ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که با بحران‌های محیط زیستی، ناشی از فعالیت‌های انسانی، روبه‌رو است. این بحران‌ها نه تنها آینده ما بلکه سایر موجودات زنده را نیز تهدید می‌کنند. تغییرات اقلیمی، که به دلیل افزایش گازهای گلخانه‌ای رخ می‌دهد، تاثیرات ژرفی بر دما و الگوهای آب و هوایی دارد و هم سیستم‌های طبیعی و هم انسانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این تغییرات منجر به افزایش سطح آب‌ها، خشکسالی‌ها، وقوع طوفان‌ها، گسترش آتش‌سوزی‌های بزرگ، آسیب به بخش کشاورزی، بروز ناامنی غذایی، تخریب اکوسیستم‌های طبیعی، و کاهش تنوع زیستی می‌شود.

جنگل‌زدایی، که اغلب به خاطر توسعه کشاورزی و پروژه‌های زیرساختی انجام می‌شود، نقش قابل توجهی در تشدید تغییرات اقلیمی دارد. علاوه بر این، تخریب و آلودگی زیستگاه‌ها، آسیب‌های عمیق و غیرقابل جبرانی به تنوع زیستی و حیات وحش وارد می‌کنند. گزارش سیاره زنده ۲۰۲۰ توسط صندوق جهانی حیات وحش (WWF) نشان می‌دهد که از سال ۱۹۷۰ تاکنون جمعیت‌های پرندگان، ماهی‌ها، پستانداران، دوزیستان و خزندگان به طور میانگین ۶۸٪ کاهش پیدا کرده است، که نشان‌دهنده تاثیر شدید فعالیت‌های مخرب انسان بر جمعیت‌های حیات وحش است.

آلودگی آب‌ها و وجود زباله‌های پلاستیکی در اقیانوس‌ها از دیگر چالش‌های مهم محیط زیستی است. هر ساله میلیون‌ها تن زباله پلاستیکی وارد اقیانوس‌ها می‌شوند، که تأثیرات مخربی بر زندگی دریایی و اکوسیستم‌ها دارد. علاوه بر این مشکلات مستقیم محیط زیستی، تغییرات اقلیمی از طریق ایجاد ناامنی غذایی، با بحران‌هایی مانند گرسنگی جهانی، جنگ‌ها، افزایش موج جابجایی انسان‌ها، و مشکلات پناهندگی ارتباط تنگاتنگ دارد. مقابله با این چالش‌ها نیازمند به‌کارگیری یک رویکرد جامع است، که در آن آموزش باید به‌عنوان یکی از اصول اساسی تلقی شود.

Ad placeholder

نقش سیستم‌های آموزشی در پرورش شهروندان مسئولیت‌پذیر نسبت به زمین

آموزش‌های محیط زیستی در مدارس، با رویکردی بوم‌محور و با تأکید بر ارزش ذاتی تمام موجودات زمین و پیوند انسان‌ها با طبیعت، می‌تواند شهروندان جهانی مسئولیت‌پذیری را پرورش دهد که هم در زندگی شخصی و هم در سیاست‌های کلان کشورها نسبت به بحران‌های محیط زیستی تاثیرگذار باشند. ضروری است که در این آموزش‌ها بر مفهوم به‌هم پیوستگی تمام اشکال زندگی، اکوسیستم‌ها، و تنوع زیستی تاکید شود.

انسان‌ها زمانی می‌توانند نقش سازنده‌ای در آینده محیط زیست ایفا کنند که به شناخت درستی از درهم‌تنیدگی روابط بین انسان‌ها، گونه‌های غیرانسانی، و محیط زیست دست یابند. آموزش محیط زیست باید با تأکید بر آموزش‌های محلی آغاز شود تا دانش‌آموزان طبیعت اطراف خود را درک کرده و راه‌حل‌های عملگرایانه برای مشکلات محیط زیستی منطقه‌ای پیدا کنند. بسیار مهم است که دیدگاه‌های فرهنگی و تاریخی و دانش و تجربیات محلی در آموزش محیط زیست استفاده شود. این ادغام دانش و تجربیات فرهنگی و تاریخی محلی در آموزش محیط زیست به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا احساس پیوستگی و مسئولیت شخصی نسبت به حفاظت از محیط زیست خود داشته باشند. این احساس تعلق می‌تواند انگیزه‌ای قدرتمند برای مشارکت فعال در فعالیت‌های حفاظت از محیط زیست و ارتقای پایداری در سطح محلی و جهانی باشد. 

در آموزش مفاهیمی چون توسعه پایدار، دانش‌آموزان باید ابتدا با تاریخچه توسعه به روش مدرن و آسیب‌های آن به محیط زیست آشنا شوند تا بتوانند با تصمیم‌گیری‌های اخلاقی، نه تنها آینده‌ای پایدار برای بقای انسان و سایر گونه‌ها را طراحی کنند بلکه آسیب‌های ناشی از روش‌های نامناسب توسعه را کاهش دهند. گرچه توسعه پایدار، که با هدف توازن بین رشد اقتصادی، حفاظت از محیط زیست، و عدالت اجتماعی مطرح شده است، در عمل با چالش‌ها و نقدهایی روبه‌رو است که نیازمند توجه و بررسی جداگانه‌ای دارد.

به طور خلاصه، مهم است که دانش‌آموزان بدانند چالش‌ها و هزینه‌های حفاظت از محیط زیست گاهی به طور نامتناسب بر دوش جوامع و کشورهای کم‌تر توسعه‌یافته می‌افتد، در حالی که افراد و کشورهای ثروتمندتر بیشتر از مزایای آن بهره‌مند می‌شوند. همچنین سیاست‌ها و پروژه‌های توسعه پایدار ممکن است به‌طور ناخواسته گروه‌های آسیب‌پذیر مانند بومیان را به حاشیه رانده و حقوق، دانش، و دیدگاه‌های آن‌ها را در برنامه‌های حفاظت از محیط زیست و توسعه اقتصادی نادیده بگیرند. این آموزش باید دانش‌آموزان را تشویق کند تا از منظری وسیع‌تر به مسائل محیط زیستی نگاه کنند و تاثیر اقدامات خود بر جهان را درک کنند. توسعه پایدار نه تنها در مورد حفاظت از محیط زیست است، بلکه شامل ترویج یک جامعه عادلانه‌تر و فراهم آوردن فرصت‌های برابر برای همه نیز می‌شود. 

یکی از دیگر از موضوعات اساسی در آموزش محیط زیستی، درک پیوند عمیق بین انسان‌ها، حیوانات، و طبیعت است. این پیوند نشان‌دهنده وابستگی متقابل ما به سایر موجودات و محیط اطرافمان است. اهمیت آموزش دانش‌آموزان درباره تاثیرات فعالیت‌های انسانی بر حیوانات و طبیعت نه تنها برای حفاظت از محیط زیست، بلکه برای ترویج اخلاقی محیط زیستی ضروری است.

مهم است که دانش‌آموزان بدانند چالش‌ها و هزینه‌های حفاظت از محیط زیست گاهی به طور نامتناسب بر دوش جوامع و کشورهای کم‌تر توسعه‌یافته می‌افتد، در حالی که افراد و کشورهای ثروتمندتر بیشتر از مزایای آن بهره‌مند می‌شوند.

در این زمینه، مهم است که دانش‌آموزان با مفهوم “گونه‌پرستی” آشنا شوند، ایده‌ای که بر این باور استوار است که انسان‌ها از ارزش ذاتی بالاتری نسبت به سایر موجودات زنده برخوردارند. این نگرش به‌عنوان یکی از عوامل اصلی رفتارها و تصمیم‌گیری‌هایی شناخته می‌شود که به محیط زیست و سایر گونه‌ها آسیب می‌رساند. آموزش در مورد گونه‌پرستی و تشویق به اتخاذ رفتارهای اخلاقی در قبال حیوانات و طبیعت می‌تواند دانش‌آموزان را وادار کند تا نگرش‌های خود نسبت به زندگی گونه‌های غیر انسانی و محیط زیست را بازبینی کنند و به سمت رفتارهایی محترمانه‌تر حرکت کنند.

فراتر از آموزه‌های مستقیم محیط زیستی، آموزش تفکر انتقادی به دانش‌آموزان، به‌ویژه در زمینه‌های مرتبط با محیط زیست، نقش کلیدی در پرورش شهروندان مسئولیت‌پذیر و فعال ایفا می‌کند. این رویکرد، فراتر از ارائه دانش و اطلاعات، به افراد کمک می‌کند تا مهارت‌هایی را توسعه دهند که برای درک پیچیدگی‌ها و چالش‌های محیط زیستی و پیدا کردن راه‌حل‌های پایدار ضروری هستند.

مسائل محیط زیستی اغلب پیچیده و چند وجهی هستند و دانش آموزان نیازمند یادگیری تفکری انتقادی برای درک تمام جوانب مختلف آن‌ها هستند. تفکر انتقادی به دانش‌آموزان کمک می‌کند تا مسائل را از زوایای مختلف بررسی کرده و به تحلیل عمیق‌تری برسند. آموزش تفکر انتقادی همچنین موجب تقویت حس پرسشگری در دانش‌آموزان می‌شود، به‌طوری که آن‌ها یاد می‌گیرند به جای پذیرش بی‌چون و چرای اطلاعات، سوالات مهمی را مطرح کنند و در جستجوی پاسخ‌های دقیق‌تر و عمیق‌تر باشند. دانش‌آموزانی که در تفکر انتقادی مهارت دارند قادر خواهند بود نقش فعال‌تری در حل مسائل محیط زیستی ایفا کرده و در تصمیم‌گیری‌های جامعه موثرتر باشند.