فرشاد دستمری، از بازداشت‌شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در دهدشت، استان کهگیلویه و بویراحمد و از اواسط مردادماه سال ۱۴۰۲ هیچ‌کس از سرنوشت این شهروند اطلاعی ندارد. او پیش‌تر در مهرماه سال ۱۴۰۱ دستگیر و بعد از تحمل ۱۳۰ روز شکنجه و بازجویی‌های سخت در نیمه بهمن‌ماه همان سال با تودیع وثیقه یک میلیارد و پانصد میلیون تومانی به‌طور موقت آزاد شد.

یک منبع آگاه در مورد فشارها و شکنجه‌هایی که فرشاد دستمردی در طول دوران بازداشت خود تحمل کرده بود به زمانه گفت:

به دلیل خوراندن دارو از طریق نوشیدنی و غذا، فرشاد تا مدت‌ها بعد از آزادی موقتش دچار فراموشی بود و حتی نمی‌توانست نام خودش را تکرار کند.

این منبع آگاه ضمن ابراز نگرانی از وضعیت فرشاد دستمردی می‌گوید:

فرشاد یک شهروند عادی با خواسته یک زندگی معمولی است. او هرگز اهل سیاست نبود، اما بعد از کشته شدن مهسا امینی در اعتراضات دهدشت حضوری فعال داشت و از آن زمان تاکنون او و خانواده‌اش به شدت تحت فشار ماموران حکومتی بوده‌اند.

طبق اطلاع منبع آگاه زمانه، در دوران اعتراضات شهر دهدشت ماموران موتورسوار دو مرتبه و در حالی که فرشاد دستمردی در حال تردد در خیابان بود به خودروی شخصی‌اش شلیک کردند. در آخرین مورد از ایجاد رعب و وحشت برای خانواده دستمردی، یک هفته پیش از سالگرد پدرام آذرنوش، از کشته‌شدگان اعتراضات سراسری در شهر دهدشت، ماموران امنیتی به محل سکونت فرشاد دستمردی رفته و با گذاشتن اسلحه بر روی سر مادرش او را تهدید کردند. این اقدام که منجر به بی‌هوش شدن مادر فرشاد دستمری می‌شود درحالی صورت می‌گیرد که فرشاد پیش از آن متواری شده و خانواده از وضعیت او بی‌اطلاع بودند.

ابهامات زیادی در مورد وضعیت فرشاد دستمردی وجود دارد. خانواده و نزدیکان او نمی‌دانند آیا او از ترس تهدیدها و فشارهای نیروهای امنیتی متواری شده یا به دست نیروهای امنیتی بار دیگر بازداشت شده است. در حال حاضر بیش از سه ماه است که کسی از سرنوشت او اطلاعی ندارد.

اتهامات

طبق ابلاغیه شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو شهر دهدشت که در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۲ صادر شده، اتهام فرشاد دستمردی، «اغوا یا تحریک مردم به جنگ و کشتار با یک‌دیگر به قصد برهم زدن امنیت کشور» عنوان شده است.

ابلاغیه دادگستری استان کهکیلویه و بویراحمد

همچنین در پرونده قضایی که پیش از آن در تاریخ هشتم آبان ۱۴۰۱ برای این شهروند معترض تشکیل شده بود، اتهاماتی از جمله «اخلال در نظم و آسایش عمومی از طریق شرکت در اغتشاشات» و «مشارکت در تخریب وسایل مورد استفاده عمومی با وصف سردستگی گروه مجرمانه از طریق هدایت و لیدری افراد به تخریب وسایل عمومی» ذکر شده است.