در ایران آثار تاریخی و باستانی بسیاری وجود دارد. برای نگهداری این آثار رشته‌ها و دوره‌های گوناگون در آموزش عالی ایران مورد توجه قرار گرفت و در کنار رشته باستان‌شناسی که پیشینه‌ای قدیمی‌تر دارد، رشته مرمت اشیا، آثار و بناهای تاریخی در دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد شروع به فعالیت کرد.

اگرچه رشته مرمت آثار و بناهای تاریخی چندان در جامعه شناخته‌شده نیست، اما براساس خطرِ نابودی میراث فرهنگی ایران نیازِ روزافزون به مرمت‌کاران ماهر و متعهد احساس می‌شود. با این‌حال این روزها به جای آنکه بازسازی آثار تاریخی خبرساز باشد، ویرانگری‌ها و واگذاری بی حساب و کتاب بناهای تاریخی با تغییر کاربری‌های غیراصولی خبرساز است.

داوود امامی (۱۳۶۰) از فارغ‌التحصیلان کارشناسی ارشد رشته مرمت و احیای بناهای تاریخی است. او کارشناسی عمران و دکترای پژوهش هنر نیز دارد. امامی در کنار نظارت و طراحی در نظام مهندسی، در میراث فرهنگی نیز کارهای حفاظت و مرمتی انجام می‌دهد. این فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد در مصاحبه با ما می‌گوید:

 در دانشگاه‌های دولتی از زمان دانشجویی تجربه‌‌های کاری با کارهایی مثل پایش، برداشت و رولور… آغاز می‌شد. برای من از دوران ارشد شروع شد. کارهای ثبت و میراث انجام می‌دادم. این را باید در نظر گرفت که زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور روی مرمت و احیای آثار تاریخی بسیار تاثیرگذار است. برای مثال، در اوایل سال‌های دهه‌ ۱۳۸۰که ما اقبال زیادی در زمینه گردشگری داشتیم، در زمینه میراث فرهنگی، حتی بچه‌های دوران کارشناسی هم کار داشتند و شروع به کارهای میراثی می‌کردند.

امامی با تاکید بر این نکته که برای فارغ‌التحصیلان این رشته زمینه کاری هست، به شرطی که شرایط فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کشور هم فراهم باشد، درباره طراحی، مرمت و نظارت آثار و بناهای تاریخی و خانه‌های قدیمی که خود در آن دخیل بوده است می‌گوید:

در زمانی که اداره میراث بودم، بناهای زیادی طراحی و مرمت  و نظارت کردم. گزارش‌های آنها در مرکز اسناد میراث فرهنگی هست. اما اگر به صورت شخصی آن‌هم در این زمانه که تورم و تحریم بیداد می‌کند، در حوزه میراث بخواهی کار کنی، یا باید در شهرهایی که دارای بافت‌های فرهنگی و تاریخی هستند بود که در این صورت هم فرد باید برای جامعه فنی آن شهر شناخته شده باشد وگرنه کار سخت می‌شود. معمولا پس از فارغ‌التحصیلی هم کار سخت است و تا فرد شناخته شود زمان می‌برد. باید از کارهای مرمت و طراحی شروع کرد و پس از چند سال  اگر شرایط فرهنگی شهر با بافت قدیمی اجازه داد، آن وقت می‌شود کار خصوصی را شروع کرد. بچه‌هایی که در شهرهای شمالی فارغ‌التحصیل شدند، همه بیکار هستند.

از نظر اقتصادی، فارغ‌التحصیلان این رشته اگر به استخدام دولت درآمده باشندُ مطابق تعرفه‌بندی حقوق کارکنان دولت از ماهانه‌ای برخوردارند. تنها در بخش خصوصی از طریق مرمت خانه‌های قدیمی‌ست که می‌توان درآمد نسبتا خوبی داشت که این امکان برای همه فارغ‌التحصیلان در بسیاری از شهرهای ایران فراهم نیست. امامی در این زمینه می‌گوید:

بچه‌های کارشناسی که فارغ‌التحصل می‌شوند معمولا به کاری غیر از کار مرمت وارد می‌شوند مثل حوزه‌های معماری با شاخه‌های جنبی آن، که معمولا در ارتباط با بازار مسکن و بازار خصوصی املاک است.

Ad placeholder

سهم ناچیز میراث فرهنگی از بودجه دولت

این روزها که از یک‌سو تورم بالای پنجاه درصد است و گرانی بیدار می‌کند و از سوی دیگر، صنعت گردشکری به طول کامل در حال احتضار است، فارغ‌التحصیلان رشته مرمت و احیای آثار تاریخی روزهای بسیار سختی را می‌گذرانند. به همین میزان، آثار و بناهای تاریخی نیز در وضعیت نامناسبی قرار دارند. سهم بسیار پایین وزارت میراث فرهنگی از بودجه عمومی چیزی حدود ۰.۱۴ درصد (سه‌هزار و ۱۶ میلیارد تومان) است. در همان حال در حوزه میراث فرهنگی، محوطه‌های تاریخی پرشماری به دلیل نبود بودجه به حال خود رها شده و این محوطه‌ها تبدیل به حیاط خلوت حفاران غیرقانونی و سارقان میراث فرهنگی شده‌اند. خبرگزاری‌های ایران، از افزایش اقدامات قاچاقچیان آثار تاریخی خبر داده و نوشته‌اند، «حفاران غیر مجاز به بهانه یافتن گنج به هیچ‌یک از آثار تاریخی رحم نمی‌کنند: از سنگ‌نگاره الیمایی گرفته تا قلعه‌دختر را تخریب و به گورهای تاریخی و شیرهای سنگی گورستان ایذه دست‌درازی می‌کنند.» امامی در این زمینه می‌گوید:

سازمان میراث فرهنگی حتی بودجه جاری برای کارمندانش ندارد، چه برسد به بودجه‌های عمرانی. نسبت به ۱۵ سال پیش، ما بسیار افت کرده‌ایم. سطح کارها بسیار تنزل پیدا کرده است. عدمِ تزریق‌شدگی نیروی جوان و به روز و کارآمد، باعث شده که میزاث فرهنگی هر روز بدتر از روز دیگر بشود و هر روز خبر تخریب و آوار بخش‌هایی از ثروت‌های فرهنگی را بشنویم. چشم‌انداز روشنی نمی‌بینم. دوران بسیار سختی است برای میراث گذشتگان‌مان. معلوم نیست چیزی برای نسل‌های بعد باقی بماند یا نه.

فرید احمدی‌بیداخویدی (متولد ۱۳۶۴) از دانشگاه هنر تهران در کارشناسی فرش و کارشناسی ارشد مرمت اشیای فرهنگی و تاریخی فارغ‌التحصیل شده و یک دهه است که در زمینه مرمت بناهای تاریخی در استان یزد مشغول به کار است. به دلیل تخصصی‌بودن این رشته در دو مقطع کارشناسی و ارشد، و اینکه برخی از دانشجویان از مقطع کارشناسی ارشد وارد این رشته می‌شوند، امکان ورود به بازار کار برای همه نیست. احمدی‌بیداخویدی می‌گوید:

 چون دانشجویان از همان اوایل ورودشان به دانشگاه تخصص لازم را ندارند، به‌طور عملی نمی‌توانند وارد بازار این کار و کسب درآمد شوند. برای من در ابتدا به صورت عملی، زمان پایان‌نامه ارشد بود. اولین اثر باارزشی که مرمت کردم، تابلوی نقاشی در  کاخ نیاوران بود که یک سال زمان بُرد و الان در معرض بازدید عموم قرار گرفته است.

ایران به عنوان یک کشور کهنسال با بناهای تاریخی متعدد می‌بایست بازار خوبی برای فارغ‌التحصیلان رشته مرمت و احیای آثار تاریخی فراهم می‌کرد. حمدی‌بیداخویدی اما می‌گوید  به خاطر نگاه سیاسی و ایدئولوژیکِ حاکمیت، آن‌طور که باید به میراث کهن ایران رسیدگی نمی‌شود:

 اگر با یک مدیریت خوب برای حفاظت، مرمت و نگهداری همه آثار و اشیای تاریخی برنامه‌ریزی بلندمدت شود، برای فارغ‌التحصیلان بازار کار خوبی فراهم می‌آید. من به دلیل اینکه ساکن یزد هستم و یزد هم مملو از خانه‌های قدیمی، از دوران آل مظفر تا پهلوی اول و دوم است، شرایط کاری بهتری است. من از سال ۹۱ به صورت جدی وارد کار شدم، چون یک خواهر بزرگ‌تر از خودم دارد که بیش از ۲۰ سال است که کارگاه مرمت دارد. تا امروز بالای ۲۰ پروژه تاریخی انجام دادم، از جمله آب‌انبار و حمام کاکامیر در شهرستان بافق، میدان خانه بافق، دیوارهای نارنین‌قلعه میبد، گنبدهای نظامی ابرکوه که مربوط به قرن هشتم است و…

Ad placeholder

کار فصلی، نبود مهارت

یکی از مشکلات مرمت‌کاران کار فصلی است در این معنا که معمولا زمستان‌ها ساخت و سازها متوقف می‌شود. احمدی با اشاره به این نکته می‌گوید:

این شغل برای مردم و حتی مسئولین چندان عمومیت ندارد. بنابراین بیشتر سروکارش با کسانی است که در زمینه مرمت اشیای تاریخی فعال‌اند، مثل مجموعه‌دارها یا مرمت خانه‌های قدیمی در شهرهایی که بافت تاریخی دارند، مثل یزد و کاشان، و یا بناها، آثار و اشیای تاریخی که جنبه ملی دارند. این وظیفه فارغ‌التحصیلان این رشته است که تصویری روشن از این میراث کهن به مردم و دولت‌ها بدهند، پیش از اینکه این آثار و بناها در معرض خطر جدی قرار بگیرند، کما اینکه تا امروز گرفته‌اند. بخش بزرگی از این خطرات، نشات‌گرفته از نوع نگاه و برخورد حاکمیت است.

محسن قانونی (متولد ۱۳۶۴) کارشناسی و کارشناسی ارشد مرمت آثار از دانشگاه‌های هنر اصفهان و تهران دارد و درحال حاضر در کنار تحصیل در رشته دکترای پژوهش هنر،کارمند موسسه فرهنگی موزه‌های بنیاد، رییسِ اداره مرمت و مدیرِ برنامه‌ریزی، پژوهش و توسعه خدمات موزه‌ای است. این مرمت‌کار‌ از اندک فارغ‌التحصیلان خوش‌شانس است که توانسته در حوزه تخصصی خود مشغول به کار شود. او می‌گوید:

بعد از کارشناسی وارد کار مرمت موزه مجلس شدم. پنج شش سال آنجا بودم و در کنارش یک شرکت مرمتی خصوصی هم داشتم. مثلا پروژه شرکت نقشه را داشتم. پروژه هنرهای معاصر کرمان را کار کردم. با میراث فرهنگی کار کردم و با بنیاد مستضعفان هم موزه زمان و پروژه‌های دیگر را کار کردم. آدم پرکاری هستم، اما می‌دانم هم‌دوره‌ای‌ها و دانشجویان قبل و بعد از من، نمی‌توانند این گستره کاری را در اختیار داشته باشند.

او در ادامه می‌گوید با وجود آنکه زمینه‌های مرمت بسیار متنوع است اما امکان درآمدزایی و اشتغال محدود است:

مشکل این است که فضای کار بسیار محدود است و عموما ختم می‌شود به میراث فرهنگی، موسسه‌ها وکتابخانه‌هایی که درگیر نسخ خطی هستند و موزه های خصوصی، شبه‌خصوصی و بناهای تاریخی. جامعه و نهادهای فرهنگی مرمت را نمی‌شناسد با اینکه پنجاه سال در دانشگاه‌های ما سابقه دارد. حتی خود میراث هم با پیمان‌کارهای تجربی و استادکاران سنتی کار می‌کند. البته حق هم دارند، چون خروجی مرمت از دانشگاه‌ها، مهارتِ چندانی ندارند و تنها دانش کسب کرده‌اند و این نیازِ اشیا و آثار و ابنیه‌های تاریخی ما را برآورده نمی‌کند. هرچه گذشته، کمتر خروجی مطلوبی داشته است. دوره‌های قبل مهارت را بیشتر کسب می‌کردند، الان دانش غالب است.

محسن قانونی که بیش از ۱۵ سال است که با مرمت‌کارهای مختلف کار می‌کند و درحال حاضر هم ده‌ها مرمت‌کار در تیم او مشغول به کار هستند، درباره چگونگی به‌وجودآمدن موقعیت شغلی برای یک مرمت‌کار می‌گوید:

موقعیت شغلی به دو دلیل به وجود می‌آید: یکی توانمندی فنی در مرمت اثر، و در وهله دوم دانشِ لازم در مواجه با اثر. کسی موفق است که ترکیبی از این دو را با هم دارد. متاسفانه هماهنگ‌کردن این دو برای یک فارغ‌التحصیل بسیار سخت است؛ برای اینکه یا به شدت دانش‌محورند و برخورد با شی تاریخی را بلد نیستند یا تنها مهارت دارند و دانشِ مواجه با اثر را ندارند.

این مرمت‌کار با اشاره به اینکه اکثر مرمت‌کارها با یک زندگی معمولی دچار چالش هستند، آینده روشنی برای آنها متصور نیست و می‌گوید:

با توجه شرایط مملکت، نمی‌توان آینده روشنِ اقتصادیِ خوبی برای مرمت‌کارها دید و این عملا زنگ خطری است برای میراث فرهنگی کشور. این را می‌توان به روشنی دید: تقریبا ۸۰ تا ۹۰ درصد فارغ‌التحصیلان این رشته، درگیر رشته‌های دیگر می‌شوند. این روزها با این شرایط اقتصادی وضعیت فارغ‌التحصیلان این رشته بدتر هم شده است.