فیلم‌نامه‌نویسی نخستین مرحله در شکل‌گیری فرآیند تولید فیلم داستانی یا مستند است که راه را برای ساخت یک فیلم هموار می‌کند. فیلم‌نامه‌نویسی در ایران در دو مقطع کاردانی و کارشناسی در دانشکده‌ علمی و کاربردی، دانشگاه هنر تهران و دامغان ارائه می‌شود. هستی بشروتنی (متولد ۱۳۶۵) از فارغ‌التحصیلان فیلم‌نامه‌نویسی در مقطع کارشناسی از دانشگاه هنر تهران است. او کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی نیز دارد. او فیلم‌نامه فیلم سینمایی «نزدیک‌تر» با همراهی بهرام توکلی را نوشته و چندین فیلم‌نامه کوتاه از جمله فیلم کوتاه «بگذار بگذریم» را در کارنامه فیلم‌نامه‌نویسی خود دارد.

آغاز و پایان یک راه دشوار

ورود به سینما و تلویزیون برای فیلم‌نامه‌نویسان جوان کار آسانی نیست. هستی بشروتنی می‌گوید:

باید دست به هر کاری بزنی. از نوشتن فیلم‌نامه‌های دانشجویی تا همراهی با دیگر فیلم‌نامه‌نویسان، که در اکثر مواقع هم این‌ فعالیت‌ها رایگان است. ممکن هم هست که هیچوقت به شما سفارش موضوع ندهند و یا فیلم‌نامه شما را در سینما یا تلویزیون نپذیرند. در مجموع مسیری که یک فارغ‌التحصیل از دانشگاه تا ورود به حوزه حرفه‌ای کار طی می‌کند، یک مسیر مبهم و ناروشن است و این خطر هم وجود دارد که هیچوقت نتوانی به طور حرفه‌ای کار کنی. باید بخت با تو باشد و آشنا هم باید داشته باشی. 

فیلم‌نامه‌نویسی یک کار آزاد به‌شمار می‌‌آید. پروژه‌ای را تحویل می‌گیری و به انجام می‌رسانی و به انتظار پروژه بعدی می‌مانی. بنابراین فیلم‌نامه‌نویسان اغلب به مشاغل دیگری مشغول‌اند و فیلم‌نامه‌نویسی شغل دوم و یا حتی سوم آنان است. بشروتنی می‌گوید:

اگر کسی دنبال حقوق کارمندی‌ست، قاعدتاً نباید فیلم‌نامه‌نویس شود. اگر مصر بود تنها راه استخدام در صدا و سیماست. به‌ویژه صداوسیمای شهرستان‌ها. اما پذیرش در صداوسیما هم به این سادگی نیست، چراکه کارکردن با ایدئولوژی حاکم ممکن است فرد را دچار تردید کند. در چند سال اخیر شبکه خانگی بازار کار را کمی بهتر کرده  اما نه تا آن حد که بتوان تمام‌وقت فیلم‌نامه‌نویس بود.

فیلم‌نامه‌نویسی از آن رشته‌هایی است که برای ورود به بازار کار، کسی از شما مدرک دانشگاهی نمی‌خواهد. بیش‌تر فیلم‌نامه‌نویس‌ها هم مدرک دانشگاهی ندارند. آنچه که اهمیت دارد متن و حاصل کار است. بشروتنی می‌گوید:

فیلمساز متنِ شما را می‌خواند و براساس آن نظر می‌دهد. فیلم‌سازها هم معمولاً خودشان فیلم‌نامه‌هایشان را می‌نویسند. در این شرایط یک فیلم‌نامه‌نویس، چه کار می‌تواند بکند؟ می‌ماند تیزرها و ویدئوکلیپ‌های تبلیغاتی و موسیقایی که بیشتر آن‌ها را هم خود کارگردان می‌سازد.

در نبود انجمن‌های صنفی قدرتمند

به گفته بشروتنی در نبودِ انجمن‌های صنفی قدرتمند در ایران مثل انجمن فیلم‌نامه‌نویسان هالیوود، شرایط کار برای فیلم‌نامه‌نویس خلاق مناسب نیست.  تنها مزایایی که برای برخی فیلم‌نامه‌نویس‌ها وجود دارد، عضویت در خانه سینما است که آن هم فقط شامل بیمه درمان می‌شود، بشروتنی می‌گوید:

وقتی پایان‌نامه‌ام را دادم، یکی از استادان از آن خوشش آمد و من را به یک فیلمساز معرفی کرد و دو سال بعد، کارم پذیرفته شد. اما این به آن معنا نبود که من بتوانم به طور منظم کار کنم. تا شما یک فیلم‌نامه‌‌نویس شناخته‌شده شوید، باید صبر و حوصله بسیار به خرج بدهید، گاهی ممکن است ده سال طول بکشد و در این مدت برای گذران زندگی باید کار اول و دومی داشت.

در این روزها که شکاف بین حاکمیت و مردم افزایش یافته چگونه می‌توان وارد سینما و تلویزیون شد؟ این فیلم‌نامه‌نویس در پاسخ می‌گوید:

تنها یک راه باقی مانده و آن هم اتصال به نهادهای قدرت است. شما یک فیلم‌نامه خوب هم داشته باشید، تنها راه پذیرفته‌شدنش  تن‌دادن به چیزهایی است که استقلال فکری و کاری را از شما می‌گیرد. در این وضعیت، من هیچ شانسی برای فیلم‌نامه‌نویسی مستقل نمی‌بینم، هیچ نقطه امیدی در صنعت سینما نمی‌بینم. شما فقط می‌توانی با موبایل خودت فیلم‌نامه‌ات را فیلم کنی. تجربه ده ساله من می‌گوید، تا امروز، هیچ فارغ‌التحصیلی نبوده که توانسته باشد در این حرفه موفق بوده باشد، یک موفقیت نسبی حتی! همه نهایتا یک فیلم کار کرده‌‌اند، و دیگر تمام.

مسأله سانسور را هم نباید از نظر دور داشت. اما مهم‌تر از سانسور، مسأله سرمایه‌گذار است. بشروتنی می‌گوید:

بر فرض که سانسور را هم دور بزنید، چگونه می‌خواهید فیلم‌نامه‌تان را فیلم کنید؟ با بودجه کدام سازمان سینمایی؟ با فارابی؟ اوج؟ صداوسیما؟… همه اینها حکومتی هستند. برای فیلم‌نامه‌نویس‌های مستقلی مثل م عملا سرمایه‌گذار وجود ندارد. پس، مهم‌تر از سانسور، سرمایه‌گذار است که در این شرایط که سینما تعطیل است، سرمایه‌گذار خصوصی نیست، اگر هم باشد، ریسک چنین کاری را نمی‌کند، هرچه هست، دولتی است که شما باید تن به خواسته‌های غیرمنطقی آنها بدهید.

فیلم‌نامه‌نویسی هم مانند بسیاری از دیگر فعالیت‌های هنری در ایران یک شغل قابل اتکا نیست. نبود نهادهای صنفی قوی، تسلط نهادهای حاکمیتی بر سینمای ایران و فقدان سرمایه‌گذاری که آمادگی خطر کردن داشته باشد، سبب شده که سینما رو به انحطاط بگذارد.

بیگاری و سؤاستفاده از استعدادهای جوان

احسان نوبخت (متولد ۱۳۶۶) فارغ‌التحصیل فیلم‌نامه‌نویسی از دانشکده سینما-تئاتر است. او می‌گوید:

اگر فرض را بر این بگذاریم که شخص دانشجو هیچ اطلاعات تخصصی و آموخته قبلی راجع به نوشتن ندارد، دوران دانشجویی زمان فراگیری الفبای کار است و طبعا اگر پیشنهاد کاری هم باشد در همان سطح است. اما معمولا این‌گونه است که دانشجوی فیلم‌نامه‌نویسی با یک پیش‌زمینه و تجربه اندک و معمولا به‌واسطه همان با ادعای زیاد وارد می‌شود؛ این قضیه در دو سال اول که عمومی است کمتر و در دو سال دوم که تخصصی است، بیشتر نمود دارد. دوره دانشجویی من پیشنهادهایی مثل نوشتن برای رادیو یا نوشتن برای سریال‌های سطح پایین و سفارشی دریافت می‌کردم، اما به دلیل نازل‌بودن سطح کار و پرداختی خیلی ناچیز، کمتر کسی به اینجور کارها علاقه‌مند بود.

یک گزینه دیگر این است که فیلمنامه‌نویس چه در دوران تحصیل و چه بعد از آن خودش در پی سازنده برای کارش باشد. نوبخت می‌گوید:

از طریق یکی از دوستان برای یک سریال طنز، نود شبی نوشتم، اما چون دیدم حالت بیگاری و سوءاستفاده دارد، کار را نیمه‌تمام رها کردم. خلاصه کنم: در مجموع درآمد آن‌چنانی از فیلم‌نامه‌نویسی نصیب شما نمی‌شود، و مدرک تحصیلی هم در هیچ دوره‌ای به کارتان نمی‌آید. هرچه هست، شما از ابتدا باید کفش آهنین به پا و زره آهنین تن کنید تا بتوانید در این مسیر ادامه بدهید.

بازار کار فیلم‌نامه‌نویسی در انحصار نهادها و سازمان‌های حاکمیتی‌ست که به هر کسی اجازه ورود نمی‌دهند. تطبیق با خواسته‌های آن نهادها و سازمان‌ها هم کار ساده‌ای نیست. نوبخت می‌گوید:

وارد شدن به سینما و تلویزیون و کار کردن در این سازمان سخت است و از آن سخت‌تر تطبیق‌ دادن خودت با خواسته‌های تهیه‌کننده. از سوی دیگر، نگاه مثبتی به تازه‌واردها نمی‌شود، دلیلش هم انبوه نویسنده‌های کارنابلد در مقابل معدود استعدادهای واقعی است.

به گفته نوبخت تا وقتی فیلم‌نامه ساخته نشود، نمی‌توان به قضاوت روشنی درباره کیفیت آن رسید:

به همین دلیل حتی با ارزش‌ترین فیلم‌نامه‌ها هم خیلی راحت می‌توانند نادیده گرفته شوند. البته اگه کسی با کار سفارشی انجام‌دادن مشکل نداشته باشد، قضیه خیلی برایش راحت‌تر است. در غیراین صورت، چشم‌انداز پیش روی شما، همیشه مبهم است.

اعمال نظر از سمت تهیه‌کننده یا کارگردان هم مانع دیگری‌ست:

سختی کار برای یک فیلم‌نامه‌نویس در وهله اول این است که تهیه‌کننده یا کارگردان و حتی بازیگر راجع به فیلم‌نامه اعمال نظر و اعمال قدرت می‌کنند، که البته در همه‌جای دنیا مرسوم است. اما در کل به‌نظرم بحث روابط خیلی مهم‌تر است، بعد از آن توانایی و تخصص، بعد داشتن نگاه حرفه‌ای به‌جای نگاه ایده‌آلیستی و درنهایت روحیه جنگندگی و سماجت‌داشتن که معمولا با روح و ذات نویسندگی در تضاد است. این تصویری از مسیری است که شما باید طی کنید، البته اگر دوام بیاورید.

سیر انحطاط و زوال

در مجموع، بر اساس تجربه نوبخت، در سینما و تلویزیون و در شبکه خانگی حداکثر سالی یک یا دو اثر قابل قبول عرضه می‌شود. باقی آثاری‌اند متوسط و یا ضعیف. نوبخت می‌گوید یک سیر نزولی در سینمای ایران قابل مشاهده است:

روند نزولی کاملا محسوس است و سینما و فیلم‌نامه‌نویسی به‌عنوان یک هنر فقط یک گام با انحطاط و زوال فاصله دارد. در یک کلام سینما و هنر در کشور ما امر چندان مهمی محسوب نمی‌شود، مگر برای پروپاگاندای ایدئولوژی نظام حاکم.

جاوید سبحانی (۱۳۷۰-اهواز) که پدرش از فیلمسازهای شناخته‌ شده است، از دیگر فارغ‌التحصیلانی است که این بخت را داشته است که به‌قول خودش نه از طریق تحصیلات دانشگاهی، که از طریق یک خانواده سینمایی وارد کار فیلم‌نامه‌نویسی شود. سبحانی هم بر این نکته تاکید دارد که ورود به دنیای حرفه‌ای سینما و تلویزیون و تئاتر، یا از طریق روابط خانوادگی میسر است و یا از طریق رانت و ارتباط با نهادهای قدرت.

یا از طریق روابط خانوادگی و یا از طریق رانت می‌توان به عرصه فیلمسازی ورود کرد. در آن صورت هم هیچ تضمینی وجود ندارد که یک فیلمنامه‌نویس بتواند زندگی‌اش را تأمین کند. زمینه‌های اشتغال در صدا و سیمای شهرستان‌ها بیشتر فراهم است. اما مسأله انطباق با خواسته‌های حاکمیت را هم نباید فراموش کرد.

سبحانی که تجربه نگارش چند فیلم‌نامه را در کارنامه خود دارد، با تاکید بر این نکته که حتی حضور در یک خانواده هنری و فعال نمی‌تواند وضعیت اقتصادی شما را تضمین کند می‌گوید:

داشتن پدری فیلمساز، تنها شرط ورود به دنیای سینما و تلویزیون نیست. شما باید از خلاقیت هم بهره‌مند باشید که پذیرفته شوید. علاوه بر این به تلاش و پشتکار هم نیاز است. یک بازیگر شاید بتواند با بازی در یک فیلم، یک‌شبه ره صدساله را بپیمایید، اما کدام فیلم‌نامه‌نویس را می‌شناسید که با نوشتن یک فیلم‌نامه که فرض بگیریم در یکی از جشنواره‌ها از جمله فجر یا خانه سینما و حافظ برنده شده باشد، توانسته باشد یک‌شبه زندگی‌اش از این‌رو به آن‌رو شود، به‌ویژه از لحاظ اقتصادی؟ فکر نمی‌کنم بتوان از طریق فیلم‌نامه‌نویسی یک زندگی معمولی را در پیش گرفت. مگر در طول سال، چند فیلم‌نامه می‌توان نوشت و از میان آنها چندتا فیلم یا سریال خواهند شد؟ با کتاب‌شدن فیلم‌نامه هم نمی‌توان پولی به دست آورد؛ چون وضعیت کتاب از سینما بدتر است.

سبحانی با اشاره به اینکه فیلم‌نامه‌نویس را نباید با سلبریتی اشتباه گرفت؛ چراکه یک سلبریتی می‌تواند در کنار کار هنری‌اش، کارهای تبلیغاتی هم انجام دهد و از آن طریق پول بسیاری به دست بیاورد، اما یک فیلم‌نامه‌نویس، فقط یک فیلم‌نامه‌نویس است. او می‌‌گوید:

مگر چند متن تبلیغاتی برای پروژه‌های شرکت‌ها یا کلیپ‌های ویدئویی می‌توان نوشت؟ چیزی که در اینجا به شما تعلق می‌گیرد به‌عنوان نویسنده متن، در قیاس با بازیگری که در آن بازی می‌کند، هیچ است. همه اینها به ما می‌گوید که شما در هر رشته هنری، همیشه باید به فکر یک شغل نان و آب‌دار باشید. چون کار هنری، کار دوم یا سوم یا چندمِ شما است.