محمد یعقوبی، یکی از بنیان‌گذاران گروه «تئاتر امروز» بود و پس از جدایی از این گروه همراه با آیدا کیخایی و امیر اسمی در سال ۱۳۸۱ گروه تئاتر «این‌روزها» را تشکیل داد. محمد یعقوبی از سال ۱۳۹۴ در کانادا زندگی می‌کند و در کانادا در سال ۲۰۱۶ یعنی یک سال بعد از مهاجرتش به این کشور مؤسسه NOWADAYS THEATRE را همراه آیدا کیخایی تأسیس کرده است.  

موضوع نمایش تازه او نه ایرانیان مهاجر، بلکه ایرانیان مهاجر مقیم تورنتو هستند. او به زودی جدیدترین نمایش‌‌اش را در «کروز تیاتر»، یکی از تماشاخانه‌های مهم تورنتو به روی صحنه می‌برد. یعقوبی نمایش‌نامه را به دو زبان و انگلیسی و فارسی نوشته است و نام انگلیسی و فارسی آن هم با هم فرق دارد. محمد یعقوبی در توضیح این فرق می‌گوید متن انگلیسی را اول نوشته و نام‌ا‌ش را گذاشته Erworm ولی ترجیح داده نام نسخه فارسی را بگذارد «تیمور لنگ» چون نام جالب‌تری‌ برای نمایش‌نامه‌ی فارسی‌‌ست. یعقوبی می‌گوید او که یک هنرمند تجربه‌گراست، به زودی به این نتیجه رسید که به عنوان یک هنرمند مهاجر وقتی می‌تواند کار متفاوتی ارائه دهد که روی موضوعی متمرکز شود که فقط او می‌تواند در مقایسه با هنرمندان کشور میزبان به آن بپردازد و آن هم ایرانیان مقیم تورنتوست. با او گفت‌وگو کرده‌ایم:

زمستان ۶۶، یک دقیقه سکوت، خشکسالی و دروغ، تنها راه ممکن و نوشتن در تاریکی از برجسته‌ترین کارهای محمد یعقوبی است. او در حال حاضر عضو پیوسته کانون نمایش‌نامه‌نویسان خانه تئاتر ایران و کانون کارگردانان خانهٔ تئاتر ایران است و با این‌حال بنا به نوشته خبرگزاری امنیتی فارس از فعالیت در تئاتر ایران منع شده است. یعقوبی می‌گوید اکنون که هفت سال از مهاجرت او و همسرش آیدا کیخایی به کانادا می‌گذرد در مجموع از مهاجرت رضایت دارد:

احساس آزادی را به دست آوردم. سانسور خودش را به من تحمیل می‌کرد. دارم [نوشتن بدون سانسور] را تمرین می‌کنم و صدای خودم را دارم پیدا می‌کنم.

یعقوبی اما به این نکته هم اشاره می‌کند که هرگاه در زندگی چیزی را به دست بیاوریم، چیزی را هم ممکن است از دست بدهیم. در محیط تازه او به عنوان یکی از شناخته شده‌ترین هنرمندان تئاتر ایران بخش عمده‌ای از مخاطبانش را از دست داد. او می‌گوید با این حال تغییر  را دوست دارد: چه در زندگی و چه در نوشتن. تغییر  به او حس زندگی کردن و زنده بودن می‌دهد.

در کانادا یعقوبی اخیراً به زبان انگلیسی روی آورده است. به نظر او نوشتن به زبان کشور میزبان برای یک هنرمند مهاجر/تبعیدی یک ضرورت است. او می‌گوید همانطور که با انگلیسی دست و پاشکسته زندگی می‌کنیم، به همان زبان هم می‌توانیم بنویسیم و همین موضوع هم ممکن است سبب تمایز با سایر هنرمندان تئاتر در کشور میزبان شود. یعقوبی می‌گوید در زبان دوم ناگزیر است ساده فکر کند و این خود تجربه متفاوتی‌ست که با مهاجرت میسر شده است. او جنبش ژینا را به عنوان یک روند انقلابی ارزیابی می‌کند. می‌گوید همچنان امیدوار است:

امیدوارم نمایش بعدی حاصل ترس‌های من نباشد. حاصل امیدهای من باشد.

مهم‌ترین درونمایه نمایش تازه دو زبانه او «عشق» و «مسئولیت» است.

Ad placeholder