تالاب‌ها، که به کلیه‌های زمین شهرت دارند، نقش جایگزین‌ناپذیری در حفظ تعادل اکولوژیک، تصفیه آب و حمایت از تنوع زیستی در جهان ایفا می‌کنند. در ایران، این اکوسیستم‌ها که از ساحل شمالی مازندران تا خلیج فارس در جنوب کشیده شده‌اند نه تنها زیستگاه گونه‌های بومی بسیاری هستند، بلکه از جمعیت‌های بزرگ پرندگان مهاجر حمایت کرده، آب را تنظیم می‌کنند، گرد و غبار را کنترل می‌کنند و به توسعه گردشگری و رونق اقتصادی منطقه منجر می‌شوند.

با وجود نقش‌ حیاتی‌شان، بسیاری از تالاب‌های ایران مانند انزلی، شادگان، پریشان و هامون، به دلیل تخریب محیط زیست، مدیریت نادرست، بی‌کفایتی رژیم حاکم بر ایران و تغییرات اقلیمی با تهدیدهای جدی روبه‌رو هستند.

پیشینه حفاظت از تالاب‌ها

اهمیت تالاب‌ها در کنوانسیون رامسر در سال ۱۹۷۱ به رسمیت شناخته شد و در آن برنامه‌ای برای تعهد جهانی به حفاظت از تالاب‌ها شکل گرفت. این کنوانسیون که در شهر رامسر تهیه و توسط ۱۸ کشور شرکت‌کننده امضا شد، امروزه در دنیا ۱۶۹ عضو دارد و ۲۲۹۳ تالاب را زیر نظر گرفته است.

کشورهای عضو این کنوانسیون متعهد هستند که تالاب‌های مهم خود را شناسایی کرده، برنامه‌های اصلاح و مدیریتی برای حفاظت، نگهداری و استفاده درست از این تالاب‌ها را طراحی و پیاده‌سازی کنند. آن‌ها همچنین تعهد داده‌اند که با به‌کارگیری مدیریت مناسب، به افزایش جمعیت پرندگان آبزی در تالاب‌های مورد نظر خود کمک کرده و امکانات لازم برای حفاظت از تالاب‌ها و پرندگان آبزی در حوزه‌های تالابی را فراهم آورند.

از میان تالاب‌های ایران، ۲۵ مورد در این کنوانسیون به ثبت رسیده‌اند و جزو تالاب‌های بین المللی به حساب می‌آیند. از این میان٬ ۶ مجموعه تالابی انزلی، شادگان، شورگل، دورگه سنگی، يادگارلو، كمجان، نيريز، هامون دهانه جنوبی و هامون صابری و هيرمند در فهرست تالاب‌های در معرض تهديد مونترو (لیست تالاب‌های در معرض خطر انقراض) قرار دارند.

Ad placeholder

چرا تالاب‌های ایران در خطرند؟

برخی از عواملی که تالاب‌های ایران را تحت فشار یا در وضعیت بحرانی قرار داده است، کشاورزی غیر منطبق با زیست‌بوم منطقه، افزایش برداشت آب برای مصارف غیر کشاورزی٬ چرای بی‌رویه، آلودگی‌های منجر به شور شدن و اسیدی شدن تالاب و ساخت و سازهای جاده‌ای منقطع کننده طبیعت و تغییرات اقلیمی هستند. برای مثال، سطح آب دریاچه ارومیه، که زمانی بزرگترین دریاچه نمکی خاورمیانه بود، اکنون به‌شدت کاهش یافته و شوری آب آن افزایش یافته است. پیش‌بینی می‌شود که در صورت ادامه‌ی روند موجود، دریاچه ارومیه در آینده نزدیک کاملا خشک و یا به تالابی فصلی تبدیل شود که علاوه بر مسئله محیط زیست، عوارض جدی بهداشتی، اقتصادی، و اجتماعی بر مردم منطقه و کشور خواهد داشت.

همچنین پیش‌بینی می‌شود چهار تالاب مهم بختگان، چغاخور، پریشان و گاوخونی تا سال ۲۰۵۰ به دلیل فعالیت‌های انسانی تا مرز بحرانی آب خود را از دست بدهند. چالش‌های پیش‌روی تالاب‌های ایران منحصر به فرد نیستند بلکه بحرانی جهانی را منعکس می‌کنند که در آن تالاب‌ها زیر فشار فعالیت‌های انسانی و تغییرات اقلیمی قرار گرفته‌اند.

به یاد داشته باشیم بازیابی زیست‌محیطی یک فرآیند آهسته است، پروژه‌های احیا نباید تنها به دلیل عدم دستیابی به نتایج مطلوب در کوتاه‌مدت کنار گذاشته شوند.

آنچه تالاب‌ها و محیط زیست ایران را بیش از پیش در خطر قرار می‌دهد بی‌کفایتی حکومت غیر دموکراتیک و سرکوبگری است که به جای تعامل با دنیا، استفاده از تجربیات دیگر کشورها و یافتن راه‌حل برای بحران‌های محیط زیستی٬ به دنبال بلندپروازی‌های هسته‌ای، ماجراجویی‌های منطقه‌ای، سرکوب اعتراضات به حق مردم، درگیری با دنیا و دیوار کشیدن دور ایران است.

برای احیای تالاب‌ها چه باید کرد؟

بازسازی و احیای تالاب‌ها نیاز به رویکردی چند وجهی، با تأکید بر بازسازی ساختارهای طبیعی، مدیریت حوضه آبریز، کنترل آلودگی، مشارکت جامعه، همکاری بین‌المللی و استفاده از تجربیات کشورهای دیگر دارد. در یک ایران آزاد و دموکراتیک، وظیفه‌ی حکومت این خواهد بود که با تعامل با دنیای آزاد از تجربیات دیگر کشورها در حوزه‌ی محیط زیست استفاده کند. از جمله طرح‌های موفق در بازسازی تالاب‌های دنیا طرح جامع بازسازی اورگلیدز در ایالات متحده و بازسازی دره حوله در اسرائیل بوده است. این پروژه‌ها موفق شده‌اند که در تالاب‌های مورد نظر کیفیت آب را بهبود ببخشند، زیستگاه‌ها را بازسازی کنند و از تنوع زیستی،گونه‌های بومی و پرندگان مهاجر حمایت کنند. 

Ad placeholder

گام اول: ارزیابی وضعیت تالاب

اولین گام در راستای احیای هر تالابی، انجام یک ارزیابی دقیق از وضعیت تالاب برای شناخت علل اصلی کاهش آب آن است. این موضوع ممکن است شامل مسائلی نظیر آلودگی آب، تغییرات در هیدرولوژی، حضور گونه‌های مهاجم، یا اختلال در پوشش گیاهی بومی باشد. درک عمیق از این عوامل برای طراحی استراتژی‌های بازسازی بسیار ضروری است. با توجه به نقش حیاتی آب برای تالاب‌ها، بازسازی وضعیت هیدرولوژیکی طبیعی اغلب باید در مرکز توجه برنامه‌های احیا قرار گیرد. این برنامه‌ها می‌توانند شامل بازگرداندن الگوهای جریان آب طبیعی، برداشتن موانعی که به جریان آب آسیب می‌زنند، و یا شارژ مجدد منابع آب زیرزمینی باشند.

گام دوم: ارزیابی عملکرد تالاب

دومین گام، ارزیابی عملکردهای تالاب، مانند چرخه مواد مغذی، فراهم‌آوری زیستگاه، و تصفیه آب است که در تعیین اهداف دقیق برای پروژه کمک کننده است. برای مثال، اگر یک تالاب نقش مهمی در کنترل سیلاب دارد، تلاش‌ها ممکن است به سمت افزایش ظرفیت ذخیره‌سازی آب در آن سوق داده شوند. و یا اگر ارزش یک تالاب به ویژه در حفاظت از پرندگان مهاجر باشد، سیاست‌هایی چون ایجاد مناطق حفاظت شده، جلوگیری از تخریب زیستگاه، بهبود کیفیت آب، حذف گونه‌های مهاجم و برنامه پایش منظم جمعیت پرندگان می‌تواند مورد توجه ویژٓه قرار بگیرد.

تنظیم برنامه‌ای واقع‌بینانه و صبورانه برای احیای تالاب

یک جنبه حیاتی دیگر در احیای تالاب‌ها، تنظیم یک برنامه زمانی واقع‌بینانه است. اکوسیستم‌های تالابی در طول سال‌ها یا حتی دهه‌ها تکامل می‌یابند. بنابراین، طرح‌های احیا باید با دیدگاهی بلندمدت برنامه‌ریزی شوند، ضمن آنکه به یاد داشته باشیم بازیابی زیست‌محیطی یک فرآیند آهسته است، پروژه‌های احیا نباید تنها به دلیل عدم دستیابی به نتایج مطلوب در کوتاه‌مدت کنار گذاشته شوند.

در فرآیند احیای تالاب‌ها، نیاز است که کارشناسان محیط زیست بر روند بازیابی نظارتی دائمی داشته باشند تا بتوانند استراتژی‌ها را بر اساس پیشرفت‌های مشاهده‌ شده تنظیم و بهبود ببخشند. این روش تجربی به آنها کمک می‌کند تا راه‌حل‌هایی را که بیشترین تاثیر را دارند شناسایی و در عین حال، سایر روش‌ها را بهینه‌سازی کنند.

باید شرایطی فراهم آورده شود که تالاب‌ها بتواند از طریق فرایندهای اکولوژیک داخلی خود بهبود یابند. این می‌تواند شامل بازمعرفی گونه‌های بومی و سپس اجازه دادن به آنها برای توسعه و غالب شدن در منطقه باشد. همچنین، لازم است تالاب را در برابر فشارهای آتی مانند تغییرات آب‌وهوایی و آلودگی محافظت کرد. این ممکن است شامل افزایش تنوع بیولوژیکی، ایجاد مناطق حفاظتی در اطراف تالاب برای کاهش آلودگی رواناب، یا اجرای اقدامات حفاظتی برای آب منطقه باشد.

همچنین اتصال تالاب به مناطق طبیعی اطراف می‌تواند به جابجایی گونه‌ها و تبادل ژنتیکی کمک کند و به افزایش انعطاف‌پذیری و بازیابی اکولوژیکی بیانجامد. احیای تالاب‌هایی که در حال افول هستند، نیازمند درک دقیق از اصول اکولوژیک، صبر ، تمایل به عقب‌نشینی و فرصت دادن به طبیعت برای بازسازی ساختار آسیب دیده است.

در پایان، تالاب‌های ایران امروز در یک مرحله حساس قرار دارند، و با تهدیدهایی روبه‌رو هستند که وجود آن‌ها و منافع فراوانی که ارائه می‌دهند را به خطر می‌اندازد. ایران می‌تواند با بهره‌گیری از نمونه‌های بین‌المللی موفق، استفاده از تحقیقات علمی و مشارکت فعال جامعه، مسیری روشن به سوی حفاظت پایدار از تالاب‌ها را ترسیم کند. در این راستا، وظیفه اولیه بر عهده حکومت‌ است که با اتخاذ رویکردی شفاف و دموکراتیک، سیاست‌های محیط زیستی را مطابق با منافع ملی کشور تدوین کند. این سیاست‌ها باید به گونه‌ای باشند که علاوه بر تأمین نیازهای نسل کنونی و آتی انسان، به ارزش‌های وجودی محیط زیست و حقوق گونه‌های دیگر نیز احترام بگذارند و آن‌ها را در نظر بگیرند.  

Ad placeholder