک زندگی عفیفانه) با شعار «حجاب؛ فرهنگ دانایی» برپا شده‌اند. مثل این است که هدف سی و چهارمین نمایشگاه کتاب تهران، معرفی کتاب‌ها نیست، بلکه مساله اصلی حجاب است.

علاوه بر این غرفه‌ها، در سراسر راهروهای نمایشگاه، در کنار بنرهای تبلیغ حجاب، «دیوار آزاد»ی قرار دارد با این پرسش: «در جامعه‌ای که حریم روابط زن و مرد رعایت نمی‌شود، چه کسی بیشتر آسیب می‌بیند؟». در کنار اینِ دیوارهای به‌اصطلاح آزاد، جمعیت زیادی به چشم می‌خورد: از یک‌سو هواداران حکومت که برای تحمبل حجاب از قرآن و سنت و احادیت مثال می‌آورند و از سوی دیگر، منتقدان و معترضانی که به طرف مقابل یادآوری می‌کنند که هرکس مجاز و آزاد است که سبک زندگی‌اش را آنطور که دوست دارد انتخاب کند. دست‌اندرکاران نمایشگاه تنها به این موارد اکتفا نکرده‌اند و استودیوهای رادیو و تلویزیون را هم دورتادورِ نمایشگاه برای ترویج و تببین و تشریح حجاب اجباری راه انداخته‌اند.  

تصویری هم از چند دختر بی‌حجاب در نمایشگاه کتاب تهران منتشر شده بود که واکنش یاسر احمدوند، معاون وزارت ارشاد و رییس نمایشگاه کتاب را در پی داشت. این مقام مسئول گفته بود:  

برخی تلاش کردند با تصاویر ساختگی و بددلی‌های خود فضای سالم نمایشگاه را به گونه‌ای سرکوب کنند.

و ادعا کرده بود که این تصاویر «مخدوش و ساختگی» است.

در همان حال علی رمضانی، سخنگوی نمایشگاه کتاب تهران شنبه ۲۳ اردیبهشت خبر داد که تا کنون سه ناشر حاضر در سی‌وچهارمین دورۀ این نمایشگاه به دلیل عدم رعایت حجاب اجباری، توبیخ و بازخواست شده‌اند. او به نام این ناشران اشاره نکرد. این سخنگو هم‌چنین گفت که هیئت رسیدگی به «تخلفات» ناشران برای دو ناشر دیگر به دلیل عدم رعایت پوشش اجباری، «حکم» صادر کرده و این احکام در پروندۀ آن‌ها درج شده است. رمضانی دربارۀ این دو مورد هم جزئیات بیشتری ارائه نکرد.

در غیاب ناشران بزرگ

 وزیر ارشاد اسلامی اعلام کرده است که بیش از ۲۷۰۰ ناشر (با احتساب ناشران کودک و نوجوان و دانشگاهی) در نمایشگاه کتاب تهران شرکت کرده‌اند. با گذرِ از ۳۰ راهروی نمایشگاه، می‌توان تمامی این ناشران را دید. اما بیش از آن‌ها ناشرانی که نیامدند خودنمایی می‌کنند: چشمه، نی، مرکز، ققنوس، آگاه، آگه، نیلوفر، مروارید، ثالث، افق، ماهی، نگاه، نشر نو، خوارزمی، اختران، قطره، روشنگران و مطالعات زنان، بیدگل، دیدآور، برج، هوپا و…  

 بدون آن‌ها، می‌توان گفت از نشر ایران در نمایشگاه کتاب تهران عملا چیزی باقی نمانده است.  

 در غرفه «حاج قاسم» از ورودِ دختران و زنان با پوشش اختیاری جلوگیری می‌شود؛ درستِ مثلِ جلوگیری از کتاب‌ها و نویسندگان و مترجمانی که از دیدِ سانسورکنندگان وزارت ارشاد، «خطرناک» به شمار می‌روند: از آثار صادق هدایت و غلامحسین ساعدی تا ترجمه‌های بیژن اشتری مترجم منتقد و آثار سعید مدنی، جامعه‌شناس زندانی.

با حضور ناشران خودی‌

از میان ناشران شرکت‌کننده، فقط کافی است از ۳۰ راهروی نمایشگاه عبور کنی و نام ناشران را از روی کتیبه‌های غرفه‌ها بخوانی تا متوجه شوی این نام‌ها هیچ ارتباطی به «کتاب‌» ندارند. بیش از ۹۰ درصد ناشرانی که نمایشگاه را به تصرف خود درآورده‌اند، ناشران وابسته به نهادهای نظامی، سیاسی، دفاعی، مذهبی و دانشگاه‌های حکومتی هستند: انتشارات دانشگاه امام صادق، امام حسین، موسسه نشر کیهان، شاهد، مطالعات راهبری وزارت خارجه، انتشارات حوزه‌ علیمه قم، موسسه نشر صافی گلپایگانی، جمکران، خبرگزاری فارس، موسسه نشر و تنظیم آثار خمینی، موسسه نشر آثار مطهری، امیرکبیر، سروش، سوره مهر و بسیار ناشران بی‌نام‌ونشانی که تنها نشان‌شان وابستگی به نظامِ حاکم هستند. به اینها باید نشریاتی را هم افزود که به ترویج ایدئولوژی نظام می‌پردازند از جمله نشریه «بهایی پژوهی» که بیش از هفت سال است منتشر می‌شود و در نقد بهاییت فعالیت می‌کند.

و برخی ناشران مستقل

نمایشگاه امسال را می‌توان رقابت بین ناشران کوچک و مستقل به شمار آورد: ماهریس، سولار، شورآفرین، چهرزاد، لگا، نودا، سده، ستاک، کتاب تداعی، گستره، نقش جهان، مان کتاب، کتاب پرگار، آفتابکاران، چترنگ، حکمت کلمه و… جزو اندک‌ ناشرانی مستقل و کوچکی هستند که با تعداد کتاب‌های کم در نمایشگاه حضور دارند.

 نشر چهرآزاد و کتاب تداعی برای نخستین‌بار در نمایشگاه شرکت کرده‌اند: کتاب‌های شاخص این دو نشر، «کتاب آزادی» از ویرجینیا ولف، «کتاب مرگ» از جولین بارنز، و «ژولی؛ هلوئیز نو» اثر ژان ژاک روسو  است. از دیگر کتاب‌های مهمی که این ناشران مستقل و کوچک برای نخستین‌بار در نمایشگاه عرضه کرده‌اند می‌توان به کتاب‌های «طومار درد و داغ» اثر سیروس علی‌نژاد، در نشر ماهریس، «درس پیش از مُردن» اثر ارنست گینز نویسنده فقید آمریکایی در نشر نقش جهان، «نیمی از خورشید زرد» نوشته چیماندا انگزی‌آدیچی نویسنده برجسته نیجریه‌ای در نشر آفتابکاران، «ماهی خنیاگر» نوشته هالدور لاکسنس نویسنده نوبلیست ایسلندی در نشر سولار، «پرسش‌های فیلسوفان بزرگ» اثر لشک کولافسکی در نشر مان کتاب، آثار تخصصی عکاسی در نشر کتاب پرگار، و مجموعه‌داستان «خانوم» اثر محسن زهتابی (نویسنده‌ای که در اعتراضات سراسری به مدت دو ماه بازداشت و زندانی شد( در نشر نودا، اشاره کرد.

علاوه بر ناشران کوچک و مستقل، هرمس، فرهنگ معاصر، طرح نو، روزنه و سخن از باسابقه‌ترین ناشران ایران نیز در نمایشگاه حضور دارند. نشر روزنه در همان روز نخست به دلایل نامشخص تعطیل شد.

ناشران شهرستانی

یکی از بخش‌هایی مهم نمایشگاه، غرفه ناشرانی است که آثارشان را به زبان مادری منتشر می‌کنند. نشر مانگ، ریگا و خانی از جمله این ناشران هستند: مانگ از مهاباد، ریگا از بانه، و خانی از سقز.

لقمان پورصدری مدیر نشر مانگ در گفت‌وگو با زمانه، هدف از ارائه کارهایی با کیفیت بالا هم‌سطح ناشران تهرانی را ارج‌نهادن به مخاطبان زبان مادری می‌داند و می‌گوید:

تمامی مراحل تولید و پخش کتاب را در مهاباد انجام می‌دهیم از جمله، تایپ، صفحه‌آرایی، طراحی جلد، و چاپ کتاب را در چاپخانه‌مان که در تبریز قرار دارد.

 این ناشر ادبیات کردی می‌گوید کتاب‌هایش را در اقلیم کردستان و در تهران عرضه و پخش می‌کند. آثار شاعران کلاسیک و معاصر کردستان ایران، و آثار فرهاد پیربال، شیرکو بیکس و شیرزاد حسن از نویسندگان و شاعران نویسندگان اقیلم کردستان بخشی از کتاب‌های منتشرشده این نشر را تشکیل می‌دهد.

نشر ریگا، ناشر کودک و نوجوان به زبان کردی است. هادی‌کیا مدیر نشر در گفت‌وگو با زمانه، هدفش از راه‌انداختن این نشر را، آشنایی کودکان کرد با آثار ادبیات ایران و جهان، از طریق زبان مادری برمی‌شمرد. از میان آثار منتشرشده در این نشر، علاوه بر نویسندگان کرد، آثار نویسندگان کودک و نوجوان فارسی نیز وجود دارد.

نشر خانی، از سقز، زادگاه ژینا (مهسا) امینی، از دیگر ناشرانی است که در حوزه رمان و شعر کردی فعالیت می‌‌کند. مدیر این نشر می‌گوید کار نشر در شهرستان بسیار سخت است، اما با این‌حال عشق به زبان مادری، این سختی را شیرین می‌کند.

علاوه بر ناشران کردزبان، ناشرانی از لرستان (شاپورخواست و پیشوک) و ناشران ترک‌زبان از آذربایجان نیز حضور دارند، که آثارشان بیشتر به فارسی است تا زبان مادری خودشان. به جمعِ کوچکِ این ناشران، باید ناشران معدودی از آیین زرتشت – نشر برسم، هیرمبا، و فروهر- را هم افزود.

ناشران افغانستانی

پس از تسلط طالبان، ناشران افغانستان یا گزیده‌ و محتاط‌کار شدند یا تعطیل و یا مجبور به تبعید شدند. نشر آمو تنها ناشری است که امسال در نمایشگاه حضور دارد. در میان کتاب‌های این نشر، کتاب‌های نشر تاک به مدیریت محمدحسین محمدی نویسنده برنده جایزه گلشیری و روزی‌روزگاری نیز هست. در وضعیتی که ناشران ایران با مشکل بسیار مواجه هستند و کارکردن برای یک ناشر غیرایرانی بسیار سخت است، مدیر نشر آمو به زمانه می‌گوید:

ما در ایران به صورت مستقل فعالیت می‌کنیم و تمامی کتاب‌هایمان را با هزینه شخصی منتشر می‌کنیم و در همین‌جا می‌فروشیم؛ کاری سخت، اما امیدبخش.

 این مدیر نشر می‌گوید که بعد از به قدرت‌رسیدن طالبان نتوانسته‌اند هیچ کتابی به افغانستان بفرستند. کتاب‌های این نشر  را آثارِ داستان‌نویسان و شاعران افغانستان که در ایران یا افغانستان و یا دیگر کشورها زندگی می‌کنند، تشکیل می‌دهد.