یکشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۲، ویدئویی کوتاه در شبکه‌های مختلف منتشر شد که نشان می‌داد مأمورین امنیتی در نزدیکی ساختمان سازمان برنامه و بودجه واقع در نزدیکی میدان بهارستان، مانع حرکت معلولین به سمت ساختمان این سازمان شده‌اند.

به گزارش کمپین حمایت از حقوق معلولان، این تجمع، نهمین تجمع سراسری معلولان برای اعتراض به اجرا نشدن قانون حمایت از حقوق معلولان توسط دولت بود. با اینکه این ویدئوی منتشر شده تقریباً یک دقیقه‌ای است، گویای حرف‌های زیادی است، حرف‌هایی که طی سال‌های متوالی در دل معلولین ایرانی تلنبار شده است.

در این فیلم که گویا توسط یکی از معلولین یا یکی از همراهان آن‌ها ضبط شده خوشبختانه می‌توانیم به طور واضح و مشخص صف تعدادی از مأمورین نیروی انتظامی که راه معلولین را در خیابان بسته و به آنها اجازه‌ی عبور نمی‌دهند مشاهده کنیم. اواسط فیلم که دوربین به سمت تجمع‌کنندگان می‌چرخد، تعدادی از معلولین را می‌بینیم که روی ویلچر نشسته و یا به کمک عصا ایستاده‌اند. همچنین تعدادی از آن‌ها پلاکاردهایی در دست دارند که روی برخی از آن‌ها نوشته شده: «با ۶۵۵ تومان چگونه زندگی کنیم»، «ای دولت محرومان، چی شد حقوق معلولان؟»، «ظلم و ستم کافیه، سفره ما خالیه».

یکی از معلولین که در ردیف اول و دقیقاً در مقابل مأموران قرار گرفته، روایتگر اصلی این فیلم است. مردی حدوداً ۵۰ ساله و ویلچرنشین که خطاب به نیروهای انتظامی می‌‌گوید:

… راهمون و یکی از نیروهای انتظامی بست، بهمون توهین کرد، یکی از بچه‌های ما رو هم مورد ضرب و شتم قرار داد. الان می‌خوایم از خیابون بریم روبه‌روی برنامه و بودجه، باز هم نمی‌ذارید. من یکی جونم دست خودمه، خب شما راحت اسلحه رو دربیار بذار روی شقیقه‌ی من، بزن، من و از این زندگی فلاکت بار خلاص کن.

 در این حین بقیه‌ی تجمع‌کنندگان با صدای بلند حرفش را تأیید می‌‌کنند و می‌‌گویند: «ما هم همینجور، ما هممون همین وضع رو داریم.»

صحبت‌های این معلول نهایت ناامیدی را می‌‌رساند. جایی که در مقابل سد مسلح حکومت با صدایی بغض‌آلود که از روی یک ویلچر به گوش می‌‌رسد از مأموران می‌خواهد با زدن یک گلوله به سرش، به زندگی او خاتمه دهند. بعد با اشاره به ویلچرش و نشان دادن دستان خالی‌اش ادامه می‌‌دهد:

ما نه اغتشاشگریم، نه تو دستامون چیزی هست… ما چه کاری می‌تونیم انجام بدیم؟ می‌خواهید از یک داد زدن و اعتراض هم جلوگیری کنید و این حق ما رو بگیرید؟

مأموران که حرفی برای حرف زدن ندارند، ساکت می‌‌مانند اما فردی دیگر که او هم احتمالاً حدود ۵۰ سال سن دارد و به کمک یک عصا راه می‌‌رود، از نیروهای حکومتی سوال می‌‌کند: «شما نیروی انتظامی عزیز حقوقتون چقدره؟ شما هم مثل ما ماهیانه ۶۰۰ هزار تومن می‌‌گیرید؟»

پرسشی که نیاز به جواب دادن ندارد. دوباره فردی که روی ویلچر نشسته و راوی اصلی معلولین است می‌‌گوید:

نمیشه که دولت ۶ سال حق ما رو نده بعد ما بیایم اینجا حقمون و بخوایم، جلوی راهمون و بگیرید، ما رو محاصره کنید که مبادا بریم مقابل ساختمان برنامه و بودجه.»

این فیلم کوتاه با صحبت یک خانم تمام می‌‌شود که از بین تجمع کنندگان می‌‌گوید: «ما بی احترامی به کسی نکردیم فقط اومدیم اینجا که بگیم قانون و اجرا کنند.»

ویدئویی دیگر نشان می‌‌دهد که در جریان این تجمع، مأموران بلندگوی معلولان را از دستشان ربودند و در جریان درگیری فیزیکی که رخ داده، دست یکی از ناشنوایان آسیب دیده است. با اینکه تعدادی از معلولانی که در این صحنه حضور دارند، قادر به صحبت کردن نیستند، با یورش مأموران، با آوایی که هیچ کلمه‌ای را نمی‌رساند، خشم خود را فریاد می‌‌زنند. این صدای بی‌صدای معلولانی است که از تبعیض منفی، نابرابری و بی‌توجهی به ستوه آمده‌اند.

پیشتر نیز در ۲۷ اسفند ۱۴۰۱، گزارش شده بود که نیروهای انتظامی به تجمع معلولان یورش برده و با پاره کردن پلاکاردها و بنرهای در دستشان، آنان را متفرق کرده‌اند. این جدای از فیلم‌ها و گزارش‌هایی است که طی سالیان گذشته از درگیری میان ماموران شهرداری و دستفروشان معلول منتشر شده بود.

پیام حکومت به معلولان واضح است: هیچگونه اراده و برنامه‌ای برای بهبود شرایطتان نداریم و اگر به خیابان بیایید، فارغ از اینکه نابینا و ناشنوا باشید یا روی ویلچر نشسته باشید، کتکتان می‌زنیم.

از صحبت‌های معلولین می‌توان دریافت که آن‌ها تنها برای اعتراض به اجرا نشدن قانون حمایت از معلولان (مصوبه سال ۱۳۸۳) و شکایت از وضع نابسامان معیشتی خود اجتماع کرده بودند. اینکه آنها اظهار می‌کنند که نه قصد و نه توان اغتشاش دارند و تنها برای اعتراض مسالمت آمیز به خیابان آمده‌اند، بدین معنا است که تجمعشان کاملاً قانونی و این رفتار حکومت و نیروهای انتظامی است که بر خلاف قانون است.

Ad placeholder

مطالبه‌ی معلولان چیست؟

دریافت ۶۵۵ هزار تومان کمک هزینه‌ی معیشتی توسط معلولین که آن هم گاهی به تعویق می‌افتد، بدین معنی است که معلولان ایرانی برای گذران زندگی خود با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند. با در نظر گرفتن این حقیقت که یک فرد معلول علاوه بر هزینه‌های روزمره مثل مسکن و غذا باید توانایی پرداخت هزینه‌های مراقبت‌های پزشکی و تجهیزات توانخشی مورد نیاز خود را داشته باشد، کمک هزینه‌ی ۶۵۵ هزار تومانی که برابر با قیمت یک کیلوگرم گوشت قرمز در بازار است، لطیفه‌ای دردناک است.

با توجه به اینکه معلولان شرایط جسمی خاصی دارند و شاید در خانه ماندن را آن هم در هوای سرد زمستان به رفتن در خیابان و ساعت‌ها شعار دادن بی‌پاسخ ترجیح می‌دهند، بیرون آمدنشان به خودی خود نشانگر یأس و استیصالی عمیق است. در شرایطی که کسی خواهان شنیدن صدای معلولان نیست و اگر بشنود هم جوابی برای گفتن ندارد، تجمع معلولان می‌تواند تنها دلگرمی برایشان باشد. خود معلولان بهتر از هر کسی می‌دانند که بیرون آمدن و شعار دادن، مسئولینی که پشت میزهای بزرگ رانت و فساد نشسته‌اند را بیدار نخواهد کرد، اما تجمع آنان تنها راهی است که برایشان مانده است. راهی که امیدوارند به مقصدی منتهی شود و جوابی برایشان به همراه داشته باشد.

پس از سال‌ها تجمع و اعتراض معلولین و خانواده‌هایشان، هیچگونه پیشرفتی در بهبود روند زندگی‌شان شاهد نبوده‌ایم. نه قانون استخدام ۳ درصدی معلولان اجرا گردیده و نه کمک هزینه معیشتی آنان افزایش یافته است. حق پرستاری که طبق قانون باید به معلولان تعلق بگیرد نیز پرداخت نشده است. حق پرستاری که مدیرکل بهزیستی گلستان در ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ گفته بود به مبلغ ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان افزایش یافته است. افزایش قیمت ویلچر، عصا، سمعک و سایر لوازم توانبخشی نیز به مشکلات آنان افزوده است. با این حال در گذشته با تجمع معلولان برخورد خشن نمیشد و به آنان اجازه‌ی برگزاری تجمعات هر چند بدون توجه مسئولین به آنان داده می‌شد. این تغییر رفتار حکومت در قبال تجمع اعتراضی معلولان چه پیامی در بر دارد؟ رفتاری که شاید برای بسیاری از مردم دنیا باورنکردنی باشد.

Ad placeholder

پیام آمران

دولت این بار به ریاستِ ابراهیم رئیسی با حمله کردن به حساس‌ترین و بی دفاع‌ترین قشر جامعه یعنی معلولین، صراحتاً این پیام را می‌رساند که نه تنها خواهان رسیدگی به وضعیت آنان، اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان، افزایش مستمری ناچیزشان و پرداخت معوقه‌هایشان نیست بلکه میلی به شنیدن صدایشان هم ندارد. شاید حضور معلولان و پلاکاردهایی که در دست دارند به مذاق دولت محرومان خوش نمی‌آید. به همین دلیل با رفتارهای ناعادلانه، توهین، ضرب و شتم و جلوگیری از تجمعاتشان می‌خواهد از حضورشان در خیابان و مقابل ساختمان برنامه و بودجه جلوگیری شود.

مسلماً حضور معلولین در اطراف بهارستان، مزاحم رفت و آمد خودروهای لوکس خارجی دولت است. حضور مأموران نظامی در فیلم که دیوار وار در برابر معلولان قرار گرفته‌اند، استعاره از سد مستحکمی است که دولت در مقابل روند اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان ساخته است. محاصره کردن معلولان توسط نیروی انتظامی جمهوری اسلامی نیز تئاتر خیابانی حکومتی است که بن بست سردی که معلولان در آن گیر افتاده‌اند را با همراهی قربانیانش اجرا می‌کند. پیام حکومت به معلولان واضح است: هیچگونه اراده و برنامه‌ای برای بهبود شرایطتان نداریم و اگر به خیابان بیایید، فارغ از اینکه نابینا و ناشنوا باشید یا روی ویلچر نشسته باشید، کتکتان می‌زنیم. اما پرسش اساسی اینجاست که با توجه به شرایط موجود: آیا معلولان ساکت می‌مانند؟