خانم «جیم» سرپرست خانواده و دارای یک فرزند ۸ ساله است. او مدرک تحصیلی کارشناسی علوم تربیتی دارد، و باوجود اینکه دو بار در آزمون استخدامی آموزش و پرورش قبول شده، اما در مرحله مصاحبه به دلیل «کم‌بینایی» پذیرش نشده است. او به «زمانه» می‌گوید:

در هر دو آزمون نمره بالایی گرفتم، در مصاحبه هم مشکلی نداشتم اما به محض اینکه فهمیدند کم‌بینا هستم سوال‌های بی‌ربطی و توهین‌آمیزی پرسیدند، مثلاً می‌گفتند اگر دانش‌آموزان نظم کلاس را بهم بزنند چطوری می‌تونی تشخصی بدهی تقصیر کدامشان است؟ یا اگر تقلب کنند می‌توانی ببینی؟ با این سوال‌ها معلوم بود قبولم نمی‌کنند. آموزش و پرورش حتی قانون خودش را هم در استخدامی معلولان زیرپا می‌گذارد. با این وضعیت هیچ معلولی نباید به استخدام دولتی دلخوش کند. من صدقه و کمک نمی‌خواهم، حق دارم شغل داشته باشم. این حق هرکسی است.

خانم «جیم» جزوِ ۲۶۵ هزار و ۸۳۲ نفر زن سرپرست خانواری است که براساس آخرین آمار اعلامی (آبان ۱۴۰۱) تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند. آمار بهزیستی می‌گوید حدود ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر تحت پوشش این سازمان قرار دارند که از این تعداد بیش از یک میلیون و ۷۱۰ هزار نفر جزو جامعه «معلولان» هستند. پیشتر این سازمان اعلام کرده بود، یک میلیون و ۷۱۰ هزار و ۴۷۵ نفر در ایران دارای پرونده معلولیت هستند که از این تعداد، ۱۹۸هزار و ۷۵۵ نفر معلول بینایی، ۶۵۵ هزار و ۱۶۶ نفر معلول جسمی – حرکتی، ۱۴۲ هزار و ۷۹۶ نفر معلول روانی، ۳۹۸ هزار و ۲۶۹ نفر معلول ذهنی، ۲۱۹ هزار و ۶۶۵ نفر معلول شنوایی و ۹۵ هزار و ۸۲۴ نفر معلول صوت و گفتار هستند. این این آمار تنها مربوط به افراد دارای پرونده در سازمان بهزیستی است، برخی منابع رسمی و غیررسمی از ۷ تا ۱۰ میلیون معلول در ایران خبر می‌دهند.

با نبود برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری مؤثر در حوزه معلولیت به‌ویژه در بخش‌های پیشگیری، توانمندسازی و اجرائی‌نشدن قانون حمایت از حقوق معلولان و سایر مصوبات مرتبط و مشکلات روزافزون درمانی، معیشتی، شغلی، مسکن و… شاهد اتفاقات ناگواری در زندگی افراد دارای معلولیت هستیم. به‌ همین دلایل حضور در تمام مراسم و نشست‌های دولتی را که به مناسبت هفته جهانی برگزار شده، تحریم کردیم.

بهروز مروتی، مدیر کمپین معلولان

سازمان بهزیستی همچنین ادعا می‌کند انواع خدمات به افراد تحت پوشش، از واریز مستمری تا حق پرستاری، شغل، بیمه، وام و… را به معلولان ارائه می‌دهد، اما اعتراضات سال‌های اخیر معلولان نشان می‌دهد این سازمان نه تنها خدمات حداقلی ارائه نمی‌دهد، بلکه قانون حمایت از معلولان نیز توسط نهادها و ارگان‌های دولتی جمهوری اسلامی همواره زیرپا گذاشته می‌شود و عملاً این قانون از حیّز انتفاع خارج شده است. بیکاری و حذف از گردونه اجتماعی، جزوِ مهم‌ترین دغدغه‌های این قشر در ایران محسوب می‌شود.

Ad placeholder

وزیر رفاه: «به امید ایران بدون معلول»

آیین گرامی‌داشت روز جهانی افراد دارای معلولیت، ۱۱ آذرماه سال جاری توسط سازمان بهزیستی و با حضور وزرای رفاه و کشور در «باغ موزه دفاع مقدس» تهران برگزار شد.

به گزارش «خبرآنلاین»، سیدصولت مرتضوی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، درجمع معلولان جسمی-حرکتی، شنوایی، گفتاری و بینایی، به جای پرداختن به مشکلات معلولین در ایران، درباره جنگ حماس و اسرائیل سخن‌رانده و در اظهار نظری بیان کرد: «جهان در خصوص مسئله فلسطین کر و کور و لال شده.» او سخنانش را با شعار «به امید ایران بدون معلول» پایان داد. جمعی از فعالان، سخنان سیدصولت مرتضوی را «توهین‌آمیز» خوانده‌اند. حاضران در این مراسم به «خبرآنلاین» گفته‌اند، آیین گرامیداشت روزجهانی معلولان برای آنها «برنامه‌ای بی‌محتوا و آزاد دهنده» بوده است. آنان همچنین گفته‌اند: «ما را به دیدار رئیس‌جمهور بردند، اما رئیس‌جمهور نیامد.» گفتنی است این مراسم دولتی، توسط کمپین معلولان و عمده فعالین این حوزه در اعتراض به «عدم رسیدگی مطالبات افراد دارای معلولیت» تحریم شده بود.

در همین رابطه، بهروز مروتی مدیر کمپین معلولان، ۱۶ آذرماه در گفت‌وگو با روزنامه «شرق» در ارزیابی خود از تفاوت هفته جهانی معلولان در امسال و سال گذشته تصریح کرد:

امسال با سال گذشته تفاوت چشمگیری داشته، یعنی اگر سال گذشته برای آینده یا وضعیت معیشت افراد دارای معلولیت نگران بودیم، امسال دیگر کار از ابراز نگرانی گذشته و به مرز هشدار و ناراحت‌کننده‌ای درباره معلولان رسیده‌ایم. با نبود برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری مؤثر در حوزه معلولیت به‌ویژه در بخش‌های پیشگیری، توانمندسازی و اجرائی‌نشدن قانون حمایت از حقوق معلولان و سایر مصوبات مرتبط و مشکلات روزافزون درمانی، معیشتی، شغلی، مسکن و… شاهد اتفاقات ناگواری در زندگی افراد دارای معلولیت هستیم. به‌ همین دلایل حضور در تمام مراسم و نشست‌های دولتی را که به مناسبت هفته جهانی برگزار شده، تحریم کردیم.

همچنین این کنشگر در مصاحبه‌ای دیگری با «شبکه شرق» درمورد اعتراضات روزهای «یکشنبه» توسط جامعه معلولان گفته است:

تجمع و اعتراض‌های امسال ما روی اجرای ماده ۲۷ قانون حمایت از حقوق معلولان متمرکز شده بود و دولت را مکلف می‌کند به معلولان واجد شرایط، کمک‌های معیشتی معادل یا به میزان دستمزد سالیانه پرداخت کند، اما دولت، چه دولت فعلی چه دولت قبلی از زیر بار این مسئولیت شانه خالی کرده است.

براساس ماده ۲۷ قانون حمایت از معلولان «دولت مکلف است کمک هزینه معیشت افراد دارای معلولیت بسیار شدید و یا شدید فاقد شغل و درآمد را به میزان حداقل دستمزد سالانه تعیین و اعتبارات لازم را در قوانین بودجه سنواتی کشور منظور نماید.» اگرچه این قانون در سال ۱۳۹۶ تصویب و یک سال بعد لازم‌الاجرا شد، اما هرگز توسط دولت به کار گرفته نشده است. علاوه اجرا نشدن این ماده، مادتین ۷، ۹، ۱۲ و ۱۳ که به حق پرستاری، شهریه دانشجویان، کمک هزینه ارتقا و کارآیی و پرداخت کمک هزینه بیمه می‌پردازد، از سبد جامعه معلولان کم‌کم حدف می‌شوند. سال گذشته نیز ردیف اختصاصی بودجه قانون حمایت از حقوق معلولان در فصل بودجه‌بندی حذف شد. همچنین گزارش‌ها حاکی از این است که بودجه «تسهیلات اشتغال سازمان بهزیستی» از ۱۰ هزار میلیارد تومان با کاهش ۵۰ درصدی به ۵ هزار میلیارد تومان رسیده است. درحالی که طبق قانون، دولت موظف به اختصاص سهمیه ۳ درصدی به افراد دارای معلولیت برای استخدام در سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی است، به گفته فعالین این حوزه بالغ بر ۶۰ درصد افراد دارای معلولیت فاقد شغل هستند.

بیکاری به دلیل معلولیت

«ابراهیم» معلول جسمی-حرکتی با مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی است، او درمورد عدم استخدام در اداره دولتی به «زمانه» می‌گوید:

سال‌هاست در آزمون‌های استخدامی شرکت می‌کنم ولی هر بار به بهانه‌ای که مربوط به معلولیتم است استخدام نمی‌شوم. قانون سهمیه سه درصد استخدامی معلولان در ادارات دولتی، مشمول ما که رانت و پارتی نداریم نمی‌شود. متاسفانه شرایط شغل آزاد را هم ندارم. به همین خاطر تمام هزینه زندگیم رودوش خانواده‌ام است. مدرک تحصیلی‌ام را با بالاترین نمره‌ها گرفته‌ام و در زمینه روانشناسی بالینی چند مقاله نوشته‌ام، حتی برای شغل‌های که بی‌ارتباط به مدرک تحصیلی‌ام هستم اقدام کردم ولی نتیجه نداده است. این فقط شرایط من نیست، خیلی از افراد دارای معلولیت مشکل شغل دارند.

«امید»، هم خودش و هم خواهرش دارای معلولیت هستند. اگرچه هر دو تحصیلات دانشگاهی دارند اما تاکنون موفق به استخدام در اداره دولتی نشده‌اند. امید در این باره به «زمانه» می‌گوید:

خواهرم سه سال از من بزرگتر است، برای آموزش استثنایی در آزمون آموزش و پرورش سه بار شرکت کرده و هر بار هم در مرحله اول قبول شده، ولی در مصاحبه قبولش نکردند. من حسابداری خواندم. برای کار به شرکت‌های خصوصی هم مراجعه کردم، آن‌ها از ادارات دولتی هم بدتر هستند، اصلاً جواب نمی‌دهند. یک بار در آزمون استخدامی بانک شرکت کردم، ولی وقتی که فهمیدند معلولیت دارم، حتی مصاحبه نگرفتند. رفتارشان همیشه توام با تحقیر و بی‌احترامی بوده، طوری صحبت می‌کردند که انگار خبط و خطای کردیم. هیچ وقت حرف یکی از مدیران دولتی را فراموش نمی‌کنم، وقتی از قانون سه درصد استخدامی صحبت کردم، خیلی توهین‌آمیز بهم گفت: تو این مملکت برای آدم سالم هم کار پیدا نمی‌شود، چه برسد به شما! این حرف چنان من را اذیت کرد که دیگر دنبال استخدام دولتی نرفتم.

در همین رابطه، روزنامه «هم‌میهن» در گزارش ۱۶ آذرماه سال‌جاری، از قول فعالان حوزه معلولان نوشت: «وزارت آموزش‌وپرورش بیشتر از سایر سازمان‌ها و نهادهای دولتی، از استخدام افراد دارای معلولیت سرباز می‌زند.» این روزنامه همچنین در گفت‌وگو با بهروز مروتی، مدیر کمپین معلولان بیان کرده است:

افراد دارای معلولیت را در مشاغل سطح پایین به‌کار می‌گیرند، مثلاً نابینایان را تلفنچی می‌کنند؛ کاری که دیگر انجام نمی‌شود. آنها را معلم نمی‌کنند و می‌گویند که روحیه دانش‌آموزان خراب می‌شود و خانواده‌ها خوش‌شان نمی‌آید معلم فرزندشان معلول باشد. این درحالی‌است که تجربه ثابت کرده دانش‌آموزان با معلمان دارای معلولیت، انگیزه بیشتری برای تلاش پیدا می‌کنند.». «هم‌میهن» افزدوده بخشی از افراد دارای معلولیت که نتوانسته‌اند شغلی پیدا کنند، «سراغ ضایعات‌فروشی و زباله‌گردی رفته‌اند و هر روز تعدادشان بیشتر می‌شود.

Ad placeholder

شغل‌های کاذب

آمار واقعی از تعداد معلولان شاغل و همچنین نوع شغل آنها در دسترس نیست. «بانک اطلاعات جامع اشتغال افراد دارای معلولیت» که در سال ۹۵ و از سوی دولت حسن روحانی وعده داده شده بود، تاکنون راه‌اندازی نشده است. به نظر می‌رسد سازمان بهزیستی روشی برای رصد افراد شاغل و غیرشاغل ندارد. سال گذشته یوسف رضایی، سرپرست معاون امور توانبخشی بهزیستی استان تهران درمورد تعداد معولان شاغل به خبرگزاری «ایسنا» گفته بود: «آمار قابل استنادی در این زمینه وجود ندارد.» به عبارتی، سازمان بهزیستی از رصد شغلی یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر معلول تحت پوشش خود ناتوان است.

مشاهدات گزارشگر«زمانه» نشان می‌دهد تعدادی از افراد دارای معلولیت به شغل‌های کاذب و زیان‌آور روی‌ می‌آورند؛ زباله‌گردی، تکدی‌گری، سیگارفروشی، دستفروشی، نظافت‌ سرویس‌های بهداشتی و… از جمله این شغل‌ها هستند.

با «حسین» که از ناحیه پای چپ دارای معلولیت است گفت‌وگو می‌کنم. او نظافتچی یکی از سرویس‌های بهداشتی پارک است. دو فرزند دختر دارد که یکی از آنها بیماری مادرزادی دارد. همسر حسین نیز دارای معلولیت است. قبل از این شغل، در شرکتی وابسته به شهرداری تلفنچی بوده ولی با تعدیل نیرو بیکار می‌شود. مستمری اندکی از بهزیستی، ماهانه حدوداً ۵۰۰ هزار تومان، دریافت می‌کند، اما شش ماه است که همان را هم واریز نکرده‌اند. به «زمانه» می‌گوید:

اینجا را یکی از آشناهایم برایم پیدا کرده، پول سرویس را از مردم می‌گیرم. به هرجا که فکر کنید سر زده‌ام، بهزیستی، کمیته‌امداد، شهرداری، شرکت‌های خصوصی، هرجا که حس کردم می‌توانند کمکم کنند رفته‌ام اما جوابی نگرفته‌ام. من و همسرم از بهزیستی جز مستمری کمی چیزی دریافت نمی‌کنیم، آن هم دیربه‌دیر واریز می‌کنند.

 او همچنین درمورد نحوه رفتار مسئولین اداری می‌گوید:

بیشترشان رفتار خوبی ندارند، همیشه فکر می‌کنند چون ما معلول هستیم باید آخر همه به ما رسیدگی کنند. طوری رفتار می‌کنند که انگار سربارشان هستیم. آدم‌های خوبی هم پیدا می‌شوند، ولی خیلی کم است. هر بار وقتی به اداره دولتی سرزدم و از مشکلاتم گفتم، گفتند چرا شما همه‌اش ناله می‌کنید! خب، وقتی درآمد ماهانه‌ام به سه میلیون تومان نمی‌رسد و حتی نمی‌توانم دختر مریضم را سالی یک بار دکتر ببرم باید چی کار کنم؟ به کجا شکایت کنم؟ من که برای پول صدقه نرفتم، می‌گویم بهم کار بدهید! ولی وقتی می‌بینند معلول هستم فکر می‌کنند کاری ازم برنمی‌یاد.

آقای «حسین» درحالی ماهانه از درآمد کمتر از سه میلیون تومان می‌گوید که بنابه گزارشات غیررسمی خطر فقر در ایران بالای ۳۰ میلیون تومان در ماه است.

در همین رابطه، یک کنشگر مدنی به «زمانه» می‌گوید:

جمهوری اسلامی در تمام زمینه‌‌ها، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شکست خورده. تنها نیروی که برایش باقی‌مانده وابستگان به نظام هستند. به همین دلیل می‌خواهد آن مقدار سرمایه را خرج آنها کند. حکومت مدام طیف‌های گوناگون را حذف می‌کند تا بتواند نیروی وابسته به خود را سرپا نگاه دارد، زنان، بازنشستگان، معلولان، پرستاران، معلم‌ها، دانشجوها، هنرمندان و… را از گردونه سیاسی و اقتصادی‌اش کامل حذف کرده و توجهی به مطالباتشان ندارد، فقط می‌خواهد با سرکوب پاسخ خواسته‌هایش را بدهد. دراین میان جامعه معلولین از همه بی‌پناه‌تر هستند. چون اساس ساختار اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی از سوی رژیم برای آنها ساخته نشده، مدیریت کشور به شکلی است که اتوماتیک آنها را از گردونه حذف می‌کند. حتی ترسی از اعتراض آنها ندارد، چون فکر می‌کند مانند دیگر اقشار نمی‌توانند با تحریم و اعتراض حاکمیت را به خطر بیندازند. همین که در این مورد احساس خطر نمی‌کند، توجهی هم به مطالباتشان ندارد. این غیرانسانی‌ترین شیوه حکمرانی است. به همین دلیل است هرجا مشکل کسری بودجه پیش می‌آید فوراً سمت این قشر می‌روند، و هرجا نیاز به شعار باشد باز از این قشر صحبت می‌کنند، و در میان کاملاً نادیده گرفته می‌شوند.

جامعه معلولان ایران سال‌هاست برای احقاق مطالبات خود به شیوه‌های مختلف اعتراض کرده‌اند. بخصوص در دو سال اخیر اعتراضات آنها بیشتر شده است. اما اراده‌ای در جمهوری اسلامی برای حل مشکلات آنها وجود ندارد. مشکلات معیشتی و اقتصادی تنها بخشی از مطالبات آنها ست؛ کوتاهی در مناسب‌سازی شهری، مشکلات احراز هویت آنلاین، برخوردهای نامناسب فرهنگی، پرداخت نشدن معوقه‌های دولتی و… از جمله مشکلات بارز جامعه معلولان در جمهوری اسلامی هستند.

Ad placeholder