نقش‌های جنسیتی ثابت در جامعه رو به زوال است. کمتر کسی از نسل جوان به کلیشه‌های جنسیتی مطابق عرف و سنت اهمیت می‌دهد. اما این کلیشه‌ها همچنان وجود دارند و حکومت هم نه تنها در پی تقویت آن‌هاست، بلکه اصولاً علاقمند است زنان را با شعار «فرزندآوری» دوباره خانه‌نشین کند.

با این‌حال همچنان، حتی در کشورهای غربی برخی مشاغل را مردانه و برخی را زنانه می‌پندارند. در بین رشته‌های دانشگاهی، ریاضیات، علوم کامپیوتر، انواع رشته‌های مهندسی هنوز در اختیار مردان قرار دارد.

در اغلب این رشته‌ها فرصت‌های شغلی خوبی وجود دارد، شاغلان معمولاً درآمد خوبی دارند و می‌توانند ترقی کنند و از احترام و تکریم اجتماعی هم برخوردارند. چرا زنان نباید از این فرصت‌ها بهره‌مند باشند؟

آرش دبستانی ابعاد مختلف این موضوع را در گفت‌وگو با دو مهمان بررسی کرده است. این گفت‌وگو را می‌شنوید:

تهدید کلیشه‌ای قطعاً در کمبود نمایندگی زنان در رشته‌های مهندسی مؤثر است. مهمان نخست آرش که در مقطع دکترا در یک رشته مهندسی تحصیل کرده و اکنون استاد یکی از دانشگاه‌های آمریکاست، می‌‌گوید از کودکی و نوجوانی پدرش او را تشویق می‌کرد که برخی وسایل خانگی را تعمیر کند. او می‌گوید:

احساس می‌کردم دارم کار مهمی انجام می‌دهم. در ایران معمولاً روی بچه‌ها فشاری هست که دکتر یا مهندس شوند من هم این فشار را احساس می‌کردم. رشته‌های مهندسی مختص پسرها بود. اما من از خودم می‌پرسیدم چرا نه؟ چرا من نباید در رشته‌ای که دوست دارم تحصیل کنم؟

اینطور بود که مهمان آرش راه خود را به رغم همه موانع اجتماعی انتخاب کرد. اما این راه دشواری‌هایی هم داشت.

Ad placeholder

شواهد قابل توجهی مبنی بر وجود تعصب ضمنی باقیمانده در برابر مهندسان زن وجود دارد، زیرا این اعتقاد وجود دارد که مردان از نظر ریاضی برتری دارند و برای کارهای مهندسی مناسب‌ترند. مهمان آرش می‌گوید آزمون دکترا مانند یک محاکمه بود: چرا می‌خواهی دکترا بخوانی؟ آیا بهتر نیست ازدواج کنی و بچه‌دار شوی؟ اگر به خاطر تحقیق و پژوهش تا نیمه‌شب در دانشگاه بمانی، چطور می‌خواهی به عنوان یک زن به خانه برگردی؟

او که خود اکنون استاد دانشگاه است، می‌گوید مهم‌ترین کاری که برای از بین بردن کلیشه‌های جنسیتی می‌توان انجام داد این است که استادان با دانشجویان زن و مرد به طور مساوی رفتار کنند:

آنها باید تفاوت را نه در روسری که در استعدادها و تلاش‌ها ببینند. باید حامل این پیام باشند که همه در کلاس من مساوی‌اند و من به همه شما خوش‌آمد می‌گویم. البته بسیاری از استادان چنین بودند. استادانی هم بودند که تبعیض جنسیتی اعمال می‌کردند.

از آنجا که مهندسی یک رشته سنتی تحت سلطه مردان است، زنان حتی در هنگام عملکرد برابر نیز ممکن است از توانایی‌های خود اطمینان کمتری داشته باشند. همسر مهمان دوم آرش مهندس است. او می‌گوید:

همسرم کارش را دوست داشت. من از خودم می‌پرسیدم چرا باید او کاری را که دوست دارد کنار بگذارد چون جامعه دوست ندارد او را در آن نقش ببیند؟ این به معنای گرفتن حق زندگی‌ست. بعد از مهاجرت یکی از خوشحالی‌هایم این بود که هر دو در یک سطح هستیم.

این موضوع البته ابعاد مهم دیگری هم فراتر از دانشگاه و خانواده دارد. در محیط کار آیا زنانی که در رشته‌های «مردانه» تحصیل کرده‌اند از امکانات برابر برخوردارند؟ این موضوع را که خاص جامعه ایران هم نیست، باید به طور جداگانه به بحث گذاشت.

در سایت زمانه بشنوید:

با کلیک روی این جمله، متن پیاده‌سازی‌شده این پادکست را بخوانید.

Ad placeholder